دانلود فیلم جنگ جهانی سوم رایگان

در سالی که جنگ جهانی سوم از ایران، حتی به لحاظ شباهت عنوانش با اتفاق سیاسی این ماه‌های جهان، از سوی برخی چهره‌های سینمایی داخل، به عنوان یکی از شانس‌های اصلی کسب این جایزه عنوان شده، چندین فیلم دیگر نیز هستند که بنا به سوژه، داستان و افتخارات بین‌المللی خود، به اصلی‌ترین رقیب فیلم هومن سیدی در کسب عنوان بهترین فیلم شاخه بین‌المللی اسکار ۲۰۲۳

در جبهه غرب خبری نیست (آلمان)

در جبهه غرب خبری نیست به کارگردانی ادوارد برگر، یک درام ضدجنگ است که داستان آن در سال‌های پایانی جنگ جهانی اول رخ می‌دهد.

داستان این فیلم درباره زندگی سربازی آلمانی به نام پائول بویمر را دنبال می‌کند که پس از ثبت‌نام در ارتش آلمان با دوستانش، خود را در معرض خطر واقعیات جنگ می‌بیند و نخستین امیدهای آن‌ها برای قهرمان‌ شدن را از بین می‌برد.

این فیلم، اولین‌بار در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲ به نمایش درآمد و با واکنش‌های خوبی مواجه شد. صاحبان فیلم امیدوار هستند اتفاق‌های خوبی را در فصل جوایز رقم بزنند.

با توجه به روح ضدجنگ فیلم و تشابه آن با وضعیت امروز اروپا، این فیلم می‌تواند از شانس بالایی در مسیر افتخارآفرینی برخوردار باشد. علی‌الخصوص آن‌که فیلم، با امتیاز بالایی در سایت‌های معتبر بین‌المللی چون آی‌ام‌دی‌بی، راتن تومیتوز و متاکریتیک همراه بوده است.

شانس بزرگ این فیلم، این است که امیدواری‌ها پس از ناکامی بزرگی که تونی اردمن در اسکار ۲۰۱۷ داشت و شانس مسلم دریافت این جایزه بود اما رقابت را به نماینده سینمای ایران (فروشنده) واگذار کرد، را تا حدود زیادی زنده کند.

نوستالژیا (ایتالیا)

رکورددار شاخه بین‌المللی اسکار، برای امسال، نوستالژیا را برای تصاحب پانزدهمین اسکار راهی این رقابت کرده است. ساخته ماریو مارتونه در شرایطی راهی اسکار می‌شود که فیلم‌های مهمی چون کیارا و ارباب مورچه‌ها را پشت سر گذاشته است.

این فیلم داستان بازگشت مردی است که ۴۰ سال از وطن خود به دور بوده است و حالا تصمیم گرفته تا به زادگاه خود، شهر ناپل بازگردد. ناپلی که از گذشته تا به امروز تغییری نکرده است، اما دیگر با او غریبه است و بار دیگر باید فرزند گمشده‌ خود را به آغوش بکشد.

این فیلم در بخش رقابتی جشنواره کن امسال حضور داشته و توانسته نظرات موافق بسیاری را جلب کرده و در اکران عمومی نیز با امتیازهای بسیار خوبی بدرقه شود.

جنس تاریخ اثر و البته نگاه حسرت‌آمیز قهرمان به دوران گذشته و تقابل با مشکلات رو، ازجمله امتیازهایی است که می‌تواند برای داوران آکادمی، جذاب باشد.

سنت عمر (فرانسه)

فرانسه با سنت عمر در پی کسب سیزدهمین اسکار خود است تا به 3 دهه ناکامی خود در این رقابت پایان دهد.

فیلم آلیس دیوپ که از روی یک داستان واقعی ساخته شده، روایت یک داستان‌نویس به نام راما است که در دادگاه جنایی لارنس کولی شرکت می‌کند تا براساس داستان زندگی او، یک اقتباس مدرن از داستان مده‌آ بنویسد اما اتفاقات، برخلاف انتظار او پیش می‌رود.

فرانسه در شرایطی این فیلم را راهی اسکار نودوپنجم کرده که فیلم، پیش از این، در جشنواره ونیز به نمایش درآمد و جایزه بزرگ شیر نقره‌ای هیات داوران و جایزه لوییجی دی‌لورنتیس شیر آینده را از آن خود کرد. سنت عمر همچنین در جشنواره تورنتو نیز موفق ظاهر شد تا در ادامه با امیدواری بسیاری پا به فصل جوایز بگذارد.

اقبال بالایی که به فیلم در جشنواره کن شده، خود محرک بسیار خوبی نزد داوران آکادمی است که معیار آنها، انتخاب کن است. گرچه واقعی بودن داستان، جنس تاریخی آن و البته موفقیت‌های احتمالی فیلم در فصل جوایز، دیگر پارامترهایی است که می‌تواند موفقیت فیلم را در اسکار ۲۰۲۳ تضمین کند.

نزدیک ( بلژیک)

سینمادوستان، لوکاس دونت را با فیلم دختر می‌شناسند. فیلمی که در سال ۲۰۱۸، حضور موفقی را در جشنواره‌های مختلف رقم زد. حالا دونت در تجربه‌ای دیگر به سراغ همان جنس فیلم با رویکردی دگرباشی رفته و در نزدیک، داستان دو دوست به نام‌های لئو و رمی ۱۳ ساله را روایت کرده که با رسیدن به سمت نوجوانی، دوستی نزدیکشان ناگهان به هم می‌ریزد. لئو در تلاش برای درک اینکه چه اشتباهی رخ داده ‌است، به دنبال آرامش است و با سوفی، مادر رمی، نزدیک‌تر می‌شود، زیرا پسرها به دنبال بخشش و آشتی برای تلاش برای بازگرداندن دوستی خود هستند.

فیلم تا به امروز، چند حضور درخشان را تجربه کرده است. ابتدا در جشنواره کن موفق به دریافت جایزه بزرگ این رویداد و در دومین حضور خود در فستیوال‌های جهانی، موفق به دریافت جایزه فیلم سیدنی از این جشنواره استرالیایی شد.

فیلم البته به دلیل ارجاعات دگرباشانه خود، بر روی کاغذ، شانس چندانی برای دریافت اسکار ندارد اما رزومه پربار نزدیک حتی تا همین‌جا نیز می‌تواند نظرات برخی از اعضای آکادمی را به سمت خود معطوف کند و رقیب خطرناکی برای تمام نامزدهای این شاخه محسوب شود.

تصمیم به رفتن (کره جنوبی)

کره جنوبی با انتخاب تصمیم به رفتن به کارگردانی پارک چان ووک، سومین کشوری بود که قدم در گود اسکار ۲۰۲۳ گذاشت.

داستان این فیلم درباره یک بازرس پلیس است که شروع به تحقیق درباره مرگ مردی می‌کند که در کوهستان مرده است اما گرفتار جذابیت مرموز بیوه نه‌چندان غمگین وی می‌شود.

سینمادوستان طی 2 سال اخیر، سونامی بزرگی را از سینمای کره جنوبی به خاطر دارند: از تاریخ‌سازی انگل که در سال ۲۰۲۰، 4 اسکار بهترین فیلم سال، بهترین فیلم بین‌المللی، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی تا آثاری چون مینار و بازی مرکب، تماما آثاری بودند که توانستند مرزهای جغرافیایی گسترده‌ای را درنوردیده و با اقبال چشم‌گیری مواجه شوند.

اما تمام داشته‌های نماینده کره جنوبی در اسکار ۲۰۲۳، این تاریخ‌سازی فشرده نیست بلکه تصمیم به رفتن تا به امروز موفق شده در 2 جشنواره تورنتو و نیویورک، با استقبال مواجه شود و اکران نسبتا خوبی را در آمریکای شمالی پشت سر بگذارد. علاوه بر اینها، فیلم، امیدواری بسیاری به شهرت کارگردان خود دارد. کارگردانی که تا به امروز آثار قابل‌توجهی چون اولدبوی و کنیز سبب شده تا هر ساخته او، به رقیبی سرسخت برای دیگر آثار این بخش تبدیل شود.

آرژانتین ۱۹۸۵ (آرژانتین)

آرژانتین، یک تریلر سیاسی را به اسکار ۲۰۲۳ فرستاده است. داستان این فیلم بر یک تجربه سیاسی استوار است که طی آن، 2 دادستان‌ آرژانتینی که در سال ۱۹۸۵ مسئول تحقیق و تعقیب مسئولان دیکتاتوری خونین نظامی در کشور خود بودند، با شواهدی مواجه می‌شوند.

فیلم، نخستین‌بار در جشنواره ونیز رونمایی و حتی به‌عنوان یکی از نامزدهای دریافت شیر طلایی معرفی شد. فیلم همچنین در 2 جشنواره سن‌سباستین و لندن نیز اتفاق‌های خوبی را تجربه کرد.

البته تمام داشته‌های آرژانتین ۱۹۸۵، این رزومه خوب فستیوالی او نیست. این فیلم به نخستین اثری در تاریخ آرژانتین تبدیل شده که توسط شرکت آمریکایی آمازون استودیوز توزیع می‌شود و این یعنی آن‌که حجم بیشتری از اعضای آکادمی، موفق به تماشای این فیلم می‌شوند که همین، می‌تواند شانس افتخارآفرینی اثر در اسکار ۲۰۲۳ را بیشتر کند.

کلوندایک (اوکراین)

این شاید برای نخستین‌بار در طول تاریخ اسکار باشد که فیلمی از اوکراین، در زمره ۱۰ فیلم قدرتمند این رویداد محسوب می‌شود. دلیل آن هم کاملا مشخص است؛ جنگ روسیه و اوکراین.

فیلم را ماریانا ار گورباخ جلوی دوربین برده است و طی آن داستان زندگی یک خانواده اوکراینی در مرز روسیه و اوکراین در آغاز جنگ روایت می‌شود که طی آن، وقتی روستایشان توسط روس‌ها تسخیر می‌شود، ناگهان فلاش‌بکی به فاجعه هوایی ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۴ زده شده و تجارب مشترکی برای مردم روستا تداعی می‌شود.

فیلم تا به امروز موفق شده جایزه بهترین کارگردانی جشنواره ساندنس، جایزه پانوراما جشنواره برلین و جایزه بهترین کارگردانی جشنواره سارایوو را از آن خود کند. فارغ از این افتخارآفرینی‌ها، تم جنگی اثر و حمایتی که احتمالا بخش عمده‌ای از ۱۰ هزار داور آکادمی از اوکراین در این جنگ دارند، به برگ برنده‌ای تبدیل می‌شود که شاید اوکراین را در مسیر یک تاریخ‌سازی در اسکار قرار دهد.

کورساژ (اتریش)

کورساژ به کارگردانی ماری کروتزر، داستان ملکه اتریش است که در جریان جشن تولد ۴۰ سالگی‌اش متوجه می‌شود ذهن پرسش‌گر و روحیه ناآرامش تا چه اندازه با محیط خفه‌کننده و رفتارهای کلیشه‌ای دربار در تضاد است.

این فیلم موفق شد تا جایزه بهترین فیلم بخش مسابقه اصلی شصت‌وششمین جشنواره سالانه فیلم لندن را از آن خود کرده و با این افتخارآفرینی، توجهات بسیاری را به سمت خود معطوف کند.

این فیلم که احتمالا در فصل جوایز نیز حضور درخشانی خواهد داشت، به دلیل سوژه تاریخی خود هم که شده، یکی از آثار کنجکاوی‌برانگیز برای اعضای آکادمی خواهد بود و از همین جهت، به رقیبی قدرتمند برای سایر فیلم‌های این بخش تبدیل شده است.

باردو (مکزیک)

هفتمین ساخته اینیاریتو، با واکنش‌های متفاوتی مواجه شده است. فیلم تا به امروز تنها یک حضور جشنواره‌ای در ونیز را تجربه کرد که آنجا را هم دست‌خالی ترک کرد. فارغ از این، عمده نقدهایی که راجع این فیلم نوشته می‌شود، منفی است و امتیاز بالایی هم برای این فیلم در سایت‌های معتبر سینمایی در نظر گرفته نشده است.

این فیلم داستان یک روزنامه‌نگار و مستندساز مشهور مکزیکی است که با هویت، روابط خانوادگی، خاطرات و همچنین گذشته کشورش دست‌وپنجه نرم می‌کند. او که گرفتار یک بحران وجودی شده است، در گذشته خود به‌دنبال پاسخ‌هایی می‌گردد تا با خود در زمان حال آشتی کند.

فیلم اگرچه هیچ سابقه خوبی در رقابت‌های جهانی ندارد اما نام اینیاریتو کافی است تا توجهات بسیاری به فیلم این کارگردان جلب شود علی‌الخصوص آن‌که داوران آکادمی، ارادت خاصی به این کارگردان داشته و تاکنون طی 2 سال متوالی در ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، اسکار بهترین کارگردانی خود را به این کارگردان مکزیکی اعطا کرده‌اند.

EO (لهستان)

دوستداران سینما، یرژی اسکولیموفسکی ۸۴ ساله را با آثاری چون مهتاب، فریاد و پایان عمیق به یاد دارند. فیلمساز کهنه‌کاری که امسال با EO ، داستان یک الاغ را به تصویر کشیده است.

EO داستان الاغ خاکستری آواره‌ای است که پس از ترک کردن یک سیرک سیار در سفر به لهستان و ایتالیا، با جلوه‌هایی از مهربانی و بی‌رحمی مواجه می‌شود.

این فیلم تاکنون حضور موفقی را در چند جشنواره جهانی تجربه کرده است. EO که در جشنواره کن رونمایی شد، به عنوان برنده جایزه داوران جشنواره کن انتخاب شد. فیلم همچنین در جشنواره فیلم تورنتو و سپس در جشنواره نیویورک‌، با استقبال خوبی از جانب مخاطبان و منتقدان مواجه شد.

جنس فانتزی اثر و ابتکاری که اسکولیموفسکی در روایت بهره گرفته است در کنار حضور موفق در چند رویداد بین‌المللی سبب می‌شود تا نماینده لهستان در اسکار ۲۰۲۳، حریف دست‌وپابسته‌ای برای سایر فیلم‌های این شاخه نباشد.

در کنار این ۱۰ فیلم باید به 6 فیلم مهم دیگر این شاخه نظیر بازگشت به سئول (کامبوج)، جوی‌لند (پاکستان)، آلکاراس (اسپانیا)، دختر ساکت (ایرلند)، تکه‌ای از آسمان (سوئیس) و اوتاما (بولیوی) نیز توجه داشت. آثاری که اقبال خوبی در مسیر درخشش در شاخه بهترین فیلم بین‌المللی اسکار ۲۰۲۳ دارند.

۵۵۵۵

به گزارش همشهری آنلاین، هشتمین جشنواره فیلم جهان آسیا در لس آنجلس به واسطه موقعیت زمانی و مکانی خود، رویدادی مناسب برای فیلم های معرفی‌شده برای اسکار بهترین فیلم بین‌المللی است و فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» ساخته هومن سیدی که نماینده رسمی سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۳ است، در راستای استراتژی طراحی‌شده و ارتقا و معرفی بهتر در کارزار جوایز اسکار و گلدن گلوب، اولین نمایش خود در آمریکا را در این رویداد معتبر تجربه کرد و و دو جایزه ویژه هیات داوران و جایزه بهترین بازیگر مرد (محسن تنابنده) را دریافت کرد.

ساخته هومن سیدی پس از حضور موفق در جشنواره ونیز در سی و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم توکیو نیز در بخش مسابقه اصلی به نمایش گذاشته شد و در نهایت جایزه ویژه هیات داوران را به خود اختصاص داد.

  • نشریه مشهور سینمایی جنگ جهانی سوم را یکی از شانس‌هاس اسکار دانست
  • ویدئو |‌ صحنه جنجالی زد و خورد محسن تنابنده در جنگ جهانی سوم | منو نترسون، من هیچی ندارم که بترسم

در فیلم «جنگ جهانی سوم» بازیگرانی چون محسن تنابنده، ندا جبرئیلی، مهسا حجازی، نوید نصرتی، لطف‌الله سیفی و حاتم مشمولی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

نشریه هالیوود ریپورتر نیز اخیرا درمطلبی با اشاره به 5 فیلم از جمله «جنگ جهانی سوم» نماینده رسمی سینمای ایران در اسکار ۲۰۱۳، از آنها به عنوان شانس‌های غیرمنتظره شاخه بهترین فیلم بین‌المللی۲۰۲۳ نام برده که با تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان جهانی، حالا باید نظر اعضای آکامی را جلب کنند.

کد خبر 721303

در این مطلب به معرفی ۲۵ فیلم جنگی برتر درباره جنگ جهانی دوم می‌پردازیم.

فیلم‌های جنگی گونه‌ای از آثار سینمایی هستند که از نظر هنری وزن بالایی دارند و ظرف دهه‌های گذشته مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرده‌اند. بسیاری از هنرمندان صاحب‌نام فیلم جنگی ساخته‌اند. در این میان احتمالا فیلم‌های مرتبط با جنگ جهانی دوم برای مخاطبان آشناترین و برای کارگردان‌ها و فیلم‌نامه‌نویسان پرسوژه‌ترین فیلم‌های سینمایی جنگی بوده‌اند.

جنگ جهانی دوم نبردی ویرانگر با بیش از ۶۰ میلیون کشته؛ بزرگترین نبرد انسانی در طول تاریخ است. نبردی که شش سال به طول انجامید و به نوعی تاریخ جهان و سرنوشت ملت‌ها را دگرگون کرد. بسیاری معتقدند این جنگ سوای ویرانی‌هایی که به بار آورد درس‌های گران‌قیمتی نیز برای بشریت داشت.

آثار سینمایی از زوایای مختلف به این جنگ بزرگ پرداخته‌اند و در کشورهای گوناگون روایت‌های متنوعی از جنگ، آثار مستقیم و غیرمستقیم آن به زبان سینما بیان شده است. برخی از این آثار جبهه‌های نبرد را نشان می‌دهند و مستقیما با صحنه‌های جنگی خشن و نفس‌گیر مخاطب را در میان خون، آتش و گلوگه به پیش می‌برند.

بعضی دیگر از آثار مطرح مربوط به جنگ جهانی دوم به حواشی جنگ پرداخته‌اند؛ اینکه تاثیر جنگ بر زندگی میلیون‌ها انسان غیرنظامی چه بود، چگونه زندگی در شهرهای تحت اشغال یا درگیر نبرد را تغییر داد.

بعضی دیگر از آثار مرتبط با جنگ به آثار ضد جنگ معروفند. این دسته از آثار با نگاهی انتقادی به عواقب جنگ می‌نگرند و عموما نشان می‌دهند جنگ چگونه فرصت‌های صلح، زندگی، عشق‌ورزیدن و تجربه‌های انسانی زیبا را تباه کرده است.

در کنار این‌ها هر سینماگر از زاویه دید خود و با توجه به تجربیات خود به جنگ جهانی دوم پرداخته. کسانی به اردوگاه‌های کار اجباری و قتل عام بیرحمانه یهودیان پرداخته‌اند، برخی به آنچه در جبهه‌های مقاومت زیرزمینی در جریان بوده توجه کرده‌اند و عده‌ای دیگر داستان‌های عاطفی و عاشقانه را در سایه جنگ روایت کرده‌اند.

1. بیا و بنگر

بیا و بنگر

عنوان اصلی: Come and See
کارگردان: الم کلیموف
بازیگران اصلی: الکسی کراوچنکو، لیوبومیراس لوکویکیوس، الگا میرونوا
محصول: شوروی

فیلم سینمایی «بیا و بنگر» روایتگر زندگی یک پسر جوان روسی در طول اشغال بلاروس به دست نیروهای نازی در جنگ جهانی دوم است. الم کلیموف کارگردان این اثر سینمایی در کودکی از نزدیک جنگ را تجربه کرده و در بیا و بنگر احساسات واقعی را به شیوه‌ای موثر بیان کرده چنان که نه می‌توان فراموش کرد و نه می‌توان انکارشان کرد. الکسی کراوچنکو پسر ۱۶ ساله‌ای است که به عنوان بازیگر اصلی فیلم به شکل شگفت‌انگیزی از پس نقش خود برآمده و شخصیتی کاملا ملموس را خلق کرده است. پسری که با پیدا کردن یک تفنگ قدیمی به یک گروه مقاومت شوروی علیه نیروهای آلمانی می‌پیوندد و لحظات خوفناکی را در جنگ جهانی دوم تجربه می‌کند. فیلم‌نامه فیلم سینمایی بیا و بنگر نه ساختاری رسمی دارد و نه درگیر لحظات دراماتیک سینمایی می‌شود بلکه روشی به شدت واقع‌گرایانه را برمی‌گزیند. با این وجود این اثر سینمایی توانایی این را دارد که هر تماشاگری را تا پایان فیلم با خود همراه کند.

فیلم با ترکیب صدا و تصاویر خلاقانه و ناب تلاش می‌کند تجربه‌ای تکان‌دهنده را برای مخاطب رقم بزند و همانطور که نام آن نشان می‌دهد، دست تماشاگر را بگیرد تا «بیاید» و رنج‌های عظیمی که در آن تاریخ و آن جنگ بر مردم رفته است را «بنگرد».

‌2. پیانیست

فیلم پیانیست

عنوان اصلی: The Pianist
کارگردان: رومن پولانسکی
بازیگران اصلی: آدرین برودی، توماس کرچمان، فرنک فینالی
محصول: انگلستان، آلمان، فرانسه، لهستان

رومن پولانسکی کارگردان برجسته و پرحاشیه لهستانی ۱۵ سال پس از ردکردن پیشنهاد کارگردانی فیلم سینمایی فهرست شیندلر به دلایل شخصی روایت خود از روزهای تلخ جنگ جهانی دوم را در قالب فیلم سینمایی «پیانیست» روی پرده برد.

این اثر سینمایی داستان واقعی زندگی یک پیانیست یهودی به نام ولادیسلاو اشپیلمان (با بازی آدرین برودی) و بر اساس کتابی به قلم خود او است. پیانیستی که برای زنده‌ماندن در گتوی ورشو به سختی تلاش می‌کند. او به عنوان انسان ساده‌ای که خانواده، شغل و آزادی‌اش را در حملات ظالمانه نازی‌ها از دست داده و نزدیک است جانش را هم از دست بدهد برای حفظ زندگی می‌جنگد.

آدرین برودی که پیش از بازی در این اثر سینمایی کم‌تر شناخته شده بود توانست در هفتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار برای ایفای نقش درخشان خود در پیانیست جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را دریافت کند. اجرای آهنگ « Ballade in G Minor» شوپن یکی از تاثیرگذارترین، زیباترین و روح‌نوازترین صحنه‌هایی است که برودی در این اثر سینمایی به بهترین شکل از پس اجرای آن برآمده است.

3. مدفن کرم‌های شب‌تاب

مدفن کرم های شب تاب

عنوان اصلی: Grave of the Fireflies
کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
بازیگران اصلی: تسوتومو تاتسومی، آیانو شیرائیشی، یوشیکو شینوهارا
محصول: ژاپن

استودیوی جیبلی در جهان سینمایی امروز یکی از بزرگترین استودیوهای تولید انیمیشن است. این استودیو فیلم‌های تحسین‌شده زیادی ساخته که در آن‌ها با ترکیب خیال و واقعیت بیشتر به موضوعاتی پیرامون ماهیت انسان می‌پردازند. یکی از عمیق‌ترین و تاثیرگذارترین فیلم‌های تولیدشده توسط این استودیو فیلم «مدفن کرم‌های شب‌تاب» است؛ انیمیشنی که از نظر سبک منحصر به فرد و از زمان خود جلوتر بود.

داستان فیلم درباره برادر و خواهری است که از جنگ جهانی دوم ژاپن جان سالم به در برده‌اند اما بدون غذا‌، لباس و سرپناه تنها رها شده‌اند. شخصیت‌ها به سرعت به سمت ناامیدی سوق پیدا کرده و تسلیم می‌شوند. همچنین روابط آن‌ها با بدترشدن کیفیت زندگی رو به تلخی می‌رود. داستان فیلم سینمایی مدفن کرم‌های شب‌تاب روایتی سوزناک و به شدت غم‌انگیز دارد. این انیمه ژاپنی به کارگردانی ایسائو تاکاهاتا بر اساس کتابی با همین نام اثر آکیوکی نوساکا یک شاهکار در جهان انیمیشن به حساب می‌آید.

4. خط باریک سرخ

عنوان اصلی: The Thin Red Line
کارگردان: ترنس مالیک
بازیگران اصلی: شان پن، جیمز کاویزل، نیک نولتی
محصول: ایالات متحده آمریکا

فیلم سینمایی «خط باریک سرخ» اقتباسی از کتابی خودزندگینامه‌ای به همین نام نوشته جیمز جونز و به کارگردانی ترنس مالیک بر درگیری ارتش نظامی آمریکا در جزیره گوادالکانال  واقع در اقیانوس آرام متمرکز است.

خط باریک سرخ در همان سالی که فیلم سینمایی نجات سرباز رایان اکران شد به نمایش درآمد و به دلیل متمرکز شدن توجهات به سمت اثر سینمایی استیون اسپیلبرگ شاید کم‌تر مورد توجه قرار گرفته باشد گرچه اثر مالیک نیز تعدادی از همان عناصر قابل توجه را با خود به همراه داشت. از جمله بازیگران بزرگ، صحنه‌های جنگی ماهرانه و کارگردانی سطح بالا. توجه بیشتر به اثر اسپیلبرگ از اینجا ناشی شد که فیلم او جنبه‌های تجاری گسترده‌تری داشت اما اثر مالیک درون‌گرایانه‌تر و دارای جنبه‌های هنری پررنگ‌تری بود.

خط باریک سرخ نسبت به سایر فیلم‌هایی که درباره جنگ ساخته می‌شوند جنبه‌های ذهنی عمیق‌تری دارد. دوربین در این اثر نگاهی تحلیلی دارد و همچون بسیاری از آثار مالیک سوالاتی در ارتباط با مرگ و معنای زندگی را مورد بررسی قرار می‌دهد. از نظر فلسفی فیلم درباره زیبایی طبیعت، نگرش مسامحه‌کار انسان و روحیه بقاخواهانه بشریت است.

5. فهرست شیندلر

عنوان اصلی: Schindler’s List
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
بازیگران اصلی: لیام نیسون، بن کینگزلی، رالف فاینز
محصول: ایالات متحده آمریکا

«فهرست شیندلر» زندگینامه یک صنعتگر آلمانی به نام اسکار شیندلر در طول جنگ جهانی دوم است. مردی که جان تقریبا ۱۲۰۰ یهودی را در طول دوران هولوکاست نجات داد. داستان فیلم در لهستان تحت اشغال آلمانی‌ها اتفاق می‌افتد و شیندلر پس از اینکه نیروی کار یهودی‌اش در کارخانه مورد آزار و اذیت نیروهای نازی قرار می‌گیرند تصمیم به نجات جان آن‌ها می‌گیرد.

داستان‌های متقاطع، شخصیت‌ها و احساسات پیچیده، خاکستری و مبهم در نهایت به روایت تلخ و تاریکی از رستگاری انسان منجر شده که از طریق قدرت‌نمایی بصری اسپیلبرگ احساسات مخاطبان گسترده‌ای را در سراسر جهان تحریک کرد. اسپیلبرگ به عنوان یک یهودی با این فیلم احساس نزدیکی و خویشاوندی داشت. شخصیت اصلی فیلم این موضوع مهم را یادآور می‌شود که جان هیچ انسانی نسبت به انسان دیگر برتری ندارد.

فهرست شیندلر مورد تحسین منتقدان بسیاری قرار گرفت و در هفت رشته از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم‌نامه اقتباسی و بهترین موسیقی جایزه اسکار را از آن خود کرد.

6. نجات سرباز رایان

عنوان اصلی: Saving Private Ryan
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
بازیگران اصلی: تام هنکس، تام سایزمور، بری پپر
محصول: ایالات متحده آمریکا

«نجات سرباز رایان» در میان فیلم‌های جنگی به شکل قابل توجهی محبوب واقع شد و موفقیت تجاری زیادی کسب کرد. این اثر سینمایی عناصر سرگرم‌کننده را با لحظاتی خشن، پرکشش و تاثربرانگیز در هم آمیخته است.

داستان فیلم با ورود سربازان آمریکایی به ساحل نرماندی و همزمان نبردی با نیروهای آلمانی شروع می‌شود. به دنبال نبرد نرماندی گروهی از سربازان آمریکایی برای پیدا کردن سرباز چتربازی به نام رایان که برادرانش را در جنگ از دست داده است به پشت خطوط دشمن می‌روند.

صحنه جنگی ساحل اوماها در آغاز فیلم در زمان خود بسیار مورد بحث قرار گرفت. صحنه‌ای که ۱۱ میلیون دلار هزینه در برداشت، از ۴۰ بشکه خون جعلی برای آن استفاده شد و ۱۰۰۰ نفر را درگیر خود کرد. کارگردان فیلم استیون اسپیبلرگ عکس‌های گرفته شده توسط عکاس مشهور جنگ رابرت کاپا را مورد مطالعه قرار داد و برای صحنه نبرد نرماندی و در کل برای تولید فیلم از آن استفاده کرد. کارگردان از زاویه دید لنز کاپا برای بیان واقعیت‌های عریان جنگ در فیلم خود بهره برده است.

7. کشتی

عنوان اصلی: Das Boot
کارگردان: ولفگانگ پترسن
بازیگران اصلی: یورگن پروچنو، هربرت گرونمیر، کلاوس ونمان
محصول: آلمان غربی

فیلم سینمایی «کشتی» اثری است واقع‌گرایانه درباره جنگ جهانی دوم. فیلم در یک زیردریایی که مملو از احساس تنگاترسی (claustrophobic) است روایت می‌شود. خدمه زیردریایی با کسالت، بهت و آشفتگی روزها و خطرات را سپری می‌کنند. ولفگانگ پترسن کارگردان این اثر سینمایی با سبک خاص فیلمبرداری از طریق دوربین متحرک نمایی کلی از زیردریایی را نمایش داده که مخاطب را کاملا درگیر فیلم می‌کند.

فیلم سینمایی کشتی یادآور آثار نویسنده آمریکایی هرمان ملویل است. از جمله «بیلی باد» و «تایپی» که هر دو در فضایی دریایی و همینطور پیرامون موضوعات اخلاقی اتفاق می‌افتند. در نهایت باید اشاره کنیم که این فیلم سینمایی از درون یک مینی سریال 6 ساعته تلویزیونی بیرون کشیده شده. فیلم بی آنکه بر قهرمان‌ها، قربانیان یا شخصیت‌های شرور متمرکز باشد به انسان‌هایی توجه می‌کند که در شرایطی فرساینده برای بقا و حفظ جانشان می‌جنگند.

8. کازابلانکا

عنوان اصلی: Casablanca
کارگردان: مایکل کورتیز
بازیگران اصلی: هامفری بوگارت، اینگرید برگمن، پل هنرید
محصول: ایالات متحده آمریکا

اغراق نکرده‌ایم اگر بگوییم کازابلانکا فیلمی است با شهرتی عالم‌گیر. یک درام رمانتیک که با بازی هامفری بوگارت و اینگرید برگمان براساس نمایشنامه «همه به کافه ریک می‌آیند» ساخته شد و با گذر زمان جایگاهی دست نیافتنی میان آثار عاشقانه پیدا کرد اما  در عین حال فیلمی است درباره جنگ جهانی دوم.

کازابلانکا تنها فیلم در این لیست است که واقعا در دوران جنگ جهنی دوم ساخته شده است. فیلمی که در دوره جنگ روی مفاهیم عشق و چشم‌پوشی کردن از آن متمرکز شده است. جنگ و مبارزه در پشت عشقی که میان همفری بوگارت و اینگرید برگمان شکل می‌گیرد و یکی از رمانتیک‌ترین زوج‌های تاریخ سینما را شکل می‌دهد پنهان شده است. فیلم که در جریان روزهای پر تنش جنگ جهانی دوم می‌گذرد یک رابطه عاشقانه قدیمی را با مانعی اساسی روبرو کرده که به یک دو راهی پیچیده ختم شده است؛ مردی که باید بین عشق و انسان‌دوستی دست به انتخاب بزند.

مایکل کورتیز کارگردان مجاری-آمریکایی فیلم سینمایی کازابلانکا و تعدادی از بازیگران این فیلم از جمله افرادی بودند که در عالم واقع از شر آزار و اذیت نازی‌ها به کشورهای دیگر مهاجرت کردند. ترکیب بسیاری از عناصر، شخصیت‌ها و موضوعات جذاب درون فیلم این اثر سینمایی را به فیلمی فراموش‌نشدنی برای تمام زمان‌ها تبدیل کرده است.

9. سقوط

عنوان اصلی: Downfall
کارگردان: الیور هیرشبیگل
بازیگران اصلی: برونو گانتس، الکساندرا ماریا لارا، یولیانه کولر
محصول: آلمان، ایتالیا، اتریش

سقوط فیلمی با رویکردی منحصر به فرد است. این اثر سینمایی روی نبردها، مقاومتها و توده مردم متمرکز نیست بلکه به یکی از شخصیت‌های مرکزی جنگ جهانی دوم پرداخته است: آدولف هیتلر. آخرین منشی شخصی پیشوای آلمان نازی شخصی به نام تراودل یونگه روایتگر داستان فیلم سقوط است.

کارگردان فیلم اولیور هرشبیگل دوازده روز آخر زندگی آدولف هیتلر، ترس‌ها و تصمیمات او و متعاقبا مرگش در پناهگاهی در برلین را به تصویر کشیده است. برونو گانتس با بازی فوق‌العاده درخشان خود اعتبار بزرگ دیگری به کارنامه حرفه‌ای خود اضافه کرد.

سقوط با نشان دادن بخش احساساتی شخصیت هیتلر و روابط خانوادگی این شخصیت هیولایی به کیفیتی خاص و پیچیده می‌رسد؛ در واقع این‌طور به نظر می‌رسد که حتی شیطان هم می‌تواند لحظاتی انسانی داشته باشد.

۱۰. مفیستو

عنوان اصلی: Mephisto
کارگردان: ایشتوان سابو
بازیگران اصلی: کلاوس ماریا برانداور، کریستیانا یاندا، ایلدیکو بانشاگی
محصول: مجارستان

فیلم سینمایی «مفیستو» بر اساس رمانی به همین نام اثر کلاوس مان ساخته شده است. این اثر سینمایی به کارگردانی ایشتوان سابو به جای اینکه همچون فاوست چگونگی تسخیر روح انسان توسط شیطان را نمایش دهد؛ نشان می‌دهد چه اتفاقی می‌افتد تا یک انسان روحش را به نازی‌ها می‌فروشد. این سرنوشتی است که هنریک هافمن (با بازی کلاوس ماریا برانداور) شخصیت اصلی مفیستو به آن دچار می‌شود. فیلم ایشتوان سابو ثابت می‌کند که چگونه حتی بی‌گناه‌ترین‌ها می‌توانند از راه درست خارج شده و تباه شوند.

فیلم چنین داستانی دارد: در اوایل دهه ۱۹۳۰ یک بازیگر در موقعیت دشواری قرار می‌گیرد؛ اینکه از موضع غیرسیاسی خود کنار بکشد و با مواضع و اصول رایش موافقت کند یا به فراموشی سپرده شود.

باید به این نکته نیز اشاره کرد که مفیستو در سال ۱۹۸۲ میلادی برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان شد.

۱۱. حرامزاده‌های لعنتی

عنوان اصلی: Inglourious Basterds
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
بازیگران اصلی: برد پیت، کریستوف والتس، مایکل فاسبندر
محصول: ایالات متحده آمریکا، آلمان

فیلم سینمایی «حرامزاده‌های لعنتی» به کارگردانی کوئنتین تارانتینو یک کمدی سیاه جنایی است که در چند فصل روایت می‌شود. اثری که با درون‌مایه هجو، طعنه و طنز تصویری خیالی را از جنگ جهانی دوم نشان می‌دهد. از جمله شخصیت‌های فیلم می‌توان از آلدو آپاچی (با بازی برد پیت)، هانس لاندا یا همان کلنل اس اس (با بازی کریستوف والتس) و دانی ملقب به خرس یهودی (با بازی الی راث) که در طول فیلم پرداخته می‌شوند اشاره کرد.

داستان فیلم مربوط به فرانسه اشغالی در دوره جنگ جهانی دوم است که در آن گروهی از سربازان آمریکایی- یهودی تصمیم می‌گیرند تعدادی از رهبران نازی را ترور کنند. این تصمیم هم‌زمان با برنامه‌های انتقام‌جویانه یک صاحب سالن تئاتر پیش می‌رود. فیلم ضد قهرمانی جذاب دارد؛ چندین ژانر گوناگون را ترکیب می‌کند؛ تاریخ را نه آنطور که رخ داده بلکه به شیوه تخیلی جایگزین می‌کند و در نهایت مرزهای میان درست و غلط را از میان می‌برد.

۱۲. زندگی زیباست

عنوان اصلی: Life Is Beautiful
کارگردان: روبرتو بنینی
بازیگران اصلی: روبرتو بنینی، نیکولتا براسچی، جورجو کانتارینی
محصول: ایتالیا

فیلم سینمایی «زندگی زیباست» داستانی ساده دارد اما نه به این معنا که داستان فیلم به سادگی قابل بیان باشد. شرح این قصه صمیمانه از تاریخ خانوادگی کارگردان فیلم روبرتو بنینی سرچشمه می‌گیرد. بنینی با ترکیب بی‌امان درام و کمدی تعادل ظریف و بی‌نظیری در فیلم خود ایجاد کرده است.

فیلم با نمایش مخلوطی از وحشت، وحشی‌گری و در کنار آن عناصری از تمدن همچون هنر و موسیقی به شخصیت اصلی فیلم به نام گوئیدو و احساسات او در اردوگاهی که اسیر است نزدیک می‌شود. گوئیدو (با بازی روبرتو بنینی) یک کتاب‌دار روشنفکر یهودی است که در جریانی عاشقانه با زنی مسیحی ازدواج می‌کند و پس از گسترش یهودی‌ستیزی در جنگ جهانی دوم همراه با پسرش در اردوگاه کار اجباری اسیر شده است. او برای حفاظت از فرزندش در مقابل خطراتی که در کمین آن‌ها است از ترکیب فوق‌العاده‌ای از اراده، شوخ‌طبعی و خیال استفاده می‌کند.

بنینی به عنوان کارگردان، بازیگر و نویسنده فیلم سینمایی زندگی زیباست به گونه‌ای درخشان تعادلی بسیار ظریف و شکننده را میان عناصر فیلم حفظ کرده که نتیجه آن اثری تحسین‌شده است. فیلمی که در سال ۱۹۹۸ برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان، اسکار بهترین موسیقی متن و همچنین اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شد.

۱۳. آتش در دشت

عنوان اصلی: Fires on the Plain
کارگردان: کن ایچیکاوا
بازیگران اصلی: اجی فوناکوشی، اسامو تاکیزاوا، مایکی کورتیس
محصول: ژاپن

فیلم سینمایی «آتش در دشت» یک فیلم جنگی است که بسیار دست‌کم گرفته شده است حتی در ژاپن که زادگاه فیلم است. آتش در دشت اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته شوهه اوکا که توسط کن ایچیکاوا کارگردانی شده است. آتش در دشت فیلمی است بدون قهرمان و بدون پروپاگاندا؛ اثری شامل تصاویر بسیار ساده اما قدرتمند و تاثیرگذار. در واقع می‌توان گفت آتش در دشت یک سفر سینمایی به برزخ است.

فیلم برای فضای غم‌انگیز، ویران‌کننده و تاریک خود مورد توجه قرار گرفت. آتش در دشت سرنوشت تعدادی از سربازان ژاپنی رهاشده‌ای که در طول جنگ جهانی دوم با گرسنگی و قحطی روبرو شده‌اند را روایت می‌کند. این اثر سینمایی هم‌چنین محصول عشق کارگردان آن به ادبیات کلاسیک ژاپن است.

۱۴. پل رودخانه کوای

عنوان اصلی: The Bridge on the River Kwai
کارگردان:دیوید لین
بازیگران اصلی: ویلیام هولدن، الک گینس، جک هاوکینز
محصول: بریتانیا

«پل رودخانه کوای» به کارگردانی دیوید لین مانند آثار دیگر او داستانی کلاسیک را استادانه روایت می‌کند. فیلم بر اساس رمانی با نام «پلی بر روی رودخانه کوای» اثر پیر بول ساخته شده است. این ثر سینمایی فقط یک فیلم جنگی نیست بلکه نمونه اولیه و اصلی فیلم‌هایی با مضامین جنگی است که از پس آن ساخته شده‌اند.

این فیلم با توانمندی بسیار زیاد داستان قدرت و بقا در منطقه‌ای جنگی، ممنوعه و دورافتاده را ترسیم می‌کند. این اثر روایتگر دستگیری چندتن از سربازان ارتش انگلیس به دست نیروهای ژاپنی در جنگ جهنی دوم و انتقال آن‌ها به تایلند برای ساختن پلی روی رودخانه کوای است.

فیلم سینمایی پل رودخانه کوای در سال ۱۹۵۸ برنده هفت جایزه اسکار از جمله جایزه در رشته‌های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین و بهترین فیلمبرداری شد.

۱۵. نامه‌هایی از ایوو جیما

عنوان اصلی: Letters From Iwo Jima
کارگردان: کلینت ایستوود
بازیگران اصلی: کن واتانابه، کازوناری نینومیا، ایهارا تسویوشی
محصول: ایالات متحده آمریکا

کلینت ایستوود در فیلم سینمایی «پرچم‌های پدران ما» چشم‌اندازی آمریکایی از نبرد ایوو جیما ارایه داد. اما در فیلم سینمایی «نامه‌ایی از ایوو جیما» متقابلا داستان را از دید نیروهای ژاپنی در جنگ جهانی دوم روایت کرد. ایستوود تماشاگران را در شرایطی سخت و پیچیده قرار می‌دهد، توجه آن‌ها را به جزئیات جلب می‌کند و در ساخت فیلم از زبان ژاپنی به عنوان زبان اصلی اثر استفاده می‌کند. نتیجه تلاش‌های ایستوود ساخت فیلمی مستند-مانند و در عین حال یادآور آثار کوروساوا و ایمامورا است.

فیلم برای نمایش تفاوت‌های کلیدی میان نیروهای آمریکایی و ژاپنی روی دو شخصیت متمرکز می‌شود: ژنرال کوری‌بایاشی و سایگو که شخصیت‌پردازی آن‌ها بر محوریت ویژگی‌هایی چون غرور و وفاداری استوار است. نامه‌هایی از ایوو جیما سرشار از استعاره‌ها و تشبیهات شاعرانه است. فیلم همدلی مخاطب را نسبت به نیروهای ژاپنی‌ برمی‌انگیزد و نشان می‌دهد آن‌ها چگونه هر لحظه آماده مرگ بودند اما جرقه‌های امید در افق نگاه آن‌ها خاموش نمی‌شد.

۱۶. پاتن

عنوان اصلی: Patton
کارگردان: فرانکلین جی شافنر
بازیگران اصلی: جرج سی. اسکات، کارل مالدن، ادوارد بینز
محصول: ایالات متحده آمریکا

فیلم سینمایی «پاتن» بیشتر از اینکه تصویری از جنگ ارائه دهد تصویر یک انسان است. فیلم درباره یک ژنرال بحث‌برانگیز آمریکایی به نام جرج پاتن در طول جنگ جهانی دوم است همراه با نظرات و اراده‌ی قدرتمندش در هدایت نیروهای خود. پیچیدگی‌های فیلم بیشتر از هر عامل دیگری به پیچیدگی‌های خود شخص پاتن برمی‌گردد. به همین دلیل کیفیت فیلم بسیار به عملکرد نقش اصلی فیلم (با بازی جرج سی. اسکات) وابسته بود.

جورج سی اسکات با ایفای نقشی پرقدرت، کاریزماتیک و فوق‌العاده موثر عملکرد درخشانی ارایه داد و یک‌تنه در موفقیت فیلم نقشی گسترده ایفا کرد. فرانسیس فورد کاپولا نویسندگی این اثر سینمایی را به عهده داشته و تاثیر قلم او را در کیفیت فیلم نباید نادیده گرفت. پاتن در سال ۱۹۷۱ برنده هفت جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شد.

۱۷. پدر یک سرباز

عنوان اصلی: Father of a Soldier
کارگردان: رواز چخیدزه
بازیگران اصلی: ولادیمیر پروالتسف، الکساندر نظروف،‌سرجو زاکاریادزه
محصول: شوروی

فیلم سینمایی «پدر یک سرباز» اثری ضد جنگ است که بر ارتباط قوی میان یک پدر و پسر متمرکز می‌شود. داستان از این قرار است که در طول جنگ جهانی دوم  یک کشاورز پیر روستای خود را برای یافتن پسرش که در بیمارستان بستری است ترک کرده اما به محض رسیدن به بیمارستان متوجه می‌شود پسرش دوباره به جنگ برگشته است. پدر که برای برگشتن به خانه انگیزه‌ای ندارد به خط مقدم می‌رود و تلاش می‌کند پسر زخمی خود را پیدا کند. پدر یک سرباز شاید فیلمی شناخته‌شده نباشد اما سادگی و احساسات جاری درون اثر آن را به فیلمی تاثیرگذار و خاص تبدیل کرده است.

رواز چخیدزه کارگردان گرجستانی فیلم با روایت کردن داستان از نگاه پدری که درگیر این سفر جنگی شده است توانسته فیلمی ناب و خالص را تولید کند. فیلم با استفاده‌ای موشکافانه و خلاقانه از بیان سینمایی در کنار ایفای نقش فراموش‌نشدنی بازیگر اصلی کیفیتی مثال‌زدنی دارد.

پدر یک سرباز ادای احترامی ماندگار به مردم گرجستان است در طول سفری زیبا، غبارآلود و پرماجرا.

۱۸. اروپا

عنوان اصلی: Europa
کارگردان: لارس فون تریه
بازیگران اصلی: ژان مارک بار، باربارا سوکوا، اودو کی یر
محصول: دانمارک، سوئد، فرانسه، آلمان، سوئیس، انگلستان

کارگردان بحث‌برانگیز دانمارکی لارس فون تریه بیشتر از آنچه تصور می‌شود چندوجهی است. از بهترین تلاش‌های او می‌توان سه‌گانه اروپا را نام برد. سه‌گانه‌ای متشکل از سه فیلم «عنصر جنایت»، «اپیدمیک» و «اروپا».

فیلم سینمایی اروپا با تاثیرپذیری از رمان آمریکا اثر فرانتس کافکا تصویر جوانی امریکایی و ایده‌آل‌گرا را نشان می‌دهد که سعی دارد مهربانی را به مردم المان بعد از جنگ جهانی دوم نشان دهد. در پایان اما اتفاقات کاملا خلاف انتظار لئوپولد کسلر (با بازی ژان-مارک بار) رقم می‌خورد.

در واقع لئوپولد درست بعد از جنگ جهانی دوم برای کار در راه آهن از آمریکا به آلمان آمده است اما چیزی نمی‌گذرد که با افرادی سیاسی و هنوز متعصب به نازی‌ها به اختلاف عقیده می‌خورد. کسانی که سعی دارند جهت دسترسی به اهداف خود از او سواستفاده کنند. فیلم با داستان مهیج خود و طرح سوالات عمیق و اساسی کاری از فون تریه است با زیبایی‌شناسی خاص او و البته تاثیرات انکارناپذیر کافکا و ابهامی که معمولا درون آثار این نویسنده جاری بود؛ به همین منوال کارگردان سعی کرده است گنگی و ابهام کافکاگونه‌ای را در سبک فیلم رعایت کند.

فیلم سینمایی اروپا در جشنواره فیلم کن ۱۹۹۱ توانست جایزه هیئت داوران را از آن خود کند.

۱۹. دشمن پشت دروازه‌ها

عنوان اصلی: Enemy at the Gates
کارگردان: ژان-ژاک آنو
بازیگران اصلی: جود لا، اد هریس، جوزف فینز
محصول: ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، آلمان، ایرلند

نبرد استالینگارد یکی از مهلک‌ترین نبردهای جنگ جهانی دوم بوده است که بین اتحاد جماهیر شوروی در برابر آلمانی‌ها، رومانیایی‌ها، ایتالیایی‌ها، مجارها و کروات‌ها درگرفت. جنگی که در آن بر خلاف احتمالات، شوروی برنده میدان شد.

همانطور که تمام نبردهای بزرگ قهرمان‌های بزرگ خاص خود را دارند در این نبرد نیز واسیلی زایتسف (با بازی جود لا) یک تک‌تیرانداز اهل شوروی است که قهرمان داستان به حساب می‌آید. واسیلی به دلیل توانایی بی‌نظیرش در انهدام نیروهای دشمن و مهارت ویژه‌اش در تک‌تیراندازی در کشور خود به یک اسطوره‌ تبدیل شده. او به عنوان مسئول کشتن سرگرد کونیگ (با بازی اد هریس)-بهترین تک‌تیرانداز آلمانی- تعیین شده و چالشی میان آن دو در می‌گیرد.

در طول این بازی موش و گربه هیجان‌انگیز سرباز جوان شوروی احساس‌هایی مثل عشق، ترس و خیانت را از دیدگاه خود تجربه می‌کند. دشمن پشت دروازه‌ها مجموعه‌ای است از تیراندازی‌ها، حرکات تاکتیکی و جزئیات یک درام تاریخی. ژان-ژاک آنو کارگردان این اثر سینمایی نبرد نیروهای بزرگ را در تجربه جنگیدن دو تک‌تیرانداز ماهر در استالینگارد با ظرافت و دقت به تصویر کشیده است.

۲۰. کتاب‌خوان

عنوان اصلی: The Reader
کارگردان: استیون دالدری
بازیگران اصلی: کیت وینسلت، رالف فاینس، داوید کروس
محصول: ایالات متحده آمریکا، آلمان

فیلم سینمایی «کتاب‌خوان» به کارگردانی استیون دالدری اقتباسی است از کتابی با همین نام نوشته برنهارد شلینک. داستان فیلم پس از جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد. سال‌ها قبل پسر ۱۵ ساله‌ای به نام میشائل برگ (با بازی داوید کروس) با زنی به نام هانا اشمیتز (با بازی کیت وینسلت) آشنا شده و اکنون پس از هشت سال دوباره با هانا در یک دادگاه جنایات جنگی روبرو می‌شود. هانا در زمان جنگ نگهبان اردوگاه کار اجباری آشوویتز بوده و این موضوع او را به دادگاه کشانده است.

کتاب‌خوان روایتگر معضلات اخلاقی است. فیلم سوالاتی را مطرح کرده و پاسخ‌هایی ارایه می‌کند که  در بهترین حالت مبهم به نظر می‌رسند؛ البته این ابهام‌ها سرچشمه‌گرفته از ابهامات پرسش‌های اخلاقی در زندگی واقعی است.

۲۱. پسری در پیژامه راه‌راه

عنوان اصلی: The Boy in the Striped Pajamas
کارگردان: مارک هرمن
بازیگران اصلی: ایسا باترفیلد، جک اسکنلن، روپرت فرند
محصول: ایالات متحده آمریکا، بریتانیا

فیلم سینمایی «پسری در پیژامه راه‌راه» به کارگردانی مارک هرمن بر اساس رمان پرفروشی به همین نام اثر جان بوین و درباره فجایع هولوکاست از زاویه دید یک کودک ساخته شده است.

داستان از دید پسری به نام برونو، فرزند یک فرمانده نازی روایت شده است. خانواده برونو همواره او را به تنفر از یهودیان واداشته و او را به این امر تشویق می‌کنند. اما پذیرش این دیدگاه برای برونو بسیار دشوار است به خصوص وقتی به خانه‌ای در نزدیکی اردوگاه آشوویتس نقل مکان کرده و با پسری یهودی به نام اشمول آشنا می‌شود؛ پسری یهودی که در آن‌سوی دیوار اردوگاه اسیر است. برونو و اشمول مخفیانه با هم آشنا شده و ارتباطات آن دو به مرور بیشتر می‌شود.

اگرچه برونو در جوار موقعیتی کابوس‌مانند زندگی می‌گذراند اما برخلاف اشمول که زندگی‌اش از بی‌عدالتی و وحشی‌گری مملو شده، زندگی ساده و آزادانه‌ای دارد. فیلم به خوبی این تضاد را با کنار هم قراردادن زندگی دو پسر در سراسر داستان حفظ کرده است. نهایتا خلوص و پاکی موجود درون دوستی دو پسر مانند کورسوی امیدی است درون تاریکی وسیع روزهای جنگ و تباهی.

۲۲. کانال

عنوان اصلی: Kanal
کارگردان: آندری وایدا
بازیگران اصلی: تادئوش یانچار، وینچیسواف گلینسکی، استانیسلاف میکولسکی
محصول: لهستان

فیلم سینمایی پیانیست تنها فیلمی نیست که لهستان را در جنگ جهانی دوم به تصویر می‌کشد. فیلم سینمایی «کانال» در سال ۱۹۵۶ اکران شد و دومین فیلم از سه‌گانه جنگی آندره وایدا اولین اثری بود که به قیام سال ۱۹۴۴ شهر ورشو می‌پرداخت. دو دیگر وایدا به نام‌های «یک نسل» در سال ۱۹۵۵ و «خاکسترها و الماس‌ها» در سال ۱۹۵۸ از دیگر آثار سه‌گانه یاد شده‌اند. داستان کانال روایتی است از جابه‌جایی گروهی نظامی از چنگال آلمان‌ها درون شبکه فاضلابی که زیر شهر ورشو قرار گرفته.

شروع فیلم کانال با تصاویری از ویرانی و خرابی از داستانی واقع‌گرایانه بدون احساسات مثبت و تصاویر زیبا حکایت می‌کند. لهستان یکی از کشورهایی است که در جنگ جهانی دوم بیشترین آسیب‌ها و تاثیرات منفی را تجربه کرده است و شاید به همین دلیل نیز فیلم وایدا با تاکید بر جنبه‌های شنیع، پلید و بسیار تلخ جنگ همراه است.

از سوی دیگر فیلم سینمایی کانال با تاکید برناامیدی مبارزان لهستانی از سوی دو بلوک شرق و غرب همراه است. در حالی که این مبارزان به جبهه‌های غربی وابسته‌اند به تنهایی قادر به شکست نازی‌ها نیستند و شوروی نیز که از وابستگی جبهه مقاومت لهستان به نیروهای غربی آگاه است حاضر نیست با دخالت در وضعیت شرایط را به نفع آن‌ها دگرگون کند. به این ترتیب تنهایی و ناامیدی از همه، ویرانی لهستان در دستان بی‌رحم آلمان همراه است با آوارگی گروه از نیروها که درون کانال‌های بی‌پایان دوزخ‌مانند گیر افتاده‌اند.

فیلم سینمایی کانال در سال ۱۹۵۷ توانست جایزه ویژهٔ هیئت داوران جشنواره کن را به دست آورد.

۲۳. پل

عنوان اصلی: The Bridge
کارگردان: برنهارد ویکی
بازیگران اصلی: فریتز وپر، میشائیل هینتس، فولکر بونت
محصول: آلمان غربی

فیلم سینمایی پل از معدود فیلم‌های آلمانی درباره دوران جنگ است که بدون هیچ جنبه تبلیغاتی و سوگیری سیاسی ساخته شده است. برنهارد ویکی کارگردان فیلم نشان می‌دهد که چگونه نوجوانان آلمانی به حال خود رها شده بودند که تا پای مرگ بجنگند. فیلم سینمایی پل جنون جنگ را به تصویر کشیده است و تعمقی است بر جایگاه و نقش نوجوانان در رابطه با سیاست و اجتماع در طول دوران جنگ.

برخلاف دیگر فیلم‌های جنگی، پل در ستایش پیروزی ساخته نشده است بلکه طعم تلخ شکست را نشان داده است. این اثر سینمایی فرصت اندیشیدن در رابطه با شستشوی مغزی نوجوانان حزب نازی، چگونگی آماده کردن و به جنگ فرستادن نوجوانانی حدودا ۱۵ ساله را به تصویر کشیده است و همچنین به شکلی کلی‌تر به مقوله کودک‌سربازان می‌پردازد.

پل در سال ۱۹۶۰ میلادی نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان شد.

۲۴. تپه

عنوان اصلی: The Hill
کارگردان: سیدنی لومت
بازیگران اصلی: شان کانری، هری اندروز، یان بانن
محصول: بریتانیا، ایالات متحده آمریکا

«تپه» به کارگردانی سیدنی لومت و با بازی شان کانری اثری است که در آن شخصیت‌ها واجد جنبه‌های‌ نمادین‌اند. درواقع فیلم تمثیلی است از مقاومت برای جان سالم به در بردن از کشتاری دسته‌جمعی. تپه روایتگر مبارزه کردن 5 مرد بریتانیایی برای زنده ماندن است در حالیکه در زندان نظامی آفریقایی با نگهبانان سادیستی و شکنجه‌های سخت مواجه‌اند. این سربازها در طول جنگ جهانی دوم در آفریقا اسیر شده‌اند.

چه از فیلم خوش‌تان بیاید و چه نسبت به آن نگاهی انتقادی داشته باشید نمی‌توانید منکر ویژگی‌های تاثیرگذار آن باشید. این فیلم یکی از تاریک‌ترین بخش‌های جنگ را از دل صدها و هزاران داستان تلخ بیرون می‌کشد، کیفیتی فلسفی و پر رمزوراز دارد و هم‌زمان داستانی خشن را روایت می‌کند.

۲۵. تورا! تورا! تورا!

عنوان اصلی: !Tora! Tora! Tora
کارگردان: ریچارد فلایشر، کینجی فوکاساکو، ماسودا توشیئو
بازیگران اصلی: جوزف کاتن، جیسون روباردز، مارتین بالسام
محصول: ژاپن، ایالات متحده آمریکا

این اثر سینمایی برخلاف فیلم‌های بی‌کیفیتی که در زمینه حمله به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در پرل هاربر ساخته شده‌اند با وفاداری به جزییات و واقعیت این حمله ساخته شده و موفق شده تصویر دقیقی را از آن واقعه ارایه دهد.

فیلم سینمایی «تورا! تورا! تورا!» – کدی ژاپنی که در حملات از آن استفاده ‌شد- داستانی معتبر و موثر از جنگ جهانی دوم و انعکاس مرگ و ویرانی ناشی از حمله 7 دسامبر ۱۹۴۱ به پرل هاربر است. زمانی که ژاپن تصمیم می‌گیرد پس از ماه‌های تحریم اقتصادی با حمله پیشگیرانه‌ای به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در پرل هاربر جنگ خود را با ایالات متحده آمریکا آغاز کند و ثمره این تصمیم در ماه‌های بعد خود را به شکلی پیش‌بینی‌ناپذیر نشان می‌دهد.

فیلم در ابتدا به کارگردان بزرگ ژاپنی کووساوا سپرده شد اما بعد از دوسال عدم توسعه، توزیع‌کننده فیلم یعنی فاکس قرن بیستم کارگردانی این پروژه را به کینجی فوکاساکو کارگردان فیلم «نبرد سلطنتی» محول کرد. تورا! تورا! تورا! اثری است نسبتا کند و غنی از جزئیات تا با دقتی رئالیستی حقیقت را درباره چگونگی تدارک این حمله توسط ژاپنی‌ها نمایش دهد و از سوی دیگر به خطاهایی بپردازد که از سوی نیروهای آمریکایی رخ داد.

بیشتر بخوانید:
بهترین فیلم‌های ژانر تاریخی جهان

دکمه بازگشت به بالا