چیدمان محل کار به سلیقه‌ 7 کارگردان بزرگ سینما

[ad_1]

رچیدمان محل کار به سلیقه‌ی 7 کارگردان سینما؛ از وس اندرسون تا دیوید لینچ

کارگردانان مشهور سینما را به سبک‌های بصری خاص و فضاهای فراموش‌نشدنی‌ که خلق می‌کنند می‌شناسیم. طراحی صحنه بخشی از سینما است اما لزوماً طراحی صحنه تمام فیلم‌های جهان به یادماندنی و ویژه نیست. در بعضی از فیلمسازان تأکید و توجه به طراحی صحنه پررنگ‌تر از سایرین است. البته که هر کارگردانی امضای خاص خودش را دارد اما مثلاً در ایران یک نفر همچون علی حاتمی به طراحی صحنه‌ی کارهایش اهمیت ویژه می‌داد و دقیق و با ظرافت عمل می‌کرد. یا فضای خاص فیلم‌های داریوش مهرجویی در انتخاب آکسسوار صحنه را سخت می‌توان نادیده گرفت و فراموش کرد. این‌ها فیلمسازانی‌اند که طراحی صحنه فیلم‌هایشان هم امضای خاص خودش را دارد. در سینمای جهان هم، وقتی اسم وس اندرسون را می‌شنویم به سرعت یاد فضای رنگارنگ، رنگ‌های پاستلی و آکسسوار مینیاتوری می‌افتیم. فضای عجیب و غریب فیلم‌های دیوید لینچ در خاطرمان می‌ماند. طراحی صحنه در زندگی روزمره و عادی ما به دکوراسیون و چیدمان محل کار و خانه‌مان برمی‌گردد.

در دنیای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مث، مردم، یا بهتر است بگوییم کاربران اینترنت، (طبقه‌ای که آن‌قدر درآمد دارد که به مقوله‌ی مدرن و تجملاتی‌ای مثل چیدمان محل کار یا خانه فکر کند) برای دکوراسیون و چیدمان فضاهای شخصی‌شان مثل خانه یا محل کار از اینستاگرام و پین‌ترست الهام می‌‌‌‌گیرند. در گذشته مجله‌ها جایی برای این‌جور ایده‌پردازی‌ها بودند و سینما هم مدیومی تأثیرگذار بود. مثلاً استنلی کوبریک «درخشش» (The Shining) استیون کینگ را به پرده‌ی سینما می‌آورد، کفپوش نارنجی آن هتل مخوف با طرح‌های هندسی‌اش تبدیل به آیکونی مهم می‌شود و محصولش به بازار می‌آید. بنابراین سینما بر ابعاد زیادی از زندگی‌های ما از جمله همین چیدمان محل کار و خانه‌مان تأثیر می‌گذارد. این مقاله می‌خواهد بگوید از نظر این هفت کارگردان مهم سینما، از سوفیا کاپولا تا پدرو آلمودوار چیدمان محل کار چگونه می‌تواند باشد.

1. سوفیا کاپولا

چیدمان محل کار به روش سوفیا کاپولا

از نظر طراحی داخلی، سوفیا کاپولا بیشتر به مدرنیسم تاریک و تجملی در سوئیت‌های هتل فیلم «گمشده در ترجمه» (Lost In Translation) مشهور است. اما فیلم به فیلم، کاپولا به شکل لطیفی به سمت ظاهری وینتج (کلاسیک) پر از رنگ‌های پاستلی پیش رفت، و سلیقه‌ی خوبی در آکسسوار ظریف دارد. خلاصه اینکه چیدمان محل کار از نگاه خانم کاپولا می‌شد چیزی شبیه همین تصویر که می‌بینید.

2. وس اندرسون

وس اندرسون

وس اندرسون با هر فیلمی که می‌سازد، بیشتر از فیلمسازی فاصله گرفته و به‌جای آن تبدیل به یک طراح می‌شود. کارگردان «راشمور» (Rushmore) امروز معمارانه‌ترین فیلم‌ها را خلق می‌کند. اندرسون فضای صحنه‌های فیلمش را تمیز و هماهنگ با کامپوزسیون تخت می‌سازد تا شخصیت‌هایش را در دنیایی به ما معرفی کند که نیمی از آن یک صحنه‌ی تئاتر، و نیم دیگر یک دنیای رؤیایی اکسپرسیونیستی است.

چیدمان محل کار به سبک وس اندرسون، به دوران «خانوده‌ی اشرافی تننبام» (The Royal Tenenbaums) بازمی‌گردد. ما رنگ‌های طبیعی و خرت‌وپرت‌های منتخب را با مبلمان دقیق و منظم، ترکیب کرده‌ایم. دیوار پشتی می‌گوید «من اینجا بوده‌ام.» کتاب‌ها و نوارها می‌گویند «من این هستم». و آن میز وینتج که مستقیم رو به مراجعه‌کنندگان است، می‌گوید «به‌نظر می‌رسد من آمده‌ام که بمانم.»

3. واچوفسکی‌ها

جیدمان محل کار به روش واچوفسکی‌ها

تلاش واچوفسکی‌ها موفقیت‌آمیز بود و با فیلم دوم‌شان، ماتریکس، به ما کمک کردند تا تصویری ذهنی از دهه‌ی 1990 بسازیم. این فیلم و دنباله‌های آن فضایی سایبرپانک دارند که جالب و بامزه شده‌ است، چون این‌طور که پیداست، عصر اینترنت اصلاً آن شکلی نیست. خب، اگر بخواهید یک اتاق مطالعه به سبک واچوفسکی‌ها داشته باشید، می‌توانید چنین فضایی بسازید.

دفتر کار واچوفسکی‌ها نمایانگر سقوط همه‌چیز است. برای مثال تأسیسات و اتصالات فراصنعتی، مبلمان اداری رهاشده‌ از دهه‌ی 1980، و چوب‌ها و علائمی را که تغییر کاربری داده شده‌اند ببینید. دفتر کار به سبک ماتریکس برای یک شخص خلاق علاقه‌مند به بازیافت، پروژه‌ی مستقل جالبی است.

4. بونگ جون هو

کارگردان کره‌ای بونگ جون هو در سال 2019 و زمانی که «انگل» (Parasite) اولین فیلم غیرانگلیسی‌زبانی شد که جایزه‌ی اسکار را دریافت کرد، به شهرتی جهانی دست یافت. اما فیلم‌دوستان مطلع، قبل از آن هم با آثار او آشنا بودند؛ از «خاطرات قتل» (Memories of Murder) جذاب و طنزآمیز گرفته تا «برف‌شکن» علمی تخیلی و کوبریک‌وار.

کارنامه‌ی متنوع جون هو او را از خلق یک سبک بصری ثابت، باز نداشته است. سبک او مدرنیسم شیشه‌ای با ذره‌ای وحشی‌گری و با توجهی محتاطانه به منابع نور است؛ پنجره‌های بزرگ با نور طبیعی، مانیتورهای درخشان، و مبلمان رسمی و اداری. هندسه‌ی «تصادفی» و سطوح بافت‌دار و کمی هم کلاس.

5. دیوید لینچ

البته، به لطف گزارشات هواشناسی روزانه‌ی خالق «توئین پیکس» (Twin Peaks)، دقیقاً می‌دانیم که چیدمان محل کار دیوید لینچ، چه شکلی است. قطعاً لینچی خواهد بود. هرچند، اگر دنبال چیزی با رنگ و فضای بیشتر باشید، فیلم‌های او به دردتان خواهد خورد.

بله، اولین فیلم‌های لینچ سیاه و سفید بودند، و «تلماسه» (Dune) گرچه یک فیلم رنگی است، اما پر از رنگ سیاه است. اما این کارگردان از زمان فیلم «مخمل آبی» (Blue Velvet)، به ما نشان داده است که چگونه رنگ‌های ساده و ابتدایی را جذاب و در عین حال ترسناک کنیم. برای دستیابی به این تصویر چندبعدی، با اتاق سرخ «توئین پیکس» شروع می‌کنیم و کمی سبک امریکایی دهه‌ی 1950 به آن اضافه می‌کنیم، و صدای احوال‌پرسی‌مان را برعکس ضبط می‌کنیم.

6. ژان پیر ژونه

دنیاهای ژان پیر ژونه همیشه آن جاهایی نیستند که دل‌تان بخواهد در آن زندگی و کار کنید. اما شهر علمی‌ تخیلی تلخ و نوجوان‌پسندش در فیلم «شهر کودکان گمشده» (The City of Lost Children) و کمدی عجیب و پساآخرالزمانی‌اش در فیلم «اغذیه‌فروشی» (Delicatessen) مبتکرانه و در عین حال، ناراحت‌کننده بودند. ژونه با «سرنوشت شگفت‌انگیز املی پولن» (Amélie) بالاخره خانه‌دارها را مجبور کرد به فکر رنگ‌کردن خانه‌شان بیفتند.

«سرنوشت شگفت‌انگیز املی پولن» درونمایه‌ی بصری دلخراشی را که فیلم‌های ژونه را خاص می‌کرد برداشت، و آن‌ها را به شکلی دوست‌داشتنی در پاریسی پوشیده با رنگ‌های گرم اعمال کرد. برای اینکه چیدمان محل کار را به سبک املی طراحی کنید، با مبلمان و لوازمی در پالت رنگی درخت کریسمس شروع کنید، و بعد در فروشگاه‌ها بچرخید تا وسایلی هنری پیدا کنید که روح و زندگی خود را داشته باشند.

تابلو نقاشی در دیجی‌کالا

7. پدرو آلمودوار

کارگردان اسپانیایی پدرو آلمودوار، درباره‌ی فیلم موفقش «زنان در آستانه‌ی فروپاشی عصبی» (Women on the Verge of a Nervous Breakdown) محصول 1988 می‌گوید: «من فضاهایی به سبک هنر عامه (پاپ آرت) و با رنگ‌های پاستلی می‌خواستم. اگر پول و ارتباطاتش را داشتم، از دیوید هاکنی می‌خواستم آن را طراحی کند.» اما سه‌ دهه بعد و پس از چهارده فیلم دیگر، سبک بصری آلمودوار تنها مختص به خودش است.

المان پاپ آرت هنوز در آثار آلمودوار دیده می‌شود، اما ظاهر کارهای او همزمان تیره و آراسته، خشن و تا جای ممکن، دلفریب است. طراحی داخلی در یکی از فیلم‌های اخیرش، «درد و شکوه» (Pain and Glory)، فلسفه‌ی اغراق‌آمیز این فیلمساز را نشان می‌دهد؛ اگر همه‌ی عناصر به چشم بیایند، هیچ عنصری به چشم نمی‌آید. برای دفتر کار خانگی آلمودواری‌مان، قانون وحدت‌بخش طراحی این است که «می‌توانید از هر چیزی استفاده کنید»؛ البته تا وقتی که فوق‌العاده باشد.

مجسمه ماموت در دیجی‌کالا

منبع: archilovers

[ad_2]

Back to top button