دیزنی پلاس با فرمول موفقیتش آثار پرفروش را مبتذل کرده است

[ad_1]

در حالی که DisneyPlus ممکن است امروزه یکی از محبوب ترین سرویس های پخش جریانی تلقی شود ، باید پذیرفت که رویکرد این شبکه به موفقیت ، شاهکارهای سینمایی را به مجموعه های از پیش تعریف شده تبدیل کرده است.

هربرت مارکوزه ، فیلسوف آلمانی-آمریکایی ، که در سال 1979 درگذشت و در سالهای اخیر به دلیل نقد سرمایه داری در سرتاسر جهان مشهور شد ، اگر امروز زندگی کند می تواند از طرفداران دیزنی پلاس باشد. البته نه به این دلیل که او به یک سری فیلم یا سریال در شبکه علاقه داشت ، بلکه به این دلیل که دیزنی پلاس نشان داده است که الهیات فلسفی بیهوده نیست.

به گفته مارکوزه ، سرمایه داری و مصرف کننده موفق شده اند زندگی بهتر و بهتری را نسبت به گذشته ارائه دهند. اما این مربوط به تغییر کیفیت در آن روش و روش است. در واقع ، DisneyPlus از قوانین مشابه پیروی می کند. از طریق این شبکه یک محیط سینمایی خوب وجود دارد که شبیه فیلم های پرفروش مدرن است ، اما مانند انتقاد مارکوزه از مصرف گرایی و سرمایه داری ، فیلم های پرفروش و محصولات شبکه در برابر تغییرات کیفیت بسیار مقاوم هستند.

فیلم های پرفروش مدرن یک فرمول قوی پیدا کرده اند که باعث می شود همیشه بلیط برنده داشته باشند. به همین دلیل ، آنها نیازی به تغییر ندارند بلکه باید محتوای یکسانی را بارها و بارها بدون به خطر انداختن اثربخشی آنها تکرار کنند. دقیقاً به همین دلیل است که در دیدگاه فعلی ما دیگر هیچگونه خلاقیت داخلی یا خلاقیت اصلی از یک قطعه سینمایی محبوب وجود ندارد.

این دقیقاً همان چیزی است که فیلمسازی دیزنی پلاس باید نامیده شود: نحوه استودیو دیزنی صاحب جعبه و تصمیم گیری در مورد آن ، و از سوی دیگر پایگاه داده عظیمی از فیلم های پرفروش مشابه را در اختیار کاربران قرار داده است. آثار تولید شده توسط دیزنی از یک الگو پیروی می کنند و سایر رقبا نیز به همان الگو نزدیک می شوند.

شاید با نگاهی به پرفروش ترین ها در این تابستان ، کمی موضوع روشن شود. فیلم “Cruella” را ببینید. این فیلم نقدهای خوبی دریافت کرد ، اما به نظر نمی رسید که به عنوان شاهکاری برای اضافه شدن به مجموعه امسال نیاز به اکران زیادی داشته باشد. در واقع ، فیلم آغاز مجموعه ای است که هیچکس نیازی به حضور در آن احساس نکرد. شخصیت کرولا دویل از فیلم “صد ها سگ و یک جنتلمن” تقریباً 60 ساله است حتی بدون نیاز به یک داستان بزرگ. آیا واقعاً امسال نیاز داشتیم داستان این بازیگر را به فیلم تبدیل کنیم؟ با بودجه 100 میلیون دلار؟ و یک پروژه 200 میلیون دلاری Black Widow چطور؟ ممکن است جامعه به چنین شغلی نیاز نداشته باشد ، اما دیزنی واقعاً به آن نیاز دارد.

منطق پیچیده پشت سرویس حمل و نقل مستلزم این است که تمام شکاف های دنیای فیلمسازی پر شود و تمام تاریخ ترسیم ، پشتیبان و حتی به حاشیه رانده شود ، همانطور که در آخرین رویکرد دیزنی در مورد “چندجهانی” مشاهده کردیم. در واقع ، می توان گفت که استراتژی های بازاریابی منحصر به فرد Marvel Cinematic Universe و Marvel Studios (خریداری شده توسط دیزنی در سال 2009) فضای داخلی استودیو و در واقع مسیر سایر محصولات دیزنی را مشخص می کند. همه ، از جمله جنگ ستارگان سریال (در سال 2012 توسط دیزنی خریداری شد). دریافت شده) نیز به همین دلیل تعریف شده است. آیا فیلم هنوز به مجموعه ای تبدیل نشده است؟ بله ، بیایید برای او یک سریال بسازیم. با این حال ، توجه بیننده باید به قیمت مناسب جلب شود.

مجموعه ای از فیلم های پی در پی ؛ کلید موفقیت دیزنی و دیزنی پلاس

فیلم های دیزنی

نتیجه نهایی این است: دیزنی باید علاقه تماشاگران را به فیلم های جدید حفظ کند و از طرف دیگر ، برای رشد خدمات پخش خود مخاطبی داشته باشد. چنین وضعیتی بینندگان را ملزم می کند که فیلم های دیزنی را در سینماها تماشا کنند و در عین حال اشتراک سرویس دیزنی پلاس را نیز خریداری کنند. این سریال متناسب با نیازهای این دیزنی است. تماشاگران وقت خود را صرف تماشای سریال بزرگ دیزنی پلاس کردند و سپس برای تماشای قسمت پایانی این مجموعه به سینما رفتند. به طور مشابه ، بینندگان دنباله جدید این سریال را روی صفحه تماشا می کنند و سپس بقیه سریال را به سرعت در دیزنی پلاس تماشا می کنند.

البته اساساً ، قبل از این شیوه های جدید تجارت دیزنی ، یک سری فیلم وجود داشت. اما سرویس جاری دیزنی به وضوح با تمرکز آنها مشخص شده است و اکنون این سیاست غیرقابل اجرا به نظر می رسد. دیزنی پلاس توانسته بیش از 50 میلیون کاربر را در پنج ماه پس از راه اندازی در نوامبر 2019 جذب کند. این تابستان به 103.9 میلیون کاربر رسید. Netflix حدود 10 سال طول کشید تا این تعداد را دو برابر کند.

مسلماً توسعه دیزنی پلاس در حال حاضر به بزرگترین نیاز صنعت دیزنی تبدیل شده است و به همین دلیل ، توسعه سری بزرگترین نیاز دیزنی است. انجام می دهند.

با این حال می توان گفت که همه محصولات دیزنی بخشی از این مجموعه نیستند. اما فیلم هایی که در حال حاضر در گروه تولید سریال نیستند نیز سعی می کنند بر اساس مجموعه های موفق از راه های دیگر به جلو حرکت کرده و آنها را الهام بخشند. به عنوان مثال فیلم “کروز جنگل” را در نظر بگیرید. این فیلم بر اساس یکی از سرگرمی های فعلی در پارک های دیزنی ساخته شده است ، اما بیشتر از آنچه که واقعاً الهام گرفته شده از سریال دزدان دریایی کارائیب است و دارای ویژگی های مشترکی است.

دویدن در جنگل ، مانند همه مناطق دزدان دریایی کارائیب ، مملو از درگیری به دلیل کشتی ها و جانوران غول پیکر تولید شده توسط رایانه است. مانند کرولا ، کاوش در جنگل فیلم بدی نیست ، اما قطعاً تیرانداز اول شخص نیست.

برخی از فیلم های پرفروش کنونی در دنیای فیلم خارج از دیزنی تولید شده اند. به عنوان مثال ، مجموعه مرد عنکبوتی هنوز در سونی است. اما حتی آنها نمی توانند از نفوذ دیزنی که بسیار گسترده است دور شوند ، یا حداقل نمی توانند از منطق و قوانین تعیین شده توسط دیزنی دوری کنند.

مثال دیگر برادران وارنر است. استودیوها به عنوان مثال ، آنها آثار قهرمانانه ای مانند The Suicide Squad را بر اساس DC Comics تولید کرده اند. مسلماً Suicide Squad با استانداردهای یک فیلم دیزنی خشونت بیشتری دارد یا از فحش و توهین بیشتر استفاده می کند ، اما هنوز همان آشنایی را دارد که در مارول می بینیم. از سوی دیگر ، این آثار بستگی به تمایل مخاطب برای پیگیری تجربیات قهرمانان دارد ، که برخی از داستانهای آنها در بخشهای قبلی ارائه شده است. در مورد گروه خودکشی نیز می بینیم که فیلم ادامه استقلال از اثر دیگری به همین نام است که در سال 2016 ساخته شده است.

حقیقت این است که در دهه آینده ، فیلم های پرفروش عصر دیزنی مانند ملودرام های دهه 1930 یا 1950 برای بینندگان قدیمی و جذاب نخواهد بود ، اگرچه ممکن است ملودرام های با کیفیت تری در دسترس باشند ، یا حتی دهه ها بعد. این شاهکار فقط مجموعه ای از فیلم ها خواهد بود که مهلت ها و جوک ها و شخصیت های سراسر جهان را پشت سر گذاشته اند. در حقیقت ، فیلم های پرفروش دیزنی یادآور شرم آوری خواهد بود از زمانی که این شرکت فرهنگ آنان را به طور کامل در دست گرفت و به نابودی تبدیل شد.

پیشتر ، برخی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینما در مورد این وضعیت هشدار داده بودند. به عنوان مثال ، مارتین اسکورسیزی اخیراً فیلم های مارول را با سرگرمی مقایسه کرده و گفته است که نمی توان آنها را فیلم های واقعی دانست. سخنان اسکورسیزی توسط کارگردان برجسته دیگر آمریکایی ، فرانسیس فورد کاپولا ، پشتیبانی شد.

اگرچه اسکورسیزی گفت که فیلم ها را نمی بیند و آنها را سینما نمی نامد ، اما کوپولا حتی از واژه “نفرت انگیز” برای توصیف آنها به عنوان فیلم های قهرمانانه استفاده کرد. کارگردان سه گانه معروف پدرخوانده به رسانه های فرانسوی در لیون گفت: “مارتین اسکورسیزی درست گفت وقتی می گوید فیلم های مارول فیلم نیستند.” [ارزش سینمایی ندارند] “از آنجا که ما انتظار داریم در حین تماشای فیلم چیزی بیاموزیم ، چیزی که ما را جذب کند ، نوعی نور ، دانش ، الهام. من نمی دانم که او واقعاً از تماشای یک فیلم بارها و بارها چه می تواند بگیرد.”

[ad_2]

دکمه بازگشت به بالا