چرا کوئنتین تارانتینو فکر میکند بازیگران فیلمهای مارول ستاره نیستند؟
[ad_1]
آیا کوئنتین تارانتینو آخرین نفر از صف طولانی کارگردانهای مولفی است که به سلطهی مارول بر باکس آفیس جهانی انتقاد میکنند؟ بدون شک پاسخ این سوال خیر است و در آینده باز هم شاهد چنین موضعگیریهایی خواهیم بود. سخنان تازهی تارانتینو دربارهی مارول و بازیگرانش این هفته طوفان توئیتری به پا کرد؛ به همین دلیل ضمن پوشش این موضعگیری آن را از زاویهی تازهای هم بررسی خواهیم کرد.
کوئنتین تارانتینو در پادکست «2 خرس، 1 غار» (2 Bears, 1 Cave) تام سگورا در پاسخ به سوالی دربارهی فیلمهای ابرقهرمانی گفت: «من آنها را دوست ندارم. نه ندارم؛ از آنها متنفر نیستم اما عاشقشان هم نیستم. ببین من وقتی بچه بودم کمیکهای مارول را دیوانهوار جمع میکردم، از این منظر اگر این فیلمها در 20 سالگی من اکران میشدند کاملا خوشحال بودم و کاملا دوستشان داشتم اما آنها تنها فیلمهایی نیستند که ساخته میشوند بلکه فیلمهایی میان آثار دیگر خواهند بود. من تقریبا 60 سالهام؛ بنابراین در مورد آنها چندان هیجانزده نیستم».
تارانتینو ادامه داد: «مشکل اساسی من این است که به نظر میرسد آنها (فیلمهای مارول) تنها چیزهایی هستند که ساخته میشوند. به نظر میرسد آنها تنها چیزهایی هستند که میان طرفداران و حتی استودیوهای سازنده هیجان ایجاد میکنند؛ بنابراین این واقعیت وجود دارد که نمایندهی کامل فیلمهای حال حاضر هستند. واقعا جای زیادی برای چیزهای دیگر وجود ندارد. مشکل من همین است، مشکل نمایندگی کردن».
او افزود: «بخشی از روند مارول سازی هالیوود به این صورت است که شما این همه بازیگر دارید که با بازی در نقش این شخصیتها معروف شدند. اما آنها ستارههای سینما نیستند، درست است؟ کاپیتان آمریکا ستاره است، ثور ستاره است. من اولین کسی نیستم که این حرف را میزند. فکر میکنم هزاران بار گفته شده اما این شخصیتهای فرانچایز هستند که ستاره میشوند».
«در سال 2005 اگر بازیگری در فیلمی بازی میکند که عملکردش به خوبی فیلمهای مارول است، آن بازیگر به یک ستارهی مطلق تبدیل میشود؛ به این معنا که مردم آنها را کاوش میکنند، دوست دارند و میخواهند آنها را در چیزهای دیگری هم ببینند. ساندرا بولاک در «سرعت» (Speed) حضور دارد و همه فکر میکنند فوقالعاده است. همه او را دوست داشتند. آنها توسط ساندرا بولاک تهییج شدند و میخواستند او را در چیز دیگری ببینند. الان این طور نیست، ما میخواهیم ببینیم طرف به بازی در نقش ولورین یا هر چیز دیگری ادامه میدهد».
این نوع موضعگیریها اصلا تازه نیستند و پیشتر مارتین اسکورسیزی در جریان سخنرانی بفتای دیوید لین در اکتبر 2019 نظرات ضد مارولی را بیان کرده بود که خشم طرفداران پر وپاقرص MCU را برانگیخت. او گفت سینما به لطف انبوه فیلمهای ابرقهرمانی به پارکهای موضوعی شباهت پیدا کرده است. اسکورسیزی بعدها در مصاحبهای با امپایر در این مورد صحبت کرد: «بعضی از آثار مثل فیلمهای مارول پارکهای موضوعی هستند و سالنهای سینما را به شهربازی تبدیل میکنند. این یک تجربهی متفاوت است؛ سینما نیست بلکه چیز دیگری است».
فرانسیس فورد کاپولا کارگردان آثار مطرحی مثل «اینک آخرالزمان» (Apocalypse Now) و سهگانهی «پدرخوانده» (Godfather) در اظهار نظر دیگری گفت: «وقتی مارتین اسکورسیزی میگوید فیلمهای مارول سینما نیستند، درست میگوید؛ زیرا ما انتظار داریم از سینما چیزی یاد بگیریم، چیزی به دست آوریم، کمی روشنگری، کمی دانش، کمی الهام. من نمیدانم کسی از دیدن چندبارهی یک فیلم چه چیزی عایدش میشود. مارتین مهربان بود وقتی که گفت این سینما نیست. او نگفت که این نفرتانگیز است اما من میگویم که این طور است».
اظهارات اخیر تارانتینو خشم یکی از ستارههای مارول را هم در پی داشت. سیمو لیو بازیگر اصلی «شانگ چی و افسانهی ده حلقه» (Shang-Chi and the Legend of the Ten Rings) در توییتر نوشت: «اگر اسکورسیزی و تارانتینو تنها راههای ستاره شدن در سینما بودند، من هیچ وقت فرصتی برای رهبری یک فیلم 400 میلیون دلاری را به دست نمیآوردم. من به نبوغ فیلمسازی آنها احترام میگذارم. آنها فیلمسازان مولفان هستند ولی نمیتوانند به من یا شخص دیگری توجه کنند. هیچ استودیوی فیلمسازی کامل نیست و هیچ وقت نخواهد بود اما مفتخرم با جایی کار میکنم که مستمرا تلاش میکند از طریق خلق ابرقهرمانهایی که برای مردم همهی جوامع قدرت بخش و الهامبخش هستند، تنوع در سینما را بهبود ببخشد. من هم عصر طلایی را دوست داشتم… اما مثل جهنم سفید بود (به حضور انحصاری بازیگران سفید پوست در عصر طلایی سینما اشاره دارد)».
البته لیو نظر خودش را دارد اما واقعیت این است که بیشتر طرفداران پر و پا قرص مارول به بخشی از صحبتهای تارانتینو توجه نکردند. کارگردان «پالپ فیکشن» (The Pulp Fiction) نمیگوید بازیگران مارول به دلیل معمولی بودن یا تنوع نژادی نمیتوانند ستارههای سینما باشند بلکه از دوران گمشدهای صحبت میکند که در آن مخاطبان به جای فیلمهای تازهی «ثور» (Thor) یا «مرد آهنی» (Iron Man) در انتظار تازهترین فیلم کری گرانت یا تام کروز بودند.
تارانتینو همیشه عاشق سینما بوده و به همین دلیل هم تا به حال بارها حرفهی ستارههای هالیوود را احیا کرده؛ از جان تراولتا گرفته تا داریل هانا و دیوید کارادین فقید. او از ما میخواهد با لرزهای ناشی از مسرت و لذت چهرهای از سینمایی که پیش از ما بوده و در آینده هم پیش رویمان است را بشناسیم؛ چهرهای که حالا با فیلتر زیبا و هیجانانگیزی از خون، خشونت و درام پوشیده شده است.
این جمله که بازیگران مارول واقعا ستارههای سینما نیستند به طور کلیشهای تارانتینویی است. در حقیقت میتوانیم بگوییم تارانتینو برای از دست دادن سیستمی که چیزهای زیادی به او بخشیده، ابراز تاسف میکند. در فضای فیلمهای ابرقهرمانی چیزی وجود ندارد که به آن چنگ بزند. ستارهها در این جا شخصیتهای کتابهای مصور هستند که طرفداران دههها است که آنها را میشناسند و دوست دارند، نه کسانی که توسط فیلمسازان مولفی از جنس تارانتینو خلق میشوند.
بنابراین اگر شما هم مثل تارانتینو به دنبال خلق چیزهای تازه باشید احتمالا با مفهوم سلطهی مارول بر سینما مشکل دارید. در غیر این صورت با پادشاهی فیلمهای ابرقهرمانی کمکم کنار خواهید آمد.
منبع: theguardian
[ad_2]