جهان کریستوفر نولان؛ آیا ۳ فیلم انگاشته، تلقین و میان‌ستاره‌ای به هم مرتبطند؟

[ad_1]

یک نظریه رایج در اینترنت وجود دارد که می گوید رویدادهای Tenet ، Inception و Interstellar مربوط به رویدادهایی هستند که دنیای نولان را از سه گانه شوالیه تاریکی فراتر برد.

کریستوفر نولان تمایل زیادی به استفاده از نظریه های متقاعد کننده زمان و مکان در آثار خود دارد و هر سه فیلم به شدت تحت تأثیر این نظریه ها هستند. سه فیلم داستانی ، تلقین و بین ستاره ای مهمترین راه حل برای نجات بشریت را ارائه می دهند و نظریه نولان درباره جهان ، راهی هوشمندانه برای به تصویر کشیدن فعالیتهای انسانی در رابطه با آن است.

تلقین (2010) یک فیلم سرقت به نام دم کاب است ، با بازی لئوناردو دی کاپریو ، که در آن او و تیمش از هوشیاری قربانیان خود برای مشتریان خود استفاده می کنند. Interstellar (2014) فیلمی درباره فضانورد کوپر با بازی متیو مک کانهی است که به همراه دیگر فضانوردان به جستجوی سایر سیارات روی زمین می پردازد. این فیلم (2020) ، جدیدترین فیلم نولان ، نماینده سیا (قهرمان) سیا را بازی می کند که جان دیوید واشنگتن آن را بازی می کند و هدفش دستکاری جدول زمانی برای جلوگیری از حملات آینده است. یکی از کاربران توییتر به نام FILMDILFS الهیات جذاب جهان را توصیف می کند که او کودکان را در فیلم به درام و داستان کودکان در فیلم متصل می کند و معتقد است که از آنجا شخصیت های اصلی و فناوری آنتروپی را به فیلم ایجاد شده ترجمه کرده است.

کریستوفر نولان

قسمت اول نظریه نولان درباره جهان نشان می دهد که نیل (دستیار قهرمان داستان در طول فیلم) و باربارا ، دانشمندی که آنتروپی را در زمان ماده توضیح داد ، فرزندان آموزه های کاب بودند. بچه های فیلم مقدماتی تلقین بسیار کوچک هستند ، اما واضح است که دخترش کمی از پسرش بزرگتر است و این مورد ممکن است ربطی به کوچکتر شدن نیل از باربارا داشته باشد. مردم همچنین موهای قهوه ای روشن داشتند ، که به دلیل تأکید نولان بر آن بسیار مهم است (رابرت پتینسون رنگ موهای خود را تغییر داد). این شبهه این حقیقت را تأیید می کند که باربارا (با بازی کلمنس پواز فرانسوی) فرانسوی و مادر پسر دام کاب (با بازی ماریون کوتیار ، که او نیز فرانسوی است) است.

این نظریه که کودکان در فیلم با آموزش شخصیت و داستان مرتبط هستند تا حدودی غیرقابل قبول به نظر می رسد. زیرا نام این کودکان پسران یعقوب و فیلیپ بود. اگر این کودکان نامه های خود را به باربارا و نیل تغییر می دادند ، این نظریه معتبر نبود. با توجه به اینکه نام خانوادگی بازیگران فیلم مشخص نیست ، به احتمال زیاد این کودکان پس از مرگ مادر و ناپدید شدن پدرشان در دنیای رویا نام خود را تغییر داده اند. البته این واقعیت که باربارا ، مانند مادرش ، لهجه فرانسوی دارد و نیل لهجه انگلیسی دارد ، پوچ است (مخصوصاً که پدرش آمریکایی است). اگر زمانی دو کودک در کشورهای مختلف جدا شده و بزرگ شده بودند ، می توان این را مشاهده کرد. در غیر این صورت تصور این دو فیلم مرتبط و آموزنده اشتباه خواهد بود.

رابطه بین فیلم های داستانی و بین ستاره ای بر اساس سابقه این فیلم ها است. بر اساس این نظریه ، وقایع فیلم بین ستاره ای پسا خیالی ، که بمب های ساعتی برای نابودی زمین بودند ، توسط سیاره غیرقابل سکونت زمین در آینده رانده شد. وقتی بمب های فیلم از بین می روند ، سیاره زمین غیرقابل سکونت می شود و این دقیقاً سرنوشتی است که ما در فیلم بین ستاره ای می بینیم. احتمالاً قهرمانان تصمیم گرفتند تا وقایع فیلم را احساسی جلوه دهند و بمب ها را در آینده از بین ببرند زیرا می دانستند که سازمان های دولتی مانند ناسا در حال برنامه ریزی برای بیرون کشیدن مردم از کشور هستند.

با توجه به استفاده کریستوفر نولان از مبانی بحران انسانی در همه فیلم ها ، ادراکات و بینشتی بودن (و تلقین) او می تواند فیلمی با موضوعی مشابه پایان بشریت و پاسخ ها باشد و لزوماً در یک محیط مشترک نیست. همه پوزیتیویست ها (قهرمانان و نیلی) و شخصیت های بین ستاره ای (کوپر ، برند و مورفیوس) می خواهند با به کارگیری بالاترین اصول علمی ، جهان را از بحران نجات دهند. آنها در موقعیتی ناامید کننده با دشمنان خود روبرو می شوند. در فیلم گفته می شود سیتور می خواهد زمان بشر را با بمب از بین ببرد و در فیلم بین المللی پروفسور برند و دکتر. انسان امید مردم ساکن روی زمین را از دست داده و نقشه نجات خود را از بین می برد. بینندگان فیلم های نولان برای تأیید یا تضعیف امکانات این نظریه ها باید تا فیلم بعدی او منتظر بمانند.

منبع: Screenrant

[ad_2]

Back to top button