خلاصه کتاب چرا او؟ (هلن فیشر): تیپ های شخصیتی و عشق

خلاصه کتاب چرا او؟: یافتن عشق واقعی با درک تیپ های شخصیتی ( نویسنده هلن فیشر )
تا حالا فکر کرده اید چرا بین این همه آدم، ناخودآگاه جذب آدم های خاصی می شوید؟ این کشش عجیب، تصادفی نیست و هلن فیشر در کتاب چرا او؟ با یک رویکرد کاملاً علمی و جذاب به ما نشان می دهد که ریشه این جاذبه در شیمی مغز و تیپ های شخصیتی ماست.
هلن فیشر، این انسان شناس و محقق برجسته، در کتاب چرا او؟: یافتن عشق واقعی با درک تیپ های شخصیتی، دست ما را می گیرد و می برد به دنیای پیچیده و در عین حال شگفت انگیز عشق و روابط عاطفی. این کتاب فقط یک نظریه خشک و خالی نیست؛ بلکه یک راهنمای کاربردی برای شناخت خودمون و آدم هایی است که تو زندگیمون میان و میرن. اینجا قرار نیست فقط یه خلاصه از کتاب رو بخونید، بلکه قراره یه سفر جذاب رو شروع کنید تا بفهمید چرا بعضی از روابط گل می کنند و بعضی به بن بست می خورند. پس با من همراه باشید تا پرده از رازهای انتخاب شریک عاطفی برداریم و ببینیم هلن فیشر چه گنجی رو برامون رو کرده.
رازهای پشت پرده جذب: چرا به سمت او کشیده می شویم؟
اصلا چرا از بین این همه آدم دور و برمون، بعضی ها ناگهان قلب ما رو تسخیر می کنند و بعضی ها حتی یک لحظه هم به چشممون نمیان؟ شاید فکر کنید این شانس یا سرنوشته، ولی هلن فیشر به ما نشون میده که قضیه عمیق تر از این حرفاست و پای علم در میونه. ایشون که یه انسان شناس پیشرو تو حوزه بیوشیمی عشقه، معتقده که انتخاب شریک عاطفی ما، ریشه های بیولوژیکی و شیمیایی داره. یعنی چیزی تو مغز و ژن های ما وجود داره که تعیین می کنه به چه تیپ شخصیتی ای جذب بشیم و با کی ارتباط بهتری برقرار کنیم.
هلن فیشر اینجاست که میاد و با یه دید کاملاً جدید، به ما می گه که عشق یه احساس صرفاً رمانتیک و مبهم نیست، بلکه یه پدیده علمیه که میشه اجزاش رو تحلیل کرد. با خوندن این کتاب، دیدگاهتون نسبت به روابط و انتخاب های عاطفی دگرگون میشه. دیگه قرار نیست کورکورانه جلو بریم، بلکه با شناخت این مکانیسم های پنهان، می تونیم انتخاب های آگاهانه تر و موفق تری داشته باشیم. این دانش بهمون کمک می کنه هم خودمون رو بهتر بشناسیم و هم بفهمیم چرا شریک عاطفی مون (یا حتی دوستامون و خانواده مون) یه سری رفتارها رو از خودشون نشون میدن. در واقع، این کتاب یه نقشه راه میده دستمون برای اینکه توی جاده پر پیچ و خم عشق و زندگی، کمتر گم بشیم.
شیمی عشق: هورمون ها چطور شریک زندگی ما را انتخاب می کنند؟
هلن فیشر برای اینکه نشون بده چطور تیپ های شخصیتی ما شکل می گیرن و روی انتخاب شریک عاطفی اثر می ذارن، چهار تا هورمون و انتقال دهنده عصبی اصلی رو معرفی می کنه: دوپامین، سروتونین، تستوسترون و استروژن. ایشون میگه غلبه هر کدوم از این مواد شیمیایی تو مغز ما، باعث میشه یه تیپ شخصیتی خاصی داشته باشیم و به طبع اون، به آدم های خاصی هم جذب بشیم.
تصور کنید مغز ما یه آزمایشگاه بزرگ و پیچیده است که توش مواد شیمیایی مختلفی تولید میشن. این مواد مثل سوخت ماشین عمل می کنن و هر کدوم مسئول یه سری رفتارهای خاص هستن. وقتی یکی از این سوخت ها بیشتر باشه، خصوصیات اخلاقی ما هم تحت تأثیرش قرار می گیره. مثلاً اگه دوپامین بالا باشه، ممکنه آدم هیجان طلب و خلاقی باشیم، یا اگه تستوسترون غلبه داشته باشه، شاید بیشتر منطقی و هدفمند عمل کنیم. این نظریه به ما نشون میده که این کشش ها و تمایلات درونی ما، ریشه های عمیق بیولوژیکی دارن و صرفاً یه حس گذرا نیستن.
احتمالاً اسم کتاب چرا عاشق می شویم؟ رو هم شنیده باشید که باز هم هلن فیشر نوشته. شاید براتون سوال پیش بیاد که چه فرقی بین این دو تا کتابه؟ در حالی که کتاب چرا عاشق می شویم؟ بیشتر روی مکانیسم کلی عشق و مراحل زیستی اون تمرکز داره، چرا او؟ قدم فراتر می ذاره و دقیقاً نشون میده که همین مکانیسم ها چطور باعث میشن به سمت تیپ های شخصیتی خاصی کشیده بشیم. یعنی چرا او؟ یه جورایی تکمیل کننده و عمق بخش به ایده های کتاب اوله و به ما کمک می کنه دقیق تر بفهمیم که این فرایند انتخاب چطور کار می کنه.
هورمون/انتقال دهنده عصبی غالب | تیپ شخصیتی | ویژگی های کلیدی |
---|---|---|
دوپامین | کاوشگر (Explorer) | ماجراجو، خلاق، خودجوش، پرانرژی |
سروتونین | سازنده (Builder) | سنتی، محتاط، وفادار، متعهد |
تستوسترون | مدیر (Director) | قاطع، منطقی، تحلیل گر، رقابتی |
استروژن | مذاکره کننده (Negotiator) | همدل، شهودی، اجتماعی، مهربان |
چهار تیپ شخصیتی هلن فیشر: خودتو و شریکت رو بشناس!
هلن فیشر معتقده که بر اساس غلبه هر کدوم از اون چهار ماده شیمیایی تو مغز، چهار تیپ شخصیتی اصلی داریم. این تیپ ها مثل چهار تا قطب نمای درونی هستن که مسیر زندگی و انتخاب های عاطفی ما رو تا حد زیادی مشخص می کنن. حالا بیایید با هم وارد دنیای هر کدوم از این تیپ ها بشیم و ببینیم خودمون و آدم های دور و برمون تو کدوم دسته بندی قرار می گیریم.
کاوشگر (Explorer): عاشق هیجان و تنوع!
اگه دوپامین تو مغز شما غوغا می کنه، به احتمال زیاد یه کاوشگر هستید. کاوشگرها آدم های ماجراجو، خلاق و خیلی پرانرژی هستن. اونا عاشق کشف چیزهای جدید، ریسک پذیری و تجربه های تازه اند. اگه یه کاوشگر تو یه رابطه باشه، همیشه دنبال هیجان و تنوع می گرده و از روزمرگی فراریه. این تیپ شخصیتی از استقلال خودش خیلی لذت می بره و دوست نداره تو چارچوب های سفت و سخت قرار بگیره.
نقاط قوت کاوشگرها در رابطه: هیجان، نوآوری، سرزندگی، توانایی شروع های جدید.
نقاط ضعف: ممکنه زود خسته بشن، به تنوع زیاد نیاز دارن، ممکنه پایبندی به تعهدات طولانی مدت براشون سخت باشه.
کاوشگرها با چه کسانی سازگارند؟ اونا معمولاً جذب کاوشگرهای دیگه یا مذاکره کننده ها میشن که می تونن با شهود و خلاقیتشون، به هیجانات اونا اضافه کنن. با سازنده ها ممکنه تو دام روزمرگی بیفتن و با مدیرها ممکنه سر منطق و هیجان دچار اختلاف بشن.
سازنده (Builder): پایدار و متعهد!
تیپ سازنده با غلبه هورمون سروتونین مشخص میشه. این افراد معمولاً آرام، محتاط و خیلی وفادارن. اونا به سنت ها، ارزش های خانوادگی و تعهداتشون خیلی پایبندن. سازنده ها آدم های قابل اعتماد و با وجدانی هستن که از نظم و ثبات لذت می برن. برای اونا، خونه و خانواده یه پناهگاه امنه و خیلی اهل ریسک نیستن.
نقاط قوت سازنده ها در رابطه: وفاداری، پایداری، مسئولیت پذیری، حس تعهد بالا، خانواده دوستی.
نقاط ضعف: ممکنه تو روابطشون کمی یکنواخت بشن، در برابر تغییر مقاومت نشون بدن و گاهی اوقات محتاط بودنشون زیادی به چشم بیاد.
سازنده ها اغلب با سازنده های دیگه یا مدیرها کنار میان، چون هر دو تیپ به ثبات و منطق اهمیت میدن. با کاوشگرها ممکنه به مشکل بربخورن چون نیاز کاوشگر به تنوع، سازنده رو کلافه می کنه و با مذاکره کننده ها ممکنه بر سر مسائل احساسی و منطقی اختلاف نظر پیدا کنن.
مدیر (Director): منطقی و هدفمند!
اگه تستوسترون حرف اول رو تو مغز کسی بزنه، اون آدم یه مدیره. مدیرها قاطع، منطقی و تحلیل گرن. اونا رقابتی هستن و دوست دارن همیشه کنترل اوضاع دستشون باشه. رک گو هستن و هدفمند، یعنی میدونن چی میخوان و چطور بهش برسن. کمتر اهل احساسات گرایی هستن و بیشتر بر اساس منطق تصمیم می گیرن.
نقاط قوت مدیرها در رابطه: قاطعیت، حل مسئله، هدفمندی، توانایی رهبری، صداقت و رک گویی.
نقاط ضعف: ممکنه گاهی اوقات سرد و بی احساس به نظر برسن، کمتر همدلی نشون بدن و تو بیان احساسات مشکل داشته باشن.
مدیرها معمولاً با مذاکره کننده ها یا سازنده ها سازگاری خوبی دارن. مذاکره کننده ها می تونن به مدیرها کمک کنن تا بیشتر با احساساتشون ارتباط برقرار کنن و سازنده ها هم ثبات و منطق اونا رو تأیید می کنن. با کاوشگرها ممکنه سر هیجان طلبی و ریسک پذیری کاوشگر به مشکل بربخورن و شاید نتونن همدیگر رو خوب درک کنن.
مذاکره کننده (Negotiator): همدل و شهودی!
استروژن غالب تو مغز، تیپ مذاکره کننده رو می سازه. این افراد فوق العاده همدل، شهودی و اجتماعی هستن. اونا خیلی مهربونن و همیشه به دنبال هماهنگی و صلح تو روابطشون میگردن. مذاکره کننده ها کلی نگر هستن، تخیل قوی دارن و خیلی خوب می تونن با کلامشون دیگران رو جذب کنن. اونا به احساسات اهمیت زیادی میدن و سعی می کنن همیشه تعادل رو تو روابط حفظ کنن.
نقاط قوت مذاکره کننده ها در رابطه: همدلی، مهربانی، توانایی حل تعارض، ارتباط قوی، صبور و درک بالا.
نقاط ضعف: ممکنه گاهی اوقات بیش از حد احساساتی بشن، تصمیم گیری براشون سخت باشه و از رویارویی فراری باشن.
مذاکره کننده ها اغلب با مدیرها و کاوشگرها سازگاری دارن. مدیرها می تونن نظم و منطق رو به زندگی مذاکره کننده بیارن و کاوشگرها هیجان و ماجراجویی رو به رابطشون اضافه می کنن. با سازنده ها و کاوشگرهای دیگر ممکنه کمی دچار چالش بشن چون نیازهای اونا ممکنه با طبیعت متعهد یا هیجان طلب تیپ های دیگه همخوانی نداشته باشه.
هلن فیشر معتقده که این چهار تیپ شخصیتی مثل کلید و قفل عمل می کنن. اگه کلید مناسب رو پیدا کنی، درِ رابطه ای پایدار و عمیق رو باز می کنی.
فراتر از یک تیپ: پیچیدگی های جذاب ترکیب شخصیت ها در روابط
حالا که با چهار تیپ اصلی آشنا شدیم، هلن فیشر یه نکته مهم دیگه رو گوشزد می کنه: ما آدم ها تک بعدی نیستیم! یعنی اینکه هر کدوم از ما ممکنه یک تیپ شخصیتی اولیه داشته باشیم که غالب ترین هورمون تو مغزمون رو نشون میده، اما کنارش یک تیپ شخصیتی ثانویه هم داریم که تأثیرگذار دومه. این یعنی تقریباً هیچ کس یه کاوشگر خالص یا یه سازنده محض نیست و همه ما ترکیبی از این تیپ ها هستیم.
مثلاً ممکنه یک نفر کاوشگر-مدیر باشه؛ یعنی هم به هیجان و تنوع کاوشگرها نیاز داره و هم منطق و قاطعیت مدیرها رو تو خودش داره. یا شاید یه نفر سازنده-مذاکره کننده باشه؛ یعنی هم به ثبات و وفاداری سازنده ها اهمیت میده و هم همدلی و مهربانی مذاکره کننده ها رو تو رفتارش میشه دید. این ترکیب هاست که روابط ما رو اینقدر پیچیده، جالب و گاهی چالش برانگیز می کنه.
شناخت این تیپ های ترکیبی، هم برای خودشناسی خیلی مهمه و هم برای درک بهتر شریک عاطفی مون. وقتی بفهمیم شریک ما نه فقط یه تیپ، بلکه ترکیبی از دو تیپه، می تونیم نیازها و رفتارهای اون رو بهتر درک کنیم. این بهمون کمک می کنه تا انتظارات واقع بینانه تری از همدیگه داشته باشیم و کمتر دچار سوءتفاهم بشیم. مثلاً اگه شریکتون یه مدیر-کاوشگر باشه، باید بدونید که کنار نیاز به منطق و قاطعیت، یه رگه هایی از هیجان طلبی هم تو وجودش داره که باید بهش توجه بشه.
هلن فیشر حتی ابزارهایی هم برای تشخیص دقیق تر این تیپ های شخصیتی ارائه داده که البته در کتاب بهش اشاره میشه و برای خودآزمایی طراحی شدن. این ابزارها کمک می کنن تا بتونید با دقت بیشتری، درصد هر هورمون تو مغزتون و در نتیجه تیپ غالب و ثانویه خودتون رو پیدا کنید. در نهایت، درک این پیچیدگی ها باعث میشه روابطمون از سطح سطحی به یه رابطه عمیق تر و آگاهانه تر تبدیل بشه.
چطور این دانش رو تو زندگی عشقی مون به کار ببریم؟ (راهنمای عملی)
تا اینجا با تیپ های شخصیتی و ریشه های شیمیایی اون ها آشنا شدیم. اما خب، دونستن اینا به چه دردی می خوره؟ هلن فیشر تو کتابش فقط به معرفی تیپ ها بسنده نمی کنه، بلکه راهکارهای عملی و کاربردی هم ارائه میده تا بتونیم از این دانش تو زندگی عاطفی مون استفاده کنیم. فرقی نمی کنه مجرد باشید و دنبال عشق واقعی بگردید، یا متاهل باشید و بخواید رابطه تون رو تقویت کنید؛ این دانش به دردتون می خوره.
برای مجردها: انتخاب هوشمندانه تر عشق واقعی
اگه مجرد هستید و دلتون می خواد یه شریک عاطفی مناسب پیدا کنید، این دانش مثل یه نقشه گنج عمل می کنه. خیلی وقتا ما جذب آدم هایی میشیم که از بیرون خیلی جذاب به نظر میرسن، اما بعد از یه مدت می فهمیم که اصلاً با روحیاتمون سازگار نیستن. با شناخت تیپ شخصیتی خودتون و درک اینکه چه تیپ هایی بیشتر با شما سازگارن، می تونید از الگوهای اشتباه قبلی دوری کنید و انتخاب های هوشمندانه تری داشته باشید. مثلاً اگه یه سازنده هستید، می دونید که شاید یه کاوشگر خیلی هیجان طلب نتونه اون ثبات و آرامشی که شما نیاز دارید رو فراهم کنه. یا اگه یه مدیر هستید، دنبال کسی باشید که بتونه منطق شما رو درک کنه و در عین حال، شاید یه مذاکره کننده بتونه احساسات فراموش شده شما رو بیدار کنه. این شناخت بهتون کمک می کنه معیارها رو شفاف تر کنید و در مسیر درست قدم بردارید.
برای زوج ها: ساختن رابطه ای عمیق تر و پایدارتر
حالا اگه تو یه رابطه هستید، این دانش حتی مهم تر هم میشه. فرض کنید شما یه مدیر هستید و همسرتون یه مذاکره کننده. شما منطقی فکر می کنید و دوست دارید مسائل رو مستقیم حل کنید، در حالی که همسرتون احساساتیه و ترجیح میده همه چیز با آرامش و همدلی پیش بره. قبل از این کتاب، شاید این تفاوت ها منجر به سوءتفاهم ها و دعواهای بی شمار می شد. اما حالا می دونید که اینا فقط تفاوت های شخصیتی هستن که ریشه تو شیمی مغز دارن، نه اینکه همسرتون بخواد شما رو اذیت کنه!
با درک تیپ شخصیتی خودتون و همسرتون، می تونید یاد بگیرید چطور تفاوت ها رو درک و مدیریت کنید. می فهمید که نیازهای همسرتون چیه و چطور می تونید بهش پاسخ بدید. این بهتون کمک می کنه تا ارتباطتون رو تقویت کنید، تعارضات رو با دید بهتری حل کنید و نیازهای متفاوت همدیگه رو بشناسید. مثلاً اگه همسرتون یه کاوشگره، می دونید که هر از گاهی باید یه ماجراجویی کوچیک تو زندگی تون ایجاد کنید تا از یکنواختی دربیاد. یا اگه یه سازنده ست، می فهمید که ثبات و امنیت براش خیلی مهمه و باید تو روابطتون به این موضوع اهمیت بدید. این کتاب به شما کمک می کنه تا نقاط قوت رابطه تون رو تقویت کنید و نقاط ضعف رو بهبود ببخشید، و در نهایت یه رابطه سالم تر و پایدارتر بسازید.
نقاط قوت و دیدگاه های مکمل درباره کتاب چرا او؟
مثل هر اثر علمی و پژوهشی دیگه ای، کتاب چرا او؟ هم نقاط قوت و البته بحث هایی داره که می تونه به درک عمیق تر اون کمک کنه. هلن فیشر با این کتاب یه دریچه جدید به دنیای عشق باز کرده، اما خوبه که نگاهی هم به ابعاد مختلفش داشته باشیم.
چرا این کتاب ارزش خوندن داره؟ (نقاط قوت)
اول از همه، بزرگترین قوت این کتاب، رویکرد علمیشه. هلن فیشر بر خلاف خیلی از کتاب های زرد روابط، بر پایه تحقیقات علمی و انسان شناسی به موضوع عشق و جذب پرداخته. این باعث میشه حرف هاش وزن بیشتری داشته باشه و از دیدگاه صرفاً عاطفی و رمانتیک فراتر بره.
دوم اینکه، این کتاب خیلی کاربردیه. اطلاعاتی که ارائه میده فقط برای تئوری نیستن، بلکه میشه اون ها رو تو زندگی واقعی به کار برد. چه برای پیدا کردن شریک عاطفی مناسب و چه برای بهبود روابط موجود، این بینش ها واقعاً کمک کننده هستن. خیلی از خواننده ها بعد از خوندن این کتاب، گزارش دادن که روابطشون رو بهتر درک کردن و تونستن تغییرات مثبتی ایجاد کنن.
سومین نقطه قوت، کمک به خودشناسایی عمیقه. این کتاب نه تنها به ما کمک می کنه دیگران رو بشناسیم، بلکه باعث میشه با نقاط قوت، ضعف ها و تمایلات ذاتی خودمون هم آشناتر بشیم. وقتی بفهمیم چرا یه سری رفتارها رو از خودمون نشون میدیم یا چرا به سمت افراد خاصی کشیده میشیم، می تونیم کنترل بیشتری روی زندگیمون داشته باشیم.
آیا همه چیز فقط شیمیاییه؟ (نگاهی متفاوت)
با همه این اوصاف، بعضی ها ممکنه بپرسن: آیا عشق واقعاً فقط به شیمی مغز و ژنتیک محدود میشه؟ آیا عوامل دیگه مثل تربیت، محیط، تجربیات کودکی، فرهنگ و اجتماع تو انتخاب همسر نقش ندارن؟ جواب کوتاه اینه که قطعاً دارن. هلن فیشر هم خودش اذعان داره که نظریه او همه ابعاد عشق رو پوشش نمیده و این تیپ های شخصیتی فقط بخشی از پازل پیچیده روابط انسانی هستن. فیشر معتقده حدود 50 درصد از تمایلات ما ریشه در ژنتیک و شیمی مغز داره و 50 درصد دیگه رو عوامل محیطی و تجربیات زندگی شکل میدن. پس این کتاب نباید به عنوان تنها مرجع برای درک روابط عاطفی در نظر گرفته بشه، بلکه یک دیدگاه قدرتمند و مکمل رو ارائه میده.
مثلاً، ممکنه یه نفر بر اساس تیپ شیمیایی خودش به یه نفر دیگه جذب بشه، اما تفاوت های فرهنگی یا تجربه های بد قبلی، مانع شکل گیری یه رابطه سالم بشن. یا برعکس، ممکنه دو نفر از نظر شیمیایی خیلی سازگار نباشن، اما با تلاش و درک متقابل، بتونن یه رابطه فوق العاده بسازن. اینجاست که نقش آگاهی، بلوغ عاطفی و تلاش های فردی پررنگ میشه.
با اینکه هلن فیشر بر پایه شیمی مغز، کلیدهای مهمی برای درک روابط به ما میده، اما فراموش نکنیم که عشق فقط فرمول نیست؛ ترکیبی از علم، هنر و انتخاب آگاهانه ست.
جمع بندی: سفری آگاهانه به دنیای روابط
در نهایت، کتاب چرا او؟ هلن فیشر مثل یه قطب نما می مونه تو اقیانوس بی کران روابط عاطفی. این کتاب به ما نشون میده که پشت پرده کشش های عاطفی ما، مکانیسم های زیستی و شیمیایی قدرتمندی وجود داره که تا حد زیادی تیپ شخصیتی و انتخاب های ما رو شکل میده. با شناخت چهار تیپ اصلی (کاوشگر، سازنده، مدیر، مذاکره کننده) و فهمیدن اینکه هر کدوم با چه هورمون هایی گره خوردن، می تونیم قدم بزرگی تو مسیر خودشناسی و درک اطرافیانمون برداریم.
اگه مجرد هستید، این دانش بهتون کمک می کنه تا معیارهای واقعی تری برای انتخاب شریک عاطفی داشته باشید و از الگوهای تکراری و اشتباه دوری کنید. اگه تو یه رابطه اید، چرا او؟ به شما ابزارهایی میده تا تفاوت های شخصیتی خودتون و همسرتون رو بهتر درک کنید، نقاط قوت رابطه تون رو تقویت کنید و با چالش ها هوشمندانه تر روبرو بشید. این کتاب بهمون یادآوری می کنه که عشق فقط یه حس نیست، بلکه یه پدیده پیچیده و چندبعدیه که با آگاهی و تلاش میشه اون رو به بهترین شکل مدیریت کرد.
پس وقتشه که این بینش های ارزشمند رو تو زندگی خودتون به کار ببرید. این سفر خودشناسی و درک دیگران، نه تنها روابط عاطفی تون رو متحول می کنه، بلکه بهتون کمک می کنه تا در کل، با خودتون و جهان اطرافتون آشتی کنید و زندگی آگاهانه تری داشته باشید. به قول معروف، دونستن قدرت میاره، مخصوصاً وقتی پای دل در میونه!
برای مطالعه بیشتر: آثاری از هلن فیشر و منابع مرتبط
اگه با مطالعه این خلاصه، کنجکاو شدید که بیشتر درباره هلن فیشر و نظریاتش بدونید، پیشنهاد می کنیم به سراغ سایر آثار ایشون هم برید:
- چرا عاشق می شویم؟ (Why We Love: The Nature and Chemistry of Romantic Love): این کتاب بیشتر روی جنبه های زیست شناسی و نوروشیمی عشق تمرکز داره و به شما کمک می کنه تا مکانیسم های اولیه عشق و مراحل اون رو درک کنید.
- آناتومی عشق (Anatomy of Love: A Natural History of Mating, Marriage, and Why We Stray): این کتاب به بررسی گسترده تر تاریخچه تکاملی عشق، ازدواج و روابط انسانی می پردازه و دیدگاه های جامع تری رو ارائه میده.
علاوه بر این، برای عمیق تر شدن تو دنیای روانشناسی روابط و شخصیت شناسی، مطالعه کتاب ها و مقالاتی در مورد نظریه های شخصیت مثل مایرز-بریگز (Myers-Briggs) یا دیسک (DISC) هم می تونه مکمل خوبی باشه. هرچند که این نظریه ها مبنای متفاوتی دارن، اما در نهایت به هدف مشابهی یعنی درک بهتر انسان و روابطش کمک می کنن.