پخش انلاین فیلم سینمایی ملاقات خصوصی
ای بی سی مگ/خراسان رضوی کوثر صدری، فیلمساز و امیرمحمد اصغری، فعال فرهنگی و رسانهای در یادداشتهای جداگانهای به نقد فیلم سینمایی «ملاقات خصوصی» اکران شده در نوزدهمین جشنواره فیلم فجر مشهد پرداختهاند.
امیرمحمد اصغری، فعال فرهنگی و رسانهای، در یادداشتی که به صورت اختصاصی در اختیار ای بی سی مگ قرار داده است در رابطه با فیلم ملاقات خصوصی به کارگردانی امید شمس آورده است:
«ملاقات خصوصی یک فیلم فریبکار است؛ این فیلم مخاطب را با وارد کردن تلخی بسیار ناشی از مسائل عاطفی و احساسی سخت همراه خود نگهمیداشت تا بتواند در کنارش حرفهای دیگری را به خوردش دهد. البته شاید کارگردان نظرش اینگونه نباشد؛ چراکه به وضوح تقلیدی تلفیقی از فیلمهای اجتماعی دیگر به صورت یکجا در این فیلم دیده میشود که البته برای فیلم اولیها آنقدر هم بد نیست. فارغ از کارگردان فیلم مسائل و مصادیق ناعدالتی اجتماعی و طبقات محروم را فریاد میزند که البته این خود به تنهایی امری پسندیده است، اما مشکل آنجایی پدید میآید که در لحظه پاسخ به سوالات مخاطب در مورد ناعدالتی اجتماعی از موضع انصاف پایین آمده و بیعدالتی حقوقی و عمل خلاف قانون را پیشنهاد میدهد.
ملاقات خصوصی میگوید قاچاق کنید، دزدی کنید، یکدیگر را فریب دهید، از انسانها سوءاستفاده کنید و… این میشود که در فیلم همه انسانها به نوعی خلافکار هستند و این رویه تا جایی شدت مییابد که حتی تنها شخصیت مثبت فیلم نیز مجبور به انجام قاچاق مواد مخدر میشود. فیلم در برخی لحظهها میخواهد اخلاق را در شخصیت اصلی نشان دهد، اما مبنای درستی را برای خود اخلاق اتخاذ نکرده و تنها یک تلقی مسیحی از اخلاق را که اتفاقا موجب گسترش بیعدالتی و قویتر شدن ظالمان میشود را پیشنهاد میدهد؛ اگر یکی در گوش راستت زد گوش چپت را تعارف کن. البته لازم به ذکر است که این همه تلخی با صحنههایی اروتیک و بعضا عاشقانه برای برخی قابل تحمل و جذاب میشود، اما این جذابیت تله روباه است برای کلاغ. در کل این فیلم نه تنها نیاز امروز جامعه ما نیست، بلکه مخرب و زیانبار برای مخاطبانی است که غیر مسلح به دیدن فیلم میروند.»
بهترین بودن ملاقات خصوصی در جشنواره فیلم فجر نشاندهنده ضعف عمیق باقی آثار است
کوثر صدری، فیلمساز نیز در یادداشتی که به صورت اختصاصی برای ملاقات خصوصی در اختیار ای بی سی مگ قرار داده، آورده است:
«ملاقات خصوصی اولین فیلم بلند امید شمس است؛ البته که او پیش از این در کارنامه خود آثار قابل توجهی در فیلم کوتاه دارد. ملاقات خصوصی فیلمی است که در جشنواره امسال بسیار دیده شد و با وجود نقدهای زیادی که به آن وارد شده، قابل ستایش است، اما عدم فیلمنامه پردهبندی شده ۹۰ دقیقهای، طولانی شدن فیلمنامه که بیدلیل است و توجیهی ندارد و بسیاری از موارد دیگر از ضعفهای آن است. البته که این موارد باز هم با کارگردانی و میزانسنهای درست تا حدی جبران شده است.
باید پذیرفت همین که ملاقات خصوصی جزء بهترینهای جشنواره فجر است نشان از ضعف عمیقی از بقیه فیلمهای جشنواره امسال دارد که جای تأسف است و جای این سوال که در هیات انتخاب دقیقاً چه اتفاقی رخ میدهد؟ در هر صورت همین امر که با وجود نقدهای زیادی که میتوان به فیلم وارد کرد، اما استقبال زیادی از این فیلم شده میتواند به ما نشان دهد که انگار هنوز فیلمهای عاشقانه مخاطب خود را دارد و مخاطب دوست دارد در سینما بنشیند. حتی به تماشای عشقی که میتواند حدس بزند پایانش نافرجام هست! پس همین امر نشان از اهمیت صحبت درباره ماهیت داستان دارد.
به گمان من این طبیعی بودن و طبیعی رواج دادن فرایند ازدواج که پشتش منطقی ندارد، خطرناک است. از علاقهای که بدون هیچ منطقی شکل میگیرد گرفته تا ازدواجی که با هیچ منطقی در آن شرایط قابل قبول نیست. اینکه این مدل آشنایی و سریع رسیدن به ازدواج به این سرعت اتفاق بیفتد و برچسب چیزی به اسم عشق به آن بخورد شاید شاعرانه باشد، اما غیر واقعبینانه است. علیرغم این مشکلات میتوان گفت امید شمس نشان میدهد که هنوز میتوان به الگوهای تکرار شده در سینمای ایران نزدیک شد و البته در دل همین الگوها، مسیر تازهای را که منحصر به یک فیلمساز است پیدا کرد. در نهایت باید گفت ملاقات خصوصی فیلم قابلستایشی است که هم میتواند در چندین رشته از مدعیان نامزدی سیمرغ بلورین باشد و هم اینکه ما را برای دیدن فیلمهای بعدی امید شمس کنجکاو کند.»
انتهای پیام
مهسا بهادری: دوازدهمین جلسه شورای صنفی نمایش در روز یکشنبه ۲۰ شهریور در خانه سینما تشکیل شد.
بر این اساس قرارداد فیلم سینمایی «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی با پخش «بهمن سبز» به سرگروهی پردیس آزادی بعد از فیلم «دوزیست» و قرارداد «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس با پخش «شایسته فیلم» به سرگروهی پردیس ملت بعد از فیلم «نمور» ثبت شد.
این دو فیلم سینمایی قرار بود ۲۳ شهریور روی پرده سینما برود اما 6 هفته طول کشید، این اتفاق رخ نداد و در نهایت فیلمهای سینمایی انیمیشن«لوپوتو» در یازدهم آبان، فیلم سینمایی «طبقه یکونیم» در دهم آبان و «بیرو» در یازدهم آبان روی پرده رفت که البته در این دو روز فروش خیلی چشمگیری نداشتند و روی هم رفته فروشی حدود ۳۲۶ میلیون تومان را برای خود ثبت کردند.
بلایی که تعویق اکران سر سینماها آورد
از ۲۳ شهریور تا دهم آبان که هیچ فیلمی اکران نشد، اتفاقات زیادی در جامعه رخ داد، ناآرامیها یکی از دلایلی بود که برای مردم حوصله مراجعه به سینماها را باقی نگذاشته بود و انگار این مسئله هم برای مسئولین اهمیت چندانی نداشت؛ هرچند ناگفته نماند که دو طرح برای بهبود وضعیت سینماها اعمال شد یکی طرح شناورسازی قیمت بلیت سینما و دیگری نیمبها شدن فیلمهای سینمایی به مدت دو هفته، با وجود اعمال این طرحها باز هم سینماها در این یک ماه و نیم تنها یک میلیون و ۱۳۰ هزار مخاطب به سینماها رفتند و ۳۱ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان برای تماشای ۳۰ فیلم پرداختند که اگر منصفانه نگاه کنیم، این تعداد جمعیت و این میزان از فروش برای ۳۰ فیلم در 7 هفته چنگی به دل نمیزند.
مشکل آن دو فیلم چه بود؟
اگر در حال حاضر از وضعیت فروش فیلمهای سینمایی بگذریم، مسئله اکران نشدن دو فیلم سینمایی «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی و «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس جای بررسی دارد. «گیجگاه» با بازی حامد بهداد و باران کوثری در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر و «ملاقات خصوصی» با بازی هوتن شکیبا و الناز شاکردوست در چهلمین جشنواره فیلم فجر اکران شدند.
اینکه طبق چه قانون یا درخواستی این عدم اکران ایجاد شده، هنوز مشخص نیست و نکته بعدی این است که آیا این دو فیلم به زودی اکران میشوند یا به جمع بیش از ۳۰۰ فیلم پشت پرده اکران میپیوندند.
۵۷۲۴۵
دختری سر به راه به نام پروانه در محلهای بدنام که پر از اراذل و اوباش است، زندگی و رشد کرده. او در قلب همین کوچهها که از آن شرارت میبارد، عطاری کوچکی دارد و همیشه با گلها و گیاهان دارویی سرگرم است. تضادی برجسته که در همان سکانسهای اولیه، تکلیف ما را با شخصیت پروانه روشن میکند. اما داستان هرچه پیش میرود، بیننده را با غافلگیریهای مختلفی در سیر قصه روبهرو میکند. پسری به نام فرهاد عاشق پروانه میشود که شرایط عجیبی دارد و این دختر باید تصمیم سختی برای سرنوشتش بگیرد. اما وجه معصوم پروانه، بر همهی داستان سایه انداخته و بیننده که مدام منتظر تصمیمگیریهای عاقلانه از سوی او است، وارد بحرانی از تصمیمات غیرمنطقی میشود.
البته در طول داستان با همذاتپنداریهای گاه و بیگاهی که با شخصیتهای داستان میشود کرد، گاهی این تصمیمات غیرمنطقی، از نظر احساسی درستترین کارهایی است که در بحرانهای قصه، میشود از شخصیتها انتظار داشت. پروانه بهسختی راضی میشود، اما بلاخره به فرهاد که در زندان به جرم خلافکاری در حبس است دل میدهد، برای خلاصی از شرایطی که ممکن است برادر لاتش به وجود بیاورد به پیشنهاد ازدواج او جواب مثبت میدهد و سیر عاشقانهی فیلم به اوج میرسد. اما این وصلت تازه شروع اتفاقاتی غیرقابل پیشبینی برای بیننده، اما کاملا برنامهریزی شده برای خلافکاران داخل زندان است. پروانهی معصوم، ناخواسته تبدیل به عضوی از یک باند خلافکاری بزرگ میشود. با این وجود از شرایطش راضی است چون به عشق ایمان دارد، عشقی که در نهایت پیروز میشود. اما در طول فیلم چه بلایی بر سر این مفهوم والای انسانی میآید، چیزی است که نمیتوان بیشتر از این دربارهاش نوشت.
فقط اگر دیدگاهی دربارهی ملاقات خصوصی در زندان دارید، همه را فراموش کنید، چون این فیلم شما را با داستانهای متفاوتی از داخل زندان روبهرو میکند که انتظارش را ندارید و در تمام طول فیلم با خود میگویید مگر میشود سیستم امنیتی زندان را تا این حد ضعیف نشان داد و حساسیت نهادی برانگیخته نشود؟ اما پایانبندی فیلم جواب این سؤال را خواهد داد. پایانبندی که تمام ریتم تند فیلم را تحتالشعاع قرار میدهد و فکر میکنید ای کاش کارگردان فیلم را با پایانی خوش به انتها نمیرساند.
گروه سازنده
این اولین فیلم بلند سینمایی کارگردان جوانی به نام امید شمس است. او دانش آموختهی سینماست و پیش از این، فیلمهای کوتاهی ساخته که جالب توجه بودهاند. اما او در مسیر ساخت این فیلم بهمن ارک، یکی از برادران دو قلوی ارک را در کنارش داشته. این دو برادر که در جشنوارهی دو سال پیش، با فیلم متفاوت «پوست» بسیار در مرکز توجه قرار گرفتند، حالا بهعنوان مشاور کارگردان و یکی از اعضای تیم نویسندگان در کنار پروژه ساخت «ملاقات خصوصی» بودهاند. فضای این فیلم با ساختههای گذشتهی این کارگردانها فاصله زیادی دارد و میتوان گفت از یک مسأله سادهی اجتماعی و حقوقی، یعنی حق استفاده از ملاقات خصوصی برای افرادی که یکی از زوجهی آنها در حبس است، داستانی بسیار قابل توجه ساختهاند.
فیلمنامهی «ملاقات خصوصی» به احتمال زیاد یکی از گزینههایی است که داوران جشنواره نمیتوانند بهراحتی از کنار آن بگذرند. البته اگر آنها پایان فیلم را دوست داشته باشند.
نمیتوان از این فیلم نوشت اما کارگردانی امید شمس را نادیده گرفت. قابها و دکوپاژهای «ملاقات خصوصی» دیدنی است. بهخصوص بارها استفاده از محیط کوچکی به نام اتاق ملاقات خصوصی زندان که هم عشق در آن اتفاق میافتد، هم نفرت و هم ترس. هدایت بازیگران و القای درست شرایط زندان هم نشان از تسلط تیم کارگردانی بر محیطی است که داستان فیلم در آن جریان دارد. حتی استفادهی به موقع از تماسهای تصویری در طول فیلم، با وجود اینکه از کیفیت تصویر و صدا کاسته، اما در فضاسازی بهتر، کمک کننده است. اما با همهی اینها نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که این اولین تجربهی ساخت فیلم بلند سینمایی کارگردان است و نقصهایی که وجود دارد مطمنا در آثار بعدی کمتر به چشم خواهد آمد. البته فیلمبرداری فرشاد محمدی و تدوین بهرام دهقانی، در بیشتر مسائل کارگردانی به کمک امید شمس آمده و نمیتوان بهراحتی از کنار تأثیر آنها گذشت.
گروه بازیگران
دو بازیگر جوان و چهرهی این سالها که هر دو سیمرغ بلورین را در سالهای اخیر گرفتهاند، حالا در این فیلم برای اولین بار مقابل هم بازی میکنند؛ از هوتن شکیبا و پریناز ایزدیار حرف میزنیم. بازیگرانی که در واقع «ملاقات خصوصی» فیلم آنها است. چون تمام بار قصه بر دوش این دو گذاشته شده و شکیبا و ایزدیار در نقش فرهاد و پروانه، با یک قدرت یکسان و متوازن در طول قصه پیش میروند. از ایزدیار تا پیش از این عاشقانهای به این شکل در سینما ندیده بودیم. او حالا به پختگی در بازیگری رسیده و با همبازی متبحری مانند هوتن شکیبا روبهرو است که از تیاتر میآید و باید یک شیمی باورپذیری را در کنار او ارائه کند. شاید در نیمهی اول فیلم، محور اصلی پروانه باشد، اما عاشقانههای شخصیت فرهاد بیشتر به چشم میآید. اما بازی ایزدیار در واقع از زمانی شروع میشود که ناخواسته به راهی میرود که با منطقش جور نیست و تنها احساسش او را به آن سمت سوق میدهد.
هوتن شکیبا که احتمالا برای بازی در این فیلم، امسال یکی از نامزدهای دریافت سیمرغ باشد، از تمام بازیهایی که تا به حال داشته، فاصله گرفته و یک شخصیت خاکستری را به شکلی بازی میکند که امکان ندارد در نیمهی اول فیلم برای حال و شرایطش بغض نکنید. او روی دیگر شخصیت فرهاد را هم نشان میدهد، اما بازی شکیبا نمیگذارد که از این شخصیت متنفر شوید. بیتفاوتی آخرین وجه شخصیتی است که از هوتن شکیبا در این فیلم میبینیم و این موج تغییر شخصیتها، بهخوبی در بازی این بازیگر نشان داده شده.
«ملاقات خصوصی» فیلم پربازیگری است و چهرههایی مثل نادر فلاح، رویا تیموریان، ریما رامینفر، سیاوش چراغیپور، پیام احمدینیا و… در آن بازی میکنند. اما شاید در کنار نقشهای پررنگ دو بازیگر اصلی، بازی متفاوت و با لهجهی نادر فلاح است که بیشتر از سایر شخصیتها به چشم میآید. بازی که در عین خلافکاری دلسوزی بیننده را بهشدت برمیانگیزد. پیام احمدینیا و ریما رامینفر هم شخصیتهایی متفاوت را بر عهده دارند، اما دربارهی بازی آنها باید گفت؛ همان همیشگی. رویا تیموریان هم پس از سالها قالب همیشگی خود را شکسته و در نقش یک مادر کاملا منفعل بازی میکند که هر بازیگر میانسالی میتوانست این نقش را بپذیرد.
امتیاز نویسنده: 3.5 از 5