چرا فیلم خاطرات قتل را باید پس از اعتراف قاتل واقعی دوباره تماشا کنید؟
[ad_1]
کدام فیلم جنایی “خاطرات قتل” با رمز و راز حل نشده ای ساخته شد و هنوز با این سوال اساسی روبرو خواهد شد که آیا فیلم حتی در صورت حل پرونده در یک پرونده واقعی ، شخصیت کامل خود را حفظ می کند یا خیر.
به عنوان مثال ، آیا بیناب می تواند اسرارآمیز و جذاب باقی بماند اگر بینندگان بتوانند از طریق جستجوی گوگل به هویت واقعی قاتل پی ببرند و بدانند که پرونده سازماندهی شده است؟ یا بخشی از بارگذاری فیلم هایی مانند زودیاک یا خاطرات قتل مربوط به این واقعیت است که این پرونده ها در زمان اکران هنوز حل نشده بودند؟
به هر حال ، این س canال را می توان در مورد فیلم واقعی پرسید ، اما بهترین مثال برای در نظر گرفتن این س Bال بونگ جون هو است. خاطره قتل در پرونده ای تنظیم شده است که به تازگی پس از سالها حل شده است و اکنون ، در مواجهه با اطلاعات جدید بدست آمده از این پرونده ، می توان دید جدیدی از فیلم ترسیم کرد.
خاطرات قتل نه صورت ، در واقع بر اساس داستان مجموعه ای از قتل ها در شهر هواسونگ کره جنوبی است. این قتلها بین سالهای 1986 تا 1991 اتفاق افتاد و فیلم بونگ در سال 2003 اکران شد تا به پرونده قتل بدنام و وحشیانه کره جنوبی در 12 سال گذشته بپردازد.
قتل های محلی در یک سیستم فاسد ملی
در پاییز سال 1986 ، جسد یک زن در مزرعه ای خارج از هواسونگ پیدا شد. پارک دو (با بازی سونگ کانگ هو) یک کارآگاه محلی با یک تیم ضعیف و ناتوان مسئول پرونده است تا اینکه کارآگاه جوان با استعدادی به نام سئو تاون (با بازی کیم سانگ کیونگ) به سئول می آید تا حقیقت را بداند. کمک آمد
در حالی که پارک دو ترجیح می دهد زندانیان را کتک بزند و برای پاسخهای ساده و سریع تلاش کند ، سئو تائو کارآگاه بسیار ماهرتری است که از روشهای هوشمندانه استفاده می کند. پویایی رابطه بین کارآگاهان دوگانه است ، آغاز این رابطه و تغییراتی که منجر به رابطه آنها می شود و البته ترکیب روش های آنها باعث پیشبرد داستان می شود.
این فیلم همچنین به وضوح در حال تغییر سریع وضعیت سیاسی در کره جنوبی در اواخر دهه 1980 است. زمانی بود که کشور از دیکتاتوری جدا شد و شرایط دموکراتیک تری را تجربه کرد. مسلماً این فیلم تاریخچه قدیمی شیوه های وحشیانه پلیس محلی و ابهام رویکرد جدید به نظام دموکراتیک را به شیوه ای کمتر خشونت آمیز به تصویر می کشد. خشونت در پایان فیلم.
ابتدای فیلم دوره ای را به تصویر می کشد که دولت استبدادی در کره قدرت دارد و تنها گزینه سیستم حکومتی این کشور حفظ عدم کنترل شهروندان است. در این سیستم ناکارآمد ، پلیس ملی ناکارآمد کشور بیشتر قدرت خود را به سرکوب شورش های دانشجویی علیه رژیم سرکوبگر اختصاص داده است و این وضعیت ، همراه با “بی کفایتی پلیس محلی” ، پلیس را برای یافتن قاتل غیرممکن کرده است.
این فیلم ، بر اساس حقایق ، در نهایت هیچ نتیجه گیری روشنی در مورد قاتل واقعی ندارد و نشان می دهد که پلیس استفاده از قاتل را نمی بیند. اما در نهایت ، خاطره قتل به این روز بازمی گردد. ما اولین افسر پلیس را دیدیم که فیلمبرداری را با شغل خود شروع کرد ، به عنوان فروشنده. در صحنه پایانی ، که شباهت زیادی به افتتاحیه فیلم دارد ، پلیس وسط سالها بعد به صحنه جنایت باز می گردد و به مکان اولین قربانیان نگاه می کند. در مصاحبه ای با یک کودک ، او شنید که مرد دیگری قبلاً او را اینجا دیده است. البته ، ما نمی دانیم چه زمانی این اتفاق افتاده ، دقایقی پیش یا ماه های پیش؟
ویدئو با نمای نزدیک از کارآگاه سابق در حالی که به دوربین خیره شده بود به پایان رسید و نشان می داد که او هنوز قاتلی است که هنوز فراری است و احتمالاً یکی از تماشاگران خود است.
اعتراف به قاتل واقعی
اکنون که می دانیم مردی به نام لی چون جائه به قتل نه نفری که در فیلم دیدیم اعتراف کرده است (به علاوه قتل شش نفر دیگر) ، می توانیم برخی از نقاط فیلم را دوباره بررسی کنیم.
لی چون جائه در سخنرانی خود گفت: “من فکر نمی کردم این جنایات برای همیشه پنهان شود.” من هنوز نمی فهمم چرا هیچکس به من شک نمی کند ، جنایت اتفاق افتاد و من تلاش زیادی برای مخفی کردن چیزی نکردم ، بنابراین فکر کردم به راحتی در دام افتادم. صدها پلیس آنجا بودند. من همیشه با کارآگاهان ملاقات می کردم ، اما آنها همیشه اطرافیانم را زیر سوال می بردند.
لی حتی گفت که در هنگام کشتار ، هنگامی که توسط پلیس مورد بازجویی قرار گرفت ، او ساعت یکی از قربانیان را در دست داشت ، اما تنها سوالی که پلیس از او پرسید این بود که چرا کارت ندارد. -نکته و سپس او آزاد شد
جالب است که این نکات بیشتر به شخصیت مدیر کل مربوط می شود. در واقع بی توجهی پلیس ، بازجویی از افراد غیر مرتبط و بی توجهی آنها به موارد بدیهی اطراف قربانیان بخشی از سیستم پلیس بی اثر در فیلم است و در اعتراف قاتل واقعی منعکس می شود.
پارک دوو ، کارآگاه مسئول پرونده ، به سادگی علیه پسر معلول متهم شد ، از او به نحوی سوء استفاده کرد که او را مجبور به اعتراف کرد ، ناخواسته شواهد را در محل جنایت از بین برد و یکی از باهوش ترین پلیس ها را نادیده گرفت. این مورد برای همسرش است ، و مداخله می کند. روند تدریجی منجر به شکست پس از شکست می شود.
با در نظر گرفتن این موضوع ، می توانیم بگوییم که وقتی یکی از اولین صحنه های فیلم توسط کارآگاه به خنده می افتد ، کودکان محلی هستند ، این تمسخر می تواند بیهوده تلقی شود. جنایت جنگی در آن کشور در حال حاضر با این سیاست. ساختار
در همین حال ، به دلیل بی گناهی هر یک از ویژگی های بدی که ممکن است هنگام قرائت فیلم به عنوان قاتل درک کنیم ، می توانیم بهتر درک کنیم که چگونه کارگردان با استعداد مسئولیت هریک از این متهمان را بر عهده گرفته و باعث آن شده است. آنها احساس می کنند ما با دلسوزی منفی هستیم و از اشتباهات خود مطمئن نیستیم.
در عین حال ، با وجود اینکه نیروهای پلیس رفتارهای خشن و نابالغ دارند ، فیلم نه تنها به آنها بد نگاه می کند ، بلکه مردم نیز می توانند نوعی همدردی با آنها احساس کنند. و سرانجام ، خاطرات قتل قصد ندارد از چند افسر پلیس به عنوان مسئول شورش ها نام برد. مشکل بیشتر فردی است و یک سیستم بی عیب و نقص را هدف قرار می دهد.
آخرین صحنه را دوباره چاپ کنید
وقتی قاتل واقعی پیدا شد ، می توانیم پایان فیلم را به روشی جدید تحلیل و تفسیر کنیم. اکنون که کره جنوبی این جنایت و تمام حاشیه های آن را پشت سر گذاشته است ، می توان آن را پلی بین کره جنوبی امروز و دوران تروریسم و خشونت دانست. در واقع ، حتی در ساخت فیلم ، کارگردان از این که پیدا کردن مکانی به یاد آورنده آن دوران چقدر دشوار بود ، بسیار شگفت زده شد. او این دشواری را از تغییر اساسی و از بین رفتن نمادگرایی و زیبایی زمان متمایز می کند.
جالب اینکه قاتل در دادگاه گفت که پس از تماشای فیلم احساس خاصی نمی کند و فقط فیلم را تماشا می کند. شاید احساس لی آنقدرها هم اشتباه نباشد ، زیرا فیلم درباره قاتل یا روح جنایت نیست ، اما به گفته بونگ جون هو ، او بیشتر روی این قتل ها تمرکز کرده است تا بیماری. در سیاست کره جنوبی این منعکس شده است.
دیوید ارلیچ ، نویسنده وب سایت Indywire ، برآورد می کند که چگونه صحنه آخر فیلم را در سال 2021 می بینیم ، در شرایطی که می دانیم قاتل دستگیر شده کاملاً متفاوت از قبل است. به گفته این نویسنده ، دیدگاه کارآگاه سابق را نمی توان جستجوی قاتل بالقوه در فیلم دانست ، اما به نظر می رسد که او می خواهد عدم اقتدار را که باعث تغییر حرفه قبلی خود شده است درک کند.
خاطرات قتل یکی از آن فیلمهایی است که حرفهای زیادی برای گفتن دارد هرچند جزئیات پرونده واقعی به طور کامل فاش شده است. از این نظر می توان ادعا کرد که ما با یک فیلم خاص سروکار داریم که نه تنها بعد از افشای هویت قاتل کیفیت قدیمی خود را از دست داده است ، بلکه توضیح حقایق نیز نکات زیادی را بر ارزش فیلم افزوده است. به
همچنین ممکن است این مقاله را با توصیه های مشابه برای مخاطبان به پایان برسانیم. تجدید نظر در خاطرات قتل پس از اعتراف قاتل واقعی اشتباه نیست.
[ad_2]