هنر و سینما

10 قهرمان بی عیب و نقص انیمیشن های برتر؛ از «مولان» تا «آناستازیا»

به طور معمول، قهرمانان انیمیشن ها و انیمیشن های برتر بدون ایرادات زیادی نوشته می شوند. از آنجا که این ژانر تمایل به جذب مخاطبان جوان تر دارد، شخصیت های به لحاظ اخلاقی خنثی رخلق می کند، پیچیدگی شخصیتی را از آن ها می گیرد تا ببینده را به خود جذب کند. البته در سال های اخیر رویکرد استودیوهای بزرگ انیمیشن سازی عوض شده است و شخصیت های پیچیده تری را خلق می کند.

فیلم های انیمیشنی قهرمانان بی عیب و نقص زیادی دارند، چه آن ها که قهرمان سفر شخصی خود را قبل از شروع داستان به پایان رسانده باشد چه آن ها که همیشه راست و درست رفتار کرده اند. چنین شخصیت هایی معمولاً به رشد و بهبودی دوستان و یاران نه چندان کامل خود کمک می کنند و در برابر نیروهای شیطانی از آن ها محافظت می کنند. در بسیاری از موارد، قدرت آن ها را می توان معیاری برای دیگران در نظر گرفت.

10. فیونا در «شرک» (Shrek) بهترین شرک را از او بیرون کشید

فیونا در «شرک»

فیونا از نظر اخلاقی عادل ترین شخصیت «شرک» بود. اگرچه در ابتدا از ظاهر هیولاوار قهرمان اصلی می ترسید، اما بیشتر به خاطر شخصیت گستاخ و بی ادبی هایش از او ناراحت و ناراضی بود. فیونا بارها و بارها نشان داد که مایل است عشق و عدالت را در اولویت قرار دهد. کارها و شخصیت فیونا چه در ترجیح دادن شرک به ارث بردن سرزمین خیلی دورِ دور و چه تبدیل شدن به یک رهبر مقاومت قدرتمند در نبرد علیه رامپلستیلتسکین، تقریباً کاملاً غیرقابل چالش است. او یکی از کامل ترین شخصیت های انیمیشن های برتر دریم ورکس است.

عروسک طرح شرک ارتفاع 38سانتی متر

مجسمه مدل شرک بودا

9. «در جست وجوی کملوت» (Quest For Camelot) گرت به رشد شخصی کیلی کمک کرد

شخصیت دوم گرت «در جست وجوی کملوت»، انیمیشن موزیکال فانتزی محصول برادران وارنر، انسانی واقعاً خوب بود. او اجازه نداد حادثه ای غم انگیز که او را نابینا کرده بود مانع اشتیاق او به زندگی شود و به خوبی با زندگی جدید در جنگل سازگار شد. اولش عدم تمایل گرت برای کمک به کیلی قابل درک بود. او که دور از کملوت بزرگ شده بود، غرایزش در وهله ی اول برای بقا تقویت شده بود. با این حال، پس از اینکه متوجه شد پادشاهی در خطر است، موافقت کرد به او کمک کند، چرا که هنوز به انسان ها اهمیت می داد و نمی خواست اجازه دهد روبر به آن ها آسیب برساند.

8. فروزون در «شگفت انگیزان» (The Incredibles) بهترین دوست آقای شگفت انگیز بود

فروزون بهترین دوست باب در انیمیشن «شگفت انگیزان» بود. برخلاف خانواده ی قهرمانی، او فاقد هر گونه نقص قابل توجه بود و همیشه خونسردی اش را حفظ می کرد. این مرد همچنین نشان داد که بسیار توانمند است، به خصوص آنجا که جلو سرعت ربات سندروم در نبرد برای شهر را گرفت. بر خلاف دیگر قهرمانان، فروزون اجازه نداد قانون او را از انجام کار درست باز دارد. در نتیجه، حتی پس از جرم انگاری نهاد قهرمانی، به نجات دیگران ادامه داد. باب شاید در وضعیت بدی گیر افتاده باشد، اما اقدامات او در نهایت جلوه ی مطلوبی از قهرمانان را به طور کلی به نمایش گذاشت.

7. پوکوهانتس یک رمانتیک فداکار است

نقطه ضعف های کمی را می توان به شخصیت اول انیمیشن «پوکوهانتس» دیزنی نسبت داد. او، که بر اساس شخصیتی واقعی خلق شده است، فداکار، مهربان و عمیقاً با طبیعت سازگار بود، همه ی ویژگی هایی که وقتی مهاجران رتکلیف از راه رسیدند مفید واقع شدند. تمایل پوکاهونتاس به دفاع از جان اسمیت در نهایت از جنگ نژادی بین بومیان امریکا و نیروهای انگلیسی جلوگیری کرد. این نشان داد که ویژگی های احساساتی او چه کاربردهای عمل گرایانه داشت، با توجه به اینکه سربازان خود راتکلیف وقتی متوجه شدند دشمن واقعی کیست، به سرعت در برابر او قرار گرفتند. در پایان، پوکاهونتاس جلو آنچه را می توانست خونین ترین فصل در تاریخ دیزنی باشد، گرفت.

6. کاپیتان آملیا در «سیاره ی گنج» (Treasure Planet) رهبری باکفایت و شجاع است

کاپیتان آملیا «سیاره ی گنج» دیزنی رهبری بسیار شایسته بود. او بی تجربگی جیم هاوکینز را آسیبی بزرگ نمی دانست و نسبت به سایر خدمه کمتر به او سخت می گرفت. این نشان دهنده ی خویشتنداری و پتانسیل واقعی او بود. در ابتدا، خدمه ی او در راه رسیدن به شهرت و ثروت بودند، اما جان سیلور شورشی ویرانگر را رهبری کرد که تقریباً همه چیز را از آن ها گرفت. اما آملیا از پا ننشست، در عوض با هاوکینز متحد شد و علی رغم شکست ها، به سفر از پیش ترتیب داده شان خود ادامه داد. چنین استقامتی نادر است و قدرت اراده ی شخصیت آملیا را نشان می دهد.

49,000

44,000

تومان

5. اسمرالدا در «گوژپشت نوتردام» (The Hunchback Of Notre Dame) فریاد عدالت خواهی سر داد

اسمرالدا در «گوژپشت نوتردام» قدرنادیده ی دیزنی شخصیتی مقاوم و منعطف بود. او برخلاف بقیه ی مردمان پاریس، «نافرمی های» کوازیمودو را قضاوت نکرد و از موقعیت خود برای تشویق دیگران به نشان دادن همدلی استفاده کرد. اسمرالدا که مدافع عدالت بود، سوءاستفاده ی آشکار فرولو از مردمش را علنی کرد و او را هم با حرف هایش و هم توانایی فرار از خشم او تحقیر کرد. فرولو، یکی از سنگدل ترین و بی اخلاق ترین شخصیت های دیزنی، اگرچه از این کار او خشمگین بود، چنان شیفته ی او شد که حاضر بود «جنایات» اسمرالدا را «ببخشد»، در صورتی که با او ازدواج کند. با این حال، اسمرالدا ترجیح می داد بمیرد تا تن به چنین کاری دهد.

380,000

280,000

تومان

140,000

98,000

تومان

4. آنازستازیا دوران سخت زندگی اش را قهرمانانه پشت سر گذاشت

قهرمان اصلی «آناستازیا»ی کمپانی قرن بیستم از یک تصاحب قدرت خشونت بار و از بین رفتن کامل سلطنت جان سالم به در برد. جالب تر اینکه، تلاش های فراطبیعی راسپوتین برای به قتل رساندن خودش را هم خنثی کرد، که اغلب او را در موقعیتی قرار می داد که معمولاً قهرمانان تجربه اش نمی کنند.

آناستازیا علاوه بر سرسختی و سلطه ناپذیری، علاقه ی عمیقی به خانواده اش داشت. او بعد از ملاقات دوباره با یکی از اقوام گمنامش، علی رغم وحشتی که مجبور به تحمل آن شده بود، در آسایش نسبی زندگی کرد. شاید آناستازیا در ابتدا با دیمیتری مخالف بود، اما زمانی که این متوجه ویژگی های خوب یکدیگر شدند، به سرعت عاشق هم شدند.

3. مولان کاری را کرد که باید برای خانواده اش می کرد

شخصیت اصلی مولان زمانی آموزش دیده بود که خانه دار شود. مولان که عمیقاً از نقش های جنسیتی فرهنگ خود ناراضی بود، از فرصتی برای جایگزینی پدرش در ارتش استفاده کرد. این به او این فرصت را داد که ثابت کند این توانایی را دارد که دست به کارهای بزرگ تری در زندگی اش بزند.

علاوه بر این، از مرگ حتمی پدرش، که باید به جنگ می رفت و برای این کار دیگر خیلی پیر بود، جلوگیری کرد. خودش را جای یک مرد جا زد و به جای او به جنگ رفت. با توجه به اینکه مولان مسئول شکست کل ارتش هون ها و حتی خود شان یو بود، اعتمادی که به مهارت های خود داشت کاملاً بجا بود. حتی نمی توان او را به خاطر فریب دادن دوستانش سرزنش کرد، چرا که جنسیت زدگی آن ها چاره ی دیگری برای او باقی نگذاشته بود.

2. لیندا میچل در «میچل ها در برابر ماشین ها» (The Mitchells Vs The Machines) مادری حامی بود

لیندا میچل، مادر کتی در انیمیشن «میچل ها در برابر ماشین ها» کمپانی انیمیشن سازی سونی بود. او دائماً سعی می کرد خانواده را در کنار هم نگه دارد و معمولاً با وجود سبک زندگی متفاوت پدر و دختر، تلاش می کرد دیوارهای بین پدر و دختر را از بین برد. علاوه بر این، لیندا تمایل ذاتی شگفت انگیزی به مبارزه داشت.

وقتی پسرش در معرض خطر قرار گرفت، او تبدیل به نیروی غیرقابل توقفی از طبیعت شد که حتی نخبه ترین و خوش ساخت ترین ربات ها هم نمی توانستند آن را مهار کنند. وحشی گری لیندا به کتی اجازه داد تا قبل از اخراج تمام بشریت از زمین، تمام تمرکزش را روی از بین بردن هوش مصنوعی PAL بگذارد.

1. اوگوای در «پاندای کونگ فوکار» (Kung Fu Panda) حکیمی خردمند و دوست داشتنی بود

استاد اوگوی «پاندای کونگ فوکار» محصول دریم ورکس، که تا حد زیادی یادآور شخصیت یودای «جنگ ستارگان» است، به معنای واقعی کلمه بی عیب و نقص بود. او به عنوان عاقل ترین موجود در دره، مسئول نظارت بر پنج مبارز و تلاش آن ها برای برثراری و حفظ صلح بود.

علاوه بر این، ایمان اوگوی به پو تنها دلیل ادامه ی آموزش او بود. درست برعکس، او تاریکی را در قلب تای لونگ دید که بعدها با توجه به کشانده شدنش به سمت شرارت ثابت شد. در پایان، اوگوی برای کمک به مردم آن قدر مصمم شد که حتی در دنیای ارواح با کای مبارزه کرد.

منبع: cbr

مجله خبری ای بی سی مگ

ای بی سی مگ یک وب سایت خبری و علمی در حوزه فیلم و سینما، تکنولوژی و لوازم خانگی با جدیدترین اخبارهای این حوزه می باشد. خوشحالیم بتوانیم مطالب مفیدی را برای شما ارائه دهیم.
دکمه بازگشت به بالا