سریال بی گناه از کدام شبکه ماهواره پخش میشود
مهران احمدی کارگردان این مجموعه هم سابقه بازیگری دارد و هم سابقه کارگردانی. او که بیشتر در ژانر کمدی فعالیت کرده این بار با ساخت «بی گناه» به یک ژانر تازه روی آورده است. مصطفی کیایی تهیه کننده این مجموعه است که پیش از این آثار دیدنی «خط ویژه» «عصر یخبندان» و «چهارراه استانبول» را ساخته است.
فهرستی پُر و پیمان از بازیگر
«بی گناه» فهرست پر و پیمانی از بازیگران دارد. از نام های مشهوری همچون مسعود رایگان مهرانه مهین ترابی ویشکا آسایش شبنم مقدمی آتیلا پسیانی و محسن کیایی گرفته تا خود مهران احمدی. بی گناه موضوعی عاشقانه و درام دارد و داستان خانواده ای را روایت می کند کـه اتفاقی موجب دگرگونی روابطشان می شود و سرنوشت مسیر متفاوتی برایشان رقم می زند.
از همین خط داستانی ساده می شود شباهت این مجموعه را با خط داستانی بسیاری از سریال های تلویزیونی و در مواردی محصولات ماهواره ای ترک حدس زد. البته این شباهت ابتدایی چندان محل ایراد نیست. آنچه ایراد دارد عدم پرداخت درست سوژه ای بیش از حد تکراری و فقر فیلم نامه است.
نبود شخصیت پردازی ویژه برای آدم های داستان و تبدیل آن ها به تیپ هایی که پلان های اشک آور را خنده دار کرده فقط می تواند ناشی از جدی نگرفتن پروسه نگارش فیلم نامه باشد. فقر فیلم نامه گریبان بازی ها را هم گرفته و موجب شده بازیگران نتوانند حد بالایی از توانایی خود را ارائه کنند مثلاً به سختی می توانیم یک سکانس دیدنی از بازی مهرانه مهین ترابی؛ بازیگر توانای سریال های ماندگار همسران و خانه سبز را در مجموعه«بی گناه» ببینیم.
گریم اگزجره و بی تناسب با مختصات کاراکتر و قرار دادن یک پرستیژ جوگندمی برای مهین ترابی و نگارش دیالوگ هایی آسان برای این شخصیت به ویژه در سکانس های دونفره با مسعود رایگان سبب شده این بازیگر توانا نتواند توانمندی های خود را در بازیگری نشان دهد.
کارگردانی بی حس و حال
سریالی که فاقد تیپ همذات پندارانه و دچار کمبود ماده داستانی تازه است را باید با اجرای متفاوت و کارگردانی هوشمندانه به مسیر انداخت. کاری که مهران احمدی می توانست آن را انجام دهد ولی نشد آنچه باید بشود!
کارنامه مهران احمدی کارنامه پُر و پیمانی است. به غیر از ساخت دو فیلم مخاطب پسند «مصادره» و «سگ بند» او سابقه سال ها دستیاری کارگردانی نیز دارد و با این پیشینه انتظار می رود با طراحی دکوپاژ لازم برای هر خرده داستان آشنا باشد اما این شور و شوق کارگردانی را در بی گناه نمی بینیم.
مثلاً بخش عمده دکوپاژ خلاصه شده در روز داخلی خانه یا روز داخلی خودرو و انبوه دیالوگ هایی که هیچ رودستی به مخاطب نمی زنند این چه منطق تکنیکی است؟
اگر موردی بخواهیم مصداق بیاوریم چرا نمای دیدار پس از سالیان شخصیت اصلی و خانواده نابکارش را با یک لانگ شات و تعدادی مدیوم شات و دیالوگ هایی هندی وار بسته است؟ اینکه بیشتر نماها بی حس و حال هستند چه دلیلی دارد و چه کسی گفته برای نمایش بی حسی آدم ها باید کارگردانی را هم بی حس کرد!؟
اتفاقاً کارگردانی با ایجاد ضرب آهنگ حسی یک سریال را بدل به محصولی دیدنی می کند نه صرفاً چیدن یک لشکر سلبریتی جلو دوربین. تجربه بی گناه نشان دهنده آن است که هیچ تولید نمایشی بدون داشتن فیلم نامه جذاب و درکنارش اجرای استاندارد به محصولی قابل تأمل بدل نخواهد شد و وجود بازیگران متعدد و هزینه های هنگفت ضامن اجرای موفق هیچ پروژه نمایشی نخواهد بود.
خبرنگار: حامد مظفری