12 زوج فیلم های سینمایی که رابطشان در دنیای واقعی هرگز دوام نمی آورد
[ad_1]
مطمئناً جذابیت، شیمی و در بعضی موارد رقص های برنامه ریزی شده زوج اصلی فیلم های سینمایی عاشقانه، زیبا و حتی بعضا حسرت برانگیز است، اما بعضی از این مرغ عشق ها خارج از فیلم و در دنیای واقعی حتی دو ساعت هم در کنار یکدیگر دوام نخواهند آورد.
1.آنا اسکات و ویلیام تاکر در «ناتینگ هیل» (Notting Hill)
در دنیای فیلم های کمدی-عاشقانه، داستان جولیا رابرتز و هیو گرانت که در محله جذاب ناتینگ هیل باهم آشنا می شوند، حکم داستان پریان را دارد. با این حال، اجازه دهید دوز تند واقعیت را در این داستان اعمال کنیم. آنا اسکات، بازیگر مشهور جهانی، عاشق ویلیام تاکر، صاحب کتاب فروشی ای ناشناخته می شود. این فیلم به طرزی شگفت انگیز و با استفاده از عناصر کمدی تفاوت سبک زندگی آنها را نشان می دهد. با این حال، در دنیای واقعی، نظارت عمومی مداوم طرفداران و یورش اجتناب ناپذیر پاپاراتزی ها حریم خصوصی آنها را از بین خواهد برد و منجر به فشارهای شدید بر روابط آنها شود. اگرچه داستان عشق آنها روی پرده خالصانه و عمیق بود، اما در واقعیت سبک زندگی متفاوت آنها احتمالاً به پایانی متفاوت منجر خواهد شد.
2. لوید دوبلر و دایان کورت در «هرچی خواستی بگو…» (Say Anything)
فیلم عاشقانه دهه 80! لوید، جوان رمانتیک ناامید، عاشق دایان، معلم دبیرستان می شود. اجرای نمادین بوم باکس لوید به تنهایی می تواند هر دختری را در دنیای سینمایی مجذوب کند. اما اگر واقع بین باشیم، نگرش «من نمی خواهم چیزی بفروشم، چیزی بخرم، یا چیزی به عنوان شغل داشته باشم» لوید برای آینده آن ها امیدوار کننده نیست. دایان به سمت آینده ای روشن می رود، در حالی که بزرگترین دارایی لوید تنها جذابیت او است. در نهایت، دایان ممکن است از بی ثباتی اقتصادی این رابطه خسته شود و همین منجر به از بین رفتن رابطه آنها شود.
3. الکس فلچر و سوفی فیشر در «موسیقی و ترانه» (Music and Lyrics)
درو بریمور و هیو گرانت به ترتیب در نقش سوفی، نویسنده ای مشتاق، و الکس، ستاره پاپ دهه 80، اجراهای دلچسبی را در این فیلم ارائه می دهند. عشق آنها بر سر ترانه سرایی و تجربیات مشترک شکوفا می شود. با این حال، الکس به زندگی در کانون توجه عادت کرده است، در حالی که سوفی تنهایی و خلوت را ترجیح می دهد. فراتر از سکانس های مونتاژی که احساس خوبی دارند و شوخی های شیطنت آمیز، نمی توان امیدوار بود که اضطراب سوفی در مواجهه با شهرت و تلاش های ناامیدانه الکس برای بازیابی محبوبیت اش باعث شکافی در رابطه ی آن ها در زندگی واقعی نشود.
4. سم گندم و مولی جنسن در «روح» (Ghost)
در این فیلم غمگین، پاتریک سوویزی و دمی مور در نقش سم و مولی، زوجی که به طور غم انگیزی بر اثر مرگ از هم جدا شده اند، تماشاگران را مجذوب خود کردند. در حالی که صحنه نمادین سفالگری به طور غیرقابل انکاری رمانتیک است اما واقعیت این است که سم یک روح است و مولی یک زن زنده است. مهم نیست که چقدر از نظر معنوی به هم مرتبط هستند، ساختن آینده با کسی که شکل فیزیکی ندارد، کمی چالش برانگیز است. در حالی که در تمام طول مدت فیلم همه چیز کاملا درست به نظر می رسید ولی مولی در زندگی واقعی احتمالاً باید عشق را با کسی که کمی ملموس تر باشد تجربه کند.
5. دیوید شین و هلن سینکلر در گلوله ها بر فراز برادوی (Bullets Over Broadway)
دیوید شین، نمایشنامه نویس جوان مشتاق، در نمایش کمدی وودی آلن در صحنه برادوی دهه 1920، در حین اجرای نمایشنامه اش عاشق هلن سینکلر، یک خواننده ی اپرای مسن، می شود. درست است که رابطه ی عاشقانه ی آن ها روی پرده لحظات کمدی زیادی دارد، ولی یک نسخه واقعی از رابطه آنها احتمالاً دوام نخواهد آورد. شخصیت دستکاری شده هلن و نیاز مداوم او به توجه احتمالاً دیوید را خسته خواهد کرد. به علاوه، نقطه مشترک آنها – نمایشنامه – موقعیتی موقتی است. هنگامی که پرده ها پایین بیایند، رابطه آنها ممکن است همین روند را دنبال نکند.
6. جورج وید و لوسی کلسون در «مهلت دو هفته ای» (Two Weeks Notice)
جورج میلیونر، لوسی، وکیلی باهوش و ایده آل گرا را در این فیلم کمدی رمانتیک استخدام می کند. در حالی که شخصیت های متضاد این دو فیلمی فوق العاده ساخته است، اما در واقعیت این که لوسی مدام از رفتار غیرمسئولانه جورج ناامید می شود، می تواند به مشکلی اساسی در رابطه ی آن ها تبدیل شود. علی رغم جذابیتی که هیو گرانت در شخصیت جورج دارد، ناتوانی او در اداره امور خود بدون لوسی ممکن است در درازمدت به باری تبدیل شود که لوسی تمایلی به تحمل آن نداشته باشد.
7. آماندا وودز و گراهام سیمپکینز در «تعطیلات» (The Holiday)
آماندای معتاد به کار ساکن لس آنجلس و گراهام، یک انگلیسی جذاب، بینندگان فیلم «تعطیلات» را وادار کردند که از عشق آرام و پوشیده از برف آن ها آهی غم انگیز بکشند. با این حال، رابطه ی از راه دور آنها می تواند چالش های جدی ایجاد کند. سبک زندگی شلوغ آماندا و کسب و کار موفق او در لس آنجلس با زندگی آرام، روستایی و مسئولیت های گراهام به عنوان یک پدر مجرد همخوانی ندارد. احتمال اینکه یکی از آنها زندگی خود را برای دیگری فدا کند بسیار کم به نظر می رسد. همین باعث می شود داستان عشق آنها در یک محیط غیر سینمایی غیرواقعی باشد.
8. جوزی گلر و سم کولسون در «هرگز بوسیده نشده» (Never Been Kissed)
در «هرگز بوسیده نشده»، جوزی، مخفیانه به عنوان یک دانش آموز به دبیرستانی می رود و در نهایت عاشق معلم انگلیسی خود، سم می شود. در حالی که رابطه ی عاشقانه آنها روی پرده ی نمایش شیرین و خالصانه است اما در واقعیت، مملو از مشکلات جدی و اخلاقی است. با وجود اینکه جوزی در واقع یک دانش آموز نیست، اما سم وقتی عاشق او می شود این مساله را نمی داند. پیامدهای چنین عشقی در زندگی واقعی می تواند به معنی پایان زندگی حرفه ای سم و برای هر دو طرف کاملاً رسواکننده باشد.
9. نیکلاس دورو و میا ترموپولیس در «دفتر خاطرات شاهدخت2: نامزدی سلطنتی» (Princess Diaries 2: Royal Engagement)
شاهزاده نیکلاس در ابتدا سعی می کند تاج و تخت را از میا بدزدد، اما در ادامه عاشق او می شود. عاشقانه به نظر می رسد؟ نه در واقعیت. نقشه ها و تاکتیک های فریبنده که او در ابتدا برای گول زدن میا انجام داد ممکن است باعث مشکلات اعتماد در یک رابطه واقعی شود. با وجود رابطه و نامزدی نهایی آنها، رفتار حیله گرانه قبلی نیکلاس می تواند منجر به شک و بی اعتمادی در آینده مشترک آنها شود و این رابطه عاشقانه سلطنتی را تبدیل به یک جهنم کند.
10. آدام فرانکلین و اما کورتزمن در «بدون تعهد» (No Strings Attached)
دوستان صمیمی؟ تا زمانی که احساسات وارد عمل شوند، ایده جالبی به نظر می رسد، درست همان رابطه ای که آدام و اما داشتند. اما این دوستی وقتی آدام احساستش را وارد میکند به رابطه ای عاشقانه تبدیل می شود. در زندگی واقعی کم پیش می آید که چنین روابطی به آرامی به یک رابطه عاشقانه متعهد تبدیل شود. این احتمال بیشتر است که احساسات مختلط و انتظارات برآورده نشده دو طرف منجر به پایان ناخوشایند دوستی و رابطه ی عاشقانه آنها شود.
11. پل وارجاک و هالی گولایتلی در «صبحانه در تیفانی» (Breakfast at Tiffany’s)
در حالی که آدری هپبورن و جورج پپارد روی صحنه زوج زیبایی را می سازند، شخصیت هایی که آن ها نقششان را بازی می کنند، هالی، فردی اجتماعی و پرخاشگر و پل نویسنده در دنیای واقعی کمتر سازگاری دارند. نگرش بی خیال هالی و عدم تمایل او به آرام شدن در تضاد شدید با تمایل پل برای داشتن یک رابطه پایدار است. سبک زندگی وحشی هالی و نیاز پل به اعتماد کردن ممکن است به زودی مشکل ساز شود و پایه ای متزلزل برای یک رابطه طولانی مدت ایجاد کنند.
12. جسی و سلین در فیلم «پیش از طلوع» (Before Sunrise)
جسی آمریکایی، و سلین، یک زن فرانسوی، در قطار با هم آشنا می شوند و یک شب به یادماندنی را با هم در وین سپری می کنند. هر چقدر هم که ارتباط تصادفی آنها عاشقانه باشد، تصور اینکه تبدیل به یک رابطه پایدار در دنیای واقعی شود دشوار است. با توجه به این که هیچ اطلاعات تماسی بین این دو رد و بدل نشده و اقیانوسی بین آنها فاصله وجود دارد، احتمال اینکه آنها بتوانند رابطه ی عاشقانه ی خود را ادامه دهند، بسیار اندک است. محتمل تر است که آنها ملاقات خود را به عنوان یک خاطره ی دوست داشتنی و زودگذر به یاد داشته باشند تا شروع یک رابطه طولانی مدت.
منبع: startefacts
[ad_2]