خلاصه کتاب کاشی های بهشت: بررسی بصری نقش مایه های حرم شاهچراغ ( نویسنده راضیه روستا )
کتاب کاشی های بهشت نوشته راضیه روستا به بررسی بصری نقش مایه های بی نظیر و هنر کاشی کاری به کار رفته در حرم شاهچراغ می پردازد. این اثر ارزشمند با تمرکز بر جزئیات هنری و نمادین دریچه ای نو به درک عمیق تر از این شاهکار معماری و تجلی هنر اسلامی در ایران گشوده است.

هنر کاشی کاری در ایران از دیرباز تاکنون همواره تجلی گاه ذوق خلاقیت و بینش عمیق هنرمندان این سرزمین بوده است. از مساجد و مدارس گرفته تا بقاع متبرکه و خانه های سنتی کاشی ها به عنوان عنصری تزئینی و معنایی نقش محوری ایفا کرده اند. در میان این آثار فاخر حرم مطهر شاهچراغ (ع) در شیراز گنجینه ای بی بدیل از هنر کاشی کاری ایرانی اسلامی به شمار می رود که هر بیننده ای را مسحور خود می کند. این مجموعه ارزشمند نه تنها از نظر تاریخی و مذهبی حائز اهمیت است بلکه از جنبه هنری نیز نمونه ای برجسته از تلفیق زیبایی شناسی و معنویت محسوب می شود. نقش مایه های به کار رفته در کاشی های این حرم هر یک داستانی از اعتقادات فرهنگ و هنر ایرانی را روایت می کنند و مطالعه بصری آن ها به درک عمیق تر از این گنجینه کمک شایانی می کند. کتاب «کاشی های بهشت» با رویکردی تحلیلی و بصری به واکاوی همین نقش مایه ها و ویژگی های هنری کاشی های حرم شاهچراغ پرداخته است و ابعاد پنهان این هنر را آشکار می سازد.
این کتاب صرفاً یک کاتالوگ از طرح ها نیست بلکه تحلیلی جامع از دلایل انتخاب چگونگی اجرا و تأثیرگذاری این نقش ها بر فضای معنوی و بصری حرم است. رویکرد بصری به معنای تمرکز بر جنبه های دیداری رنگ شناسی ترکیب بندی و فرم های هندسی و گیاهی است که در این کاشی ها به کار رفته اند. نویسنده با دقت نظر به بررسی تک تک جزئیات پرداخته و ارتباط آن ها را با مفاهیم عمیق تر اسلامی و عرفانی روشن می سازد. این اثر برای علاقه مندان به هنر اسلامی معماری ایرانی تاریخ هنر و همچنین پژوهشگران حوزه مطالعات دینی و فرهنگی منبعی غنی و الهام بخش خواهد بود. مطالعه این کتاب نه تنها دانش ما را در مورد کاشی کاری ایرانی افزایش می دهد بلکه به ما کمک می کند تا با نگاهی عمیق تر و آگاهانه تر به زیبایی های پنهان در اطراف خود بنگریم و از آن ها لذت ببریم. حرم شاهچراغ به دلیل تنوع و غنای نقش مایه ها از جمله مهمترین نمونه های هنر کاشی کاری در ایران به شمار می آید. این کاشی ها نه تنها از نظر زیبایی شناختی خیره کننده هستند بلکه هر نقش و طرحی در آن ها دارای بار معنایی و نمادین خاصی است که ریشه در فرهنگ و اعتقادات اسلامی دارد.
«کاشی های بهشت» تلاش می کند تا این معانی پنهان را رمزگشایی کرده و به خواننده کمک کند تا با دیدی بازتر و فهمی عمیق تر به این آثار هنری بنگرد. این کتاب همچنین می تواند به عنوان راهنمایی برای هنرمندان و معماران معاصر عمل کند تا با الهام از گذشته آثاری نو و اصیل خلق کنند. این پژوهش به صورت دقیق جزئیات فنی و هنری کاشی های حرم شاهچراغ را مورد بررسی قرار می دهد. از نوع لعاب ها و رنگ های به کار رفته تا تکنیک های ساخت و نصب همه و همه با دقت فراوان تحلیل شده اند تا تصویر کاملی از روند خلق این آثار ارائه شود. این نگاه جامع نه تنها به درک ارزش هنری کاشی ها کمک می کند بلکه بینشی عمیق تر از مهارت و دانش هنرمندان گذشته را فراهم می آورد. این کتاب به دلیل اهمیت تاریخی و هنری حرم شاهچراغ منبعی ضروری برای هر پژوهشگر و علاقه مند به هنر اسلامی است. این اثر با ارائه تحلیل های بصری دقیق به خواننده کمک می کند تا به مفاهیم عمیق تر نهفته در این هنر پی ببرد.
راضیه روستا
راضیه روستا نویسنده کتاب «کاشی های بهشت: بررسی بصری نقش مایه های حرم شاهچراغ» یکی از پژوهشگران و کارشناسان برجسته در حوزه هنر اسلامی و معماری سنتی ایران است. تخصص اصلی ایشان در زمینه کاشی کاری و بررسی های بصری و معنایی نقش مایه های به کار رفته در این هنر است. تمرکز پژوهش های روستا بر روی هنر کاشی کاری مذهبی و اماکن متبرکه نشان دهنده عمق علاقه و دانش ایشان در این زمینه است.
تجربه و سابقه علمی راضیه روستا به او این امکان را داده است تا با نگاهی دقیق و تحلیلی به واکاوی جزئیات هنری بپردازد که شاید از دید بسیاری پنهان بماند. او نه تنها به جنبه های زیبایی شناختی هنر کاشی کاری اهمیت می دهد بلکه به ریشه های فلسفی و عرفانی نقش مایه ها نیز توجه ویژه ای دارد. این رویکرد به او کمک می کند تا آثاری جامع و معنادار خلق کند که هم از نظر علمی غنی باشند و هم برای عموم علاقه مندان جذابیت داشته باشند. انتخاب حرم شاهچراغ به عنوان موضوع اصلی کتاب «کاشی های بهشت» نیز گواه این تخصص است؛ زیرا این حرم از نظر تنوع و غنای نقش مایه ها یکی از مهم ترین نمونه های هنر کاشی کاری ایرانی اسلامی به شمار می رود.
پژوهش های راضیه روستا عمدتاً بر روی ابعاد بصری و نمادین هنر متمرکز است. او معتقد است که هر نقش و طرحی در هنر اسلامی دارای بار معنایی و پیامی پنهان است که ریشه در جهان بینی اسلامی و فرهنگ ایرانی دارد. این نگاه به او کمک می کند تا فراتر از ظاهر به عمق مفاهیم نهفته در آثار هنری نفوذ کند و آن ها را برای خواننده آشکار سازد. آثار او معمولاً با دقت فراوان در جزئیات بصری همراه است و این دقت به خواننده کمک می کند تا با چشمانی بازتر به آثار هنری بنگرد و از آن ها لذت ببرد. تألیف «کاشی های بهشت» نشان دهنده تعهد او به حفظ و معرفی این میراث فرهنگی و هنری است.
راضیه روستا با تسلط بر مباحث تاریخ هنر زیبایی شناسی و نمادشناسی توانسته است اثری خلق کند که نه تنها به معرفی کاشی های حرم شاهچراغ می پردازد بلکه به تحلیل عمیق آن ها از جنبه های مختلف نیز می پردازد. این کتاب نتیجه سال ها مطالعه تحقیق و مشاهده میدانی است که با زبانی شیوا و تخصصی ارائه شده است. او با ارائه تحلیل های بصری دقیق به خواننده کمک می کند تا به مفاهیم عمیق تر نهفته در این هنر پی ببرد. این کتاب به دلیل اهمیت تاریخی و هنری حرم شاهچراغ منبعی ضروری برای هر پژوهشگر و علاقه مند به هنر اسلامی است. نقش مایه های به کار رفته در کاشی های این حرم هر یک داستانی از اعتقادات فرهنگ و هنر ایرانی را روایت می کنند و مطالعه بصری آن ها به درک عمیق تر از این گنجینه کمک شایانی می کند.
مرضیه امین زهرا بنان خورشید
مرضیه امین زهرا بنان خورشید نامی است که در کنار راضیه روستا در پژوهش های مرتبط با هنر اسلامی و به ویژه کاشی کاری مطرح می شود. اگرچه اطلاعات عمومی درباره ایشان کمتر از راضیه روستا است اما حضور نام او در کنار یک اثر تخصصی نشان دهنده سهم و تخصص وی در این حوزه است. احتمالاً ایشان نیز از پژوهشگران و متخصصان هنر اسلامی به ویژه در زمینه هنرهای تزئینی و معماری مذهبی هستند که در زمینه تحلیل بصری و نمادشناسی نقش مایه ها فعالیت دارند.
در بسیاری از پژوهش های آکادمیک و تألیفات مشترک نویسندگان و محققان با همکاری یکدیگر به غنای علمی اثر می افزایند. مرضیه امین زهرا بنان خورشید نیز ممکن است در مقام همکار پژوهشی مشاور علمی یا حتی به عنوان یکی از منابع و مراجع مورد استفاده در کتاب «کاشی های بهشت» نقش داشته باشد. تخصص ایشان می تواند در تکمیل ابعاد مختلف این پژوهش از جمله شناسایی دقیق نقش مایه ها تحلیل های تاریخی و فرهنگی یا حتی جنبه های فنی ساخت کاشی ها مؤثر بوده باشد. همکاری با متخصصان دیگر به افزایش اعتبار و جامعیت یک اثر کمک شایانی می کند.
با توجه به ماهیت کتاب «کاشی های بهشت» که بر بررسی بصری نقش مایه های حرم شاهچراغ تمرکز دارد می توان حدس زد که مرضیه امین زهرا بنان خورشید نیز دارای تخصص در زمینه هنرهای تجسمی معماری اسلامی یا تاریخ هنر است. او ممکن است در بخش هایی از پژوهش که نیاز به دقت نظری بالا در شناسایی الگوها رنگ شناسی و تحلیل ترکیب بندی ها دارد نقش محوری ایفا کرده باشد. این نوع همکاری ها در پژوهش های تخصصی به ویژه در حوزه های میان رشته ای مانند هنر و معماری بسیار رایج است و به تولید محتوای غنی تر و دقیق تر منجر می شود.
نقش آفرینی اشخاصی چون مرضیه امین زهرا بنان خورشید در کنار نویسندگان اصلی نشان دهنده عمق و گستردگی پژوهش های انجام شده است. این افراد با دانش و تجربه خود به ارتقاء سطح علمی و کیفی آثار کمک می کنند و باعث می شوند تا مخاطبان با اطمینان بیشتری به نتایج ارائه شده اعتماد کنند. مشارکت ایشان در این پروژه می تواند به دلیل تخصص در جنبه های خاصی از هنر کاشی کاری مانند بررسی دوره های تاریخی خاص یا تحلیل نمادهای پیچیده باشد. این همکاری ها نه تنها به تولید اثری جامع کمک می کند بلکه به تبادل دانش و تجربه میان پژوهشگران نیز منجر می شود و افق های جدیدی را در زمینه مطالعات هنری می گشاید.
کتاب «کاشی های بهشت» با تمرکز بر نقش مایه های حرم شاهچراغ نمادی از تعهد پژوهشگران به حفظ و معرفی میراث فرهنگی و هنری ایران است.
تاریخ سفال و کاشی در ایران
تاریخ سفال و کاشی در ایران فصلی درخشان در تاریخ هنر این سرزمین است که ریشه در هزاران سال تمدن و فرهنگ دارد. از دوران پیش از تاریخ تا به امروز سفالگری و کاشی سازی همواره به عنوان هنری کاربردی و تزئینی نقش مهمی در زندگی مردم و معماری ایران ایفا کرده اند. شواهد باستان شناسی نشان می دهد که سفالگری در ایران از هزاره های قبل از میلاد آغاز شده و با گذشت زمان به اوج کمال و زیبایی رسیده است. کاشی کاری نیز به عنوان شاخه ای از هنر سفالگری از دوران اسلامی به بعد به یکی از مهم ترین عناصر تزئینی در معماری مذهبی و غیرمذهبی تبدیل شد.
در دوران های مختلف تاریخی سفال و کاشی سازی در ایران تحولات چشمگیری را تجربه کرده اند. از سفال های ساده و کاربردی دوران نوسنگی تا سفال های لعاب دار و نقش دار دوران اسلامی و از کاشی های تک رنگ اولیه تا کاشی های هفت رنگ و معقلی دوران صفویه و قاجار هر دوره ویژگی های خاص خود را داشته است. این تحولات نشان دهنده خلاقیت بی وقفه هنرمندان ایرانی و توانایی آن ها در انطباق با نیازها و سلیقه های زمانه است. کاشی کاری به ویژه در دوران اسلامی به ابزاری قدرتمند برای بیان مفاهیم مذهبی و تزئین اماکن مقدس تبدیل شد. مساجد مدارس و بقاع متبرکه با کاشی های رنگارنگ و طرح های اسلیمی و هندسی تزئین شدند و فضایی از شکوه و معنویت را پدید آوردند.
سفال و کاشی در ایران نه تنها از نظر هنری بلکه از جنبه های فنی نیز پیشرفت های قابل توجهی داشته اند. ابداع لعاب های مختلف استفاده از رنگ های متنوع و توسعه تکنیک های پخت و تزئین همگی به ارتقاء کیفیت و زیبایی این محصولات کمک کرده اند. هنرمندان و صنعتگران ایرانی با بهره گیری از دانش و تجربه نسل های گذشته توانستند آثاری خلق کنند که امروزه نیز مورد تحسین جهانیان قرار می گیرند. این هنرها نشان دهنده پیوند عمیق میان صنعت هنر و فرهنگ در ایران هستند. بررسی تاریخ سفال و کاشی در ایران نه تنها به درک گذشته کمک می کند بلکه الهام بخش هنرمندان و معماران امروز نیز هست.
این هنرها نمادی از هویت و میراث فرهنگی ایران هستند و حفظ و ترویج آن ها وظیفه نسل حاضر است. از کاشی های لاجوردی مساجد اصفهان گرفته تا کاشی های رنگارنگ حرم شاهچراغ هر قطعه کاشی داستانی از زیبایی و معنویت را روایت می کند. هنر کاشی کاری در ایران نه تنها به دلیل زیبایی بصری بلکه به دلیل عمق معنایی و نمادین خود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این هنر بیانگر جهان بینی اسلامی و ذوق هنری ایرانیان است که در طول قرن ها تکامل یافته و به اوج خود رسیده است. تاریخ سفال و کاشی گواهی بر خلاقیت بی پایان هنرمندان ایرانی است.
مطلب مرتبط: بهترین سایت خلاصه کتاب کمک درسی
سفال و سفالگری در ایران از ابتدای نوسنگی تا دوران معاصر
سفال و سفالگری در ایران داستانی به قدمت تمدن بشری دارد که از دوران نوسنگی یعنی حدود هشت هزار سال پیش آغاز شده است. اولین شواهد سفالگری در ایران در تپه های باستانی مانند تپه گنج دره و تپه سراب به دست آمده است. در ابتدا سفال ها به صورت ساده و کاربردی برای نگهداری مواد غذایی و آب ساخته می شدند اما به تدریج با پیشرفت جوامع جنبه های تزئینی و هنری نیز به آن ها افزوده شد. دوران های مختلف تاریخی از جمله دوران مس سنگی برنز و آهن هر یک ویژگی های خاص خود را در سفالگری ایران به ارمغان آوردند.
در دوران تاریخی به ویژه در عصر هخامنشیان اشکانیان و ساسانیان سفالگری با وجود ظهور فلزکاری همچنان جایگاه خود را حفظ کرد و تکنیک های جدیدی مانند لعاب کاری و استفاده از چرخ سفالگری پیشرفته تر شدند. با ورود اسلام به ایران در قرن هفتم میلادی سفالگری با تحولی عظیم روبرو شد. هنرمندان مسلمان با الهام از آموزه های دینی و فرهنگ ایرانی سبک های جدیدی را در سفالگری ابداع کردند. استفاده از لعاب های رنگارنگ نقش های اسلیمی و خط کوفی و تکنیک های خاصی مانند مینایی و زرین فام از ویژگی های بارز سفالگری دوران اسلامی است.
در دوران سلجوقی ایلخانی تیموری و صفوی سفالگری ایران به اوج شکوفایی خود رسید. شهرهایی مانند کاشان نیشابور ری و جرجان به مراکز مهم تولید سفال تبدیل شدند. سفالینه های این دوران با طرح های پیچیده رنگ های درخشان و کیفیت ساخت بالا شهرت جهانی پیدا کردند. در دوران صفویه با حمایت پادشاهان از هنر کارگاه های سفالگری بزرگی تأسیس شد و تولید سفال های با کیفیت و متنوع ادامه یافت. در دوران قاجار و پهلوی با ورود تکنولوژی های جدید و تأثیرپذیری از هنر غرب سفالگری سنتی تا حدودی تحت تأثیر قرار گرفت اما هنرمندان ایرانی همچنان به حفظ و ترویج این هنر اصیل ادامه دادند.
در دوران معاصر سفالگری در ایران هم به صورت سنتی و هم به صورت مدرن ادامه دارد. هنرمندان معاصر با ترکیب تکنیک های سنتی و نوآوری های مدرن آثاری خلق می کنند که هم ریشه در گذشته دارند و هم با ذوق و سلیقه امروز همخوانی دارند. برگزاری نمایشگاه ها و حمایت از کارگاه های سفالگری به حفظ و ترویج این هنر کمک می کند. سفالگری نه تنها یک هنر بلکه بخشی جدایی ناپذیر از هویت فرهنگی ایران است که از ابتدای نوسنگی تا به امروز همواره در حال تکامل و بازآفرینی بوده است.
سفال ایران از پیدایش تا مراحل ساخت
سفال ایران از نخستین نمونه های دست ساز دوران نوسنگی تا شاهکارهای لعاب دار اسلامی سیر تکاملی شگفت انگیزی را طی کرده است. پیدایش سفالگری در ایران به حدود ۸۰۰۰ سال پیش در مناطقی مانند تپه گنج دره و تپه سراب بازمی گردد جایی که انسان های اولیه برای رفع نیازهای روزمره خود به ساخت ظروف گلی روی آوردند. در ابتدا سفال ها به صورت دستی و با استفاده از روش های ابتدایی مانند روش کویلینگ (رول کردن خمیر و چیدن آن روی هم) ساخته می شدند و سپس در کوره های ابتدایی یا حتی در فضای باز پخته می شدند. این سفال ها معمولاً بدون لعاب و با تزئینات بسیار ساده بودند.
با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی استفاده از چرخ سفالگری در دوران های بعدی به ویژه در عصر آهن رایج شد که به افزایش سرعت و دقت در ساخت ظروف کمک شایانی کرد. این نوآوری امکان ساخت سفال های با شکل های متنوع تر و دیواره های نازک تر را فراهم آورد. در دوران تاریخی به ویژه در عصر هخامنشیان اشکانیان و ساسانیان تکنیک های پخت و آماده سازی گل پیشرفت کرد و سفال ها مقاوم تر و زیباتر شدند. اما اوج تحول در مراحل ساخت سفال در ایران با ظهور اسلام و ابداع لعاب های مختلف رقم خورد. هنرمندان اسلامی با استفاده از لعاب های قلع قلیایی و سربی توانستند رنگ های درخشان و متنوعی را به سفال ها ببخشند.
مراحل ساخت سفال به طور کلی شامل تهیه گل شکل دهی خشک کردن پخت اولیه (بیسکویت) لعاب زنی و پخت ثانویه (لعاب) است. تهیه گل مناسب اولین و مهم ترین مرحله است که شامل پاک سازی گل از ناخالصی ها و ورز دادن آن برای یکنواخت شدن و حذف حباب های هوا می شود. سپس گل آماده شده با استفاده از چرخ سفالگری یا روش های دستی شکل داده می شود. پس از شکل دهی ظروف باید به آرامی خشک شوند تا از ترک خوردن جلوگیری شود. مرحله بعدی پخت اولیه در کوره با دمای نسبتاً پایین است که به آن پخت بیسکویت می گویند؛ این پخت باعث استحکام اولیه و آماده شدن ظرف برای لعاب زنی می شود.
پس از پخت بیسکویت سطح سفال با لعاب پوشانده می شود که می تواند به روش های مختلفی مانند غوطه ور کردن پاشیدن یا قلم زنی انجام شود. لعاب لایه ای شیشه ای است که پس از پخت به سطح سفال چسبیده و آن را ضدآب و براق می کند. در نهایت ظروف لعاب خورده در کوره با دمای بالاتر پخته می شوند تا لعاب ذوب شده و به سفال بچسبد و رنگ های نهایی خود را نشان دهد. این فرآیند پیچیده نیازمند دانش و تجربه فراوان است که هنرمندان ایرانی در طول تاریخ به آن دست یافته اند. سفالینه های ایرانی با طرح ها و رنگ های بی نظیر خود گواه این مهارت و هنر هستند.
کاشی و کاشی کاران طهران در عصر قاجار
عصر قاجار (۱۱۶۴ تا ۱۳۰۴ شمسی) دوره ای مهم در تاریخ هنر و معماری ایران به ویژه در شهر تهران است که پایتخت کشور شد. در این دوره با وجود تأثیرپذیری از هنر غرب کاشی کاری همچنان جایگاه ویژه ای در تزئین بناهای دولتی خانه های اشرافی مساجد و مدارس داشت. کاشی کاری قاجار در تهران با ویژگی های خاص خود از جمله استفاده فراوان از رنگ های صورتی زرد بنفش و آبی فیروزه ای و همچنین طرح های گل و مرغ شمایل انسانی و صحنه های شکار شناخته می شود. این دوره شاهد ظهور سبک های جدید و نوآوری هایی در تکنیک های ساخت و تزئین کاشی بود.
کاشی کاران تهران در عصر قاجار هنرمندانی ماهر و خلاق بودند که با الهام از سنت های گذشته و تلفیق آن با سلیقه های جدید آثاری بی نظیر خلق کردند. این هنرمندان اغلب در کارگاه های خانوادگی فعالیت می کردند و دانش و مهارت خود را سینه به سینه به نسل های بعد منتقل می کردند. یکی از ویژگی های بارز کاشی کاری قاجار گرایش به واقع گرایی و استفاده از تصاویر چهره انسان و حیوانات است که در دوران های پیشین کمتر دیده می شد. این تغییر نشان دهنده تأثیر هنر اروپایی و تمایل به نمایش جنبه های زندگی روزمره بود.
تکنیک غالب در کاشی کاری قاجار همچنان کاشی هفت رنگ بود اما با پالت رنگی متفاوت و طرح های شلوغ تر. کاشی کاران با استفاده از لعاب های مختلف و مهارت در نقاشی روی کاشی به ایجاد جلوه های بصری خیره کننده می پرداختند. در این دوره کاشی کاری نه تنها به عنوان یک عنصر تزئینی بلکه به عنوان ابزاری برای بیان داستان ها حماسه ها و حتی تاریخ نیز به کار گرفته می شد. نمونه های برجسته کاشی کاری قاجار را می توان در کاخ گلستان عمارت مسعودیه و بسیاری از خانه های تاریخی تهران مشاهده کرد که هر یک گواهی بر ذوق و هنر کاشی کاران آن دوران است.
با وجود تحولات سیاسی و اجتماعی کاشی کاران تهران توانستند هنر خود را حفظ کرده و آن را به اوج برسانند. آن ها با استفاده از مواد اولیه بومی و تکنیک های سنتی آثاری خلق کردند که امروزه نیز پس از سال ها همچنان زیبایی و جذابیت خود را حفظ کرده اند. نام برخی از این کاشی کاران ماهر در تاریخ ثبت شده است اما بسیاری از آن ها گمنام مانده اند در حالی که آثارشان گویای مهارت بی بدیلشان است. کاشی کاری قاجار در تهران نه تنها یک هنر بلکه نمادی از هویت و تاریخ این شهر است که باید مورد توجه و حفاظت قرار گیرد.
مطلب مرتبط: بررسی کوتاه کتاب اسمارتیز ششم ۱۴۰۲
سفالینه گونه موسوم به کوباچه
سفالینه گونه موسوم به کوباچه یکی از برجسته ترین و شناخته شده ترین انواع سفال در تاریخ هنر اسلامی است که نام خود را از روستایی به همین نام در داغستان قفقاز (در شمال شرق آذربایجان) گرفته است. این روستا در گذشته مرکز مهمی برای تولید این نوع سفال بود اگرچه منشأ اصلی تولید این سفالینه ها به احتمال زیاد در ایران و به خصوص در تبریز یا مناطقی از شمال غرب ایران بوده است. سفالینه های کوباچه به دلیل ویژگی های خاص خود از جمله نقوش ظریف رنگ های زنده و لعاب های درخشان بسیار مورد توجه مجموعه داران و کارشناسان هنر قرار گرفته اند.
ویژگی های بارز سفالینه های کوباچه شامل استفاده از لعاب قلع و رنگ های آبی کبالت سبز زرد و قهوه ای مایل به قرمز بر روی زمینه سفید است. نقوش این سفالینه ها معمولاً شامل طرح های گیاهی (اسلیمی و ختایی) نقوش حیوانی (مانند پرندگان و حیوانات افسانه ای) و گاهی خطوط نستعلیق یا کوفی است. طرح ها اغلب به صورت قرینه و با دقت فراوان اجرا می شدند و جزئیات فراوانی داشتند. این سفالینه ها عمدتاً به صورت ظروف مسطح مانند بشقاب کاسه و سینی تولید می شدند و جنبه تزئینی داشتند.
دوره اوج تولید سفالینه های کوباچه به قرون ۱۵ تا ۱۷ میلادی (دوران صفوی در ایران) بازمی گردد. در این دوره با حمایت از هنر و صنعت کارگاه های سفالگری رونق گرفتند و هنرمندان به خلق آثاری با کیفیت بالا پرداختند. سفالینه های کوباچه نشان دهنده تأثیر متقابل فرهنگ ها و هنرها در منطقه قفقاز و ایران هستند. این سفالینه ها با سبک خاص خود از سایر انواع سفال اسلامی متمایز می شوند و به عنوان نمادی از هنر و خلاقیت هنرمندان آن دوران شناخته می شوند.
اگرچه نام کوباچه به یک روستای خاص اشاره دارد اما گستره تولید و تأثیر این سبک هنری فراتر از آن منطقه بوده است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که هنرمندان ایرانی نقش مهمی در توسعه و گسترش این سبک داشته اند. امروزه نمونه هایی از سفالینه های کوباچه در موزه های بزرگ جهان نگهداری می شوند و به عنوان یکی از شاهکارهای هنر سفالگری اسلامی مورد تحسین قرار می گیرند. این سفالینه ها نه تنها از نظر هنری بلکه از جنبه های تاریخی و فرهنگی نیز حائز اهمیت هستند و به درک بهتر از تبادلات فرهنگی در منطقه کمک می کنند.
کاشی هفت رنگ نقاشی روی کاشی با لعاب
کاشی هفت رنگ یکی از زیباترین و پرکاربردترین تکنیک های کاشی کاری در معماری اسلامی ایران است که به ویژه از دوران صفویه به بعد به اوج شکوفایی خود رسید. این نام گذاری به دلیل استفاده از هفت رنگ اصلی شامل سیاه سفید لاجوردی فیروزه ای سبز زرد و حنایی (قهوه ای مایل به قرمز) است که هر یک در ترکیب با دیگری جلوه های بصری خیره کننده ای ایجاد می کنند. این تکنیک امکان ایجاد طرح های پیچیده نقاشی های ظریف و خطوط نستعلیق را بر روی کاشی فراهم می آورد و به همین دلیل در تزئین مساجد مدارس کاخ ها و خانه های اشرافی بسیار مورد استفاده قرار گرفت.
نقاشی روی کاشی با لعاب در تکنیک هفت رنگ فرآیندی دقیق و هنرمندانه است. ابتدا کاشی های سفالی (بیسکویت) آماده می شوند. سپس طرح مورد نظر با استفاده از رنگ های اکسیدی که در دمای بالا مقاوم هستند روی سطح کاشی نقاشی می شود. این رنگ ها پس از پخت با لعاب شفافی پوشانده می شوند تا درخشش و عمق بیشتری پیدا کنند. پس از نقاشی کاشی ها در کوره با دمای نسبتاً پایین (حدود ۹۰۰ درجه سانتی گراد) پخته می شوند. این دمای پایین تر نسبت به کاشی های معرق امکان حفظ جزئیات دقیق نقاشی و رنگ های زنده را فراهم می کند.
یکی از ویژگی های بارز کاشی هفت رنگ سرعت بیشتر در تولید نسبت به کاشی معرق است که به دلیل عدم نیاز به برش های پیچیده و مونتاژ قطعات کوچک است. این ویژگی امکان استفاده گسترده تر از این نوع کاشی را در بناهای بزرگ فراهم آورد. هنرمندان کاشی کار با مهارت بی نظیر خود طرح های اسلیمی ختایی گل و مرغ و حتی صحنه های تاریخی و شمایل انسانی را بر روی کاشی ها نقاشی می کردند. هر رنگ در این تکنیک نقش خاصی در ایجاد هارمونی و زیبایی کلی طرح ایفا می کند و ترکیب آن ها نمادی از تنوع و وحدت در هنر اسلامی است.
کاشی هفت رنگ نه تنها از نظر زیبایی شناختی بلکه از جنبه های فنی نیز اهمیت دارد. استفاده از لعاب های با کیفیت و پخت دقیق به دوام و ماندگاری این کاشی ها در طول قرن ها کمک کرده است. نمونه های برجسته کاشی هفت رنگ را می توان در مساجد اصفهان مانند مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله و همچنین در حرم های مطهر سراسر ایران مشاهده کرد. این هنر نشان دهنده ذوق و استعداد هنرمندان ایرانی در تلفیق رنگ طرح و فن آوری است که به خلق آثاری جاودانه منجر شده است و همچنان الهام بخش هنرمندان معاصر است.
هنر کاشیکاری معقلی و نوآوری ها
هنر کاشی کاری معقلی یکی از شاخه های منحصر به فرد کاشی کاری در معماری اسلامی ایران است که بر پایه استفاده از خطوط و اشکال هندسی ساده به ویژه مربع و مستطیل و ترکیب آن ها برای ایجاد کلمات و عبارات مذهبی یا طرح های انتزاعی استوار است. این سبک که از قرن هشتم هجری (چهاردهم میلادی) رواج یافت به دلیل سادگی قدرت بصری و قابلیت اجرای سریع تر نسبت به کاشی معرق مورد توجه قرار گرفت. نام «معقلی» به معنای «عقلانی» یا «منطقی» است که به نظم و هندسه دقیق این نوع کاشی کاری اشاره دارد.
در کاشی کاری معقلی قطعات کوچک کاشی با رنگ های مختلف (معمولاً سفید سیاه آبی و فیروزه ای) به صورت اریب یا مستقیم در کنار هم چیده می شوند تا عباراتی مانند «الله» «محمد» «علی» یا دیگر آیات قرآنی را به صورت تکرار شونده و موزون نمایش دهند. این تکنیک با استفاده از خط بنایی (یا کوفی بنایی) به معماران و هنرمندان اجازه می داد تا متون مقدس را به شکلی هندسی و معمارانه در سطح بناها به کار گیرند. نوآوری اصلی در این سبک در تبدیل خط به عنصر معماری و ایجاد طرح های بصری پویا از طریق تکرار و تضاد رنگ ها است.
یکی از مهم ترین نوآوری ها در کاشی کاری معقلی استفاده از آن در کنار سایر تکنیک های کاشی کاری مانند کاشی هفت رنگ و معرق برای ایجاد ترکیب بندی های پیچیده و غنی تر بود. این ترکیب به ویژه در دوره های تیموری و صفوی به اوج خود رسید و نمونه های بی نظیری از آن را می توان در بناهایی مانند مسجد جامع یزد مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد امام اصفهان مشاهده کرد. کاشی کاران با خلاقیت خود توانستند از محدودیت های هندسی معقلی فراتر رفته و طرح های متنوع و چشم نوازی را خلق کنند که هم از نظر هنری و هم از نظر معنایی بسیار غنی بودند.
در دوران معاصر نیز با وجود کمرنگ شدن سنت کاشی کاری هنرمندان و معماران همچنان از اصول و زیبایی شناسی کاشی کاری معقلی در طراحی های خود الهام می گیرند. استفاده از خطوط هندسی و عبارات مذهبی به شیوه معقلی به بناهای جدید نیز هویت و معنویت می بخشد. این هنر نه تنها نمادی از معماری اسلامی ایران است بلکه نشان دهنده توانایی هنرمندان در تلفیق ریاضیات هندسه و زیبایی شناسی برای خلق آثاری جاودانه است. کاشی کاری معقلی با سادگی و عمق خود همچنان یکی از زیباترین جلوه های هنر تزئینی در معماری ایرانی است.
تنوع رنگ و طرح در کاشی های ایرانی به ویژه در حرم شاهچراغ نه تنها زیبایی بصری خلق می کند بلکه به عمق معنایی و ارتباط فرهنگی این آثار نیز می افزاید.
مطلب مرتبط: گام به گام کمک متصدی یازدهم
صنعت لعاب سازی و رنگ های آن
صنعت لعاب سازی فصلی حیاتی در تاریخ سفالگری و کاشی کاری ایران است که به سفالینه ها و کاشی ها نه تنها زیبایی و درخشش می بخشد بلکه آن ها را در برابر عوامل محیطی مقاوم می سازد. لعاب در واقع لایه ای شیشه ای است که پس از پخت بر روی سطح سفال یا کاشی ذوب شده و به آن می چسبد. این هنر و علم از دوران باستان در ایران رواج داشته و با گذشت زمان به اوج پیچیدگی و تنوع رسیده است. ترکیب مواد معدنی مختلف و اکسید فلزات راز اصلی تولید رنگ های متنوع و لعاب های با کیفیت است.
مواد اصلی تشکیل دهنده لعاب شامل سیلیس (عامل شیشه ای) فلاکس (کاهنده نقطه ذوب مانند سرب قلیایی ها یا بور) و پایدارکننده (مانند آلومینا) است. برای ایجاد رنگ های مختلف در لعاب از اکسید فلزات گوناگون استفاده می شود. به عنوان مثال اکسید کبالت برای تولید رنگ آبی (مانند آبی لاجوردی و فیروزه ای) اکسید مس برای رنگ سبز اکسید آهن برای رنگ های قهوه ای و زرد و اکسید منگنز برای رنگ های بنفش و سیاه به کار می رود. هر یک از این اکسیدها بسته به دما و محیط پخت رنگ های متفاوتی را ایجاد می کنند.
در طول تاریخ صنعت لعاب سازی در ایران تحولات چشمگیری را تجربه کرده است. از لعاب های قلیایی و سربی ساده در دوران پیش از اسلام تا لعاب های قلع و زرین فام در دوران اسلامی هر دوره شاهد نوآوری هایی در این زمینه بوده است. لعاب قلع که باعث ایجاد سطحی مات و سفید می شود زمینه مناسبی برای نقاشی با رنگ های دیگر فراهم می آورد و در کاشی هفت رنگ و سفالینه های مینایی کاربرد فراوان داشت. لعاب زرین فام نیز با استفاده از ترکیبات نقره و مس جلوه ای فلزی و درخشان به سفال می بخشید که اوج هنر لعاب سازی در دوران اسلامی به شمار می رود.
فرآیند ساخت لعاب شامل آسیاب کردن مواد اولیه مخلوط کردن آن ها با آب و سپس اعمال آن بر روی سفال یا کاشی است. پس از خشک شدن قطعه لعاب خورده در کوره با دمای بالا پخته می شود تا لعاب ذوب شده و به سطح بچسبد. دما و مدت زمان پخت نقش حیاتی در کیفیت نهایی و رنگ لعاب دارد. هنرمندان و صنعتگران ایرانی با دانش عمیق خود از شیمی و مواد توانستند طیف وسیعی از رنگ ها و بافت ها را در لعاب ها ایجاد کنند که به زیبایی و دوام آثار هنری آن ها کمک شایانی کرد. این صنعت همچنان در ایران رواج دارد و بخش مهمی از میراث هنری کشور را تشکیل می دهد.
هنر کاشی کاری در حرم شاهچراغ نمونه ای بارز از تلفیق تکنیک های سنتی و نوآوری های هنری است که نتیجه سال ها تجربه و دانش در صنعت لعاب سازی و نقش آفرینی است.
سوالات متداول
هدف کتاب کاشی های بهشت چیست؟
هدف اصلی کتاب «کاشی های بهشت» بررسی بصری و تحلیلی نقش مایه های به کار رفته در کاشی کاری حرم شاهچراغ (ع) است. این کتاب به دنبال رمزگشایی از معانی نمادین و زیبایی شناختی این نقوش و ارتباط آن ها با فرهنگ و اعتقادات اسلامی است.
نقش مایه ها در هنر کاشی کاری ایرانی به چه معناست؟
نقش مایه ها در هنر کاشی کاری ایرانی طرح ها و الگوهای تکرارشونده ای هستند که شامل اشکال هندسی اسلیمی ختایی گل و مرغ و گاهی نقوش حیوانی و انسانی می شوند. این نقوش علاوه بر زیبایی بصری دارای معانی نمادین عمیق و ریشه های فرهنگی و عرفانی هستند.
لعاب و رنگ چه تاثیری در زیبایی بصری کاشی ها دارند؟
لعاب و رنگ نقش حیاتی در زیبایی بصری کاشی ها ایفا می کنند. لعاب لایه ای شیشه ای است که درخشش عمق و مقاومت به کاشی می بخشد در حالی که رنگ ها (که از اکسید فلزات به دست می آیند) به طرح ها جان داده و جلوه های بصری خیره کننده ای ایجاد می کنند و مفاهیم را منتقل می سازند.
در بررسی کاشی های حرم شاهچراغ به چه نوع کاشی هایی بیشتر توجه شده است؟
در بررسی کاشی های حرم شاهچراغ به انواع مختلف کاشی کاری از جمله کاشی هفت رنگ کاشی معرق و احتمالاً کاشی های معقلی توجه ویژه شده است. کتاب بر تحلیل بصری نقش مایه ها و تکنیک های خاص به کار رفته در آن ها تمرکز دارد.
دوره تاریخی کاشی های حرم شاهچراغ در این کتاب کدام است؟
کتاب «کاشی های بهشت» به بررسی کاشی های حرم شاهچراغ می پردازد که عمدتاً مربوط به دوره های تاریخی از جمله صفویه تا قاجار و دوره های پس از آن هستند که در آن ها مرمت و افزوده های هنری صورت گرفته است. این کتاب به تکامل این هنر در طول زمان نیز اشاره دارد.