خلاصه کتاب خلاقیت سازمانی اثر نانسی نپیر | راهنمای کامل

خلاصه کتاب خلاقیت سازمانی ( نویسنده نانسی نپیر )
اگر دنبال راهی هستید که شرکت تان از بقیه رقبا جلو بزند و ایده های نابی داشته باشید، خلاصه کتاب خلاقیت سازمانی نانسی نپیر یک نقشه راه کاربردی برایتان دارد تا سازمانتان همیشه نوآور و پویا بماند.
تاحالا به این فکر کردید که چطور بعضی از شرکت ها همیشه جلوتر از بقیه حرکت می کنن و هر روز با یه ایده تازه همه رو شگفت زده می کنن؟ یا چطور بعضی ها باوجود کلی سابقه و اعتبار، یهو از صحنه روزگار محو میشن؟ راز این موفقیت ها و شکست ها اغلب تو یه چیز مشترکه: خلاقیت سازمانی. این همون چیزیه که نانسی نپیر، استاد برجسته استراتژی و نوآوری، توی کتاب فوق العاده اش خلاقیت سازمانی حسابی موشکافی کرده و بهمون نشون داده که چطور میشه این نیروی قدرتمند رو تو رگ های هر سازمانی به جریان انداخت. تو این مقاله، قراره با هم سری بزنیم به دنیای این کتاب و ببینیم نپیر چه حرف های نابی برای مدیران، کارآفرین ها، و حتی شمایی که دلتون می خواد تو کارتون خلاق تر باشید، داره. آماده اید بریم سراغش؟
نانسی نپیر؛ خالق دیدگاهی نو در خلاقیت سازمانی
قبل از اینکه غرق شیم تو مفاهیم خلاقیت سازمانی، بهتره یه آشنایی کوچیک با خالق این دیدگاه نو، یعنی نانسی نپیر داشته باشیم. این خانم، فقط یه نویسنده ساده نیست؛ ایشون مدیر اجرایی مرکز خلاقیت و نوآوری تو دانشگاه ایالتی بویزی آمریکا هستن و سال هاست که درس استراتژی و مدیریت نوآوری رو تدریس می کنن. فکرش رو بکنید، یه نفر با این حجم از تجربه آکادمیک و عملی تو صنعت های مختلف، میاد و عصاره دانشش رو تو قالب یه کتاب بهمون تقدیم می کنه. پس معلومه که با یه منبع الکی طرف نیستیم!
تخصص نانسی نپیر فقط به تدریس ختم نمیشه. ایشون سال هاست که تو صنعت های مختلف، از شرکت های بزرگ گرفته تا استارتاپ های نوپا، مشاوره میدن و از نزدیک با چالش ها و موفقیت های خلاقیت در سازمان ها دست و پنجه نرم کردن. همین تجربه های عملیه که کتابش رو اینقدر ملموس و کاربردی کرده. نپیر قبل از خلاقیت سازمانی، دو کتاب دیگه به اسم های نظم و انضباط خلاقانه و بینش رو هم منتشر کرده که هر دوتاشون تو زمینه نوآوری و مدیریت، حرف های زیادی برای گفتن دارن و نشون میدن که ایشون چقدر تو این حوزه صاحب نظره.
در واقع، میشه گفت نپیر با نگاهی جامع و عمیق، به دنبال یافتن ویژگی های مشترک بین سازمان های خلاق بوده و تونسته الگوهای پنهان رو پیدا کنه و اون ها رو به زبانی ساده و قابل فهم به ما یاد بده. خلاصه اینکه، وقتی حرف از خلاقیت سازمانی میشه، نانسی نپیر یکی از اون اسم هاییه که باید با احترام بهش نگاه کرد و به حرفاش گوش داد.
تعریف و ضرورت خلاقیت سازمانی در دنیای امروز
بذارید با یه سوال شروع کنیم: خلاقیت سازمانی اصلاً چی هست و چه فرقی با خلاقیت فردی داره؟ خب، خلاقیت فردی یعنی همون ایده های نابی که تو ذهن خودمون جرقه می زنن و به قول معروف کشف و شهود خودمونه. اما خلاقیت سازمانی یه پله فراتر میره. اینجا دیگه بحث یه نفر نیست، بلکه حرف از یه سیستم، یه فرهنگ و یه محیطیه که توش ایده های خلاقانه مثل قارچ بعد از بارون جوونه می زنن، رشد می کنن و در نهایت به محصول یا خدماتی تبدیل میشن که مشکل گشای بقیه هستن. نانسی نپیر تاکید می کنه که این دوتا مثل یه تیم فوتبالن؛ بازیکن های خوب (افراد خلاق) مهمن، اما بدون یه مربی کاربلد (رهبری) و یه استادیوم مناسب (محیط و فرهنگ سازمانی)، نمیشه انتظار قهرمانی داشت.
چرا سازمان ها بدون خلاقیت نمی تونن دووم بیارن؟
اگه دوروبرمون رو نگاه کنیم، می بینیم که دنیا با سرعت نور در حال تغییره. تکنولوژی ها هر روز جدید میشن، سلیقه مشتری ها مدام عوض میشه و رقابت هم روزبه روز شدیدتر میشه. تو این وضعیت، اگه یه سازمان بخواد فقط با روش های قدیمی و امتحان شده کار کنه، مثل این میمونه که تو مسابقه دو سرعت، با کفش پاشنه بلند بدوی! نانسی نپیر معتقده اگه سازمان ها خلاق نباشن، محکوم به فنا هستن.
سازمان هایی که از خلاقیت و نوآوری کمتر بهره می برن و مطابق با روال کاری معمول و قدیمی خود کار می کنند، نه تنها در رقابت نهایی شکست می خورند، که یکی از مهم ترین جنبه های کار را نیز از دست می دهند: داشتن محیط کاری ای سرگرم کننده و جذاب.
یه مثال معروف همون داستان بلاک باستر و نتفلیکس هست که خود نپیر هم بهش اشاره می کنه و شاید بارها شنیده باشید. بلاک باستر یه زمانی غول اجاره فیلم بود، اما چسبید به مدل قدیمی فروشگاه فیزیکی. نتفلیکس اما با یه ایده نو (ارسال فیلم از طریق پست و بعدش استریم آنلاین)، مدل کسب وکار جدیدی ارائه داد و بلاک باستر رو به زانو درآورد. این نشون میده که حتی موفق ترین شرکت ها هم اگه نوآور نباشن، خیلی راحت از گود رقابت حذف میشن.
مزایای ملموس خلاقیت در مدیریت
حالا که فهمیدیم چرا خلاقیت سازمانی حیاتیه، بیاید ببینیم چه مزایای دیگه ای داره:
- افزایش بهره وری: وقتی ایده های جدید وارد سازمان میشن، کارها با روش های بهتر و سریع تر انجام میشن و راندمان کلی بالا میره.
- حل مسائل پیچیده: بعضی وقت ها مشکلات انقدر بغرنجن که راه حل های عادی به دردمون نمیخورن. اینجا خلاقیت مثل یه سوپرقهرمان میاد و با یه ایده متفاوت، گره رو باز می کنه.
- توسعه محصولات و خدمات جدید: خلاقیت موتور محرکه نوآوریه. اگه خلاق باشیم، می تونیم محصولاتی بسازیم که هیچ کس تا حالا بهشون فکر نکرده و بازار جدیدی رو خلق کنیم.
- جذب و حفظ استعدادها: محیط های کاری خلاق، مثل آهنربا عمل می کنن و افراد بااستعداد و باانگیزه رو به خودشون جذب می کنن. کیه که دوست نداشته باشه تو یه محیط پویا و پر از ایده کار کنه؟
- مزیت رقابتی پایدار: خلاقیت به شما یه برگ برنده میده که رقبا به راحتی نمی تونن ازش کپی کنن. این یعنی یه مزیت رقابتی طولانی مدت.
ستون های سه گانه خلاقیت سازمانی نانسی نپیر: راهی برای نوآوری پایدار
نانسی نپیر معتقده سازمان هایی که تو خلاقیت و نوآوری واقعاً گل کاشتن، روی سه تا ستون اصلی بنا شدن. این سه تا ستون مثل پایه های یه خونه محکم عمل می کنن که اگه یکیشون نباشه، کل بنا میلرزه. این ها رو نپیر اسم گذاری کرده: چهره های نوآور، مکان های نوآور و فرهنگ نوآورانه. بیاین ببینیم هر کدوم از این ها دقیقاً یعنی چی.
۳.۱. چهره های نوآور: کاتالیزورهای تغییر در سازمان
اولین ستون، آدمای خلاقن. نپیر میگه نوآوری از افراد شروع میشه. اما این افراد چه ویژگی هایی دارن؟
- کنجکاوی سیری ناپذیر: همیشه دنبال چرا و چگونه هستن. هیچ وقت به جواب های سطحی راضی نمیشن.
- شهود قوی: حس ششمشون خوب کار می کنه و اغلب می تونن الگوهایی رو ببینن که بقیه نمی بینن.
- توانایی ارتباط سازی: ایده های مختلف رو به هم ربط میدن، حتی اگه در ظاهر هیچ ارتباطی با هم نداشته باشن. این همون چیزیه که بهش تفکر خارج از چارچوب میگن.
- جسارت و ریسک پذیری: از شکست نمی ترسن و حاضرن ایده های جدید رو امتحان کنن، حتی اگه احتمال شکست وجود داشته باشه.
حالا سوال اینه: چطور میشه این آدم ها رو پیدا کرد و رشدشون داد؟ نپیر پیشنهاد میده سازمان ها باید برای شناسایی و جذب این استعدادها یه برنامه مشخص داشته باشن. مثلاً موقع مصاحبه، به دنبال سوال هایی باشن که تفکر خلاق رو به چالش بکشه، نه فقط حفظیات و تجربه کاری صرف. بعد از جذب هم، باید برای این افراد فضایی فراهم بشه که بتونن بال و پر بگیرن. این شامل آموزش های مداوم، منتورینگ توسط افراد باتجربه، و فرصت هایی برای کار روی پروژه های هیجان انگیز و چالش برانگیزه.
نقش رهبران تو این بخش حیاتیه. یه رهبر خلاق، نه تنها خودش خلاقه، بلکه بلد چطور این جرقه خلاقیت رو تو تیمش هم روشن کنه. اون ها باید تیم ها رو توانمند کنن، بهشون اعتماد به نفس بدن و اجازه بدن ایده هاشون رو عملی کنن، حتی اگه اون ایده ها اولش خیلی عجیب به نظر برسن.
۳.۲. مکان های نوآور: محیطی برای پرورش ایده های درخشان
ستون دوم، مکان یا محیط کاره. نپیر میگه فقط آدمای خلاق کافی نیستن، باید یه فضای مناسب هم برای شکوفایی خلاقیتشون فراهم بشه.
طراحی فضاهای فیزیکی و دیجیتال
فکر می کنید محیط کارتون چقدر تو خلاقیتتون تاثیر داره؟ نپیر معتقده طراحی فیزیکی محل کار می تونه حسابی روی روحیه و خلاقیت افراد اثر بذاره. مثلاً:
- دفاتر باز و فضاهای تعاملی: جایی که افراد راحت تر با هم در ارتباط باشن و ایده ها رو تبادل کنن.
- اتاق های فکر یا Brainstorming Rooms: فضاهایی که مخصوص طوفان فکری طراحی شدن؛ با وایت بردهای بزرگ، ابزارهای مختلف و فضایی که اجازه میده هر ایده ای، هرچقدر هم عجیب، مطرح بشه.
- فضاهای استراحت و تفریح: گاهی بهترین ایده ها وقتی به ذهنمون میرسن که از کار فاصله گرفتیم و داریم استراحت می کنیم.
علاوه بر فضاهای فیزیکی، تو دنیای امروز مکان معنی وسیع تری پیدا کرده. ابزارهای دیجیتال و پلتفرم های همکاری آنلاین هم نقش مهمی تو نوآوری مجازی دارن. ابزارهایی مثل Microsoft Teams، Slack یا Asana می تونن به تیم های دورکار کمک کنن که با هم در ارتباط باشن، ایده ها رو به اشتراک بذارن و روی پروژه های خلاقانه همکاری کنن.
ایجاد مناطق امن برای آزمون و خطا
یه نکته خیلی مهم دیگه که نپیر بهش اشاره می کنه، ایجاد مناطق امن یا فضاهاییه که افراد بدون ترس از شکست، بتونن ایده هاشون رو امتحان کنن. اگه کارمندا بترسن که با شکست خوردن ایده هاشون، تنبیه بشن یا اعتبارشون از دست بره، هرگز دست به نوآوری نمی زنن. یه سازمان خلاق، شکست رو بخشی از فرایند یادگیری میدونه و به قول معروف، اشتباهات رو جشن می گیره تا ازشون درس بگیره و جلو بره.
۳.۳. فرهنگ نوآورانه: قلب تپنده خلاقیت سازمانی
ستون سوم و شاید مهم ترین ستون، فرهنگ یه سازمانه. نپیر میگه فرهنگ مثل یه اکسیژنه که اگه نباشه، هیچ خلاقیتی نفس نمیکشه. فرهنگ نوآورانه یعنی مجموعه ارزش ها، باورها و هنجارهای مشترکی که تو یه سازمان وجود داره و همه اعضا رو به سمت خلاقیت و نوآوری سوق میده.
مولفه های کلیدی یک فرهنگ نوآور
چه چیزایی یه فرهنگ رو خلاق می کنه؟
- شفافیت و صداقت: اطلاعات به راحتی بین اعضا جریان داره و همه میدونن چه اتفاقی داره میفته.
- اعتماد متقابل: اعضای تیم به هم و به رهبرانشون اعتماد دارن و می دونن که حمایت میشن.
- پذیرش ریسک معقول: سازمان برای امتحان کردن ایده های جدید، حتی اگه ریسک داشته باشن، مشوقه و از شکست ها درس می گیره.
- تشویق به یادگیری از شکست: شکست ها فرصت هایی برای یادگیری هستن، نه پایان راه.
- فضای باز برای انتقاد سازنده و ایده پردازی: همه می تونن حرفشون رو بزنن و ایده هاشون رو مطرح کنن، بدون اینکه بترسن مورد تمسخر یا رد شدن قرار بگیرن.
- استقلال و خودگردانی: به افراد و تیم ها اجازه داده میشه تا در انجام کارهایشان استقلال داشته باشند.
رهبران تو شکل گیری و تقویت این فرهنگ نقش محوری دارن. اون ها باید خودشون نماد این فرهنگ باشن؛ یعنی خودشون هم خلاق باشن، هم ریسک پذیر و هم مشوق بقیه. یه رهبر نمی تونه انتظار داشته باشه تیمش خلاق باشه در حالی که خودش با هر ایده جدیدی مخالفت می کنه. نپیر میگه این مثل مدل سازی رفتاره؛ اگه رهبر خودش خلاق باشه، بقیه هم ازش الگو می گیرن.
علاوه بر این، سیستم های پاداش و تشویق هم باید خلاقیت رو جشن بگیرن. نه فقط ایده های موفق، بلکه حتی تلاش هایی که به ایده های جدید منجر میشن هم باید مورد تقدیر قرار بگیرن. این باعث میشه افراد برای خلاقیت انگیزه بیشتری داشته باشن.
تقویت مهارت حل مسئله با رویکرد خلاقانه (براساس دیدگاه نپیر)
نانسی نپیر تو کتابش به این نکته تاکید می کنه که خلاقیت و حل مسئله مثل دو روی یه سکه ان. یعنی نمیشه یکی رو بدون اون یکی داشت. وقتی تو سازمان با مشکلی روبرو میشیم، اغلب به دنبال راه حل های قدیمی و تکراری می گردیم که ممکنه دیگه جواب ندن. اینجا خلاقیت میاد وسط و به ما یاد میده چطور با یه نگاه تازه و نو، به مشکلات نگاه کنیم و راه حل هایی پیدا کنیم که تا حالا به ذهنمون هم نرسیده.
تکنیک های خلاقانه برای رویکرد به چالش ها که نپیر بهشون اشاره می کنه یا ازشون الهام می گیریم، می تونن حسابی به کارمون بیان:
- تفکر طراحی (Design Thinking): این یه رویکرد کاربرمحوره که با همدلی با کاربر شروع میشه، بعد مشکل رو تعریف می کنه، ایده پردازی می کنه، نمونه اولیه میسازه و در نهایت اون رو تست می کنه. فکرش رو بکنید، با این روش میشه از همون اول مطمئن شد که راه حلمون واقعاً مشکل رو حل می کنه.
- طوفان فکری (Brainstorming): این که دیگه معرف حضورتون هست! جمع شدن چند نفر و هر چی ایده به ذهنشون میرسه رو بدون قضاوت گفتن. اینجا کمیت مهم تر از کیفیته؛ هر چی بیشتر، بهتر!
- نقشه برداری ذهن (Mind Mapping): یه روش عالی برای بصری کردن ایده ها و ارتباط بینشون. با یه کلمه کلیدی شروع می کنید و بعدش هر چی به ذهنتون میرسه رو شاخ و برگ میدید.
- تکنیک شش کلاه تفکر (Six Thinking Hats): این روش به تیم ها کمک می کنه تا از زوایای مختلف به یک مسئله نگاه کنند و همه جنبه ها را در نظر بگیرند. هر کلاه نماد یک نوع تفکر (مثلاً کلاه سفید برای اطلاعات، کلاه سبز برای خلاقیت، کلاه آبی برای مدیریت فرایند).
مثال های عملی هم کم نیستن. مثلاً شرکت IDEO که تو زمینه طراحی و نوآوری معروفه، با همین رویکردهای خلاقانه تونسته محصولات و خدمات زیادی رو خلق کنه که زندگی مردم رو راحت تر کرده. یا حتی شرکت های خودروسازی که برای طراحی مدل های جدیدشون، از همین تکنیک های خلاقانه استفاده می کنن تا محصولاتی رو به بازار بدن که هم زیبا باشن، هم کاربردی و هم نوآورانه.
در واقع، نپیر به ما یاد میده که حل مسئله فقط پیدا کردن یه جواب درست نیست، بلکه پیدا کردن بهترین و خلاقانه ترین جوابیه که ممکنه. گاهی اوقات، دور زدن مشکل و نگاه کردن بهش از یه زاویه کاملاً جدید، کلید حل ماجراست.
درس های عملی و استراتژی های پیاده سازی از خلاقیت سازمانی
تا اینجا حسابی با ایده های نانسی نپیر آشنا شدیم، اما حالا وقتشه ببینیم چطور این حرف ها رو ببریم سر کار و عملیشون کنیم. نپیر تو کتابش فقط تئوری پردازی نکرده، بلکه کلی راهکار عملی هم داده که به درد مدیران و کارآفرین ها می خوره.
چک لیست گام به گام برای پیاده سازی اصول کتاب
اگه مدیر یا کارآفرین هستید و دلتون میخواد سازمانتون رو خلاق تر کنید، این چک لیست رو گوشه ذهنتون داشته باشید:
- شناسایی استعدادهای خلاق: اول از همه، ببینید تو سازمانتون کی ها پتانسیل خلاقیت بالا دارن. به دنبال افرادی باشید که کنجکاون، سوال زیاد می پرسن و از امتحان کردن چیزهای جدید نمی ترسن.
- فراهم کردن محیط فیزیکی و مجازی مناسب: آیا فضاهای کاری شما الهام بخش و تعاملی هستن؟ آیا ابزارهای دیجیتال لازم برای همکاری خلاقانه رو دارید؟ اگه نه، وقتشه یه فکر اساسی بکنید.
- پرورش فرهنگ نوآوری: این بخش شاید زمان برترین باشه، اما قلب ماجراست. با شفافیت شروع کنید، اعتماد رو بالا ببرید و به تیم ها اجازه ریسک پذیری معقول بدید.
- آموزش و منتورینگ: برای پرورش افراد خلاق، باید روی آموزش های مهارت های خلاقانه و منتورینگ سرمایه گذاری کنید.
- تشویق به اشتراک گذاری ایده ها: یه سیستم برای جمع آوری و بررسی ایده ها (مثل جعبه پیشنهادات دیجیتال یا جلسات طوفان فکری منظم) ایجاد کنید.
- جشن گرفتن تلاش ها، حتی شکست ها: به جای تنبیه بابت شکست، از اون به عنوان یه فرصت یادگیری استفاده کنید و نشون بدید که جسارت، ارزشمنده.
- رهبری الگو: خودتون پیش قدم بشید. با عملتون نشون بدید که خلاقیت چقدر براتون مهمه.
نانسی نپیر تو کتابش فقط به مثال های قدیمی بسنده نمی کنه. میشه به شرکت هایی مثل Google (که به کارمندانش اجازه میده بخشی از زمان کاریشون رو صرف پروژه های شخصی و خلاقانه کنن) یا 3M (که محصولات نوآورانه ای مثل چسب های Post-it رو از دل ایده های خلاقانه کارمندانش بیرون کشیده) اشاره کرد که این اصول رو به خوبی پیاده کردن. این شرکت ها نشون دادن که وقتی به خلاقیت بها داده میشه، چه نتایج درخشانی میشه به دست آورد.
نحوه سنجش و ارزیابی تأثیر خلاقیت در سازمان
خیلی ها فکر می کنن خلاقیت رو نمیشه اندازه گرفت، اما نپیر نظر دیگه ای داره. میشه با شاخص هایی مثل تعداد ایده های جدید مطرح شده، تعداد ایده هایی که به محصول/خدمت تبدیل شدن، سرعت حل مشکلات، افزایش رضایت کارمندان (به خاطر محیط کار پویا) و حتی سهم بازار ناشی از محصولات نوآورانه، تأثیر خلاقیت رو ارزیابی کرد. اینجوری میشه دید که سرمایه گذاری روی خلاقیت، واقعاً داره نتیجه میده یا نه.
چالش های رایج در مسیر نوآوری و راهکارهای نپیر
البته که پیاده سازی خلاقیت سازمانی بدون چالش نیست. مقاومت در برابر تغییر، ترس از شکست، کمبود منابع و حتی ساختارهای سازمانی خشک و بوروکراتیک، همه شون میتونن مانع بشن. نانسی نپیر برای غلبه بر این چالش ها، راهکارهایی رو پیشنهاد میده:
- ارتباط و آموزش مداوم: با همه اعضای سازمان صحبت کنید و اهمیت خلاقیت رو براشون توضیح بدید.
- شروع کوچک و مرحله ای: لازم نیست از همون اول همه چیز رو تغییر بدید. با پروژه های کوچک و تیم های آزمایشی شروع کنید تا موفقیت ها رو نشون بدید و بقیه رو ترغیب کنید.
- حمایت رهبری: حمایت قاطع مدیران ارشد از پروژه های خلاقانه، می تونه خیلی از موانع رو از سر راه برداره.
- ایجاد تیم های چند وظیفه ای: آدمایی با تخصص های مختلف رو دور هم جمع کنید تا از زوایای متفاوت به مسائل نگاه کنن.
نهایتاً، نپیر به ما یاد میده که خلاقیت یه مقصد نیست، یه سفره. یه سفر مداوم که توش همیشه جای پیشرفت و نوآوری هست. فقط باید شهامت شروع کردن و ادامه دادن رو داشته باشیم.
جمع بندی: سرمایه گذاری بر خلاقیت، تضمین آینده سازمان
خب، حسابی با نانسی نپیر و کتاب فوق العاده اش خلاقیت سازمانی گشتیم و دیدیم که چقدر این موضوع مهمه. از تعریف خلاقیت سازمانی و تفاوتش با خلاقیت فردی گفتیم، از اینکه چرا بدون خلاقیت نمیشه تو دنیای امروز دووم آورد و چه مزایای بی شماری داره. بعدش هم رفتیم سراغ سه تا ستون اصلی نپیر، یعنی چهره های نوآور، مکان های نوآور و فرهنگ نوآورانه که مثل سه تا پایه محکم، سازمان خلاق رو سرپا نگه می دارن.
یاد گرفتیم که چطور میشه با تکنیک های خلاقانه، مهارت حل مسئله رو تقویت کرد و دیدیم که نپیر فقط حرف نمی زنه، بلکه راهکارهای عملی و گام به گام هم برای پیاده سازی خلاقیت تو سازمان ها داره. خلاصه اینکه، این کتاب یه جور نقشه گنج برای پیدا کردن و پرورش ایده های نابه.
پیام اصلی کتاب خلاقیت سازمانی نانسی نپیر اینه که خلاقیت دیگه یه انتخاب لوکس نیست که اگه وقت و پول اضافی داشتیم بریم سراغش. نه، بابا! خلاقیت حالا دیگه یه ضرورت استراتژیکه. مثل نفس کشیدن می مونه برای سازمان. اگه نباشه، سازمان می میره. شرکتی که نتونه نوآوری کنه، تو این بازار پررقابت و پرسرعت، محکوم به حذف شدنه. پس باید اینو آویزه گوشمون کنیم که سرمایه گذاری روی خلاقیت، در واقع سرمایه گذاری روی آینده سازمانه.
حالا که با خلاصه کتاب خلاقیت سازمانی ( نویسنده نانسی نپیر ) آشنا شدید، وقتشه که خودتون دست به کار بشید. چه مدیری باشید که می خواد تیمش رو متحول کنه، چه کارآفرینی که دنبال یه مزیت رقابتیه، و چه یه فردی که دوست داره تو کارش بدرخشه، ایده های نپیر می تونن یه راهگشای فوق العاده باشن. اگه دوست دارید عمیق تر با این مفاهیم آشنا بشید، حتماً سراغ کتاب کاملش برید. یا اینکه، چرا تجربیات خودتون رو تو این زمینه با ما به اشتراک نمی ذارید؟ به نظرتون مهم ترین نکته برای داشتن یه سازمان خلاق چیه؟