میل مبهم شرارت؛ نسل جدید شرورهای سینمایی

[ad_1]

فیلم فقط درباره قهرمانان آن نیست. اشرار فیلم به اندازه قهرمانان آنها مهم هستند و گاهی حتی جذاب ترین قسمت های فیلم افراد بد یا افراد مشهور بد هستند. اینگونه داستانها خلق می شوند قهرمانی که باید راه و صفات شیطانی را که با او روبرو می شود بخواند. نمی توان یک فیلم مهم در تاریخ سینما را بدون شخصیت های شیطانی و دشمنان قهرمانان تصور کرد.

با گذشت زمان ، مفهوم ضد قهرمانی به صفات منفی اضافه شد. خشونت در منطقه خاکستری بود. اکثر آنها توجیه یا انگیزه ای برای بدی های خود داشتند. این روند در دهه هفتاد آغاز شد. مارلون براندو در نقش پدرخوانده ، آل پاچینو در نقش مایکل کورلئونه و وایتر فیس و یک دهه بعد هانیبال لکتر در نقش آنتونی هاپکینز و جک نیکلسون و هیث لجر به عنوان جوکر به دلیل ماهیت متجاوز خشن سزاوار امتیاز بیشتری هستند.

بعداً ، این مجموعه جدید ، که ما آن را ضد قهرمان می نامیم ، در این مجموعه ظاهر شد ، با والتر وایت در “بریکینگ بد” و تونی سوپرانو در “سوپرانوها” و دکستر.

اما ایده ای که اخیراً رایج شده و بسیار جدید است این است که داستان را از منظر شخصیت بد و مقاومت قهرمانانه در داستان روایت کنید. این همان چیزی است که ما در “جوکر” اثر تاد فیلیپس می بینیم. یا اینکه چگونه دارث ویدر به جنگ ستارگان آمد و در سریال های Disney Corolla و Melficent ظاهر شد.

فیلم “گروه خودکشی” را ببینید. داستان درباره مجموعه ای از دزدان و قاتلان است که حتی از اعمال بد خود شرمنده محسوب نمی شوند و برای انجام یک ماموریت غیرممکن دور هم جمع شده اند. سریال “لوکی” نیز مشابه آن است. تمرکز بر افراد بد و بیان داستان آنها نشان می دهد که در سال های اخیر افراد بدتر و ملموس تر و حتی تعداد افراد بد تبدیل شده اند. حتی در اطراف ما بیش از قهرمان وجود دارد.

[ad_2]

Back to top button