خلاصه کامل کتاب تن تن در کنگو اثر هرژه

خلاصه کتاب تن تن: در کنگو ( نویسنده هرژه )
خلاصه کتاب «تن تن در کنگو» درباره سفر تن تن، خبرنگار بلژیکی، به همراه سگ وفادارش میلو به کنگوی بلژیک در آفریقا است، جایی که او با حیوانات وحشی و قاچاقچیان الماس درگیر می شود. این کتاب دومین جلد از ماجراهای مشهور تن تن نوشته هرژه است و بیشتر از جنبه داستانی، به خاطر حواشی و انتقادات شدید نژادپرستی و حیوان آزاری که به آن وارد شده، معروف است.
ماجراهای تن تن همیشه برای ما پر از هیجان و ماجراجویی بوده، از سفر به ماه گرفته تا اکتشافات زیر دریا. اما بین همه این قصه ها، یه دونه هست که شاید کمتر از بقیه بهش پرداخته شده باشه، ولی اتفاقاً خیلی حرف ها برای گفتن داره: «تن تن در کنگو». این کتاب نه فقط یه داستان ماجرایی معمولیه، بلکه مثل یه آینه، بخشی از تاریخ رو بهمون نشون میده که شاید خیلی ها دوست نداشته باشن بهش نگاه کنن. خب، آماده اید بزنیم به دل آفریقا؟
شناسنامه کتاب: یه نگاهی بندازیم به «تن تن در کنگو»
قبل از اینکه شیرجه بزنیم تو داستان و حواشیش، بیاین یه سری اطلاعات اولیه رو با هم مرور کنیم. اینجوری وقتی داریم درباره اش صحبت می کنیم، همه تو یه صفحه هستیم.
- عنوان اصلی: Tintin au Congo
- نویسنده و خالق: هرژه (Georges Prosper Remi)
- سال انتشار اولیه: ۱۹۳۱ (به صورت داستان دنباله دار تو روزنامه Le Petit Vingtième منتشر شد)
- سال انتشار نسخه رنگی و بازنگری شده: ۱۹۴۶
- تعداد صفحات (نسخه رنگی استاندارد): تقریباً ۶۲ صفحه
این کتاب دومین سفر خارجی تن تن رو بعد از ماجرای «تن تن در سرزمین شوراها» نشون میده. هرژه، خالق دوست داشتنی تن تن، این کتاب رو در اوایل کارش، وقتی هنوز خیلی جوون بود و شاید اطلاعاتش درباره دنیا کم بود، نوشت. این موضوع تو درک بحث های بعدی خیلی بهمون کمک می کنه.
تولد یک ستاره: هرژه و آغاز ماجراهای تن تن
هرژه، یا همون ژرژ پروسپر رمی خودمون، تو سال ۱۹۰۷ تو بلژیک به دنیا اومد. اون از بچگی عاشق نقاشی و داستان گویی بود. قبل از اینکه تن تن رو خلق کنه، تو یه نشریه برای پیشاهنگ ها کار می کرد و اونجا بود که سبک خاص خودش رو کم کم پیدا کرد. سال ۱۹۲۹ بود که تن تن برای اولین بار به دنیا معرفی شد و بقیه ماجراها هم یکی یکی از راه رسیدند. «تن تن در کنگو» دومین ماجراجویی این خبرنگار جوون بود و خب، میشه گفت هرژه هنوز تو این دوره داشت کاراکترها و سبک خودش رو پیدا می کرد. اون موقع ها، کمیک استریپ ها بیشتر برای سرگرمی و البته انتقال بعضی پیام های اجتماعی و سیاسی استفاده می شدن.
خلاصه داستان: ماجرای تن تن و میلو در کنگو
خب، حالا رسیدیم به خود داستان. تن تن و سگ باوفاش میلو، این بار به جای سرد و یخی شوروی، سر از گرمای سوزان آفریقا درمیارن. قصه از جایی شروع میشه که تن تن به عنوان خبرنگار، به دعوت یه روزنامه بلژیکی، راهی «کنگوی بلژیک» میشه تا برای مردم کشورش از اونجا گزارش تهیه کنه. این سفر قراره یه جورایی هیجان انگیز و پر از اکتشاف باشه.
سفری به دل آفریقا و حیات وحش
تن تن و میلو که پاشون رو به کنگو می ذارن، با صحنه های عجیب و غریب و حیات وحش آفریقا روبه رو میشن. از لحظه ورود، ماجراها شروع میشه. اون ها توی جنگل های انبوه، با حیواناتی مثل میمون، کرگدن، فیل، بوفالو و حتی تمساح روبرو میشن. اما خب، این مواجهه ها همیشه هم دوستانه نیستن. تو این بخش از داستان، صحنه های شکار خیلی زیادی به تصویر کشیده شده که خب، از همین جا جرقه بحث ها و انتقادها روشن میشه.
تن تن تو این سفر، حسابی به دل خطر میزنه. یه بار با یه میمون درگیر میشه، یه بار میفته دنبال یه کرگدن و حتی تو یه صحنه که خیلی هم بحث برانگیزه، با یه دینامیت! بله، درست شنیدید، با دینامیت به جون یه کرگدن میفته. این جور صحنه ها، هرچند برای بچه های اون دوره شاید هیجان انگیز بوده، ولی امروز وقتی بهشون نگاه می کنیم، می بینیم چقدر با دیدگاه های امروزی درباره حقوق حیوانات فرق داره.
کشف یه توطئه بزرگ
در کنار همه این ماجراهای حیوونی، تن تن به صورت کاملاً تصادفی، سر از یه ماجرای قاچاق الماس در میاره. یه باند خلافکار که تو نسخه های اولیه آمریکایی و تو نسخه های بازنگری شده آلمانی هستن، دارن تو کنگو الماس قاچاق می کنن. تن تن که ذاتاً یه کنجکاو و عدالت جوئه، نمیتونه از کنار این قضیه بی تفاوت رد بشه و تصمیم میگیره که دست این قاچاقچی ها رو رو کنه. حالا علاوه بر حیوون های وحشی، باید با آدم های خلافکار هم سر و کله بزنه!
تقابل با تبهکاران و پایان ماجرا
از اینجا به بعد، داستان پر میشه از تعقیب و گریز و مبارزه های تن تن با اعضای این باند. تن تن و میلو از تمام هوش و ذکاوتشون استفاده می کنن تا نقشه های خلافکارها رو نقش بر آب کنن. در نهایت، بعد از کلی ماجرا، تن تن موفق میشه عملیات قاچاق رو خنثی کنه و قاچاقچی ها رو تحویل قانون بده. بعد از این همه هیجان و سختی، تن تن و میلو بالاخره به سلامت به بلژیک برمی گردن و داستان تموم میشه. داستان شاید به نظر ساده بیاد، ولی اون قدر پُر از جزئیات و اتفاقات ریز و درشته که برای خودش یه دنیایی داره.
ریشه های تاریخی و سیاسی: چرا تن تن به کنگو رفت؟
شاید براتون سوال باشه که اصلاً چرا هرژه تصمیم گرفت تن تن رو بفرسته کنگو؟ خب، این یه جورایی برمی گرده به وضعیت سیاسی و اجتماعی بلژیک اون موقع. بلژیک اون زمان، کنگو رو به عنوان یه مستعمره بزرگ زیر سلطه خودش داشت و خب، نیاز داشت که این «تصرف» رو برای مردم خودش، به خصوص جوون ترها، توجیه و حتی جذاب نشون بده.
بلژیک دهه ۱۹۳۰ و نقش کنگو
سال های ۱۹۳۰، بلژیک یه ابرقدرت استعماری بود و کنگو، مروارید سیاه آفریقا، برای بلژیکی ها مثل یه معدن طلا بود. از منابع طبیعی گرفته تا نیروی کار، همه و همه دست بلژیک بود. ولی خب، مدیریت این مستعمره و توجیهش برای مردم کار آسونی نبود. دولت بلژیک دنبال راهی بود که جوون ها رو به کار تو کنگو و حتی مهاجرت به اونجا علاقه مند کنه. اینجا بود که پای هنر و رسانه میاد وسط.
خواسته پدر والز و نشریه Le Petit Vingtième
داستان از جایی شروع میشه که پدر والز، کشیشی که مسئولیت نشریه کاتولیک Le Vingtième Siècle و ضمیمه هفتگی اش Le Petit Vingtième رو بر عهده داشت، از هرژه می خواد که یه ماجراجویی جدید برای تن تن بنویسه که فضای آفریقا رو به تصویر بکشه. هدف این بود که حس ماجراجویی رو تو دل جوون های بلژیکی زنده کنن و بهشون نشون بدن که کنگو چقدر جای خوب و پر فرصتیه!
در واقع، بعد از موفقیت «تن تن در سرزمین شوراها» که یه داستان ضد کمونیستی بود، پدر والز دید که این کاراکتر چقدر پتانسیل داره که پیام های مورد نظر اونا رو به مخاطب منتقل کنه. تو اون دوره، خیلی از کشورهای اروپایی درگیر بحران اقتصادی بودن و کنگو برای بلژیک یه جورایی راه نجات اقتصادی محسوب می شد. پس طبیعی بود که بخوان روی اون سرمایه گذاری تبلیغاتی کنن.
هرژه بین آمریکا و کنگو
جالبه بدونید که هرژه اصلاً قصد داشته تن تن رو بفرسته آمریکا! اون می خواست بعد از انتقاد از شوروی، حالا سراغ سرمایه داری آمریکا و سرنوشت سرخ پوست های بومی بره. ولی خب، پدر والز و منافع نشریه حرف خودشون رو زدن. احتمالا به خاطر مسائل اقتصادی و سیاسی، کنگو تو اولویت قرار گرفت. هرژه هم که جوون و کم تجربه بود، حرف اونا رو گوش کرد و اینجوری شد که تن تن سر از قلب آفریقا درآورد.
تحقیقات هرژه برای خلق اثر: چقدر واقعیت، چقدر خیال؟
هرژه برای نوشتن «تن تن در کنگو»، مثل بقیه آثارش، تحقیقاتی انجام داد. البته این تحقیقات اونقدرها هم عمیق نبود. بخش زیادی از اطلاعات رو همون پدر والز بهش داد. هرژه همچنین از کتاب هایی مثل «مستعمره ما» (Notre Colonie) نوشته A. Michiels و N. Laude و موزه آفریقای مرکزی تو بروکسل استفاده کرد. تو این موزه، هرژه با مجسمه ها و نمادهای آفریقایی روبرو شد، از جمله مجسمه یه «انسان-پلنگ» که متعلق به یه فرقه مرموز آفریقایی بود. این مجسمه خیلی هرژه رو تحت تأثیر قرار داد و ایده هایی برای داستان بهش داد.
اما خب، با همه این تحقیقات، هرژه هیچ وقت به کنگو سفر نکرد و طبیعتاً تصویری که از کنگو ارائه داد، بیشتر بر اساس کلیشه ها و برداشت های سطحی اون دوران از آفریقا و مردمش بود تا واقعیت عمیق. همین هم شد سرآغاز همه بحث ها و انتقاداتی که بعدها به این کتاب وارد شد.
جنجال ها و انتقادات: پرونده «تن تن در کنگو»
حالا می رسیم به قسمت جذاب و البته تلخ ماجرا: جنجال ها و انتقاداتی که سال هاست دور و بر «تن تن در کنگو» وجود داره. این کتاب به خاطر دو تا چیز اصلی، همیشه زیر ذره بین بوده: نژادپرستی و حیوان آزاری.
انتقاد از نژادپرستی و کلیشه های استعماری
شاید بشه گفت مهم ترین و جدی ترین انتقاد به این کتاب، بحث نژادپرستی و ترویج کلیشه های استعماریه. تو «تن تن در کنگو»، مردم کنگو به صورت خیلی ساده لوح، کودکانه، خرافاتی و نیازمند راهنمایی اروپایی ها به تصویر کشیده شدن. این تصویرسازی، یه جورایی توجیهی برای استعمار و «مأموریت تمدن سازی» بلژیک تو آفریقا بود.
یکی از صحنه هایی که خیلی سروصدا کرد و بعدها هم توسط هرژه تغییر داده شد، صحنه ایه که تن تن داره به بچه های کنگویی درس میده و بهشون میگه: «کشور شما بلژیکه!» خب، این جمله خودش اوج ایدئولوژی استعمار و نژادپرستیه. انگار که مردم اون سرزمین، هیچ هویت و کشوری از خودشون ندارن و متعلق به استعمارگرها هستن. این بخش از داستان به وضوح نشون میده که هرژه در اون زمان، تحت تأثیر تفکرات غالب اروپایی درباره برتری نژاد سفید بوده.
«کشور شما بلژیکه!» این جمله که تن تن به کودکان کنگویی می گفت، یکی از پربحث ترین و نمادین ترین صحنه های کتاب «تن تن در کنگو» است که به وضوح تفکرات استعماری آن دوران را نشان می دهد.
توی کتاب، مردم کنگو معمولاً در حال سجده کردن به تن تن یا پذیرفتن بی چون و چرای حرف های اون نشون داده می شن. این نوع تصویرسازی، نه تنها واقعی نیست، بلکه تحقیرآمیز هم هست و هویت و فرهنگ غنی مردم آفریقا رو نادیده می گیره.
انتقاد از حیوان آزاری و خشونت علیه حیوانات
موضوع دیگه، خشونت بی رویه علیه حیوانات و صحنه های شکار وحشیانه است. تو این کتاب، تن تن تقریباً به هر حیوونی که برمی خوره، یا شکارش می کنه یا باهاش درگیر میشه. صحنه هایی مثل کشتن میمون و پوشیدن پوستش، گذاشتن اسلحه تو دهان کروکودیل، زخمی کردن فیل و حتی سنگ زدن به بوفالو، حسابی گروه های حامی حقوق حیوانات رو عصبانی کرده.
اما اوج این خشونت، همون صحنه معروف کرگدن با دینامیت بود! تو نسخه های اولیه کتاب، تن تن یه سوراخ تو بدن یه کرگدن ایجاد می کنه و توش دینامیت میذاره تا اون رو منفجر کنه. خب، این صحنه نه تنها خشنه، بلکه کاملاً غیرمنطقی و غیرانسانیه. این صحنه ها، یه جورایی بازتابی از تفکر اون دوران اروپایی ها بود که شکار حیوانات وحشی رو یه جور سرگرمی و نماد قدرت می دونستن.
بازنگری و واکنش هرژه: درس هایی از گذشته
هرژه، با گذشت زمان و بالا رفتن آگاهیش، خودش هم به اشتباهاتش تو این کتاب پی برد. سال ۱۹۴۶، وقتی خواست نسخه رنگی کتاب رو منتشر کنه، دست به یه بازنگری اساسی زد. خیلی از صحنه های بحث برانگیز، به خصوص صحنه های خشونت آمیز علیه حیوانات، حذف یا تعدیل شدند. دیالوگ «کشور شما بلژیکه!» هم به یه درس ریاضی ساده تغییر پیدا کرد.
هرژه بعدها تو مصاحبه هاش اعتراف کرد که وقتی این کتاب رو نوشته، خیلی جوون و ناآگاه بوده و صرفاً بر اساس کلیشه های رایج اون زمان، کنگو و مردمش رو به تصویر کشیده. اون حتی یه جورایی ابراز پشیمانی هم کرد. این تغییر موضع هرژه، نشون دهنده تکامل فکری و اخلاقی اون به عنوان یه هنرمند بود. این خیلی مهمه که یه هنرمند بتونه اشتباهات گذشته اش رو بپذیره و سعی کنه جبرانش کنه.
این بازنگری ها نشون میده که چطور دیدگاه جامعه و هنرمند با گذر زمان تغییر می کنه. چیزی که زمانی «عادی» به حساب می اومد، امروز می تونه مورد شدیدترین انتقادات قرار بگیره. «تن تن در کنگو» نمادی از این تغییرات و حساسیت های اجتماعیه.
اهمیت و میراث «تن تن در کنگو» در امروز
با وجود همه این بحث ها و انتقادات، «تن تن در کنگو» هنوز هم یه کتاب مهمه. چرا؟ چون این کتاب فقط یه داستان نیست، یه سنده. سندی که نشون میده تو یه دوره خاص از تاریخ، چه تفکراتی غالب بوده و چطور این تفکرات از طریق رسانه به مردم منتقل می شده. اینجوری میشه گفت که «تن تن در کنگو» یه جورایی مثل یه کتاب درسیه، ولی نه برای خوندن و حفظ کردن، بلکه برای نقد و درس گرفتن.
چرا این کتاب هنوز مورد بحث و بررسی قرار می گیرد؟
این کتاب مثل یه سمبل عمل می کنه. سمبل دورانی که استعمار هنوز یه چیز «معمولی» به نظر می رسید و نژادپرستی به این وضوح تقبیح نمی شد. بحث کردن درباره این کتاب، به ما این امکان رو میده که درباره تاریخ استعمار، نژادپرستی، و نحوه شکل گیری کلیشه ها حرف بزنیم. این کتاب بهمون یادآوری می کنه که چقدر مهمه که به گذشته با چشم انتقادی نگاه کنیم و ازش درس بگیریم.
بسیاری از منتقدان و دانشگاهیان از این کتاب به عنوان ابزاری برای آموزش نسل های جدید درباره خطرات کلیشه سازی و تعصبات استفاده می کنند. اون ها با تحلیل صحنه های مختلف، نشون میدن که چطور حتی یه کمیک استریپ به ظاهر ساده، میتونه ایدئولوژی های پیچیده رو به مخاطب منتقل کنه.
درس هایی که می توان از این اثر گرفت
مهم ترین درسی که از «تن تن در کنگو» میشه گرفت، اینه که نگرش ها و ارزش های اجتماعی ثابت نیستن و در طول زمان تغییر می کنن. چیزی که یه روز مقبول بوده، ممکنه فردا کاملاً مردود باشه. این قضیه، مسئولیت هنرمندان رو هم نشون میده که باید حواسشون به پیامی که منتقل می کنن باشه.
درس دیگه اینه که چقدر مهمه که یه اثر هنری رو تو بستر تاریخی خودش بررسی کنیم. یعنی نباید امروز رو با گذشته قیاس کنیم و از هرژه انتظار داشته باشیم که تو سال ۱۹۳۱، مثل یه فعال حقوق حیوانات یا یه متخصص علوم اجتماعی امروزی فکر کنه. ولی در عین حال، نباید نقاط ضعف اخلاقی اثر رو هم نادیده بگیریم و باید اونا رو به چالش بکشیم.
این کتاب به ما کمک می کنه تا بفهمیم چطور ایدئولوژی های استعماری و نژادپرستانه در جامعه ریشه دوانده بودند و از طریق رسانه های محبوب به نسل های آینده منتقل می شدند. نقد «تن تن در کنگو» در واقع نقد یک بخش مهم از تاریخ فکری و فرهنگی اروپاست.
جایگاه آن در مجموعه «تن تن»: نقطه عطفی در تکامل هرژه
«تن تن در کنگو» برای خود هرژه هم یه نقطه عطف بود. این کتاب، شروع تکامل هرژه از یه «تبلیغ کننده» صرف (که برای نشریه پدر والز پیام های مشخصی رو منتقل می کرد) به یه «قصه گوی» پیچیده تر بود. بعد از این کتاب، هرژه کم کم شخصیت هایش رو عمق بیشتری داد و از کلیشه ها فاصله گرفت. شخصیت هایی مثل کاپیتان هادوک و پروفسور تورنسل به داستان اضافه شدند و ماجراها چندلایه تر شدند.
اینجا بود که هرژه فهمید که یه هنرمند چقدر قدرت داره که دیدگاه های مردم رو شکل بده و چقدر مهمه که این قدرت رو با مسئولیت پذیری استفاده کنه. همین باعث شد که هرژه در آثار بعدی خودش دقت بیشتری به خرج بده و از پرداختن به موضوعات حساس با دیدگاهی بازتر و انسانی تر استقبال کنه.
تکامل هرژه در آثار بعدی اش مثل «راز تک شاخ» یا «جواهرات کاستافیوره»، گواهی بر این مدعاست که او نه تنها یک هنرمند بزرگ بود، بلکه انسانی پویا بود که از اشتباهاتش درس می گرفت.
نحوه برخورد با آثار هنری بحث برانگیز از گذشته
امروزه، جامعه جهانی با چالش بزرگی روبروست: چطور با آثار هنری بحث برانگیز از گذشته که ممکنه شامل نژادپرستی، تبعیض جنسیتی یا خشونت باشن، برخورد کنیم؟ آیا باید اونا رو سانسور کنیم، از بین ببریم یا با یه رویکرد انتقادی بهشون نگاه کنیم؟
مورد «تن تن در کنگو» یه مثال عالیه. به جای اینکه این کتاب رو از قفسه ها حذف کنیم، بهتره که اون رو تو یه بستر مناسب به بچه ها نشون بدیم و باهاشون درباره جنبه های بحث برانگیزش صحبت کنیم. این کار میتونه یه فرصت آموزشی بی نظیر باشه که به بچه ها یاد بده چطور به تاریخ نگاه کنن، چطور به کلیشه ها و تعصبات توجه کنن و چطور دیدگاهی نقادانه داشته باشن. این کتاب در بعضی کشورها، در کنار توضیحات و هشدارهایی درباره محتوای آن، در دسترس عموم قرار دارد.
جامعه باید تعادلی بین حفظ میراث فرهنگی و مسئولیت اجتماعی پیدا کند. حذف کامل آثار، ممکن است به معنای پاک کردن تاریخ باشد، در حالی که نمایش آن ها بدون نقد، به معنای ترویج اشتباهات گذشته است. «تن تن در کنگو» مثالی زنده از این چالش است.
تن تن در کنگو: جدولی از تغییرات کلیدی در نسخه های مختلف
ویژگی/صحنه | نسخه اولیه (۱۹۳۱) | نسخه رنگی بازنگری شده (۱۹۴۶) | توضیحات |
---|---|---|---|
موضوع درس تن تن به کودکان کنگویی | کشور شما بلژیکه! (توجیه استعمار) | درس ریاضی (حل مسائل ضرب) | نمادین ترین تغییر برای حذف جنبه های نژادپرستانه و استعماری. |
صحنه شکار کرگدن | سوراخ کردن کرگدن با دینامیت | کرگدن به طور تصادفی تفنگ تن تن را قورت می دهد و با شلیک تن تن، تفنگ منفجر می شود و کرگدن بیهوش می شود. | کاهش خشونت مستقیم و از بین بردن صحنه وحشیانه دینامیت. |
شکار بی رویه حیوانات | تعداد زیادی صحنه شکار حیوانات مختلف با خشونت بالا | بسیاری از صحنه های شکار حذف یا تعدیل شدند؛ مثلاً صحنه کشتن میمون حذف شد. | تعدیل خشونت علیه حیوانات و بازتاب پشیمانی هرژه. |
تصویرسازی بومیان کنگو | بسیار کلیشه ای، کودکانه، و با ظاهر ساده لوحانه | تلاش برای تصویرسازی کمتر کلیشه ای و کمی واقع بینانه تر، اما همچنان با محدودیت. | تغییرات جزئی برای کاهش جنبه های نژادپرستانه، اما ماهیت کلی طرح باقی ماند. |
ملیت قاچاقچیان الماس | آمریکایی | آلمانی | تغییر ملیت به دلیل حساسیت های سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم. |
این جدول به وضوح نشون میده که هرژه چطور سعی کرده با توجه به تغییر دیدگاه های خودش و جامعه، این کتاب رو اصلاح کنه. این اصلاحات گرچه کامل نبودن، ولی نشون دهنده یه قدم رو به جلو تو نگرش خالق این اثر بود.
نتیجه گیری
«تن تن در کنگو» یه داستان ماجراجویانه است که در نگاه اول، ممکنه فقط یه کمیک ساده برای بچه ها به نظر بیاد. اما وقتی عمیق تر بهش نگاه می کنیم، می بینیم که این کتاب فراتر از یه سرگرمیه. این یه سند تاریخی مهمه که نه تنها ماجراهای تن تن و میلو رو روایت می کنه، بلکه آینه ای از زمان خودش، یعنی دوره استعمار بلژیک و تفکرات غالب اون دوران درباره آفریقا و مردمشه.
نقاط قوت و ضعف این کتاب، به خصوص از جنبه نژادپرستی و حیوان آزاری، خیلی آشکاره. ولی همین نقاط ضعف، اون رو به یه ابزار آموزشی فوق العاده تبدیل کرده. «تن تن در کنگو» به ما یاد میده که چطور به آثار گذشته با دید انتقادی نگاه کنیم، چطور ارزش های هنری رو کنار نقاط ضعف اخلاقی قرار بدیم و ازشون درس بگیریم. این کتاب دعوتمون می کنه که درباره تاریخ، مسئولیت هنرمندان و اهمیت تفکر انتقادی فکر کنیم.
پس، اگه تا حالا این کتاب رو نخوندید، یا اگه خوندید و فقط به جنبه ماجراییش دقت کردید، پیشنهاد می کنم یه بار دیگه سراغ نسخه های بازنگری شده اش برید و این بار با چشم باز و دیدگاهی عمیق تر، بهش نگاه کنید. حتماً چیزهای جدیدی یاد می گیرید که تو هیچ کتاب تاریخ دیگه ای به این شکل پیدا نمی کنید. بالاخره، «تن تن در کنگو» هم بخشی از میراث بزرگ هرژه و دنیای کمیکه که باید اونو شناخت و درباره اش صحبت کرد.