خلاصه کتاب شیرین و فرهاد وحشی بافقی (مجید شفیعی)

خلاصه کتاب قصه خواندنی شیرین و فرهاد وحشی بافقی ( نویسنده مجید شفیعی، وحشی بافقی )

«قصه خواندنی شیرین و فرهاد وحشی بافقی» به بازنویسی مجید شفیعی، شما را با یکی از سوزناک ترین عاشقانه های ادبیات فارسی آشنا می کند که با زبانی ساده و جذاب، داستان عشق بی فرجام فرهاد و شیرین را روایت می کند و دریچه ای نو به دنیای کلاسیک باز می کند. این کتاب راهی عالی برای آشنایی نوجوانان با گنجینه ادبیات کهن است.

عشق، شور و شیدایی، فداکاری و گاهی هم حسادت و تلخی… این ها واژه هایی هستند که توی گوشه گوشه ادبیات ما پیدا می شوند و هر بار با یک قصه تازه، دل ما را می برند. احتمالاً اسم «شیرین و فرهاد» را بارها شنیده اید؛ قصه ای که سال هاست سینه به سینه و نسل به نسل روایت شده و هنوز هم تازه است. حالا فرض کنید این قصه پرشور، با قلمی روان و دوست داشتنی برای شما بازنویسی شود، آن هم توسط کسی که کارش آشنا کردن نسل امروز با گنجینه های ادبی دیروز است. دقیقاً درباره «خلاصه کتاب قصه خواندنی شیرین و فرهاد وحشی بافقی» صحبت می کنیم که آقای مجید شفیعی زحمت بازنویسی اش را کشیده اند. این کتاب نه فقط یک روایت ساده، که یک سفر هیجان انگیز به دل یکی از ماندگارترین عاشقانه های ادبیات فارسی است.

احتمالاً برایتان سوال پیش آمده که چرا باید این کتاب را بخوانید یا برای نوجوان ها انتخابش کنید؟ خب، جواب ساده است. ادبیات کلاسیک ما پر از مفاهیم عمیق و زیبایی های بی نظیر است، اما گاهی زبان کهن و پیچیدگی هایش باعث می شود از آن دور شویم. بازنویسی های هنرمندانه مثل همین «قصه خواندنی شیرین و فرهاد» به ما کمک می کنند بدون اینکه نگران سختی زبان باشیم، از عمق داستان لذت ببریم. در این مقاله می خواهیم با هم قدم به دنیای این کتاب بگذاریم و ببینیم چه گوهرهای پنهانی در خودش دارد.

کتاب «قصه خواندنی شیرین و فرهاد»: پلی بین دیروز و امروز

این روزها همه دنبال محتوای جذاب و قابل فهم هستند، مخصوصاً نوجوان ها. اینجا دقیقاً نقش کتاب هایی مثل «قصه خواندنی شیرین و فرهاد» پررنگ می شود. این کتاب یک جور پل می زند بین ادبیات غنی و گاهی پیچیده گذشته و ذهن های کنجکاو و پرانرژی امروز.

اثر کیست؟ مجید شفیعی و هدفش از بازنویسی

نویسنده ای که این کار بزرگ را به دوش کشیده، کسی نیست جز آقای مجید شفیعی. ایشان سابقه درخشانی در بازنویسی و ساده سازی متون کهن برای مخاطبان مختلف، مخصوصاً نوجوانان دارند. حتماً می دانید که بازنویسی یک متن قدیمی، فقط به معنی عوض کردن چند تا کلمه نیست؛ این کار نیاز به مهارت بالایی دارد که هم روح اصلی داستان حفظ شود و هم زبانش آن قدر شیرین و امروزی شود که خواننده را به خودش جذب کند. آقای شفیعی با این هدف که نسل نوجوان هم بتوانند از این گنجینه های ادبی لذت ببرند، دست به این کار زده اند.

نسخه بازنویسی شده ای که الان داریم درباره اش حرف می زنیم، ویژگی های خیلی خوبی دارد:

  • زبان روان و دلنشین: انگار یک دوست قدیمی دارد برایتان قصه تعریف می کند.
  • نثر ساده و امروزی: خبری از کلمه های سنگین و جملات پیچیده نیست. همه چیز راحت و قابل فهم است.
  • تصویرگری جذاب: خانم پریا لرستانی، تصویرگر خوش ذوق این کتاب، با تصویرهای زیبا و چشم نوازشان به جذابیت قصه اضافه کرده اند. وقتی کلمه ها با تصویر جان می گیرند، داستان بیشتر توی ذهن آدم می نشیند.

ریشه های داستان کجاست؟ وحشی بافقی و منظومه اصلی

حالا بیایید کمی برگردیم به اصل قصه. این داستانی که مجید شفیعی بازنویسی کرده، ریشه هایش برمی گردد به یک شاعر بزرگ قرن دهم، یعنی کمال الدین یا شمس الدین محمد وحشی بافقی. وحشی بافقی منظومه معروف «شیرین و فرهاد» را با الهام از «خسرو و شیرین» نظامی سروده. البته نظامی گنجوی خودش یکی از اساتید مسلم داستان سرایی در ادبیات فارسی است و خسرو و شیرینش یک شاهکار تمام عیار محسوب می شود.

اما وحشی بافقی آمد و قصه ای را نوشت که در آن، محور اصلی، عشق پرشور و بی باک فرهاد به شیرین است. این عشق، با همه رنج ها و فداکاری هایش، آن قدر عمیق و تأثیرگذار بود که وحشی بافقی نتوانست از آن بگذرد. متأسفانه، عمر وحشی کفاف نداد تا این منظومه را به پایان برساند و این قصه عاشقانه نیمه کاره ماند. اما این پایان ماجرا نبود؛ بعداً شاعران دیگری مثل وصال شیرازی و شاعری به نام صابر آمدند و این منظومه را تکمیل کردند تا قصه به سرانجام برسد.

شاید بپرسید چرا از بین این همه روایت، نسخه وحشی بافقی برای بازنویسی انتخاب شده؟ جوابش ساده است: روایت وحشی از شیرین و فرهاد، پر از شور و هیجان عشق است. در این نسخه، عظمت عشق فرهاد به قدری برجسته می شود که کمتر کسی را می توان یافت که تحت تأثیر آن قرار نگیرد. این همان چیزی است که مجید شفیعی به دنبالش بوده تا به دل مخاطب نوجوان بنشیند.

خلاصه کامل داستان «شیرین و فرهاد» (نسخه مجید شفیعی)

بیایید با هم یک گشتی در خط به خط این داستان بزنیم و ببینیم شیرین و فرهاد ما چطور عاشق هم می شوند و چه بر سرشان می آید. یادتان باشد این خلاصه ای از روایت مجید شفیعی است که برای نوجوان ها جذاب تر و قابل فهم تر شده است.

آغاز ماجرا و بذر عشق

قصه از آنجا شروع می شود که شیرین، شاهزاده خانم زیبا و دلربا، به خاطر بی وفایی خسرو، پادشاهی که دلباخته اش بود، دل شکسته و آزرده از بارگاه او بیرون می آید. شیرین تصمیم می گیرد در جایی آرام و دور از دسترس خسرو، برای خودش زندگی کند. در دشت بیستون، مکانی سرسبز و خوش آب و هوا پیدا می کند و همان جا فکر می کند که چه خوب است کاخی زیبا و دلنشین برای خودش بسازد.

برای ساختن چنین کاخی، خب معلوم است که به یک مهندس و سنگ تراش ماهر نیاز دارد. خادمان شیرین به جست وجو می افتند و خیلی زود فرهاد را پیدا می کنند؛ جوانی هنرمند و توانا که در کار سنگ تراشی بی رقیب است. اما قصه از اینجا جالب تر می شود. خادمان شیرین، از بس که مجذوب زیبایی و کمالات او هستند، در وصف شیرین برای فرهاد چنان با آب و تاب صحبت می کنند که فرهاد، حتی پیش از دیدنش، دلباخته و عاشق شیرین می شود. اینجاست که بذر عشق در دل فرهاد کاشته می شود، عشقی که قرار است کوه ها را جابجا کند!

نبرد عشق و اراده در بیستون

فرهاد، با دلی سرشار از عشق و نگاهی مشتاق، قدم به بیستون می گذارد. وقتی برای اولین بار چشمش به جمال شیرین می افتد، دیگر هیچ چیز برایش معنا ندارد جز او. این عشق در دل فرهاد آن قدر بزرگ و مقدس می شود که حاضر است هر کاری برای رسیدن به معشوقش انجام دهد.

خبر عشق فرهاد به شیرین، خیلی زود به گوش خسرو می رسد. خسرو که خودش شیفته شیرین است و طاقت نمی آورد ببیند کسی به جز او دل در گروی شیرین دارد، نقشه ای می کشد. یک چالش تقریباً غیرممکن جلوی پای فرهاد می گذارد: اگر می خواهی به شیرین برسی، باید کوه بیستون را بتراشی و جویی از شیر از آن جاری کنی تا به محل اقامت شیرین برسد! این یک شرط دیوانه وار به نظر می رسید، اما برای فرهاد عاشق، هیچ چیز نشدنی نیست.

فرهاد، با تیشه ای در دست، به جنگ با کوه بیستون می رود. روزها و شب ها بی وقفه کار می کند. هر ضربه تیشه، نه فقط سنگی را می تراشید، بلکه فریاد عشقی بود که از اعماق جانش برمی خاست. خستگی برای او معنایی نداشت. تیشه هایی که در دست فرهاد جان می گرفتند، از عشق قوت می گرفتند. او با هر ضربه تیشه، تصویر شیرین را جلوی چشمانش می دید و این عشق، او را قوی تر از همیشه می کرد. فداکاری و اراده بی نظیر فرهاد، درسی از عظمت عشق می دهد؛ اینکه چطور یک عاشق می تواند حتی ناممکن ها را ممکن کند.

در جایی از قصه، تصویر فرهاد که دیوانه وار در حال کندن کوه است، بسیار تکان دهنده است. او دیگر با سنگ و صخره کاری ندارد، گویی با خودِ سرنوشت دست و پنجه نرم می کند. خنده و اشک فرهاد بر سنگ ها، نشانه ای از عمق این عشق است که هر مانعی را در برابر خود ناچیز می شمارد.

نقشه شوم و پایان تراژیک

همان طور که فرهاد با تمام وجودش کوه را می تراشید و به نظر می رسید که دارد به هدفش نزدیک می شود، خسرو از وحشت این موفقیت به خود می لرزید. او نمی توانست تصور کند که فرهاد، این عاشق از خود گذشته، بتواند شرط او را به سرانجام برساند و شیرین را به دست آورد. پس تصمیم گرفت با یک دسیسه کثیف، مانع رسیدن فرهاد به عشقش شود.

خسرو یک پیرزن حیله گر (یا پیکی در برخی روایت ها) را با خبری دروغین به سمت فرهاد می فرستد. پیرزن با ظاهری غمگین و صدایی لرزان، به فرهاد خبر می دهد که شیرین، معشوقه اش، از دنیا رفته است. تصور کنید، فرهاد که تمام هستی اش را در گروی عشق شیرین گذاشته بود و با هر ضربه تیشه، امید به دیدار دوباره او را در دل می پروراند، با شنیدن این خبر چقدر ویران می شود.

قلب فرهاد از شدت اندوه می شکند. تیشه که تمام زندگی اش شده بود، از دستش رها می شود و به پایین سقوط می کند. فرهاد نیز، تاب این غم بزرگ را نمی آورد و جان می دهد. این گونه قصه عشق بی فرجام فرهاد، با مرگی تلخ و تراژیک به پایان می رسد.

وقتی خبر مرگ فرهاد به شیرین می رسد، او نیز غرق در غم و اندوه می شود. هرچند شیرین هرگز به فرهاد قولی برای ازدواج نداده بود، اما شاهد عشق پاک و فداکاری بی حد و حصر او بود و مرگ او را برای همیشه در سوگ می نشاند. پایان داستان در نسخه بازنویسی شده مجید شفیعی، به سادگی و تأثیرگذاری خاص خود، این غم ابدی را به تصویر می کشد و با سایر نسخه ها که شاید جزئیات متفاوتی در پایان داشته باشند، تفاوت هایی دارد.

شخصیت های اصلی داستان: قهرمانان یک حماسه عاشقانه

داستان شیرین و فرهاد با سه شخصیت اصلی خودش، یک حماسه عاشقانه تمام عیار را به تصویر می کشد که هر کدام نمادی از یک جنبه انسانی هستند.

فرهاد: نماد عشق پاک و فداکاری

فرهاد، شخصیت اصلی این منظومه، نماد عشق پاک و فداکاری بی حد و حصر است. او بدون اینکه حتی شیرین را دیده باشد، شیفته او می شود و این نشان دهنده عمق و خلوص عشقش است. فرهاد مظهر اراده ای شکست ناپذیر است؛ او به خاطر عشقش، به جنگ با کوه بیستون می رود و برای اثبات عشقی که در دل دارد، دست به کاری می زند که در ظاهر محال به نظر می رسد. او مظلومیت عشق را هم به دوش می کشد؛ عشقی که به خاطر حسادت دیگران، به سرانجام نمی رسد و او را به کام مرگ می کشاند. فرهاد تجسم تمام آرزوهایی است که در راه عشق، جان می بازند.

شیرین: زیبایی مسحورکننده و انسانیت

شیرین، معشوق فرهاد و خسرو، نماد زیبایی مسحورکننده و کمال انسانی است. او زنی است که دل بسیاری را می برد، اما در نهایت، قلب او نیز درگیر احساساتی عمیق می شود. شیرین در طول داستان، بین عشق ها و موقعیت های مختلف سرگردان است. او زیبایی بی نظیری دارد که همگان را شیفته خود می کند، اما در پس این زیبایی، روح لطیف و انسانیتی نهفته است که او را از یک معشوق صرف فراتر می برد. او اگرچه به فرهاد وعده عشق نمی دهد، اما تحت تأثیر فداکاری او قرار می گیرد و مرگش را با اندوهی عمیق بدرقه می کند.

خسرو: قدرت، حسادت و خودخواهی

خسرو، پادشاهی قدرتمند و رقیب فرهاد، نماد قدرت، حسادت و خودخواهی است. او که خود شیفته شیرین است، نمی تواند عشق فرهاد را تاب بیاورد. حسادت و خودخواهی او باعث می شود دست به دسیسه ای بزند که نتیجه ای جز فاجعه ندارد. خسرو نماینده آن بخش از وجود انسان است که می خواهد با زور و قدرت، به خواسته های خود برسد، حتی اگر به قیمت از بین بردن زندگی و عشق دیگران باشد. سرنوشت او نیز معمولاً با پشیمانی و ناکامی گره می خورد، هرچند که در این بازنویسی، تمرکز بیشتر بر عشق فرهاد است.

چرا خواندن این کتاب برای نوجوانان ضروری است؟

شاید برخی فکر کنند ادبیات کهن فقط برای بزرگسالان و اهل فن است. اما «کتاب قصه خواندنی شیرین و فرهاد» اثبات می کند که این طور نیست. این کتاب، یک عالمه دلیل خوب دارد که چرا باید حتماً توی سبد مطالعه نوجوان ها قرار بگیرد.

آشنایی با گنجینه ادبیات فارسی

این کتاب یک دروازه عالی به دنیای شاهکارهای کلاسیک ایران است. ادبیات فارسی ما یک گنجینه واقعی است و حیف است که نسل جوان از آن بی خبر بماند. با خواندن این بازنویسی، نوجوانان می توانند با یکی از داستان های مهم و تأثیرگذار آشنا شوند و یک پایه و اساس خوب برای مطالعه آثار پیچیده تر در آینده پیدا کنند. انگار که یک تور گردشگری رایگان به دل تاریخ ادبیات ایران می روند!

درس های اخلاقی و انسانی ارزشمند

در دل این قصه عاشقانه، کلی درس های اخلاقی و انسانی مهم پنهان شده. داستان فرهاد، نمادی از فداکاری و استقامت است. عشق او نشان می دهد که انسان برای رسیدن به هدفش چقدر می تواند پایداری کند. از طرف دیگر، حسادت و خودخواهی خسرو، عواقب تلخی را به دنبال دارد و به ما می آموزد که این ویژگی ها چقدر می توانند مخرب باشند. این کتاب به صورت غیرمستقیم، ارزش هایی مثل وفاداری، از خودگذشتگی و ایستادگی را به نوجوانان منتقل می کند.

تقویت قوه تخیل و درک ادبی

خواندن یک داستان پرشور و پرکشش، به صورت ناخودآگاه قوه تخیل بچه ها را تقویت می کند. وقتی شخصیت ها و صحنه ها را توی ذهنشان مجسم می کنند، خلاقیتشان حسابی رشد می کند. علاوه بر این، با یک روایت جذاب و زبانی ساده، نوجوانان می توانند لذت درک ادبی را بچشند. این کتاب کمک می کند تا مهارت های درک مطلب و تحلیل داستان در آن ها پرورش پیدا کند.

ارتباط با هویت فرهنگی

داستان های کهن، بخشی از ریشه های فرهنگی و هنری ما هستند. با خواندن این قصه ها، نوجوانان با تاریخ، فرهنگ و هویت ایرانی خودشان ارتباط عمیق تری برقرار می کنند. این آشنایی، حس تعلق خاطر به سرزمین و میراث فرهنگی شان را در آن ها تقویت می کند و به آن ها کمک می کند تا درک بهتری از ارزش های ملی پیدا کنند.

کتابخوانی لذت بخش و ترغیب به مطالعه

یکی از بزرگترین چالش های امروز، علاقه مند کردن نوجوانان به کتابخوانی است. «قصه خواندنی شیرین و فرهاد وحشی بافقی (بازنویسی مجید شفیعی)» با روایتی جذاب و زبانی گیرا، می تواند برای نوجوانانی که شاید با ادبیات کمی غریبه اند، یک شروع فوق العاده باشد. این کتاب آن قدر جذاب است که می تواند آن ها را به مطالعه علاقه مند کند و راه را برای خواندن کتاب های دیگر هموار سازد.

درباره نویسندگان اثر

پشت هر اثر ادبی بزرگی، ذهن های بزرگی نهفته اند. در مورد «قصه خواندنی شیرین و فرهاد» هم با دو نام مهم سر و کار داریم: وحشی بافقی به عنوان خالق اصلی منظومه و مجید شفیعی به عنوان بازنویس هنرمند آن.

وحشی بافقی (شاعر منظومه اصلی)

کمال الدین یا شمس الدین محمد وحشی بافقی، یکی از شاعران بزرگ و پرآوازه قرن دهم هجری است. او در سال 939 هجری قمری در شهر بافق، چشم به جهان گشود. وحشی تحصیلات ابتدایی خودش را در همان زادگاهش گذراند و بعدها برای ادامه تحصیل و کسب دانش، به یزد و سپس کاشان سفر کرد. بعد از تلمذ و شاگردی نزد استادان بزرگ زمان خودش، دوباره به یزد یا کرمان بازگشت و تا پایان عمرش همان جا زندگی کرد.

وحشی بافقی زندگی پر از سختی و مشقتی داشت. او مثل حافظ شیرازی، علاقه زیادی به زادگاهش داشت و کمتر اهل سفر و دوری از وطن بود. سبک شعری او بسیار بی پیرایه و ساده است و او را در زمره شعرای مکتب هندی قرار می دهند. اما یکی از برجسته ترین ویژگی های شعر او، مخصوصاً در غزلیاتش، ظهور مکتب وقوع و زیرشاخه ی آن یعنی سبک واسوخت است. در این سبک، برخلاف نازکشی ها و تمناهای معمول در شعر عاشقانه، شاعر از معشوق اِعراض می کند و به نوعی روی گرداندن و دوری گزینی می پردازد که این ویژگی، به شعر او رنگ و بوی خاصی می دهد.

کلیات آثار وحشی بافقی شامل بیش از 9000 بیت شعر در قالب های متنوعی مثل غزل، قصیده، قطعه، رباعی، ترکیب بند و سایر گونه های شعری است. معروف ترین آثار او، علاوه بر «شیرین و فرهاد»، منظومه «ناظر و منظور» و ترکیب بند مشهور «ای رفیقان، راه دشوار است، لیکن مقصد نزدیک» هستند که بیانگر سوز دل و تنهایی اوست. وحشی بافقی در سال 991 هجری قمری در شهر یزد وفات یافت و میراث عظیمی از شعر و شور برای ما به یادگار گذاشت.

مجید شفیعی (نویسنده بازنویس)

مجید شفیعی، نویسنده معاصر و بازنویس خلاق این اثر، در سال 1350 در تهران متولد شد. او دوران کودکی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت و پس از فوت پدرش، در قزوین ساکن شد. همین اتفاقات باعث شد که او از همان سنین پایین، به تاریخ و اسطوره ها علاقه زیادی پیدا کند. این علاقه، بعدها مسیر تحصیلی و کاری او را مشخص کرد.

آقای شفیعی در سال 1369 وارد رشته مرمت آثار تاریخی شد و پس از فارغ التحصیلی و یک وقفه نسبتاً طولانی، دوباره در مقطع کارشناسی رشته موزه داری ادامه تحصیل داد و لیسانس گرفت. تخصص و علاقه او به تاریخ، ادبیات کهن و فرهنگ ایران، باعث شد تا به سمت بازنویسی آثار فاخر ادبی برای گروه های سنی مختلف، به خصوص نوجوانان، کشیده شود.

هدف اصلی مجید شفیعی از این بازنویسی ها، همان طور که پیش تر هم گفتیم، این است که گنجینه های ادبیات فارسی از انحصار متخصصان خارج شده و به زبانی ساده و جذاب، در دسترس عموم و به خصوص نسل جوان قرار گیرد. او معتقد است که آشنایی با این آثار، نه تنها به غنای فرهنگی افراد کمک می کند، بلکه راهی برای انتقال ارزش ها و مفاهیم عمیق انسانی است.

از دیگر آثار بازنویسی شده مجید شفیعی که در نشر پیدایش منتشر شده اند، می توان به این موارد اشاره کرد:

  • «طنزهای شیرین زهرالربیع»
  • «غزلیات خواندنی سعدی»
  • «لیلی و مجنون» (بازنویسی از نظامی)
  • «سلامان و ابسال»
  • «بیژن و منیژه»
  • «خسرو و شیرین» (بازنویسی از نظامی)

این فهرست نشان می دهد که مجید شفیعی یک متخصص واقعی در زمینه بازنویسی و ساده سازی ادبیات کهن برای مخاطب امروزی است و تلاش های او نقش مهمی در زنده نگه داشتن این آثار ارزشمند دارد.

مشخصات فنی و راهنمای خرید کتاب

اگر بعد از این همه تعریف و تمجید، دلتان هوای خواندن این کتاب را کرده، بگذارید اطلاعات تکمیلی تری هم به شما بدهم که راحت تر بتوانید تهیه اش کنید.

مشخصه توضیحات
نام کامل کتاب قصه خواندنی شیرین و فرهاد وحشی بافقی
نویسندگان مجید شفیعی (بازنویس)، وحشی بافقی (شاعر اصلی)
ناشر انتشارات پیدایش
سال انتشار نسخه بازنویسی چاپ اول: 1397 (نسخه های جدیدتر هم موجود است)
قطع کتاب رقعی
تعداد صفحات حدود 160 تا 241 صفحه (بسته به چاپ و نوع)
نوع جلد شومیز
مصور بودن بله، دارای تصویرگری های جذاب (پریا لرستانی)
شابک 978-600-296-259-1 (ممکن است برای چاپ های جدید متفاوت باشد)
گروه سنی هدف نوجوانان (14+)
موضوع کتاب داستان های عاشقانه، ادبیات کلاسیک برای نوجوانان، شعر

انتشارات پیدایش، ناشر این کتاب، یکی از معتبرترین انتشارات در حوزه کودک و نوجوان است که سال هاست با انتشار آثار ارزشمند و باکیفیت، به پربار شدن سبد مطالعه خانواده های ایرانی کمک می کند. این انتشارات با دغدغه معرفی بهترین ها و ایجاد تجربه ای شیرین از کتابخوانی، جایگاه ویژه ای در میان فعالان فرهنگی دارد.

برای تهیه این کتاب، می توانید به کتابفروشی های معتبر سراسر کشور مراجعه کنید. همچنین نسخه های الکترونیکی این کتاب در پلتفرم های فروش کتاب دیجیتال مانند کتابراه و ایران کتاب در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. این امکان به شما کمک می کند تا به راحتی و در هر زمان و مکانی به این اثر ارزشمند دسترسی داشته باشید.

نتیجه گیری: ماندگاری یک عشق ابدی

«خلاصه کتاب قصه خواندنی شیرین و فرهاد وحشی بافقی (بازنویسی مجید شفیعی)» فقط یک کتاب ساده نیست؛ این یک دعوت نامه است به دنیایی از عشق، فداکاری، هنر و ادبیات اصیل ایرانی. این اثر ماندگار، به ما یادآوری می کند که بعضی قصه ها هرگز کهنه نمی شوند، بلکه با هر بار خواندن، تازه تر و پرشورتر از قبل جان می گیرند.

این کتاب یک فرصت بی نظیر برای نوجوانان است تا بدون درگیری با پیچیدگی های زبانی، با بخشی از هویت فرهنگی و ادبی خودشان آشنا شوند و لذت خواندن یک داستان عمیق و پرکشش را تجربه کنند. در واقع، این گونه بازنویسی ها نقش حیاتی در حفظ و انتقال میراث ادبی غنی ما به نسل های آینده دارند و کاری می کنند که «بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد» برای همیشه در یادها زنده بماند. پس، اگر به دنبال هدیه ای ارزشمند هستید یا می خواهید خودتان را با یک قصه بی نظیر سرگرم کنید، درنگ نکنید و سراغ این کتاب بروید.

دکمه بازگشت به بالا