استیو وزنیاک؛ شریک موسس اپل، مهندسی که هرگز مدیر نبود

وقتی در سال 1976 استیو وزنیاک ذهن فنی اپل ، دستگاه به تنهایی Apple I طراحی و تغییر نظرات در مورد کامپیوتر ؛ اکنون می توانید رایانه خود را در قسمتی از چیدمان خانه خود قرار دهید و کارهای شخصی را با آن انجام دهید. بعد از یک سال سیب دوم، اولین رایانه “شخصی” شد که به موفقیت تجاری دست یافت. منتظر ای بی سی مگ مگ باشید.

؟

در 1950s و 1960s ، کامپیوتر یک کلمه مرتبط با صفت “شخصی” نبود. اگر فرد باید آن را تنظیم کند ، ابتدا باید دانش کافی برای اتصال همه لوازم جانبی را داشته باشد ، و ثانیا باید بسیار ثروتمند باشد و بتواند فضای کافی را برای قرار دادن یک دستگاه بزرگ فراهم کند.

استفان وزنیاک یا استفان گری وزنیاک در تاریخ 11 آگوست 1950 ، در بحبوحه افزایش آموزش الکترونیکی در کالیفرنیا ، ایالات متحده متولد شد. پدرش ، جری ، تبار لهستانی-سوئیسی و آلمانی داشت و مادرش ، کرن ، آلمانی-ایرلندی-انگلیسی بود. او در بدو تولد استفان نامیده شد ، اما مادرش دوست داشت او را استفان بنامند. به هر حال ، هیچ یک از این موارد مناسب نیست و امروزه همه او را به عنوان استیو می شناسند. روح مهندسی از زمان کودکی در استیو مشهود بود. او اولین رایانه خود را در 13 سالگی ساخت. در دبیرستان ، او نیز آدم خوار بود. او در سن 19 سالگی با استیو جابز 14 ساله آشنا شد و با هم یک جعبه الکترونیکی آبی (BoxBlue Box) ایجاد کردند و با هک شدن به شبکه تلفن عمومی ، توانستند از خدمات تلفن به صورت رایگان استفاده کنند.

اگر استیو جابز را مغز تجاری اپل بدانیم ، بدون شک استیو وزنیاک ذهن فنی آن بود.

بسیاری معتقدند تجارت الکترونیکی مصرفی و خانگی بدهی های زیادی به اپل دارد. دو رایانه استیو صنعت کامپیوتر را متحول کردند و این دستگاه ها را به خانه افراد آوردند. اگر استیو جابز را مغز تجاری این شرکت بدانیم ، بدون شک استیو وزنیاک ذهن فنی آن بود. او از ابتدا مجذوب دنیای الکترونیک بود ، اما او هرگز اولین دانش آموز مدرسه نبود. در کلاس پنجم ، او پروژه ساخت فرستنده و گیرنده رادیویی بسیار بزرگ را آغاز کرد. سال بعد او دستگاهی ساخت که می توانست بازی معجون را بازی کند. در همان سال ، او موفق به اخذ گواهینامه فناوری رادیویی شد. با افزایش سن ، پروژه های رایانه ای او پیچیده تر و پیچیده تر شد. وزنیاک یکبار گفت: “من همه اینها را خودم انجام دادم ؛ من به کلاس نرفتم و کتاب درسی نخواندم. فقط قطعات را آنطور که فکر می کنید.” [و از نگاه کردن به نمونه‌های مشابه دریافته بودم] “من می خواهم آنها را کنار هم قرار دهم.”

استیو وزنیاک بزرگترین و قوی ترین رقیب او بود. او همیشه سعی کرده بهتر از مدل فعلی بسازد. اگر او ابتدا یک رایانه با 200 تراشه بسازد ، سعی می کند دفعه بعد این کار را با 150 تراشه و سپس 100 تراشه انجام دهد. داستان اپل نیز همین بود. او وقتی به هیولت پاکارد یا HP پیوست ، به عنوان مهندس ماشین حساب کار می کرد. در آن زمان ، به دلیل مشغله زیاد ، مجبور بود مدت زمانی را که به کامپیوتر اختصاص می دهد ، کاهش دهد. اما او به زودی متوجه شد که ماشین حساب نیز یک کامپیوتر است و تصمیم گرفت از قطعات کوچکی به نام ریزپردازنده در پروژه های خود استفاده کند. وقتی متوجه شد که این تراشه ها چقدر گران هستند (در مقایسه با کامپیوترهای بسیار گران قیمت آن زمان) ، متوجه شد که بالاخره می تواند کامپیوتر شخصی خود را داشته باشد ، یک رایانه “شخصی”.

من از همین مواد سیب درست کردم. در گاراژ خانه استیو جابز ، با دانش فنی استیو وزنیاک ، چیزی است که شرکت های بزرگی مانند IBM و HP مدتهاست از انجام آن عاجزند.

آنها نام شرکت خود را اپل گذاشتند که در زبان انگلیسی به معنی سیب است. وزنیاک می گوید ، هنگامی که دفتر شرکت شما در گاراژ شما قرار دارد و کل “شرکتی” که شما و دوست شما اغلب به نام آنها فکر نمی کنید ، شما اولین چیزی را که به ذهنتان می رسد انتخاب می کنید.

این شرکت تازه تاسیس یک سال بعد در سال 1977 رونق گرفت. وزنیاک Apple II را طراحی و ساخت. البته گفته می شود این استیو جابز بود که وسواس بی پایان وزنیاک را در تغییر مداوم دستگاه متوقف کرد ، در غیر این صورت ممکن است Apple II هرگز برای فروش آماده نباشد. با این حال ، این دستگاه اپل را به بحث شهر تبدیل کرد و آن را به یک بازیگر اصلی در صنعت تبدیل کرد.

استیو وزنیاک ، ملقب به “Woze” ، ابتدا به دانشگاه کلرادو بولدر رفت ، اما والدینش نتوانستند هزینه تحصیل او را در آنجا پرداخت کنند و او مجبور شد تحصیل را رها کند. او بعدها UC Berkeley را به دلیل نزدیک بودن به خانه و هزینه های پایین انتخاب کرد. اما سرنوشت می خواست دو استیو اپل با هم برخورد کنند. جعبه آبی که آنها در دانشگاه فروختند و جابز آن را به طور رسمی دانش آموزان نامید ، آغاز آینده ای باشکوه بود. وزنیاک توضیح می دهد که استیو جابز از واتیکان (شهر-شهر که مرکز مسیحیت کاتولیک است) برای فروش دستگاه های خود دعوت کرد.

فس آنقدر شیفته وسایل الکترونیکی بود که جز قلع و قلع چیزی نمی دانست.

او آنقدر شیفته وسایل الکترونیکی بود که جز قلع و قلع چیزی نمی دانست. این بی تفاوتی نسبت به اطرافیان سرانجام کم رنگ شد و منجر به این واقعیت شد که با وجود جلسات مشاوره متعدد ، او نتوانست همسرش را از طلاق منصرف کند و سرانجام آنها از یکدیگر جدا شدند. برخلاف زندگی خانوادگی ، همه چیز در محل کار خوب پیش می رفت. ارزش اپل تا سال 1983 985 میلیون دلار بود. اما اختلافات وی با جابز به تدریج مشکل ساز شد.

او یک مهندس الکترونیک بود و می خواست تجهیزات تولید شرکتش باز باشد (از نظر فنی) ، اما جابز می خواست یک دستگاه اپل با مالکیت کامل داشته باشد. یعنی حتی به رایانه های دیگر متصل نمی شود. وزنیاک سرانجام در سال 1985 از اپل جدا شد اما همچنان سهامدار آن است.

استیو وزنیاک بعد از ترک اپل کارهای متفاوتی را امتحان کرد. او مدرک کارشناسی خود را پس از 1986 گرفت. مدت کوتاهی پس از آن ، او شرکتی به نام CL9 راه اندازی کرد. برنامه برای کنترل از راه دور همه دستگاه ها بود. اما این ایده دهه ها جلوتر از زمان خود بود و در آن زمان رایج نبود. وزنیاک ناگزیر در سال 1989 شرکت خود را فروخت.

در سال 1990 ، وی با استفاده از شهرت خود به عنوان “نوآورترین مهندس در سیلیکون ولی” ، بنیاد Electronic Frontier را به همراه میچل کاپور بنیان گذاری کرد. هدف این بود که با شناسایی مغز رایانه و مجوز قانونی مقامات برای شناسایی مشکلات آنها ، سیستم های مختلف برای مقابله با جرایم سایبری هک شوند.

در سال 2002 ، وزنیاک Weels of Zeus یا به اختصار WoZ را تاسیس کرد. هدف توسعه فناوری GPS بی سیم بود. WoZ همچنین در سال 2006 بسته شد. استیو وزنیاک بعداً زندگینامه خود را نوشت و آن را با نام iWoz منتشر کرد. در فوریه 2009 ، او به عنوان محقق ارشد در زمینه ذخیره داده و سرورهای رایانه به گروه Fusion-io پیوست. مدت کوتاهی پس از آن ، او عضو هیئت مدیره آن شد. او از آن زمان در دانشگاه ها سخنرانی کرده ، فناوری را مورد انتقاد قرار داده و به خیریه های مختلف اهدا کرده است.

فکر می کنید موفقیت اپل تا چه اندازه مدیون استیو جابز است؟ استیو وزنیاک او هست؟ به نظر شما اگر علوم فنی مهندسی در کشوری بدون پرداخت هزینه ای برای علوم انسانی گسترش یابد ، چه نتیجه ای خواهد داشت؟ آیا تحصیلکردگان در این کشور به نیروی محرک کشورهایی تبدیل نمی شوند که در علوم انسانی و اداری سرآمد بوده اند؟ شما چی فکر میکنید؟

توجه داشته باشید: “بنیانگذار” معادل فارسی کلمه هم بنیانگذار یا بنیانگذار است. این اصطلاح برای بنیانگذاران شرکتها و سازمانهای متشکل از دو یا چند نفر استفاده می شود.

شبکه های اجتماعی استیو وزنیاک:

توییتر

اینستاگرام

سایت شبکه اجتماعی فیس بوک