چرا کارگردانهای بزرگ از فیلمهای مارول انتقاد میکنند؟
[ad_1]
علیرغم ظاهر خوب و موفقیت فیلم ها و سریال های مارول ، کارگردانان با استعدادی مانند مارتین اسکورسیزی ، دنی ویلنوو و کن لوچ هنوز چشم اندازی منفی به جهان دارند. سینمای مارول و بسیاری از عناوین مورد انتقاد قرار گرفته است ، طرفداران اغلب طرفداران آن را دارند.
این نوع انتقاد اغلب به دلیل نقص های کوچکی در فیلم قهرمان است که دیگران نمی بینند. در پشت این حملات تند چیزی بزرگ نهفته است.
فیلمهای ابرقهرمانی از اواخر دهه 2000 سنگ بنای گیشه بوده اند و ارزش سهام مارول تا امروز 23 میلیارد دلار است. با ظهور انتقام جویان: پایان بازی به مرحله سوم ، که 2 میلیارد و هشتصد میلیون دلار فروش داشت ، در تاریخ اکران خود پرفروش ترین فیلم شد. این فیلم علاوه بر فروش بلیط برای این فیلم ها ، انتقادات زیادی را به همراه داشته است و طنز و رفتار فیلم ، رفتار پرخاشگرانه بازیگران و جلوه های ویژه آن بر روی رایانه توسط تماشاگران ستایش شده است. در واقع ، هر فیلم عنوان جدیدی برای راتون تومیتوز است ، مخصوصاً به نام استودیو مارول.
اگرچه مارول موفقیت های زیادی را تجربه کرده است ، بسیاری از رهبران صنعت اظهار داشته اند که دیگر از این عناوین قدردانی نمی کنند. با تمام درخشش نمایش بزرگ ، بسیاری بر این باورند که اکثر فیلم ها هم الهام گرفته شده اند و هم خلاقیتی در آنها دیده نمی شود ، برخی حتی تا آنجا پیش می روند که به وضوح می گویند عناوین برگرفته از فیلم های دیگر است. با توجه به اینکه انتقادات زیادی در مورد جهان مارول وجود دارد ، نادیده گرفتن آنها بسیار سخت است. با این حال ، با نگاهی دقیق تر به این انتقادات مشخص می شود که این اظهارات نه تنها اشتباه نیستند بلکه چیز مهمی نیز باید در مورد صحنه فیلم فاش شود.
نقش رسانه ها در اظهارات ضد مارول اسکورسیزی ، ویلنوو و دیگران
از آنجا که تعداد نسبتاً کمی از کارگردانان با استعداد نسبت به مارول بدبین هستند ، نظرات و انتقادات آنها نادر است. در بسیاری از موارد ، انتقاد شدید افرادی مانند ویلنوو ، ریدلی اسکات و سایر کارگردانان از مصاحبه با خبرنگاران ناشی می شود. دلیل سوالات پی در پی آنها در مورد یک موضوع نیز مشخص است. در زمینه موفقیت های تجاری و ژانری امروز سینما ، فیلم های قهرمانانه با انتقادات زیادی روبرو شده اند. بدیهی است که در جنبش هنری ، در زمینه های موسیقی ، ادبیات و فیلم ، رویکرد مردمی بیشتر مورد انتقاد سینماگران است. به احتمال زیاد ناشی از نادیده گرفتن کار و تلاش دیگران با کمی حسادت است. به نظر می رسد حرکت نکردن و حسادت نکردن به درآمد 3 میلیون دلاری فیلم ، که هیچ خلاقیتی ندارد ، بسیار سخت به نظر می رسد.
در حالی که مارول بیش از یک موضوع تکراری است ، واضح است که برخی از مدیران هستند که آزادی مارول را برای ساختن نام قدردانی نمی کنند. این شرکت به داشتن برنامه های متعدد و روایت های مرتبط معروف است ، به این معنی که هر فیلم درباره یک داستان بزرگتر است. بدیهی است که این مشکل کارگردان دیگری را به همراه دارد. به عنوان مثال ، ادگار رایت ، پروژه مرد مورچه ای را ترک کرد زیرا فیلم خوب پیش نرفت. این تنش ها ، همراه با انتظارات عمومی از این پروژه های چند میلیون دلاری ، فیلم مارول را به یک هدف خوب برای رسانه ها تبدیل کرده است. با توجه به محبوبیت کلی مارول و چشم انداز منحصر به فردش ، ما همچنان شاهد برخوردهایی بین فیلمسازان مستقل و کسانی هستیم که از پروژه های بلند مدت لذت می برند.
انتقاد از مارول درست به نظر نمی رسد
محبوبیت فیلم و نیاز به یک سری بیننده دلایلی است که باعث می شود کارگردانان در ساختن فیلم مردد باشند ، اما این برای همه یکسان نیست. مارول توانسته داستانهای بیشماری از انواع مختلف در صنعت غیر استاندارد ایجاد کند ، این شرکت با روشها و خطوط منحصر به فرد خود اهمیت موفقیت صنعت فیلم را ثابت کرده است.داستانی مربوط به فیلم وجود دارد.
برای استفاده بیشتر از آن ، فیلم هایی مانند Captain America: Winter Soldier و Guardians of the Galaxy را ببینید. فضای قهرمانان بیشتر یادآور جنگ ستارگان است. هر فیلمی راه خود را طی می کند و هرکدام روایت و احساسات خاص خود را دارند ، هر دو فیلم ارتباط روشن و واقعی با دنیای وسیع مارول دارند. این نه تنها منحصر به فرد بودن فیلم ها را ثابت می کند ، بلکه هماهنگی کارگردانان مارول را نیز تصدیق می کند. نادیده گرفتن این پیچش ظریف و ظریف و کپی کردن آنها ، همه تلاش ها برای ایجاد یک جهان کامل و مرتبط با سینما و نوآوری و اهمیت فیلم را زیر سال می برد.
توهین به مارول به معنای توهین به یک مدیر بزرگ است
با موفقیت بیشتر و بیشتر این استودیو ، دیگر فیلمسازان این صنعت راحت تر توانستند انتقادات خود از مارول را رد کنند. این تصور غلط که کارگردان به درستی به مارول نخواهد رفت ، توهین آشکاری به بازیکنان با استعدادی است که تاکنون در این حق رای دادن نقش داشته اند. این فرض که کارگردانان مارول خیلی به نتیجه نهایی اهمیت نمی دهند ، نه تنها توهین شرم آور است ، بلکه بسیار اشتباه است.
در طول این سالها ، روند پروژه دنیای مارول توسط چشم انداز جان فاورو کارگردان مرد آهنی ، کن برانا کارگردان Thor و تایکا ویتی شکل گرفته است. در حالی که برخی از عناصر داستان غیرقابل انکار هستند ، اثر انگشت دست همه مدیران ، صرف نظر از موهای آنها ، در هر پروژه مشهود است. به عنوان مثال ، Thika Taika Waititi: Regnarok ترکیبی طنزآمیز از اکشن قهرمانانه کلاسیک و طنز عجیب و غریب است که منجر به خلق فیلم اصلی شد. درد می کند. ویتی گفت که او مانند مهمانی است که برای انجام مارول در جهان دعوت شده است ، اما از قدرت خلاقیت زیادی نیز برخوردار است. استدلال محکمی بر این نظریه وجود دارد که کارگردانان مارول همچنان می توانند با قوانین مارول موفق شوند.
همانطور که یک کارگردان با استعداد در خلق فیلم های خوب مارول خوب است ، یک کارگردان بد نیز همینطور است. موفقیت عنوان مارول غیرقابل انکار است. هر فیلم نیاز به روایت ، جلوه های بصری و خلاقیت دارد که همه آنها نقش مهمی در تضمین موفقیت فیلم دارند. تنها ویژگی عناوین ارتباط آنها با دنیای مارول است. شکی نیست که برخی مدیران در این زمینه با نابرابری هایی که بر آنها حاکم است می توانند یا نمی توانند انجام دهند مشکل دارند. با این حال ، با پیشرفت مارول ، افراد مستعد بیشتری در طول زمان موفق تر می شوند.
هیچ تعارضی بین مارول و فیلم های دیگر وجود ندارد
فهرست طولانی مارول با بیش از بیست فیلم که یک داستان واحد را روایت می کند ، مارول را به دنیایی موفق در تاریخ سینما تبدیل کرده است. در حالی که تفاوت این عناوین با سایر فیلم ها آشکار است ، اساس قرار دادن هر عنصر در موضوع اصلی همانند سایر پروژه های اصلی تولید فیلم است ، اگرچه شباهت هایی وجود دارد. ریشه های دیگر مانند روایت اصلی و تضاد. خوب و بد انکار ناپذیر است اینها چیزهایی است که نه تنها در فیلم های قهرمانانه بلکه در کل صنعت فیلم دیده می شود. تنش و درگیری بین مارول و فیلم های دیگر چیزی جز یک تصور غلط نیست. به عنوان مثال ، دنی ویلنو ، کارگردان Telemasse ، که دنیای مارول را تکراری و اقتباسی نامید ، اغلب از تم ها و عناصر در فیلم هایی استفاده می کند که مورد قبول طرفداران فیلم های قهرمانانه است. داستان فیلمی مانند Blade Runner 2049 ، که یک روش قانونی برای اجرای قانون برای متهمان در دنیای آینده نگر است ، شباهت های زیادی با داستان یک فیلم ضد جنایی دارد.
یکی از انتقاداتی که به مارول شد ، دریافت پول بیشتر بود. با این حال ، چنین انتقاداتی نتوانسته است موفقیت چیزی را که دنیای مارول اکنون به آن معروف است ، تصدیق کند ، چیزی که اثبات آن در دنیای دیسی دشوار است. ترکیب شخصیت های محبوب با عینک دوربین و انتظار برای نتایج عالی هرگز کافی نیست ، اما بینش منحصر به فرد و سازماندهی فوق بشری باید موضوعات متنوع و ناهمگن را با هم ایجاد کنند تا یک داستان جذاب ایجاد شود. دنیای سینمای مارول ، با تعاریف گوناگون ، بسیار متفاوت از هر عنوان دیگری در صنعت فیلم است. در حالی که او بسیاری از انتقادات وارد شده به مارول را پذیرفت ، تخصص منحصر به فرد او در این زمینه به معنای شکست نیست.
منبع: Screenrant
[ad_2]