۱۰ شخصیت مارول که به انتقامجویان خیانت کردند
[ad_1]
خیانت نقش اصلی را در ملودرام قهرمانانه ایفا می کند. از شخصیتی که ناخواسته و با نیت خوب باعث حادثه شده و به طور برگشت ناپذیری به شخصیت های اصلی آسیب رسانده و به دنبال خرابکاری بوده است. در ابتدا ، انتقام جویان با چنین رویدادهای تاریک و جذابی دست و پنجه نرم می کردند و داستانی جالب و هیجان انگیز خلق شد. اما این داستان ها به تدریج از زندگی انتقام جویان فراتر رفت و در مقیاس بسیار وسیع تری قرار گرفت و یک فاجعه جهانی ایجاد کرد. در اوایل دهه 2000 ، بی اعتمادی در میان جامعه قهرمان با مجموعه ای از حوادث و تصادفات کنترل نشده افزایش یافت.
ایده داستان موفقیت بزرگی بود و طرفداران کمیک بوک مشتاقانه خیانت قهرمانان مورد علاقه خود را دنبال کردند و مارول که از این ایده بسیار خوشحال بود ، تنش و درگیری را افزایش داد که داستان آنها جالب بود. رد کردن
قوی ترین قهرمانان روی زمین ممکن است آماده هر گونه چالشی باشند ، اما از جنگ داخلی مصون نیستند.
10. هنک پیم
مرد اصلی انتقام جویان هرگز از موقعیت خود در مقایسه با دیگر قهرمانان راضی نبود و می خواست قهرمان را مشهورتر و مهمتر کند. این درگیری داخلی به شکل عصبانیت و اضطراب خود را نشان داد. استفاده بیش از حد او از قطعات پیم و بسیاری از مشکلات دیگر باعث شد که هنک پیم بیشتر و بیشتر در تاریکی و عصبانیت فرو رود. نفرتش روز به روز بیشتر می شد و نمی توانست آن را کنترل کند. تا این که یک روز تصمیم گرفت که برای کسب مقام والایی در نظر دیگران ، یک حرکت قهرمانانه انجام دهد ، اما اقدامات او عقب نشینی کرد و نزدیک بود که دشمن تسلیم شده را بکشد.
هنک به یک دادگاه نظامی منتقل می شود و هنک ناامید و درمانده می شود. او به امید نجات خود و بقیه شهرت خود با فریب دیگران ، روباتی را برای حمله به دربار آماده کرده است ، روباتی که فقط او می داند چگونه باید بماند. همسرش جانت که می دانست چه اتفاقی در حال رخ دادن است ، التماس کرد که آنجا را ترک کند ، اما هنک وحشت کرد و با مشت به صورتش پاسخ داد. آبی زیر چشم آسمان لکه ننگ است که برای همیشه در شهرت و تاریخ هنک باقی می ماند.
در نهایت ، هنک حمله ای به روبات ها می کند ، اما بهشت همه را نجات می دهد و حمله ممنوع می شود. این فصل از زندگی هنک پیم همیشه او را آزار می دهد و نمی خواهد در مورد او به او یادآوری شود. اگرچه او در آینده با کار خود تازه می شود و به اعتماد به نفس خود باز می گردد. این روزهای سیاه و مملو از خشم و نفرت را هیچکس فراموش نمی کند. چنین نبردها و تنش های شدید در Avengers امروزه بسیار نادر است.
9. بینایی
اروس تیتان ، پس از مشکوک بودن همکارانش در اطمینان از کما ، سعی می کند او را به ابر رایانه تیتان ها وصل کند ، مگر اینکه هوشیار باشد. اما این رابطه پیامدهای منفی دارد. آگاهی بینایی کنترل نشده است و به طور خطرناکی تار می شود. او تنها راه صلح جهانی است و باید تمام شبکه کامپیوتری روی زمین را کنترل کند تا انتقام جویان را تحت کنترل همه نقاط جهان نگه دارد.
خوشبختانه ، همکاران ویژن سرانجام توانستند او را از این وضعیت خطرناک نجات دهند و او به هوش آمد. البته ، این بینش قصد بدی نداشت ، و او فکر می کرد که به تمام زمین خدمت می کند. اما پنتاگون که از اقدامات او می ترسید ، رویکرد خصمانه ای در پیش گرفت. یک گروه مخفی که به طور غیرقانونی کار می کند ، به تدریج Vision را پاک می کند و حافظه آن را پاک می کند. حرکتی که واندا را عصبانی کرد و او را ناراحت کرد.
8. ویکسسیلور
برادر واندا به نوبه خود برای او و دیگران دردسر ایجاد می کند. پیترو یک شخصیت غیرمنطقی و پارانوئید است که همسر و فرزندانش را بی خانمان می کند و اغلب در کنار آنها نیست. وقتی متوجه می شود کریستال به او خیانت کرده است ، تصمیم می گیرد از متحدانش ، انتقام جویان انتقام بگیرد و اتهامات جدی جدی علیه آنها وارد کند. رسوایی QuickSilver انتقام جویان را مجبور می کند تا از یک جاسوس فدرال فراتر از انسان فرار کنند.
خیانت سریع سیلور تا زمانی که انتقام جویان فرار نکرده بودند ، مشخص نبود. پیترو همچنین از واندا متنفر است ، زیرا او با موجودی مصنوعی مانند ویژن ازدواج می کند. برای QuickSilver خیلی دیر است که او را نجات دهد ، اما هنگامی که واندا در آستانه سقوط است و در قسمت تاریک قدرت خود قرار می گیرد ، او هر کاری می تواند انجام دهد تا او را پس بگیرد. QuickSilver بین یک شخصیت خشن و بی وجدان و یک قهرمان اجرا می شود.
7. دکتر خوانده
دکتر. دروید شخصیتی شبیه به دکتر است. عجیب ، که دارای قدرتهای جادویی و قدرتمند ناشناخته است ، اما متکبر و راضی به حساب می آید. همین غرور است که باعث می شود راونا از او سوء استفاده کند. دکتر. درو ، مانند بسیاری از افراد دیگر که سپاسگزار هستند ، دوست دارد مورد تحسین و تحسین قرار گیرد و همیشه معتقد است که می تواند به تنهایی کارهایی را انجام دهد که نیاز به همکاری دارد. راوونا از همین ویژگی برای متقاعد کردن او برای کنترل شریک زندگی خود از طریق تله پاتی و قوای ذهنی استفاده کرد.
بدی های دروید علیه کاپیتان مارول (کاپیتان سیاه و سفید اصلی مارول) و رهبری او ضعیف شد و به اولین دوران قهرمان زن سیاه پوست مارول پایان داد. سرانجام دروید هدف نقشه رووانا قرار گرفت و انتقام جویان که از اعمالشان خجالت زده و آزرده شده بودند ، گروه آنها را متفرق کردند.
این خط داستانی خوب توسط والتر سیمونسون و جان بوسیما نوشته شده است و نشان دهنده پایان دوران انتقام جویان است که در آن وقایع شگفت انگیز و جذابی رخ داده است.
6. جادوگر اسکارلت
اسکارلت ویچ با چالش های عجیب و غریبی روبرو شده است ، و شاید هر یک از ما از جای او چنین افتاده باشیم.
گاهی اوقات ، همسرش ، ویژن ، فراموش می شود. فرزندان دوقلوی او هر زمان که با آنها نباشد ناپدید می شوند و برادرش پیترو مدام با او تماس می گیرد. واندا در وضعیت آشفتگی روحی است و وقتی می فهمد که فرزندانش به طرز معجزه آسایی بخشی از مفیستو هستند ، عنان عقل خود را از دست می دهد و یک نژادپرست تمام عیار می شود که معتقد است جهش یافته ها از انسان کودکان برتر هستند.
جان برن هنرمند / نویسنده این کمیک است و شخصیت Scarlet Witch را تغییر داد. تصمیمی جنجالی و جسورانه. آگاتا هارکنز خاطرات این کودکان را از ذهن واندا پاک کرد و تصور کرد که این کار او را شفا می دهد. اما در نهایت ، واندا همه چیز را به خاطر می آورد و وقتی عصبانیتش شعله ور می شود ، بسیاری از انتقام جویان را با قدرت تغییر همه چیز می کشد. اقدامی که انتقام جویان را موقتا نابود می کند.
به نیک فیوری
نیک فیوری به عنوان رئیس سازمان شیلد قهرمانان بی شماری را تحت کنترل خود دارد که هر زمان که بخواهد می تواند از آنها استفاده کند. او به همراه کوییک قصد دارند نخست وزیر لتونی را ترور کنند. اما اقدامات کوییک منجر به مرگ غیرنظامیان عادی شد. بقیه قهرمانان خشمگین هستند و از فیوری ، متحد دیرینه اش ، می پرسند که چرا او این قتل را مرتکب شده و آنها را همدست خود کرده است. اما فیوری که می خواهد همه چیز را پنهان کند ، حافظه خود را به هم می ریزد.
از سوی دیگر ، اقدامات فیوری در قبال لاتوریا تأثیر عمیقی دارد. حاکمان لتونی به نابودی کامل آمریکا ادامه دادند. لوک کیج به کما رفت و جسیکا جونز که باردار بود کشته شد. قهرمانانی که همه چیز را دوباره به خاطر می آورند ، خیانت خود را احساس می کنند و بسیار ناراحت و عصبانی می شوند ، به ویژه ولورین. اما اکنون Fury دیگری فرار کرده و “انتقام جوی جدید” و بحران فساد را پشت سر گذاشته است.
4. مری هیل
رئیس جدید سپر ، ماریا هیل ، مصمم است حمایت سازمان از قهرمانان مستقل را متوقف کرده و انتقام جویان را شکنجه کند. او مستقیماً در شکل گیری جنگ داخلی بین انتقام جویان نقش داشت. او که می خواست قانون ثبت سوپرمن را قبل از انقضای قانون اجرا کند ، به ناخدا آمریکایی دستور داد قهرمانانی را که از او پیروی نمی کنند ، پیدا کرده و دستگیر کند.
وقتی ناخدا آمریکایی از رقصیدن برای واشنگتن و دستورات او امتناع کرد ، هیل نظر او را جلب کرد اما نتوانست او را شکست دهد. هیل در پاسخ او را آزاد کرد تا اعدام شود. ناخدا آمریکایی از دید پنهان می شود و مقاومت را رهبری می کند. هیل همچنین به قهرمانان قاتل نورمن آزبورن دستور می دهد مرد عنکبوتی سرکش را بگیرند ، که منجر به ایجاد یکی از بزرگترین چالش های پیتر پارکر می شود. مری هیل در این دوران کتاب کمیک فردی بی رحم بود که به هر قیمتی دستورات مقامات را پذیرفت.
3. تونی استارک
در مواجهه با کشتار هولناک قهرمانان فراری ، واشنگتن مرد آهنی را به عنوان مقام عالی حقوق بشر خود انتخاب کرده است تا جنگی ایدئولوژیک و معنوی را علیه شورش ناخدایان آمریکا آغاز کند. جنگی که جامعه قهرمانان را کاملاً از بین می برد. اما بسیاری از متحدان استارک وقتی اسلحه های مخفی خود را فاش می کنند می ترسند. ظاهراً استارک نسخه ای از Thor ساخت که شیمیایی و بی فکر بود و بیل فاستر ، یکی از پیشگامان انتقام جویان و بزرگترین دانشمند را کشت.
مدیر امنیت ملی آزبورن به زودی دستگاه اعدام را در اختیار خواهد داشت. استارک بعداً زندانی برای ابرانسانهای غیرقانونی که در امنیت شدید در آرامش نگهداری می شدند ، ساخت. او حتی مرد عنکبوتی را از دیگران جدا می کند و درباره اش به مردم می گوید. زندگی پیتر پن رسماً به جهنم می رود.
2. ملکه وارانکه
این امپراتور لغزنده ، جسیکا درو / زن عنکبوتی را ربوده و از او تقلید کرده است و انتقام جویان نمی توانند او را شناسایی کنند ، حتی ولورین ، که معمولاً با بوییدن افراد کلاهبردار را می بیند. او گروهی از قهرمانان را رهبری کرد ، حملات هوایی به زمین انجام داد و پیروان بی شمار خود را به عنوان جاسوسان مخفی ، بیشتر در قالب پرسنل سپر ، آورد.
هنگامی که انتقام جویان در بدترین حالت خود قرار گرفت و درگیری بین آنها باعث سردرگمی و تفرقه شدید شد ، او دستور داد چشم عقب به عرصه کار وارد شود و تقریباً قدرت های بزرگ زمین را سرنگون کند.
انتقام جویان در کشمکش درونی بودند و عقل خود را از دست دادند ، بنابراین نورمن آزبورن وارد عمل شد و ورانکه را کشت و قهرمان مورد علاقه جهان شد. که آغاز یک دوران تاریک بود ، عصری تاریک و سخت در تاریخ کمیک ها که انتقام جویان را به حاشیه برد.
1. کاپیتان آمریکا
حدود سال 2017 ، طرفداران مارول شوکه شدند. این ناخدا آمریکایی از همان ابتدا کارمند Hydra بود و سایر قهرمانان را فریب داد. پس از کودتای هیدرا علیه دموکراسی آمریکا ، ریک جونز شاهد ترور همکار قدیمی خود بود و جهان مرد و بدبخت شد و بسیاری از آمریکایی ها فاشیست شدند.
اما در نهایت معلوم می شود که این نسخه مرگبار و وحشتناک آمریکایی از کاپیتان آمریکا متعلق به دوران دیگری است. زمانی که توسط Red Skull ایجاد شده است. اما برای مدتی طرفداران متقاعد شده بودند که یک خیانت بزرگ رخ داده و انتقام جویان به پایان کار خود رسیده اند.
منبع: CBR
[ad_2]