دعوای غول‌های انیمه؛ هوسودا می‌گوید شخصیت‌های زن میازاکی واقعی نیستند

[ad_1]

عجیب نیست که کارگردانان دنیای انیمه و آنها سابقه ای در گذشته داشته باشند ، به نظر می رسد مامورو هوسودا نیز در انتقاد از هایائو میازاکی پا به پای بزرگان حرکت کرده است. البته انتقاد از هایائو میازاکی چیز جدیدی نیست. بسیاری از کارگردانان قبلاً این کار را کرده اند. از مامورو اوشی گرفته تا یوشیوکی تومینو و حتی شاگردش هیدیاکی آنو ، انتقاداتی به میازاکی و نحوه فیلمبرداری وی وارد شده است. اما شگفت انگیزترین چیز در مورد حسودا این است که انتقاد آنها حول فیلم میازاکی می چرخد ​​که یکی از نقاط قوت میازاکی محسوب می شد. شخصیت های زن در کارهای او.

اساس انتقادات حسودا این است که او فکر می کند زنان فیلم میازاکی ، که در اکثر فیلم ها بازی می کنند ، بیش از حد رویایی هستند و دوست دارند آرمان گرایانه به نظر برسند ، بنابراین ترجیح می دهند در نقش زنان بی معنی ظاهر شوند و “خوب و بد خود را در انسان ها. »وقتی آثار میازاکی را بررسی می کنیم ، می بینیم که این انتقاد تند اما تا حدودی منطقی است. اما وقتی به آثار خود هوسودا نگاه می کنیم ، این سال پیش می آید که آیا او خود از میازاکی الگو گرفته است؟

آیا واقعا میازاکی زنان را بیش از حد آرمان گرا می کند؟

نش

هوسودا در مورد فیلم میازاکی که سعی می کند زن شایسته ای را به تصویر بکشد کاملاً درست می گوید. میازاکی یک بازیگر زن به نام کلاریس را در قلعه کاگلیوسترو ، اولین فیلم بلند او ، که در سال 1979 اکران شد ، نشان می دهد. او عشق کلیشه ای به قهرمان دارد و نقش مهمی در شکل دادن به حرکت مو دارد (مو یک کلمه ژاپنی است ، به معنی علاقه مکرر بینندگان در شخصیت های زن در انیمه و مانگا). ناهوکو ، شخصیت “باد برمی خیزد” ، آخرین فیلم میازاکی ، ویژگی های خاص خود را دارد ، حتی می توان گفت که ناهوکو بیش از پیش از کلاریس پست تر است. نائوشیکا ، شخصیت اصلی “نائوشیکا از دره بادها” ، نقش فعال تری نسبت به دو شخصیت دیگر دارد. اما شخصیت او حالت ایده آل دیگری نیز دارد ، او یک انسان کامل است ، مانند مسیح. شیتا در “قلعه در آسمان” ، می و ساتسوکی در “همسایه من توتورو” ، کیکی در “خدمات تحویل کیکی” ، فیو در “پورکو روسو” و پونیو از “پونیو” همه شخصیت های خوبی هستند ، اما می توانند خوب باشند به همه آنها به یک نوع کلیشه ایده آل مکرر نگاه کردند.

اما چند استثنا وجود دارد. به عنوان مثال ، چیهیرو از “شهر ارواح” ، اگرچه او قهرمان زن معمولی آثار میازاکی در دنباله فیلم است ، اما در ابتدای داستان به نظر می رسد که او فردی متکبر و مغرورتر است. البته ، ما نمی دانیم هوسودا ، که این انتقادات را مطرح کرده است ، از چه نوع پرداختی خوشش می آید ، اما سوفی پرداختی منحصر به فرد و منحصر به فرد در “قلعه متحرک” هاول و شکل در حال تغییر آن است. اما “شاهزاده مونونوکه” بهترین گزینه برای رد ادعای هوسودا است. در این فیلم سان و ابوشی ، دو بازیگر زن اصلی داستان ، شخصیتی کاملاً مبهم دارند و هرگز نمی توان آنها را افراد بی گناه دانست. حتی فیلم های میازاکی با فعالان زن بی گناه مملو از انواع مختلف زنان است.

آیا بازیگران زن فیلم هوسودا بهتر هستند؟

پسر گرگ

شاید اگر امکان مقایسه شخصیت های زن هوسودا و میازاکی وجود داشته باشد ، بهتر است “بل” ، جدیدترین فیلم هوسودا که هنوز اکران نشده است را تماشا کنید. اما در حال حاضر ، باید پذیرفت که در فیلم های قبلی حسودا ، دیدگاه وی نسبت به زنان تفاوت چندانی با دیدگاه میازاکی ندارد. اگرچه ماکوتو در “دختری که در زمان پرید” دختر ایده آلی نیست و نقص های زیادی دارد ، باید در نظر داشت که هوسودا فقط کارگردان فیلم است و فیلمنامه آن را شخص دیگری (ساتوکو اکودرا) نوشته است. در “فرزندان گرگ” ، آخرین فیلم هوسودا قبل از بل ، ما یک بازیگر زن عالی داریم. حنا یک مادر کامل است که بیشتر از بازیگران زن در شاهکارهای میازاکی آرمان گرایانه است. بازیگران زن حامی فیلم “جنگ تابستانی” و “مرگ” نیز از این ایده آل دور نمی شوند.

تفاوت اصلی بازیگران زن میازاکی و حسودا در این نیست که هر دو دستمزد آرمانی دارند ، اما تفاوت واقعی بین آنها این است که چه کسی در این تصویر ایده آل به تصویر می کشد. در فیلم های میازاکی ، حقوق کودکان و نوجوانان مناسب است ، علاقه مندان بزرگسال اغلب واقعیت ، سردرگمی و طنز بیشتری ایجاد می کنند. در مقابل ، هوسودا مادران بالغ را به شیوه ای درست نشان می دهد ، گاهی اوقات با نوجوانان و عشق آنها به یکدیگر ، اما سعی می کند فرزندان و مشکلات آنها را به عنوان ماهیت واقعی آنها نشان دهد. هانا “پسران گرگ” ممکن است همه چیز را درست انجام دهد ، اما او هنوز دختری به نام یوکی دارد که افسرده ، عصبانی و گاهی خشن است.

به نظر می رسید که نبرد حسودا با میازاکی متعلق به خودش است

در نظر گرفتن انتقاد هوسودا از میازاکی ، توجه به این نکته ضروری است که هوسودا نه تنها فیلم های میازاکی را قضاوت می کند ، بلکه شخصیت همه صاحبان قبلی آن را نیز قضاوت می کند. هوسودا برای رهبری قلعه متحرک هاول انتخاب شد و بسیاری او را جانشین احتمالی هایائو میازاکی می دانستند. اما اختلاف نظرها و دیدگاه های متفاوت هنرمند باعث شد او پروژه را ترک کند و میازاکی برای ساخت “قلعه متحرک” هاول به کار بازگشت. هوسودا مطمئناً زمان بسیار خوبی را در استودیو Ghibli سپری نکرده است. بسیاری بر این باورند که “یک قطعه: بارون اوماتسوری و جزیره پنهان” ، اولین فیلم او پس از خروج از استودیو Ghibli ، نقد مخفیانه وی بر شخصیت میازاکی به عنوان یک کل بود.

وقتی هوسودا می گوید “میازاکی به عنوان یک انسان اعتماد به نفس ندارد” مشخص نیست منظور او واقعاً چیست ، اما واضح است که کار با میازاکی یک فرآیند دشوار است و با یافتن شکل کامل موجود در “اکثر فیلم های او” یکسان نیست. به خودش تلخ به نظر می رسد. او باید زندگی کند. شاید آنچه حسودا را “اذیت می کند” برداشت خود میازاکی از بازیگر زن است نه قلب فیلم. برایان اشکرفت ، نویسنده و منتقد کوتاکو معتقد است دیدگاه میازاکی تلاشی برای بازآفرینی احساسات دوران کودکی وی درباره شخصیت بای نیانگ در انیمه “پاندا جادویی و مار” است (“پاندا و مار جادویی” اولین فیلم انیمه رنگی ژاپنی است که در سال 1958 تولید شد ، به کارگردانی تایجی یابوشیتا).

منبع: CBR

[ad_2]

دکمه بازگشت به بالا