باشگاه مشتزنی؛ ۱۰ نکتهی جذاب فیلم که هنوز هم تازگی دارند
[ad_1]
فیلم باشگاه بوکس در گیشه درخشید و در آن زمان یک فیلم کلاسیک محسوب می شد. یک نکته مهم در فیلم وجود دارد که آن را به یک گوهر جاودانه تبدیل می کند.
10. صدای ادوارد نورتون به عنوان گوینده فیلم بسیار جذاب است
روایت اکثر فیلم ها به دلیل تکنیک های برتر قصه گویی مورد انتقاد قرار گرفته است. نویسنده ترجیح می دهد به جای انتقال داستان به صورت تصویری ، از راوی برای توضیح داستان استفاده کند ، که البته در برخی شرایط خوب پیش می رود. در یک باشگاه بوکس ، گفتن داستانی با صدای ادوارد نورتون توجه مخاطب را در ذهن خود جلب می کند. از آنجا که مشخص نیست چقدر فیلم در حال انجام است و چقدر شخصیت در ذهن راوی ایجاد شده است ، شنیدن وجدان او در تلاش برای قانونی و عادلانه بودن همه چیز واقعاً تکان دهنده است.
9. داستان هنوز جذاب است
پایان غافلگیرکننده داستان فیلم هنوز در سالهای آینده مخاطبین جدید آن را مجذوب خود کرده است. شرح ناپدید شدن تایلر و مونولوگ تایلر داستان را با تفسیر نادرست ناپدید شدن تایلر و مونولوگ تایلر پیچیده می کند. این فرض که این ویژگی در واقع وجود ندارد یا در ذهن شخص دیگری در فیلم وجود ندارد ، در بسیاری از عناوین روانی نگران کننده دیگر استفاده شده است ، که البته تأثیر آن به اندازه فیلم توسط فینچر نبود.
8. داستان فیلم به سرعت پیش می رود
یک فیلم صامت ممکن است بیننده را از افکار خود خسته یا منحرف کند ، اما به هیچ وجه توجه مخاطب را جلب نمی کند. فیلمی سریعتر اما به یاد ماندنی. روند تاریخ در یک باشگاه بوکس با سرعت زیادی انجام می شود. شکستن تصویر در سراسر صحنه مشاهده می شود ، جنبه های مختلف ذهن راوی را کاوش می کند و پراکندگی جمعیت در شهر را به نوعی توضیح می دهد.
7. برد پیت در نقش تایلر سرگرم کننده است
به طور کلی ، شخصیت تایلر زیبا و مطمئن است که می تواند کارکنان یک شرکت را به وحشیگری برساند. او در مورد راه اندازی یک باشگاه جنگ داخلی با راوی صحبت می کند ، در مورد زندگی خود در شرکت صابون صحبت می کند و او را متقاعد می کند که همه چیز کوتاه مدت است و اهداف بالاتری دارد. برد پیت نقش تایلر را با زیبایی جاودانه اش زنده می کند و حتی مدت ها بعد از اکران فیلم ، باز هم یکی از نقش های اصلی برد پیت بود.
6. سبک رهبری دیوید فینچر همیشه جدید است
سبک منحصر به فرد فیلمسازی دیوید فینچر در فیلمهای باشگاهی او در مقایسه با سایر آثار برجسته تر است. دوربین همیشه متحرک ، داستان تاریک و افسرده کننده و وجود سبک نوآر در فضای داستان ، تایلر و راوی زندگی زیرزمینی را از زندگی عادی آنها در اجتماع جدا می کند. دیوید فینچر در یک فیلم بسیار پیچیده و غیرممکن از گرافیک رایانه ای استفاده کرد. یکی از آن صحنه ها بمب گذاری در منطقه تجاری شهر است.
5. نکات جالبی که در تماشای دوباره فیلم یافت می شود
اکثر فیلم هایی که پایان بزرگی غیرمنتظره دارند فقط یک بار تماشا می شوند زیرا سعی می کنند پایان اصلی خود را به نحوی منتقل کنند ، هنگامی که بیننده بتواند آن را تشخیص دهد ، دیگر لازم نیست. غیر منتظره است. برخی از فیلم ها ، مانند باشگاه بوکس ، واقعاً جزئیات کمی را در انتهای داستان قرار می دهند و باعث می شوند تماشاگران دوباره فیلم را ببینند. گفتن پایان خودکشی در دفتر رئیسش ، بیرون آمدن از پنجره در محل حادثه ، و هنگامی که تایلر را در دفتر رئیس دید. او یک پزشک است. بینندگان می توانند با تماشای چندین بار فیلم همه این نکات را بدست آورند.
4- درگیری ها در فیلم نامنظم و تکراری است
ماهیت وحشیانه فیلم روز به روز شدیدتر می شود. هر بار که بینندگان به دیدن صحنه های خونین در یک فیلم عادت می کنند ، هالیوود صحنه خشن تری را نشان می دهد و دوباره آنها را از خواب بیدار می کند. عذاب یک فیلم باشگاهی بوکس حتی امروزه بی نظیر است. نادیده گرفتن صحنه های خشونت آمیز مانند خنده دیوانه وار تایلر اما کتک خوردن صاحب کافه سخت است.
3. هلنا کارتر شوخ طبعی خنده دار اما غیر معمول دارد
بازیکنان باشگاه بوکس با ادوارد نورتون و برد پیت به عنوان گوینده و تایلر و هلنا بونهام کارتر در نقش مارلا سینگر در نقش دختر محبوب این دو بازی می شوند. او دارای شوخ طبعی بسیار چاپلوسی است اما بسیار بامزه است.
2. کنایه های سیستم سرمایه داری از همیشه واضح تر است
انتقادات شدید بانک ها و شرکت ها از فیلم باشگاه بوکس یک شوخی و شوخی با این سازمان در دهه 1990 تلقی شد. اما مسائلی مانند حرص و طمع ، فساد و غیره از بین نرفته است. اختلاف طبقاتی ، اما رایج شده است ، حتی گرچه این فیلم بیست سال پیش در سینماها اکران شد. هدف واقعی فیلم درباره سرمایه داری توسط اکثر بینندگان دیده نمی شود. پایان فیلم نشان می دهد که این سیستم ها به دلایلی هنوز وجود دارند و متأسفانه گزینه های مفیدتر و مفیدتری دیگر وجود ندارد.
1. پیت و نورتون مکمل یکدیگر هستند
دلیل بازی راوی و تایلر در هر دو روی یک سکه این است که یک حس واقعی و مشترک و توانایی آنها در اجرای آن نقش ها وجود دارد. ادوارد نورتون و برد پیت نقش های مکمل را ایفا کردند و پیوند منحصر به فرد بین دو شخصیت را از فیلمنامه به اکران بزرگ رساندند. عزت نفس زیاد برد پیت با بی حوصلگی و تنبلی نورتون در تضاد است. نحوه برقراری ارتباط آنها به همان اندازه که این دو در یک کافه صحبت می کنند ، نمایش را به خود جلب می کند.
منبع: screenrant
[ad_2]