بی گناه تا چه قسمتی اومده

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت اول سریال بی گناه از نظرتان می گذرد. در این سریال عاشقانه و رازآلود؛ شاهد رفت و برگشت هایی به تاریخ و دهه ۶۰ هستیم و این یکی از جذابیت های داستانی سریال است

آقایی روی زمین خوابیده است و تو فکر است به نظر میاد جایی که است شبیه به یک دخمه است…
یهو از جایش بلند می شود و شروع به تیشه زدن به دیوار می کند که از توی دیوار سکه بیرون می زند و از جایش بلند می شود آن را بر می دارد و می خواهد برود که کسی جلویش ایستاده و با چاقو چند ضربه به بدنش وارد می کند….
مراسم بزرگداشت مفاخر هنر فرش ایران برپا شده است و رشید فرشباف کسی است که هنر شعر و فرش را با هم تلفیق کرده و لقب شاعر فرش را به خود اختصاص داده است…
مجری جناب رشید فرشباف را صدا می زند که تمامی حضار به احترام او از جایشان بلند می شوند و به افتخارش دست می زنند…
او به همراه همسرش ابریشم خانم بالای سن می رود و رو به تمام حضار سلام علیک می گوید و برای همه صحبت می کند و تولد همسرش را نیز تبریک می گوید…
بعد از اتمام مراسم همه در یک باغ جمع شده اند و استاد فرشباف یواشکی با خانمی حرف می زند و به سمتی که همسرش و چند خانم دیگر ایستاده اند می رود…
به نظر میاد بعضی از آن ها بچه ها و نوه های استاد فرشباف هستند و یکی از دختر هاش به اسم پروین که یک دختر به اسم سارینا دارد و نگران است که چرا پدرش بهش اجازه داده بره خونه دوستش و کلی با شوهرش بحث می کند…
دختر دیگر استاد اسمش یلدا است و به سراغ استاد کسرتی رفته و می گوید من سردبیر یک مجله هستم و می خوام باهاتون مصاحبه کنم که استاد اول از همه مقاومت می کند ولی بلاخره قبول می کند…
آقایی به نام منوچهر در خانه نشسته است که برایش چند تا بسته به خانه می رود و با دخترش که جان و جون تماس می گیرد تا بعد از مراسم همه را به خانه شان دعوت کند و به مناسبت تولد مامان ابریشم با هم کیک و شام بخورند…
دختری که جان و جون صداش می کنند موضوع را به مادرش می گوید که او حسابی جا می خورد و می گوید خیلی عجیب است آن ها به خانه می روند ولی منوچهر در خانه نیست…
جان و جون با پدرش تماس می گیرد که او می گوید دوستش را به دکتر برده و تا نیم ساعت دیگه به خانه می آید…
منوچهر در حال بالا رفتن از دیوار یک خانه است و طبق کاغذی که در دستش است پای درختی می رود و شروع به کندن زمین می کند…
پروین یک سره با سارینا تماس می گیرد و فروغ هر چه می خواهد آرومش کند نمی تواند. جان و جون به او می گوید که خودش الان با سارینا تماس می گیرد و به اتاقش می رود…
او در حال حرف زدن با تلفن است که خاله اش به داخل می رود گوشی اش را می گیرد و شروع به داد و بیداد کردن می کند که بعدش می فهمد دوست جان و جون پشت خط است و می رود…
او در اصل در حال صحبت با دوست پسرش است و دوستش بهش میگه پشت پنجره است و از پنجره نگاهش می کند و با هم حرف می زنند که یکی از فامیل های او به اتاق می رود و میگه باید برم و باهم خداحافظی می کنند و مشخص می شود که دوست پسر جان و جون دوست فامیلش است.
منوچهر کلی زمین را کنده که به یک جعبه می رسد و آن را باز می کند.درون جعبه تعدادی کتاب و دفتر است منوچهر شروع به دیدن آن ها می کند که یهو صدای در می آید و به سمت در می رود…
پسری از ماشین پیاده شده و جسم بی جون سارینا را پشت در می گذارد منوچهر پشت در می رود که با دیدن سارینا رنگش می پرد و او را به بیمارستان می برد…
منوچهر به عطا پدر سارینا خبر داده است و بدون این که بقیه متوجه شوند او به بیمارستان رفته ولی هر چی از منوچهر می پرسه که کجا سارینا را سوار کرده او حرفی نمی زند و می گوید بعدا همه چیز را بهت می گویم…
عطا منوچهر را به خانه اش فرستاده تا این خبر را به بقیه بدهد و حسابی از برخورد پروین می ترسد منوچهر در مسیر حالش اصلا خوش نیست که یهو یک کامیون با ماشین او بر خورد می کند.
چهل روز بعد
آقایی به اسم بهمن از فرودگاه آمده است و سوار یک تاکسی می شود و قبل از آن طی می کند که باید چند جایی ببرتش…
مرد رو به راننده می گوید پول ایرانی ندارد و همش پوند است که راننده میگه ۱۰ پوند به من بدی کافیه برام و سر راه هم می برمت صرافی تا چنجش کنی…
مرد مسافر هم که اصلا حال و حوصله ندارد حرف های او را تایید می کند و چیزی نمی گوید…
گذشته
عده ای در حال تشییع جنازه عزیزشان از در غسال خونه هستند و پسر بچه ای به اسم بهمن از دور آن ها را نگاه می کند پدرش بعد از این که جنازه را از آن جا بردند به سمت بهمن می رود و یک گردنبند جا دعایی به دور گردنش می اندازد…
بهمن به یک مغازه رفته است که گویا برای یکی از رفیقاش به اسم جلیل است و با او گپ می زند…
بعد از تاریک شدن هوا بهمن همراه با همان راننده تاکسی به در خانه ای می رود و دوباره خاطراتی درباره گذشته اش که در ایران بوده به خاطر می آورد…
این خانه خانه قدیمی استاد فرشباف بوده که بهمن بعد از چند لحظه سوار ماشین می شود و می رود بعد از رفتن او دختری به اسم مهتاب از ماشین اش پیاده می شود و داخل همان خانه می رود که الان لوکیشن فیلم برداری یک فیلم شده است…
مهتاب خواهرش ناهید را صدا می کند و از این که هنوز کارشون تموم نشده غر غر می کند ولی خواهرش میگه امشب تا صبح ضبط داریم و تمومش می کنم…
مهتاب میره به اتاقش تا بخوابه که خواهرش میگه من با آقای فرشباف حرف زدم تا باهاش کار کنی که مهتاب میگه فعلا خودم پروژه های دیگه قبول کردم و نمی رسم که با گیر دادن ناهید قبول می کنه یه سر به اون جا بره…
بهمن در خانه نشسته است و با کسی تماس تصویری گرفته که بعد از چند بوق تلفن را بر می دارد رشید پشت خط است کمی با هم حرف می زنند و بهمن به او می گوید که می خوام بیام ایران اگر می تونی برو ببین گیر و گوری برای برگشت دارم که رشید سعی می کنه مقاومت کنه ولی بهمن می گه دلتنگم و هر طور شده می خوام بیام…
بعد از قطع کردن تلفن ابریشم به رشید می گوید که به او اجازه بده بیاد ایران ولی رشید میگه حالا که منوچهر مرده بیاد؟ ابریشم هم میگه خوب هم فروغ بچه داره هم اون زن و بچه داره و اگر بفهمه تو این مدت چه کارایی کردی خیلی بد میشه ولی رشید حرف خودش و می زنه و میگه قرار نیست چیزی و بفهمه و می رود…
گذشته
ابریشم دست بهمن را در دستش گرفته است و به پاسگاه رفته و می گوید ۴۰ روز گذشته و دست رو دست گذاشتید… ماموری که آن جا است آن ها را بیرون می کند و می گوید هر وقت خبری شد خودمون بهتون اطلاع می دهیم…
جانا به پارکینگ رفته تا ماشین داغون شده پدرش را تحویل بگیرد دوست پسرش هم کنارش است و با هم برای امضا به داخل می روند و با برداشتن وسایل داخل ماشین سریعا از آن جا می روند…
جانا می خواهد به سر خاک پدرش برود و دوست پسرش منفرد هم میگه پس منم یه جایی تو مسیر پیاده می شم…
جان و جون وسایل پدرش را می بیند که یک اجاره نامه داخل آن ها می بیند که پدرش سه ماه پیش خونه ای در یوسف آباد اجاره کرده بوده و با هم به آن جا می روند تا از ماجرا سر در بیاورند…
آن ها زنگ خانه را می زنند که کسی باز نمی کند و جان و جون یک دسته کلید از داخل جعبه در میاورد و با هم به داخل خانه می روند…
بعد از مدتی صدای در می آید و دو نفر پشت در هستند یکی از آن ها کیسه ای روی سر دوست پسر جانا می کشد و آن یکی روی جانا اسلحه می کشد…
همه خانواده فرشباف بر سر خاک منوچهر هستند که فروغ سراغ جانا را از آن ها می گیرد که همان لحظه جانا با دایی اش تماس می گیرد و درخواست کمک می کند…
دایی جانا سریعا به لوکیشنی که جانا داده می رود ولی با فهمیدن این که منوچهر خونه مخفی داشته و جانا با منفرد صمیمی ترین دوستش در ارتباط بوده و با هم تو یه خونه خالی بودند حسابی جا می خورد…
او جانا را به خانه می فرستد و خودش به انبار فرش می رود و به جانا می گه که داره میره اداره آگاهی و خودش باهاش تماس می گیره…
فروغ در خانه است که پروین باهاش تماس می گیره و چیز هایی پشت گوشی بهش میگه که او میگه الان میام…
جانا به کافه خاله یلدایش رفته است و کل ماجرا را با او در میون می گذارد و حرف می زنند که یکی از کارکنان یلدا به کنارش میره و میگه ایناد کسرتی اومده این جا که یلدا به ملاقاتش میره و بهش خوش آمد میگه…
سارینا به سر قرار با همان رفیق پسرش رفته است و با هم حرف می زنند که پروین با ماشین محکم پشت ماشین او می کوبد…
سارینا و دوستش هم از ماشین پیاده می شن پروین یقه پسره را می گیرد و فروغ هم از او سوالاتی درباره اون شب می پرسد که پسره میگه من سارینا رو پشت در خونه پدر بزرگش گذاشتم که یه آقایی اومد بیرون و بعدش من رفتم…
فروغ هم پروین را از پسر جدا می کند و با هم می روند فروغ ذهنش درگیر شده که چرا منوچهر اون شب خونه استاد بوده و سارینا هم از این که مامانش آبروشو برده کلی غر می زند…
مهتاب برای کار به مغازه استاد فرشباف رفته است رشید و ابریشم هم با هم دیگه از راه می رسند و با او به داخل اتاق مدیریت می روند تا مصاحبه کنند ابریشم حسابی از مهتاب خوشش اومده و بدون هیچ حرفی با او می پذیره که هر چه زودتر کارشو داخل مجموعه شروع کنه… موقع خداحافظی مهتاب سراغ فروغ را از آن ها می گیرد و بعد از پرسیدن حالش می رود. استاد هم به ابریشم توضیح میده که خونه منیریه را به همین ها فروختم و از آن جا ما را می شناسند…
گذشته…
فروغ به در خانه مهتاب اینا رفته و شماره خونه جدیدشان را به مهتاب که در را باز کرده می دهد تا اگر با آن جا تماس گرفت بهش بگویند و شماره جدید را بهش بدهند… مهتاب هم قبول می کند بعد از رفتن فروغ مادر مهتاب که گوش وایساده بوده و کل حرف هایشان را شنیده شماره ای که فروغ داده بود را پاره می کند و می گوید بهت اجازه این کار ها رو نمی دهم…
آن دو نفر که منفرد را با خودشان برده بودند جسم خونی او را در یک سطل آشغال گوشه خیابان می اندازند و می روند…

0 0 آراامتیازدهی به مقاله

ماجرای بازداشت دختر ۲۲ ساله ای به نام مهسا (ژینا) امینی توسط ماموران گشت ارشاد و پس از 2 ساعت انتقال او از وزرا به بیمارستان کسری در دو روز گذشته سطحی گسترده از واکنش چهره ها و کاربران شبکه های اجتماعی را به همراه داشته است.

به گزارش فرارو عصر روز سه شنبه ماموران گشت ارشاد «مهسا امینی» را در بزرگراه شهید حقانی همراه با بردارش که در محل حاضر بوده بازداشت می کنند. ماموران به به برادرش «کیارش» می گویند مهسا را برای یک ساعت کلاس توجیهی و آموزشی به پلیس امنیت اخلاقی در خیابان وزرا می برند اما دوساعت بعد کیارش شاهد خروج یک آمبولانس از وزرا است که در آن خواهر به کما رفته اش حضور دارد. مهسا امینی عصر امروز در بیمارستان درگذشت. 

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بی گناهان از نظرتان می گذرد. با ما همراه باشید. سریال ترکی آپارتمان بی گناهان Masumlar Apartmani به کارگردانی Çağrı Lostuvalı و نویسندگی Gülsen Budayıcıoğlu در ژانری درام , خانوادگی ساخته شده است. این سریال ترکیه ای بر اساس کتاب Madalyonun içi (درون سکه؛ مدالیون نام یک مرکز درمانی بود که در زبان فارسی سکه ترجمه می شود) ساخته شده است. این کتاب  برداشتی واقعی از سرگذشت مراجعین روانپزشکی به نام گولسرن بوداییجی اغلو  است. در این سریال بازیگران معروف ترکیه مانند ازگی مولا فرح زینب عبدالله بیرکان سوکولو و مروه دیزدر ایفای نقش کرده اند. سریال آپارتمان بی گناهان یکی از سریال های شبکه ت ر ت و ساخت شرکت OGM Pictures می باشد.

خلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بی گناهانخلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

خلاصه داستان سریال آپارتمان بی گناهان

داستان آپارتمان معصومین براساس واقعیت است. زندگی اینجی(فراح زینب عبدالله) که با پدربزرگ و برادر غیرتیش زندگی میکنه با تصادفی که میکنه عوض میشه. این تصادف اونو با هان و خانواده ی مرموزش آشنا میکنه. هان همراه خواهرش که زندگیش پر از وسواس های مختلفه و گلبن که ترس از دست دادن خواهر برادرانش رو داره زندگی میکنه. آیا عشق قدرت اینو داره که با وجود تمام مشکلات مانع از جدایی اینجی و هان بشه….

قسمت ۲۳۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۳۹ سریال آپارتمان بی گناهان (قسمت آخر)

صفیه و گلبن به شرکت میرن تا ماشین هایی که پدرشان واسشون خریدن را تحویل بگیرن. گلبن حسابی ذوق زده شده که صفیه ازش میخواد کمی سرسنگین رفتار کنه…… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۳۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۳۸ سریال آپارتمان بی گناهان

هان شبانه به زباله دانی میره و اسباب بازی سرباز را که اونجا انداخته بود برمیداره سپس توهم میزنه و دری را میبینه وقتی از در رد میشه صفیه را میبینه که بهش میگه دیگه به من احتیاجی نداری….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۳۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۳۷ سریال آپارتمان بی گناهان

ناجی در حال سوجوک درست کردن است و صفیه توهم پدرش را میزند که روی تاپ نشسته و در حال نگاه کردن به آنهاست و به ناجی میگه خداروشکر که زنده ای ناجی….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۳۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۳۶ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه کل خانه جنگلی را به ناجی نشان می دهد. ناجی حسابی خوشش میاد و با ذوق به آنجا نگاه میکنه و خوشحاله که صفیه برای خوشحال کردنش تنهایی اینجا میومده تا خانه را آماده کنه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۳۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۳۵ سریال آپارتمان بی گناهان

هان با جیلان تو پارک قرار داره و هان درباره دکتر و جواب آزمایش میپرسه که جیلان میگه فعلا معلوم نیست هان بهش میگه بریم جسن تولد ناجیه صفیه کلی تدارک دیده….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۳۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۳۴ سریال آپارتمان بی گناهان

دو ماه از مرگ حکمت درن اوغلو می گذرد و صفیه و گلبن با همدیگه به اتاق قرمز پیش دکتر رفتن. دکتر وقتی حالشونو میپرسه صفیه میگه خیلی بهتریم…… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۳۳ سریال آپارتمان بی گناهان

جیلان به سرعت به خانه اش می رود و به محض رسیدن سرجایش مینشیند و به شدت گریه میکنه و یاد حرف های حکمت می افتد….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۳۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۳۲ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه پدرش حکمت را به زندگی برمیگردونه و به بیمارستان می رسانند. حکمت مدام اسم صفیه را زیر لبش زمزمه میکنه. همگی در سالن انتظار استرس دارن و منتظرن تا خبری از حکمت بهشون بدن…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۳۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۳۱ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن با شنور خانم به دکتر ماسال میرن تا او را چکاب کنن. وقتی از مطب برمیگردن گلبن به صفیه میگه دکتر گفت ۲۰۰ گرم از وزن ماسال پایین اومده چون شیرش… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۳۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۳۰ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن وقتی ماسال را میخوابونه شنور پیشش میره و بهش میگه واست سوپ درست کردم تا بچه خوابه بیا یخورده غذا بخور گلبن قبول میکنه و میخواد بره غذا بخوره که همان موقع اسد از راه میرسه…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۲۹ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن بعد از به دنیا اومدن بچه او را در آغوش میگیرد و میگه خوش اومدی دخترم. آنها از دیدن بچه حسابی خوشحالن و صفیه به گلبن میگه خیلی زیباست گلبن عمر زیبایی هم داشته باشه…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۲۸ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه به همراه ناجی به رستوران میرن و مثل همیشه پارچه سفیدی روی صندلی می اندازد و روی آن می نشیند اما قاشق و چنگال با خودش نیاورده…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲۷ سریال آپارتمان بی گناهان

هان به جیلان میگه لازم نیست تو همچین کاری انجام بدی میتونی اینجا بمونی و ما خودمون انجامش بدیم اما جیلان مخالفت میکنه و میگه نه منم دوست دارم بهتون کمک کنم و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲۶ سریال آپارتمان بی گناهان

دکتر به صفیه میگه دلیل خاصی داره که همه چیز را 4 بار میشوری؟ احتیاجی به ۴بار نیست!…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲۵ سریال آپارتمان بی گناهان

تمام اهالی ساختمان واحد زباله جمع شدن و با دیدن اون صحنه حسابی شوکه شدند. گلبن و ناجی میخوان برن داخل تا…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲۴ سریال آپارتمان بی گناهان

جیلان در حال گشتن در فضای مجازی هست که می بیند همان مردی که با همسرش تصادف کرده فیلم گرفته و در فضای مجازی گذاشته و در آن فیلم گفته.. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲۳ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه با دکتر دست میده بعد از مطبش بیرون میاد که ناجی با چشمانی که گرد شده بهش نگاه میکنه. ناجی بعد از رفتن صفیه از اتاق با دکتر درباره پیشرفت های باور نکردنی صفیه صحبت میکنه… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲۲ سریال آپارتمان بی گناهان

جیلان وقتی به داخل خانه برمیگرده صفحه مجازی همان زن و شوهری را نگاه میکنه که باهاشون تصادف کرده بود و با دیدن عکس های دونفره آنها یاد خاطره ای در گذشته می افتد… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲۱ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه وقتی به خودش میاد فریاد میزنه و میگه نه نمیتونه واقعیت داشته باشه دارم کابوس میبینم چطور تونستی همچین کاری با من بکنی؟ هان یکدفعه از خواب بیدار میشه و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۲۰ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه وقتی با دکتر صحبت میکنه بهش میگه که ناجی دیگه منو دوست نداره وگرنه ولم نمی کرد که بره الان پیشم بود. دکتر بهش میگه ناجی هنوز که هنوزه دوست داره و چیزی عوض نشده فقط…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱۹ سریال آپارتمان بی گناهان

اگه و ممدوح با هم دیگه به سمت بیمارستان راهی میشن. نریمان آنها را میبینه و به ناجی میگه من باید برم! باید برم با اگه و پیشش باشم داداشمم ندیدم نگران حالشم….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱۸ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه وقتی از ماجرای جیلان باخبر میشه سعی میکنه با حرفهای ناجی خودشو آرام کنه و این اتفاقات یه خاطره خودش ندونه اما یکدفعه بوی حلوا به مشامش میرسه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱۷ سریال آپارتمان بی گناهان

هان سریعاً به اورژانس زنگ میزنه و جیلان را به همراه آن زنی که باهاش تصادف کرده بود به بیمارستان می برند. تو کل مدت هان خاطره تصادف اینجی جلوی چشماشه و از خاطرش بیرون نمیره….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱۶ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه وقتی انگشترها را به بایرام میده تا به ناجی تحویل میده ناجی با دیدن انگشتر ها حسابی جا میخوره و به خانه حکمت خان میره ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱۵ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه با گلبن حرف میزنه تا از خر شیطون پایین بیاد و هر چه سریعتر با اسد آشتی کنه او از فرصت استفاده میکنه ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱۴ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن هر لحظه درد دلش بیشتر میشه جوری که نمیتونه قدم از قدم برداره و از طرفی راضی نمیشه که اسد به اورژانس زنگ بزنه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱۳ سریال آپارتمان بی گناهان

دکتر به صفیه میگه حالا نوبت آشپزخانه هست باید بریم اونجارو تمیز کنیم صفیه کمی دودل و تردید داره اما با حرف های دکتر شجاعتش را جمع میکنه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۱۲ سریال آپارتمان بی گناهان

حکمت نصف شب از خواب بیدار میشه که یک دفعه خودشو تو خونه گلبن میبینه و شوکه میشه به خاطر همین به خانه خودش برمیگرده….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱۱ سریال آپارتمان بی گناهان

همانجوری که ناجی با لبخند به صفیه چشم دوخته متوجه تغییراتی توی صفیه میشه. صفیه یک دفعه به خودش میگه نکنه لبخندی که داره میزنه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۱۰ سریال آپارتمان بی گناهان

وقتی همگی آماده شدند و در حال رفتن به مراسم عروسی اوکشان و بایرام هستند صفیه از پنجره با کلاه قرمزی که روی سرش گذاشته….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰۹ سریال آپارتمان بی گناهان

ناجی سریعا به جیلان زنگ میزنه و بهش میگه که حال هان اصلا خوب نیست و تو موتورخونه زندانیش کردم….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰۸ سریال آپارتمان بی گناهان

دکتر وقتی با تعجب از صفیه میپرسه که چه اتفاقی افتاده؟ کیو تو کشتی؟ صفیه میگه برادرمو دکتر بهش میگه همه خواهر برادرانت زنده هستن!….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰۷ سریال آپارتمان بی گناهان

آخر شب هان وارد خانه جیلان میشه و کمی آن جا میمونه و عکس خودش را که میبینه که جیلان از روی دیوار برداشته و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰۶ سریال آپارتمان بی گناهان

دکتر شروع میکنه با صفیه حرف زدن سپس برای اینکه اونو وادار کنه به کار کردن در خانه سردردشو بهانه میکنه و میگه من امروز اصلاً قهوه نخوردم…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰۵ سریال آپارتمان بی گناهان

همگی سر میز شام در خانه گلبن نشستن و در حال غذا خوردن هستند که حکمت بهشون میگه صفیه خوب بشو نیست…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰۴ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه با باز کردن در با دکتر و گلبن روبرو میشه و با ترس بهشون نگاه میکنه و با نگاه از گلبن میپرسه که این زن کیه؟…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۲۰۳ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه وسواسش شدت گرفته و برای محافظت کردن از ناجی و حکمت اجازه نمیده کسی از خونه خارج بشه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰۲ سریال آپارتمان بی گناهان

اوکشان و بایرام به کافه میرن. آنها بعد از کمی صحبت کردن نوشیدنی هایی سفارش می دهند اوکشان بعد از خوردن نوشیدنی حلقه ای….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰۱ سریال آپارتمان بی گناهان

همه با شنیدن سر و صدا به کوچه میان وقتی حکمت را روی زمین می بینند به سمتش میرن تا بهش کمک کنند….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۲۰۰ سریال آپارتمان بی گناهان

هان وقتی از تونل وحشت بیرون میاد توهم میزنه و خودش را با ظاهری متفاوت میبینه اون خودشو میبینه که لباس های پاره و کهنه پوشیده …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹۹ سریال آپارتمان بی گناهان

همگی تو رستوران نشستن و در حال غذا خوردن هستن. صفیه و گلبن با صورت های چین داده شده با آنها نگاه می کنند…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹۸ سریال آپارتمان بی گناهان

همه اهالی ساختمان بالاسر نورالدین وایسادن تا ببینن حالش چطوره اما هر چی صداش میزنن چیزی نمیگه و تکون نمیخوره…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹۷ سریال آپارتمان بی گناهان

هان به اسد گفته بود که تو شرکت جلسه داریم به خاطر همین اسد به طرف اتاق جلسه میره اما وقتی میرسه میبینه کسی اونجا نیست….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹۶ سریال آپارتمان بی گناهان

بایرام با نگرانی به دم در خانه ممدوح خان میره و بهش میگه که چند روزی هست از اوکشان خبر ندارم حالشون خوبه؟ اتفاقی افتاده؟….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۹۵ سریال آپارتمان بی گناهان

حکمت سر میز شام دوباره سراغ هان را میگیره و به صفیه میگه من میرم دنبالش صفیه با کلافگی بهش میگه باشه برو بابا اما….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۹۴ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن که تمام حرف های هان و صفیه را شنیده از ماجرای هان با خبر شده و با تعجب بهش چشم می دوزد و میگه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹۳ سریال آپارتمان بی گناهان

شنور به آشپزخانه گلبن رفته و بهش پیشنهاد میده تا بهش کمک کنه و با هم دیگه به کارهای خانه برسن گلبن که از ته دل راضی نیست اما ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۹۲ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه در حال تمیز کردن اتاق هان هست که مدام خاطراتش با او در ذهنش زنده میشه و تمام سعیش را می کند تا ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹۱ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن وقتی صبح از خواب بیدار میشه می بینه که شنور خانوم روی کاناپه نشسته. پیشش میره و بهش میگه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۹۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۹۰ سریال آپارتمان بی گناهان

جیلان که از جواب هان حسابی شوکه شده بهش میگه میدونم که خیلی دوسم داری و دیگه کسی نیست که به خاطرش از ازدواج کردن بترسی….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۸۹ سریال آپارتمان بی گناهان

صبح زود وقتی گلبن از خواب بیدار میشه با ترس و دلهره دستی روی تشکش میکشه و وقتی میبینه که خیس نیست حسابی خوشحال می شه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۸۸ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن بعد از مطب دکتر پیش خواهرش صفیه میره. صفیه با دیدن او بهش میگه کارت تموم شد؟ گلبن میگه آره اومدم پیشت که ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۸۷ سریال آپارتمان بی گناهان

همه سر میز شام نشستند و در حال غذا خوردنن. صفیه از هان میپرسه خب امروز با بابا کجا رفتین؟ چیکار کردین؟ ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۸۶ سریال آپارتمان بی گناهان

نریمان به آشپرخانه میره که میبینه بوی خوبی میاد با دیدن به تو دست صفیه تعجب میکنه و میگه وااای نگو که….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۸۵ سریال آپارتمان بی گناهان

رویا از طرز حرف زدن هان که حسابی دلخور شده با گریه به خانه اسرا برمی گردد و مدام به بیرون نگاه میکنه و گریه میکنه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۸۴ سریال آپارتمان بی گناهان

هان به همراه جیلان با سرعت به دل جاده می زنند تا به دنبال پدرشان حکمت بیفتند اما انقدر هان با عجله و عصبانیت رانندگی میکنه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۸۳ سریال آپارتمان بی گناهان

بعد از کمی برف بازی کردن با هم دیگه شروع میکنن با هم یک آدم برفی درست می کنند سپس عکس یادگاری با همدیگه می گیرند و….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۸۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۸۲ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه روپوشش را می پوشد و قاب عکس های مادرش را در کیسه زباله میزاره سپس به دم در خانه ممدوح خان می رود. ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۸۱ سریال آپارتمان بی گناهان

هان همانطور که بی حال و داغون روی زمین افتاده صفیه را بالا سرش میبینه و بهش میگه ببخشید آبجی نتونستم ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۸۰ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه قبل از عروسی دفتری جدید به ناجی میده و میگه به امید اینکه لحظه های خوش زندگیمونو تو این دفتر بنویسیم ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۷۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۷۹ سریال آپارتمان بی گناهان

بعد از مراسم خواستگاری ناجی به صفیه میگه حاضر شو با همدیگه بریم خانه ای که گرفتم و قراره اونجا زندگی کنیم را بهت نشون بدم….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۷۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۷۸ سریال آپارتمان بی گناهان

هان که حسابی کلافه و عصبانی شده به مازو میگه تو میخوای منو تا کی اینجا نگه داری؟ مازو بهش چشم می دوزد….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۷۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۷۷ سریال آپارتمان بی گناهان

همه با نگرانی دور ناجی ایستاده اند و بهش نگاه می کنند و مدام ازش سوال می پرسند که حالش خوب هست یا نه؟….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۷۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۷۶ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه به کتابخانه ناجی میره و بهش میگه تو این چند روزی که هنوز خانه ات آماده نیست کجا میخوای بمونی؟ …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۷۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۷۵ سریال آپارتمان بی گناهان

شبانه هان دوباره با پوشیدن لباس های مشکیش به طرفه زباله دانی می رود همانطوری که سر جایش نشسته فردی را میبینه که به اون منطقه میاد …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۷۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۷۴ سریال آپارتمان بی گناهان

بایرام در خانه حکمت خان را میزنه و صفیه با دیدن بایرام میپرسه که چه اتفاقی افتاده؟ بایرام میگه خریدایی که گفتین را اوردم و استاد ناجی …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۷۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۷۳ سریال آپارتمان بی گناهان

وقتی فیلم دیدن اسد و گلبن تمام میشود به طرف اتاقشان می روند تا بخوابند اما گلبن از روی قصد لیوان آبی را سمت خودش می ریزد …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۷۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۷۲ سریال آپارتمان بی گناهان

اسد وقتی خریدهای خانه را انجام داده میخواد به آشپزخونه بره تا آن ها را آنجا بذاره اما گلبن جلوشو میگیره و ازش میخواد تا بیرون آشپزخانه بمونه …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۷۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۷۱ سریال آپارتمان بی گناهان

هان به اتاق صفیه میره و او را از خواب بیدار میکنه و میگه بیدار شو آبجی به مشکل خوردیم صفیه ازش میپرسه که چه اتفاقی افتاده؟…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۷۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۷۰ سریال آپارتمان بی گناهان

تو عروسی وقتی همه مهمان ها وارد مجلس میشن مراسم عقد شروع میشه. عاقد میخواد مراسمو شروع کنه که گلبن میگه یه لحظه صبر کنید….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۶۹ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن پیش دکتر میره و بهش میگه خودم تک تک دعوتنامه های عروسی را رفتم دادم می خواستم برم کارت بابای اسد را به دست خودش بدم… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۶۸ سریال آپارتمان بی گناهان

هان سر همان میز می نشیند که قبلاً همانجا با جیلان رفته بود. وقتی جیلان به آنجا می رسه با دیدن هان ازش میپرسه که چرا؟… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۶۷ سریال آپارتمان بی گناهان

شنور به شوهرش میگه تو قلب نداری؟ این چه رفتاری بود که با گلبن داشتی؟ میدونی چقدر سخت بوده واسش که تنهایی به اینجا بیاد؟ ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۶۶ سریال آپارتمان بی گناهان

سر میز شام هان به جیلان میگه خوب به آبجیم از دوست پسر جدیدت گفتی؟ صفیه با تعجب میگه دوست پسر؟ و ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۶۵ سریال آپارتمان بی گناهان

اسد با گلبن به طرف خانه شان می رود گلبن وقتی به اونجا میرسه با دیدن خانه یاد همان روزی می افتد که صفیه اونجا حالش بد شد سپس ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۶۴ سریال آپارتمان بی گناهان

جیلان پیش هان تو موتور خونه میره و کنارش دراز میکشه و میگه چشماتو ببند بخواب هان بهش میگه میترسم بری ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۶۳ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن با حکمت و اسد در کافه نشستن گلبن مدام همه جا را ضدعفونی میکنه سپس دوست اسد به نام کمال اونجا میاد و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۶۲ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه کم کم علائم بیماریش آشکار میشه و به خاطر همین خودش را تو اتاقش زندانی کرده و بیرون نمیره سپس تو خیالاتش به این فکر می کنه که…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۶۱ سریال آپارتمان بی گناهان

اسرا با دیدن عکسهای نمایشگاه میگه بدک نیست خوبه اسرا نظر اسد و گلبن را میپرسه که اسد بهش میگه خوبه اما گلبن میگه کجاش خوبه؟…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۶۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۶۰ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه گلبن را صدا می زنند تا بیاد سوپی که درست کرده را بچشد سپس در ظرفی میریزه و به همراه دماسنج به نریمان میده تا به هتل ببره و.. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۵۹ سریال آپارتمان بی گناهان

هان با دیدن تابلو شوکه میشه جیلان میپرسه قشنگه نه؟ چطوره؟ هان میگه قشنگه. جیلان بهش میگه کاملا مشخصه که روت تاثیر گذاشته… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۵۸ سریال آپارتمان بی گناهان

ناجی دم در کتابخانه منتظر صفیه هستش تا ببینه میاد یا نه. حکمت به ناجی میگه آفرین کمتر کسی تو این دور زمونه سراغ کتاب میره… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۵۷ سریال آپارتمان بی گناهان

نریمان پیش هان میره و میگه اینا همه دروغه مگه نه؟ تو با اون دختر رابطه نداری! هان خیالشو راحت میکنه و میگه نه هیچ رابطه ای نداریم… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۵۶ سریال آپارتمان بی گناهان

مادر رویا از هان میخواد تا از دخترش فاصله بگیره و بهش نزدیک نشه رویا و اسرا با نریمان که صدای آنها را می شنوند… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۵۵ سریال آپارتمان بی گناهان

حکمت و نریمان به خانه ممدوح خان میرن. سر میز شام حکمت از رفتار نریمان و اگه متوجه می شه که با هم دیگه خوب نیستن و… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۵۴ سریال آپارتمان بی گناهان

پدرخوانده رویا وقتی میبینه همه چیز خوب پیش میره و هیچ مخالفتی از طرف هان نیست بهش میگه خانومم بفهمه که…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۵۳ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن وقتی به خانه میره با خودش میگه من چه جوری میتونم از آبجی قایم کنم؟ اگه بفهمه خیلی ناراحت میشه! صفیه با دیدن او…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۵۲ سریال آپارتمان بی گناهان

ناجی که با کلافگی از ساختمان بیرون آمده صدای دخترش را می شنود و با تعجب ازش میپرسه که تومریس تو اینجا چیکار می کنی…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۵۱ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن به دکتر میگه باز هم خوب خیلی سنتان بالا نیست کمتر خجالت میکشم دکتر بهش می گه برای چی خجالت بکشی گلبن میگه از کاری که می کنم…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۵۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۵۰ سریال آپارتمان بی گناهان

نریمان با نگرانی پیش هان میره و بهش می گیه که یه اتفاقی افتاده ماهی آبجی مرده. نریمان با نگرانی میگه من هیچ تقصیری نداشتم فقط…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۴۹ سریال آپارتمان بی گناهان

هان و ناجی صفیه و گلبن را به طرف خانه می برند. شنور با اتفاق هایی که افتاده و چیزهایی که دیده حسابی حالش بده و به گوشه ای خیره شده…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۴۸ سریال آپارتمان بی گناهان

هان برای راحتی صفیه و گلبن ماشین تشریفاتی گرفته تا مشکلی نداشته باشن. صفیه قبل از سوار شدن تو ماشین ماسک میزنه و بهش میگه…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۴۷ سریال آپارتمان بی گناهان

بایرام به دم در خانه ممدوح خان میره و بعد از تحویل خریدهایش بهش میگه واحد روبرویی تعمیرات داره گفتم بهتون خبر بدم که اگه سر و صدا بود….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۴۶ سریال آپارتمان بی گناهان

بعد از خوش آمد گویی گلبن به اسد خانه را بهش نشون میده و با ذوق درباره چیدمان مبل و وسایل بهش توضیح میده. گلبن به اسد میگه…… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۴۵ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن تو اتاق پرو نمیدونه باید چیکار کنه و در آخر یه لباس را برمیداره و بیرون میره و به شنور خانم میگه اینو انتخاب کردم از این خوشم اومد…… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۴۴ سریال آپارتمان بی گناهان

هان دو دله و نمیدونه که زنگ خونه جیلان را بزنه یا نه همان موقع مردی میاد و زنگ همان طبقه را می زند و از هان میپرسه که با کسی کار داره یا نه هان بهش میگه نه منتظر کسیه…… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۴۳ سریال آپارتمان بی گناهان

اسرا به دم در خانه حکمت خان میره و به صفیه میگه چطوره برای گلبن حنابندون بگیریم؟! اسرا وقتی چهره صفیه را میبینه بهش میگه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۴۲ سریال آپارتمان بی گناهان

هان به سر قرار با اسد میره اما وقتی میبینه اسد نمیتونه حرف بزنه بهش میگه بذار من برات بگم تا دیروز فکر میکردی که زور عشق به همه چیز میرسه اما….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۴۱ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن که پیش آنیل رفته باهاش درد و دل میکنه و میگه از چیزی که همیشه میترسیدم سرم اومد آبروی خودم و کل خانواده را بردم….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۴۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۴۰ سریال آپارتمان بی گناهان

خانواده گلبن متوجه میشن که گلبن خودش را خیس کرده صفیه و هان با نگرانی به هم نگاه میکنن. حکمت ناباورانه بهش نگاه می کند و با خودش میگه از همین میترسیدم…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۳۹ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه توهم مادرش را می زند که با توری قرمز شروع به خواندن آهنگ هایی برای حنابندان می کند و به صفیه میگه من که بهت گفته بودم تو یه روزی تنها میشی…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۳۸ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه و گلبن به این فکر می کنند که چجوری باید از مهمان ها پذیرایی کنند بدون اینکه چیزی کثیف بشه. هان پیش نریمان میره و ازش میپرسه که…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۳۷ سریال آپارتمان بی گناهان

سر میز صبحانه گلبن و صفیه جوری که انگار هنوز باور نکردن هان پیش آنهاست بهش زل زدن وقتی هان به آنها لبخند میزنه صفیه بهش میگه من برم برات چای بیارم و تو آشپزخانه خدا را شکر می کند…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۳۶ سریال آپارتمان بی گناهان

رویا در حال رفتن به دانشگاه است که نریمان را در راهرو ساختمان می بیند که داره گریه می کند وقتی دلیلشو ازش میپرسه نریمان بهش میگه من نمیتونم به دانشگاه برم…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۳۵ سریال آپارتمان بی گناهان

هان از اتاق پدرش بیرون میاد. نریمان و گلبن پیش رویا میرن و گلبن ازش تشکر میکنه و میگه تو جون پدر منو نجات دادی اگه تو نبودی…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۳۴ سریال آپارتمان بی گناهان

رویا وقتی به پشت در خانه حکمت خان میرسد با ترس و دلهره پشت سرهم به در خانه شان می کوبد. صفیه و گلبن به همدیگه نگاه میکنن و میگن…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۳۳ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن و نریمان همچنان پشت در خانه ایستاده اند تا صفیه تمیزکاری خانه را تمام کند و از آنجایی که خیلی خسته شدن نریمان پیشنهاد میده که برن پنهانی به اتاق هایشان و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۳۲ سریال آپارتمان بی گناهان

حکمت بعد از اینکه صفیه او را از خانه بیرون میکنه به طرف خانه ممدوح خان می رود. اگه جدولی برای حکمت خان برمیداره و پیشش میره…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۳۱ سریال آپارتمان بی گناهان

بعد از رفتن رویا, هان به طرف کتاب ها و صفحه های اینجی می رود. صفیه بهش میگه ما هیچکدوم از وسایل تو را دور نریختیم و …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۱۳۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۳۰ سریال آپارتمان بی گناهان

هان حرفهای نریمان روش اثر میزاره و به خانه بر می گرده وقتی از ماشین پیاده میشه و توی محل قدم برمی داره با هر قدم خاطراتش با اینجی براش یادآور میشه …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۲۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۲۹ سریال آپارتمان بی گناهان

رویا پیش هان می رود سعی میکنه تا به هان نزدیک شود و بهش میگه آدم  دوست داره تورا به فرزند خواندگی قبول کنه …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۲۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۲۸ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن وقتی از خرید برمیگرده شروع میکند به شستن اسکناس ها و سکه ها و آنها را از بند آویزان می کند. یکدفعه چشمش به لباس های کثیفی می افتد که …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۲۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۲۷ سریال آپارتمان بی گناهان

چند ماه از مرگ اینجی و رفتن هان گذشته است وضعیت وسواسه صفیه شدت گرفته طوری که تقریبا تمام قسمتهای خانه را با پلاستیک پوشانده و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۲۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۲۶ سریال آپارتمان بی گناهان

هان که بعد از رفتن اینجی با ناراحتی به یک گوشی خیره مانده و به جای خالی اینجی نگاه می کند یک دفعه به خودش میاد و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۲۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۲۵ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه به اینجی میگه من اومدم تا با تو حرف بزنم اینجی بهش میگه میدونم نمیای داخل وگرنه تعارفت می کردم بیای تو صفیه بهش میگه…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۲۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۲۴ سریال آپارتمان بی گناهان

هان با رفتن اینجی حسابی حالش داغون میشه و برای اینکه کمی خودش را جمع کند و حالش بهتر بشه بین زباله ها می رود و چند ساعتی اونجا می ماند اما…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۲۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۲۳ سریال آپارتمان بی گناهان

اینجی بعد از فهمیدن ماجرای ناجی حسابی به هم میریزه و به طرف خانه می رود تا وسایلش را جمع کند و از اونجا بره…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۲۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۲۲ سریال آپارتمان بی گناهان

وقتی شنور خانم کافه را ترک میکنه گلبن چند دقیقه ای همان جا می ماند و گریه می کند سپس به دم در خانه اسرا میره و بهش میگه…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۲۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۲۱ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن و اسد وقتی به خانه شنور مادر اسد میرن و چشمش به غذاهای روی میز می افتد حالش بد میشه و خودشو کنترل میکند و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۲۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۲۰ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن به کافه نزدیک خانه شان می رود و منتظر اسد می ماند. وقتی اسد از راه میرسد ازش میپرسه پس صفیه خواهرت و ناجی کجان؟….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۱۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۱۹ سریال آپارتمان بی گناهان

ناجی با دیدن دخترش تومریس حرف های چند دقیقه قبل صفیه متوجه می شود که او از قصد این کارو کرده و دخترش را آورده پیشش به خاطر همین….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۱۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۱۷ سریال آپارتمان بی گناهان

هان به اتاق صفیه میره تا بتواند باهاش صحبت کند و درباره کاری که کرده توضیح بدهد. صفیه از شدت عصبانیت پشتش را به او کرده و….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۱۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۱۶ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه که تمام حرف های هان و ناجی را شنیده و فهمیده که تمام روزهایی که ناجی غیبش زده بوده هان او را تو شوفاژ خانه زندانی کرده بود ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۱۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۱۵ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه به گلبن می گه حواست به این اوکشان باشه من امروز با ناجی قرار دارم صفیه با ناجی به واحد بالا می روند و ازش میخواد تا تعریف کنه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۱۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۱۴ سریال آپارتمان بی گناهان

اسد با شنیدن این حرف ها از گلبن, از شدت ذوق چشمهایش پر از اشک می شود و دستانش را میگیرد همان لحظه اینجی و هان به بیمارستان می رسند….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۱۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۱۳ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه با دیدن ناجی حسابی از خود بیخود میشود و یک دفعه او را به آغوش خودش می کشد. بعد از چند لحظه یک دفعه به خودش میاد و ازش فاصله می گیرد….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۱۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۱۲ سریال آپارتمان بی گناهان

هان و اینجی حسابی از شهر و اون جمعیت و شلوغی دور می شوند و به دل طبیعت میزنند. گلبن مدام با هان تماس میگیرد ولی هان….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۱۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۱۱ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه به هان میگه صدا از شوفاژخانه میاد ناجی تو شوفاژخانه ست. هان برای رد گم کنی بهش میگه آبجی ولی من صدایی نمیشنوم حالت خوبه؟ صفیه میگه من دیوونه نشدم….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۱۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۱۰ سریال آپارتمان بی گناهان

اسد برای جفتشون غذا سفارش داده و وقتی غذا میاد به گلبن میگه من میدونم تو بیرون غذا نمی خوری پس منم نمیخورم….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۱۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۰۹ سریال آپارتمان بی گناهان

صبح زود گلبن با اینجی صحبت میکنه و بهش میگه  شب اسد شام دعوتم کرده اینجی واسش خوشحال میشه و میگه واقعا؟….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۰۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۰۸ سریال آپارتمان بی گناهان

هان به محل کار اینجی میره و از دور آنها را می بیند که باریش چقدر با آنها گرم و صمیمی رفتار میکنه و با دیدن رفتارش روز به روز بیشتر ازش بدش میاد….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۰۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۰۷ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه وقتی اسم ناجی را از حکمت میشنوه جا میخوره و ازش می خواد که کاغذ را بهش بده اما حکمت با عصبانیت مخالفت میکنه و بهش میگه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۰۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۰۶ سریال آپارتمان بی گناهان

هان پیش ناجی میره و باهاش حرف میزنه که بره دکتر. بهش میگه نمیدونم الان دقیقا برای چی انقدر لجبازی می کنی؟….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۰۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۰۵ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه به خاطر اتفاق های اخیر برای گلبن نگرانه به خاطر همین براش دمنوش درست میکنه و به دم در اتاقش میبره و بهش میگه….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۰۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۰۴ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن که تمام حرفهای هان را شنیده و بی صدا گریه میکنه و غصه میخوره وقتی او به خانه میاد میبینه که گلبن با چشمانی گریان بهش زل زده ….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۰۳ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن حسابی از آنیل ترسیده و بهش میگه تو با من چیکار داری؟ میخوای چیکار کنی؟ آنیل که فهمیده گلبن ازش ترسیده بهش میگه…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۰۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۰۲ سریال آپارتمان بی گناهان

هان که می بینه حرفهایش روی ناجی اثری نکرده و اون حرف های خودشو میزنه به شدت عصبانی می شود و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۰۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۰۱ سریال آپارتمان بی گناهان

اینجی با هان درباره دوستش باریش حرف میزنه که رادیو داره و میخواد بره پیشش تا درباره کار حرف بزنه هان چیزی نمیگه و اینجی را تعقیب میکند…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۰۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۱۰۰ سریال آپارتمان بی گناهان

همان مرد دیوانه ای که با هان تو درگیر شد تو کوچه ایستاده و به ساختمان اونا نگاه میکنه و چشم برنمیداره… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۱۰۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۹۹ سریال آپارتمان بی گناهان

بایرام و هان اسرا را به خانه اش می برند و بعد از چند دقیقه وقتی به هوش میاد اینجی و هان و بایرام را بالا سرش میبیند و… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۹۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۹۸ سریال آپارتمان بی گناهان

بعد از رفتن گلبن به دستشویی نریمان تلفنش زنگ میخوره که میبینه اگه ست ولی جواب نمیده… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۹۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۹۷ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن کیسه زباله را به واحد بالا میبره که دوباره توهم میزنه که زباله ها به حرف درآمدن و او را مامان صدا میزنن و به طرفش میان گلبن وحشت میکنه و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۹۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۹۶ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه به خودش میاد و یکدفعه با تمام توانش فریاد میزنه به من دست نزن و دستشو میکشه عقب…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۹۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۹۵ سریال آپارتمان بی گناهان

اینجی به طرف سر قرار با اسرا میره و تا پشت میز روبروی اسرا میشینه اسرا موش پلاستیکیو جلوش رو میز میزاره…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۹۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۹۴ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن هنوز تو حمام نشسته و بیرون نیامده که یکدفعه چشمش به کاشی میوفتد که اسم خودش و اسد را همراه با یه قلب نوشته و… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۹۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۹۳ سریال آپارتمان بی گناهان

جلسه هان با دکتر تموم میشه و بعد از جلسه مشاوره با اینجی به کافه میرن. اینجی از هان میپرسه مثل اینکه جلسه خیلی خوب بود… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۹۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۹۲ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه با دیدن رفتار گلبن حسابی ترسیده و نگرانش شده همان موقع توهم مادرشو میزنه که خوشحاله و میخنده و به صفیه میگه…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۹۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۹۱ سریال آپارتمان بی گناهان

اگه با نریمان حرف میزنه تا خودش را به مدیر لو نده و میگه خانوادت میفهمن دعوات میکنن خواهرت بفهمه معلوم نیست چه بلایی سرت میاره…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۹۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۹۰ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه با چشمانی پر از اشک به رفتن قطار چشم میدوزد . ناجی از پشت سرش صداش میکنه …. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۹۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۸۹ سریال آپارتمان بی گناهان

هان میپرسد که صفیه کجاست؟ گلبن میگه رفته خونه ناجی هان میگه چی؟ رفته خونه اون مرتیکه؟ گلبن میگه متوجه نیستی… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۸۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۸۸ سریال آپارتمان بی گناهان

هان به صفیه و گلبن میگه حالش اصلا خوب نیست فعلا بهش کاری نداشته باشین. صفیه به طرف طبقه بالا میره و…برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۸۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۸۷ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه از واکنش و حرکته اینجی به شدت ترسیده و نفسش بند اومده و آروم میگه با کفش اومده تو بهشون بگو گم بشن….برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۸۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۸۶ سریال آپارتمان بی گناهان

نریمان کنار کوچه ای ایستاده و با خشم و عصبانیت ریمل چشم هایش را پاک میکنه و با خودش میگه الان تو نمیگفتی فکر کردی من خودم به عقلم نمیرسه که پاک کنم؟….برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۸۵ سریال آپارتمان بی گناهان

هان به حالت طلبکارانه به اینجی میگه اصلا صبر نکردی اینجی نتونستی که یخورده صبر کنی نگذاشتی که خوشبختت کنم ….برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۸۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۸۴ سریال آپارتمان بی گناهان

آخر شب گلبن و صفیه لباس های مخصوص خودشان را میپوشند و به تراس می روند تا کیسه های زباله را برگردونن….برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۸۳ سریال آپارتمان بی گناهان

هان در را باز میکند ولی با واحدی خالی روبرو میشن صفیه و گلبن که شوکه شدن فقط به آنجا چشم میدوزن ….برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۸۲ سریال آپارتمان بی گناهان

اینجی به واحد خودشون میرن که میبینه تخت هایشان را از هم جدا کردن و از اونجایی که وقت رسیدگی به این مورد ندارد….برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۸۱ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن اتفاقی در راهرو جنید را می بیند که به طبقه بالا رفته و می فهمد که حتما به دیدن اسرا رفته…برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۸۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۸۰ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه و ناجی از پشت پنجره با هم صحبت می کنند و ناجی با اشاره به او می فهماند که ساعت پنج همدیگر را ببینند…برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۸۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۷۹ سریال آپارتمان بی گناهان

اینجی و هان اسرا را با خودشون به ساختمان میبرن تا واحد خالی را بهش نشان دهند ولی وقتی به اونجا میرن میبینند که… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۷۸ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه واسه ناجی سوپ درست میکنه و بایرام را صدا میزند و بهش میده میگه به استاد ناجی بده بیچاره تنهاست…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۷۷ سریال آپارتمان بی گناهان

اگه به هتل میرود تا استاد ناجی را ببیند ولی هرچی در میزنه استاد در را باز نمیکنه مسئول هتل میاد و میگه…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۷۶ سریال آپارتمان بی گناهان

اگه تمام مدت آهنگ به نریمان خیره می شود و بعد از این اهنگ ناجی می پرسد: «شنیدین؟ »… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۷۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۷۵ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه تمام جرئتش را جمع می کند و بالای پشت بام می رود و به آسمان و پرنده ها خیره می شود و با انها صحبت می کند….برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه ککنیدģ

قسمت ۷۴ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه وقتی وارد خانه می شود و چهره ی خندان گلبن و هان را می بیند بیشتر خجالت زده می شود… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۷۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۷۴ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه وقتی وارد خانه می شود و چهره ی خندان گلبن و هان را می بیند بیشتر خجالت زده می شود… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۷۳ سریال آپارتمان بی گناهان

ناجی به خودش می آید و مقابل صفیه می ایستد و می گوید: «خیلی منتظر موندم صفیه. دیگه بریم بیرون.. » برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۷۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۷۲ سریال آپارتمان بی گناهان

اینجی دست به سمت ظرف نان می برد که صفیه فریاد میزند و با عصبانیت می گوید: «چیکار کردی ها؟…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۷۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۷۱ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه با عصبانیت به اینجی می گوید: «برو بیرون وگرنه اتفاقات بدی میفته! » اینجی که ترسیده قدمی برمیدارد که…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۷۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۷۰ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه بالای سر اینجی ایستاده و مدام می گوید: «خیلی بوی بدی میدی! باید خوب تمیز بشی! اینجی جوابش را میدهد و می گوید…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶۹ سریال آپارتمان بی گناهان

اینجی سعی می کند لبخند بزند اما حسیبه در ذهن صفیه مدام پشت سر هم می گوید…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۶۸ سریال آپارتمان بی گناهان

پاسی از شب گذشته و هنوز هان نیامده. صفیه به اتاق او می رود و به قاب عکسی روی میز او خیره می شود که…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶۷ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۶۷ سریال آپارتمان بی گناهان

اینجی اشک می ریزد و به حلقه ی توی دستش خیره می شود. اسرا جلو می رود و می گوید…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۶۶ سریال آپارتمان بی گناهان

ممدوح به دیدن اینجی که در ویلای خاله ی اسرا می ماند می رود. اینجی با دیدن او در آغوشش می گیرد و…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶۵ سریال آپارتمان بی گناهان

هان برگه را به سمت صفیه پرت می کند و با عصبانیت می گوید: «بگیر! برگه پیروزیت رو! » و می رود…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶۴ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۶۴ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه یادگاری ها و هرچیز مربوط به ناجی را در کیسه زباله انداخته و به دست گلبن می دهد تا آنها را دور بریزد…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶۳ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه خیلی عصبانی می شود. اما ناجی لبخند می زند و می گوید: «من فقط خواستم زنده بمونم صفیه… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶۲ سریال آپارتمان بی گناهان

هالوک وقتی از پنجره بیرون را نگاه می کند هان را می بیند که به اتاق اینجی خیره شده…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶۱ سریال آپارتمان بی گناهان

اینجی بدون حرفی و ناباورانه از پیش هان می رود. صفیه آرام شده اما مدام سراغ هان را می گیرد…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶۰ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن ناگهانی ناجی را در راه پله ها می بیند و می گوید: «چه خوب شد اومدی! منم میخواستم بیام. برو بالا من آبجیمو میفرستم.»…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۵۹ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۵۹ سریال آپارتمان بی گناهان

اسد سعی می کند به اسرا رانندگی یاد بدهد. اسرا برای یک لحظه حواسش پرت می شود و به سطل زباله می کوبد….. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۵۸ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه با دیدن اتاق مخفی هان و اینجی با عصبانیت بدون توجه به حضور تومریس که پنهان شده همه چیز را به هم می ریزد…. برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۵۷ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه حتی آبنباتی که سال ها پیش ناجی به او داده بود را نگه داشته و آن را همراه خودش آورده و… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۶ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۵۶ سریال آپارتمان بی گناهان

گلبن در مورد صفیه و ناجی خیالبافی می کند و به صفیه می گوید: «اگه دست بجنبونی شاید هنوزم بتونی مادر بشی آبجی! منم باهاشون بازی میکنم! »… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۵۵ سریال آپارتمان بی گناهان

حصیبه سعی می کند در مغز صفیه نفوذ کند و عذابش بدهد و حتی با خریدن ترحم می خواهد که صفیه به او توجه کند اما صفیه لبخند به لب بدون این که به او نگاهی بیندازد به خیال مادرش بی توجهی می کند… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۴ سریال آپارتمان بی گناهان

هان و اینجی به بیمارستان میروند. هان با دکتر حرف میزنه که بهش می گوید هالوک به خاطر خوردن مشروب زیاد وارد کمای الکی شده… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۳ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۵۳ سریال آپارتمان بی گناهان

ممدوح سراغ همان زنی که تو تاکسی بهش کارتش را داده بود تا اگه خواست تو سیستم آموزشی کار کند بهش زنگ بزنه می رود… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۵۲ سریال آپارتمان بی گناهان

صفیه تمام روز را تو آشپزخانه در حال درست کردن مانتی که غذای وقت گیری است می باشد… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۱ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۵۱ سریال آپارتمان بی گناهان

با سروصدای صفیه چندتا مرد میان و فکر میکنن مزاحم صفیه شده به خاطر همین ناجی را حسابی کتک میزنن… برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید

قسمت ۵۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

قسمت ۵۰ سریال آپارتمان بی گناهان

همان شب هان %D

دکمه بازگشت به بالا