شرط بندی به انگلیسی: آموزش کامل لغات و اصطلاحات رایج
شرط بندی به انگلیسی
برای گفتن «شرط بندی» به انگلیسی، چند کلمه و عبارت پرکاربرد داریم که هر کدوم در یه موقعیت و با معنی خاص خودشون به کار میرن. رایج ترین هاشون Bet، Gamble، Wager و Stake هستن. این کلمات فقط معادل ساده نیستن؛ هر کدوم حس و حال خودشون رو دارن و تو بافت های مختلف استفاده میشن. مثلاً بت (Bet) بیشتر یه پیش بینی با ریسک کنترل شدست، در حالی که گمبل (Gamble) بیشتر به قمار و شانس محض ربط داره.
تاحالا شده بخوای تو یه مکالمه انگلیسی، یه مقاله، یا حتی توی شبکه های اجتماعی در مورد شرط بندی صحبت کنی و ندونی دقیقاً از کدوم کلمه استفاده کنی؟ یا مثلاً فکر کنی همه کلمه ها یه معنی میدن و بعدش ببینی طرف مقابلت یه جور دیگه برداشت کرده؟ خب، اصلاً جای نگرانی نیست! این یه چالش رایج برای خیلی از فارسی زبان هاست، چون ما تو فارسی برای این مفهوم معمولاً فقط از همون «شرط بندی» استفاده می کنیم و کمتر به ریزه کاری هاش توجه می کنیم.
اما تو انگلیسی قضیه یه ذره فرق داره. هر کلمه، هرچقدر هم که شبیه به نظر بیاد، ممکنه یه بار معنایی خاص داشته باشه که اگه درست به کار نره، ممکنه منظور شما رو کاملاً عوض کنه یا حتی باعث سوءتفاهم بشه. مثلاً فرق بین اینکه بگی «من روی اسب شرط بستم» با اینکه بگی «من قمار کردم» خیلی زیاده، حتی اگه هر دوتاشون به یه نوعی ریسک کردن با پول اشاره کنن. برای همین، یاد گرفتن تفاوت های ظریف این کلمات واقعاً کاربردی و ضروریه.
تصور کن داری یه فیلم انگلیسی می بینی و یه شخصیت میگه I put a bet on the game. یا یه خبر ورزشی می خونی که از gambling addiction حرف میزنه. آیا این دوتا دقیقاً یه معنی دارن؟ نه! هدف این مقاله اینه که به شما کمک کنه تا این تفاوت ها رو مثل کف دست بشناسین و با خیال راحت و با اعتماد به نفس کامل، تو هر موقعیتی که لازم شد، بهترین کلمه یا عبارت رو برای «شرط بندی به انگلیسی» انتخاب کنین. پس بزن بریم که یه سفر جذاب تو دنیای اصطلاحات شرط بندی رو شروع کنیم.
معادل های اصلی شرط بندی و شرط بندی کردن در انگلیسی (همراه با تفاوت های کلیدی)
وقتی پای «شرط بندی» به انگلیسی میاد وسط، چندتا کلمه اصلی هستن که باید باهاشون آشنا بشین. اینا رو میشه پایه های اصلی این مفهوم تو انگلیسی دونست. هر کدوم یه حس و حال و کاربرد خاصی دارن که اگه اونا رو خوب بشناسین، دیگه هیچ وقت تو انتخابشون اشتباه نمی کنین.
Bet / To bet (فعل و اسم): پرکاربردترین و عمومی ترین معادل
کلمه Bet شاید آشناترین و پرکاربردترین معادل «شرط بندی» تو انگلیسی باشه. هم به عنوان فعل و هم به عنوان اسم به کار میره و معنی کلیش «شرط بستن روی نتیجه یه اتفاق، بازی یا پیش بینی» هست. چیزی که بت رو از بقیه متمایز می کنه، اینه که معمولاً ریسکش کنترل شده تره و اغلب با یه نوع پیش بینی آگاهانه همراهه. یعنی شما یه چیزی رو پیش بینی می کنین و بر اساس اون پیش بینی، یه پولی رو به خطر می اندازین.
مثلاً وقتی میگیم I bet on the horse race. یعنی من روی مسابقه اسب دوانی شرط بستم. اینجا یه پیش بینی از قبل انجام شده. یا اگه دوستت بهت بگه I bet you 50 dollars it will rain tomorrow. یعنی من ۵۰ دلار با تو شرط می بندم که فردا باران می بارد. این هم یه پیش بینیه، ولی نه حتماً با هدف قمار یا کسب درآمد زیاد، بلکه بیشتر برای فان و اثبات یه چیز.
به عنوان اسم هم همین طوره. وقتی میگین My bet won! یعنی شرطم برنده شد! اینجا به خودِ پولی که برای شرط گذاشته شده یا خودِ عمل شرط بندی اشاره داره. یا مثلاً Can I place a bet on the football match? یعنی می تونم روی مسابقه فوتبال شرط ببندم؟ اینجا «place a bet» یه اصطلاح رایجه که معنی «شرط بستن» میده.
ساختارهای گرامری رایج با bet شامل to bet on something (روی چیزی شرط بستن)، to place a bet (شرط گذاشتن) و I bet that… (شرط می بندم که…) هستن. این کلمه خیلی تو مکالمات روزمره، به خصوص تو دنیای ورزش، استفاده میشه و حس و حال خیلی رسمی نداره.
Gamble / To gamble (فعل و اسم): تاکید بر ریسک، شانس و معمولاً مقادیر بزرگتر
حالا بریم سراغ Gamble. این کلمه هم می تونه فعل باشه و هم اسم، ولی فرقش با Bet خیلی مهمه. Gamble بیشتر شامل فعالیت هایی میشه که ریسک ذاتی بالاتری دارن و معمولاً تکیه شون بر شانس محض و اتفاقه، نه لزوماً پیش بینی آگاهانه. اغلب هم با فعالیت های کازینو، قمار و موقعیت هایی که پول زیادی در خطره، پیوند خورده.
مثلاً He lost all his money gambling at the casino. یعنی او تمام پولش را در قمارخانه از دست داد. اینجا دیگه فقط یه شرط ساده نیست، بلکه یه فعالیت قمارگونه با ریسک بالای از دست دادن پوله. یا یه مثال دیگه که نشون میده gamble فقط به کازینو محدود نمیشه: It’s a huge gamble to invest in that volatile stock. یعنی سرمایه گذاری در آن سهام بی ثبات یک قمار بزرگ است. اینجا منظور اینه که ریسک بالایی داره.
یه نکته خیلی مهم درباره Gamble اینه که این کلمه گاهی اوقات بار منفی داره و می تونه به اعتیاد یا مشکلات ناشی از قمار اشاره کنه. مثلاً She has a serious gambling addiction. یعنی او اعتیاد جدی به قمار دارد. این جمله نشون میده که Gamble می تونه به مشکلات اجتماعی و روانی هم اشاره کنه که Bet معمولاً این بار معنایی رو نداره.
تفاوت اصلی و کلیدی بین Bet و Gamble رو میشه این طور خلاصه کرد: Gamble بیشتر به فعالیت هایی با ریسک ذاتی بالا و تکیه بر شانس اشاره داره که اغلب شامل مقادیر بزرگتر پول میشه و می تونه بار منفی قمار رو هم با خودش داشته باشه. در حالی که Bet می تونه شامل پیش بینی های آگاهانه و با ریسک کنترل شده تر باشه و لزوماً به قمار با بار منفی اشاره نمی کنه.
ساختارهای گرامری رایج با gamble هم شامل to gamble with money/one’s future (با پول/آینده قمار کردن) و a gambling problem/addiction (مشکل/اعتیاد به قمار) هستن.
تفاوت Bet و Gamble: Bet بیشتر روی پیش بینی های آگاهانه و ریسک کنترل شده تمرکز داره، در حالی که Gamble به قمار با ریسک بالا و تکیه بر شانس محض اشاره می کنه و می تونه بار معنایی منفی اعتیاد به قمار رو هم داشته باشه.
Wager / To wager (فعل و اسم): رسمی تر و قدیمی تر
کلمه Wager هم مثل Bet و Gamble هم فعل و هم اسمه، ولی خب یه ذره فرق داره. Wager یه معادل رسمی تر و کمی قدیمی تر برای bet هست. شاید کمتر تو مکالمات روزمره بشنوینش، اما تو متون حقوقی، ادبی، یا تو موقعیت های خاصی که یه حس و حال رسمی تر لازم دارن، ازش استفاده میشه.
تصور کنین یه داستان تاریخی می خونین که توش دوتا آقا سر یه مسئله ای شرط می بندن. اینجا نویسنده ممکنه بنویسه: The gentlemen made a wager on the outcome of the duel. یعنی آقایان بر سر نتیجه دوئل شرط بستند. این جمله یه حس و حال کلاسیک و رسمی داره که اگه به جای wager از bet استفاده می شد، اون حس از بین می رفت.
به عنوان فعل هم به همین صورته. I wager that he will succeed. یعنی شرط می بندم که او موفق خواهد شد. این جمله نسبت به I bet that he will succeed. یه لحن رسمی تر و گاهی اوقات یه کم متکبرانه تر یا با اعتماد به نفس بالاتری داره.
پس، اگه دنبال یه کلمه برای «شرط بندی» هستین که حس و حال رسمی تری داشته باشه و برای متون جدی تر یا ادبی مناسب باشه، Wager گزینه خوبیه. اما برای مکالمات روزمره و عادی، Bet انتخاب مناسب تریه.
Stake / To stake (فعل و اسم): تاکید بر مبلغ یا چیزی که روی آن شرط بسته می شود
Stake یه کلمه خیلی مهمه که بار معنایی اش یه کم فرق داره. این کلمه بیشتر روی مبلغ یا ارزشی که در یک شرط بندی یا قمار به خطر انداخته میشه، تمرکز داره. یعنی به خودِ پول یا دارایی اشاره می کنه که قراره روی چیزی گذاشته بشه.
به عنوان اسم، stake به مقدار پول یا ارزش مادی ای میگه که تو یه شرط بندی به خطر انداخته میشه. مثلاً The stakes were very high in that poker game. یعنی مبالغ شرط بندی در آن بازی پوکر بسیار بالا بود. اینجا stakes (جمع stake) به مقدار پولی اشاره داره که هر بازیکن روی میز گذاشته و هر لحظه ممکنه از دست بده یا چند برابرش کنه. وقتی میگن They are playing for high stakes. یعنی آن ها با مبالغ بالا شرط بندی می کنند. که باز هم منظور همون پول زیاده.
اما stake به عنوان فعل هم کاربرد داره. وقتی شما پولی یا چیزی رو روی یه شرط بندی به خطر می اندازین، این کار رو to stake می گن. مثلاً He decided to stake his entire savings on the lottery. یعنی او تصمیم گرفت تمام پس انداز خود را روی لاتاری شرط ببندد. اینجا فعل stake نشون دهنده عمل به خطر انداختن پوله.
یادتون باشه که stake فقط به پول محدود نمیشه. گاهی اوقات ممکنه به آینده، حیثیت یا شهرت هم اشاره کنه، وقتی که در یه موقعیت پر ریسک قرار می گیرن. مثلاً His career is at stake. یعنی حرفه او در خطر است. که در اینجا منظور قمار با شغل نیست، بلکه ریسک بزرگی است که کل شغلش را تهدید می کند.
پس، Stake بیشتر به اون «چیزی» که ریسک میشه اشاره داره، در حالی که Bet و Gamble به خودِ «عمل» شرط بندی یا قمار کردن می پردازن.
کلمات و اصطلاحات کلیدی مرتبط با شرط بندی در انگلیسی
دنیای شرط بندی تو انگلیسی فقط به Bet و Gamble ختم نمیشه. یه عالمه کلمه و اصطلاح دیگه هست که اگه بخواین مثل یه نیتیو (کسی که زبان مادریش انگلیسیه) صحبت کنین یا متوجه بشین، باید باهاشون آشنا باشین. اینا مثل چاشنی می مونن که به مکالمه شما رنگ و لعاب میدن.
انواع شرط بندی
شرط بندی خودش کلی شاخه و زیرشاخه داره که هر کدوم اسم مخصوص به خودشون رو دارن. بیاین چندتا از مهم ترین هاشون رو با هم بررسی کنیم:
- Sports betting (شرط بندی ورزشی): این یکی خیلی واضحه؛ هر نوع شرط بندی که روی نتایج رویدادهای ورزشی انجام میشه. از فوتبال و بسکتبال گرفته تا اسب دوانی و بوکس.
- Online betting (شرط بندی آنلاین): دیگه نیازی به توضیح نیست! شرط بندی ای که از طریق اینترنت و سایت ها و اپلیکیشن ها انجام میشه.
- Fixed-odds betting (شرط بندی با شانس ثابت/ضرایب ثابت): اینجا ضرایب شرط بندی از قبل مشخص و ثابت هستن و شما می دونین که اگه شرطتون برد، چقدر پول گیرتون میاد. این رایج ترین نوع شرط بندی ورزشیه.
- Spread betting (شرط بندی اسپرد/اختلاف): تو این نوع، شما روی این شرط می بندین که یه نتیجه خاص، چقدر از یه پیش بینی اولیه فاصله داره. مثلاً اگه بگیم یه تیم با اختلاف ۱۰ گل می بره و شما روی این شرط می بندین، سود یا ضررتون بر اساس اون اختلاف محاسبه میشه. یه کم پیچیده تره ولی هیجان خودش رو داره.
- Accumulator / Parlay (شرط چندگانه/میکس): این وقتیه که شما روی چند تا رویداد مختلف شرط می بندین و برای بردن کل شرط، باید همه اون پیش بینی ها درست از آب دربیان. ریسکش بالاست ولی سودش هم می تونه خیلی زیاد باشه!
- Futures bet (شرط بلندمدت): اینجا روی نتایج بلندمدت شرط می بندین. مثلاً اینکه کدوم تیم قهرمان لیگ میشه، نه اینکه کدوم تیم بازی امشب رو می بره.
- Prop bet (Proposition Bet) (شرط روی رویدادهای خاص در یک مسابقه): این شرط ها روی جزئیات خاصی از یه مسابقه بسته میشن که ربطی به نتیجه نهایی ندارن. مثلاً اینکه اولین گل رو کدوم بازیکن میزنه، یا چندتا کرنر تو بازی اتفاق میفته. خیلی هم بامزه و سرگرم کننده اند.
- Live betting / In-play betting (شرط بندی زنده/در جریان بازی): همون طور که از اسمش پیداست، این شرط بندی ها وقتی انجام میشن که بازی یا رویداد در حال برگزاریه. یعنی شما می تونین حین تماشای مسابقه، شرط های جدیدی ببندین.
- Off-track betting (شرط بندی خارج از پیست مسابقه – برای مسابقات اسب دوانی/سگ دوانی): این نوع شرط بندی برای مسابقات اسب دوانی یا سگ دوانی استفاده میشه، وقتی که شما تو پیست مسابقه نیستین و از یه جای دیگه مثل یه دفتر شرط بندی یا آنلاین، شرط می بندین.
بازیگران و اجزای شرط بندی
هر سیستمی یه سری بازیگر و اجزا داره که دنیای شرط بندی هم از این قاعده مستثنی نیست. اینا رو بشناسیم:
- Gambler / Bettor / Punter (شرط بند، قمارباز): اینا همونایی هستن که شرط می بندن یا قمار می کنن. Bettor و Punter بیشتر تو فضای ورزشی به کار میرن و Gambler یه بار معنایی عمومی تر و گاهی اوقات منفی تر داره (قمارباز).
- Bookmaker / Bookie (کتابفروش شرط بندی، بنگاه دار): این فرد یا شرکتیه که شرط ها رو قبول می کنه و ضرایب رو تعیین می کنه. Bookie شکل خلاصه و غیررسمی Bookmaker هست.
- Odds (شانس، ضریب، احتمال): Odds نشون دهنده احتمال وقوع یه اتفاقه و در عین حال، مقدار پولی که در صورت برنده شدن به شما برگردونده میشه رو تعیین می کنه. در واقع، این همون اعدادیه که نشون میده چقدر احتمال داره یه نتیجه خاص اتفاق بیفته.
- Payout (سود پرداختی، مبلغ برنده شده): این مقدار پولی هست که اگه شرطتون برنده بشه، بنگاه دار به شما پرداخت می کنه.
- Vig / Juice (کارمزد بنگاه دار): این مبلغی هست که بنگاه دار به عنوان کمیسیون از هر شرط بندی برداشت می کنه. در واقع، این سود بنگاه دار از بازیه.
- Winnings (جوایز، مبلغ برنده شده): به کل مبلغی که از یه شرط بندی برنده میشین میگن.
- Losings (مبلغ باخته شده): برعکس Winnings، این مبلغی هست که شما تو یه شرط بندی از دست میدین.
- Handicap (هندیکاپ، امتیاز پیش فرض برای تعادل شرط ها): Handicap رو تو شرط بندی ورزشی زیاد می بینین. این امتیاز مثبتیه که به یه تیم ضعیف تر یا امتیازی که از یه تیم قوی تر کم میشه تا تعادل تو شرط بندی ایجاد بشه و هر دو طرف برای شرط بستن جذاب باشن.
عبارات و اصطلاحات رایج
بعضی از این عبارات خیلی پرکاربرد هستن و دونستنشون واقعاً بهتون کمک می کنه تا مثل یه انگلیسی زبان حرف بزنین:
- To place / make / lay a bet (شرط بستن): این ها سه تا فعل رایج هستن که به معنی «شرط بستن» استفاده میشن. مثلاً I want to place a bet on this game.
- To win a bet / To lose a bet (شرط را بردن / شرط را باختن): این هم که کاملاً مشخصه، نتیجه یه شرط بندی رو نشون میده.
- To hedge one’s bets (برای کاهش ریسک، چند شرط مختلف بستن): این یه اصطلاح جالبه. یعنی شما چند تا شرط مختلف می بندین تا ریسک کلی باخت رو کم کنین. مثل وقتی که آدم محتاط باشه.
- A safe bet (یک شرط مطمئن، یک چیز قطعی): وقتی از It’s a safe bet استفاده می کنین، یعنی یه چیزی تقریباً قطعیه و احتمال وقوعش خیلی بالاست. مثلاً It’s a safe bet that she will win the election.
- Your best bet (بهترین راه حل/گزینه): این اصطلاح دیگه به شرط بندی واقعی ربطی نداره و معنی «بهترین راه حل یا بهترین گزینه» رو میده. مثلاً If you want to get there fast, your best bet is to take the subway.
- To bet the farm / To bet your bottom dollar (تمام دار و ندار خود را شرط بستن): این دو عبارت نشون میدن که شما دارین همه چیزتون رو روی یه چیز ریسک می کنین. یعنی یه ریسک خیلی بزرگ و اساسی.
- To call someone’s bluff (بلوف کسی را گرفتن – معمولاً در پوکر): این عبارت بیشتر تو بازی پوکر استفاده میشه، وقتی که شما فکر می کنین حریفتون داره بلوف میزنه و ازش می خواین که کارتاش رو نشون بده.
- High stakes / Low stakes (مبالغ بالا/پایین شرط بندی): این عبارت رو قبلاً هم دیدیم. نشون دهنده اینه که آیا پول زیادی تو یه بازی یا شرط بندی درگیره یا نه.
- Gambling problem / addiction (مشکل / اعتیاد به قمار): این اصطلاحات به جنبه منفی و آسیب زا قمار اشاره می کنن که می تونه برای افراد مشکل ساز باشه.
دنیای اصطلاحات شرط بندی گسترده تر از فقط چند کلمه ساده است. آشنایی با انواع شرط ها و عبارات رایج، درک شما رو از این حوزه خیلی عمیق تر می کنه.
نکات مهم گرامری و کاربردی برای فارسی زبانان
برای ما فارسی زبان ها، بعضی وقت ها استفاده از کلمات انگلیسی، به خصوص وقتی پای حروف اضافه میاد وسط، می تونه یه چالش باشه. تو مورد «شرط بندی به انگلیسی» هم همین طوره. یه سری نکات هستن که اگه حواستون بهشون باشه، می تونین خیلی طبیعی تر و درست تر صحبت کنین.
تفاوت های فرهنگی و قانونی
اول از همه، اینو یادتون باشه که وضعیت قانونی و پذیرش اجتماعی شرط بندی تو کشورهای مختلف با هم فرق می کنه. چیزی که تو یه کشور عادی و قانونیه، ممکنه تو یه کشور دیگه غیرقانونی یا حتی تابو باشه. پس وقتی دارین در مورد شرط بندی صحبت می کنین، خوبه که حواستون به این تفاوت های فرهنگی و قانونی باشه تا ناخواسته وارد حاشیه نشین.
حروف اضافه: اهمیت بسیار!
یکی از بزرگترین دردسرهای ما تو انگلیسی، حروف اضافه هستن! تو فارسی ممکنه ما بگیم «شرط بستن روی چیزی»، ولی تو انگلیسی باید دقیق باشیم. بیاین چند تا مثال رو ببینیم:
- برای Bet: معمولاً از حرف اضافه on استفاده میشه.
-
I bet on the outcome of the match. (من روی نتیجه مسابقه شرط بستم.)
-
He placed a bet on the red team. (او روی تیم قرمز شرط بست.)
-
- برای Gamble: اگه دارین با پول یا چیزی قمار می کنین، از with استفاده می کنیم.
-
He gambled with his life savings. (او با تمام پس اندازش قمار کرد.)
-
Don’t gamble with your future. (با آینده ات قمار نکن.)
-
- برای Stake: اگه به معنی به خطر انداختن پول یا چیز باارزش باشه، اغلب از on یا in استفاده میشه.
-
They staked their reputation on the project’s success. (آنها شهرتشان را روی موفقیت پروژه به خطر انداختند.)
-
He staked a large amount in the business. (او مقدار زیادی را در آن کسب وکار سرمایه گذاری کرد/به خطر انداخت.)
-
پس، استفاده درست از حروف اضافه خیلی مهمه و می تونه منظور شما رو کاملاً تغییر بده.
اشتباهات رایج فارسی زبانان
ما فارسی زبان ها گاهی وقت ها چون تو زبان خودمون فقط یه کلمه «شرط بندی» داریم، ممکنه فکر کنیم همون رو مستقیم ترجمه کنیم کافیه. اما دیدیم که این طور نیست. اشتباه رایج اینه که همیشه از bet استفاده کنیم، حتی وقتی منظورمون یه قمار بزرگ و پرریسکه که باید از gamble استفاده بشه. یا مثلاً اگه می خوایم به خودِ پول شرط اشاره کنیم، به جای stake، باز هم بریم سراغ bet.
یه اشتباه دیگه اینه که I bet you رو به معنی I make a bet with you در نظر بگیریم. درسته که این کاربرد رو داره، اما I bet you می تونه یه جور ابراز اطمینان هم باشه. مثلاً I bet you’re hungry! یعنی شرط می بندم گرسنه ای! اینجا دیگه شرط پولی در کار نیست و فقط یه پیش بینی یا اظهار نظره.
زمینه (Context) اهمیت دارد
آخرین و شاید مهم ترین نکته اینه که زمینه (Context) همیشه حرف اول رو میزنه. انتخاب کلمه مناسب (bet, gamble, wager, stake) همیشه به بافت مکالمه، میزان ریسک درگیر، رسمی یا غیررسمی بودن موقعیت و حتی بار معنایی مثبت یا منفی کلمه بستگی داره. قبل از اینکه کلمه ای رو انتخاب کنین، یه لحظه به خودتون بگین: «الان منظورم دقیقاً چیه؟» آیا دارم از یه پیش بینی ساده حرف می زنم؟ یا دارم در مورد یه فعالیت پرخطر قمار صحبت می کنم؟ یا به خودِ پولی که در خطره اشاره دارم؟ جواب این سوالات بهتون کمک می کنه تا بهترین انتخاب رو داشته باشین.
یادتون باشه، هرچقدر بیشتر تمرین کنین و به متون و مکالمات انگلیسی گوش بدین، این تفاوت ها بیشتر تو ذهنتون جا میفته.
نمونه جملات کاربردی در بافت های واقعی
خب، تا اینجا کلی کلمه و اصطلاح جدید یاد گرفتیم. حالا وقتشه که اینا رو تو جملات واقعی ببینیم تا کاملاً برامون جا بیفتن و بتونیم خودمون ازشون استفاده کنیم. این جملات بهتون نشون میدن که چطوری هر کدوم از کلمات Bet, Gamble, Wager و Stake و بقیه اصطلاحات تو موقعیت های مختلف به کار میرن.
کاربرد Bet
این کلمه هم تو مکالمات روزمره و هم تو حوزه ورزش خیلی رایجه:
-
I made a small bet with my friend on who would win the election.
(من با دوستم یه شرط کوچیک بستم که کی انتخابات رو میبره.) -
He decided to bet all his money on that dark horse in the race.
(او تصمیم گرفت تمام پولش را روی اسب ناشناخته آن مسابقه شرط ببندد.) -
The odds were against me, but my bet still paid off.
(شانس با من نبود، اما شرطم باز هم جواب داد.) -
I bet you a coffee that you can’t finish that entire cake.
(شرط می بندم یه قهوه که تو نمی تونی اون کیک رو کامل تموم کنی.) -
Can I place a bet on the next goal?
(می تونم روی گل بعدی شرط ببندم؟)
کاربرد Gamble
این کلمه اغلب با ریسک بالا و شانس و قمار گره خورده:
-
Many people lose their savings when they gamble excessively at casinos.
(خیلی ها پس اندازشون رو وقتی بیش از حد در کازینوها قمار می کنن، از دست میدن.) -
Investing in a startup is always a bit of a gamble.
(سرمایه گذاری در یک استارتاپ همیشه یه جور قماره.) -
She fought hard to overcome her gambling addiction.
(او برای غلبه بر اعتیادش به قمار سخت جنگید.) -
Don’t gamble with your health by not taking precautions.
(با عدم رعایت نکات ایمنی، با سلامتی ات قمار نکن.)
کاربرد Wager
این کلمه رسمی تر و ادبی تره و کمتر تو مکالمات روزمره استفاده میشه:
-
The two gentlemen made a polite wager over a game of chess.
(دو آقا بر سر یک بازی شطرنج، شرط مودبانه ای بستند.) -
I would wager that the new policy will face strong opposition.
(من شرط می بندم که سیاست جدید با مخالفت شدید روبرو خواهد شد.) -
His reputation was the ultimate wager in the intellectual debate.
(شهرتش آخرین شرط در مناظره فکری بود.)
کاربرد Stake
این کلمه بیشتر به مبلغ یا چیزی که روی اون شرط بسته میشه اشاره داره:
-
The poker game involved incredibly high stakes, making it very tense.
(بازی پوکر شامل مبالغ شرط بندی فوق العاده بالایی بود که آن را بسیار پرتنش می کرد.) -
He decided to stake his claim on the newly discovered land.
(او تصمیم گرفت ادعای مالکیت خود را بر زمین تازه کشف شده مطرح کند.)
(اینجا stake a claim به معنی ادعای مالکیت کردنه و یک اصطلاح فراتر از شرط بندی پولی هست.) -
Everything they had worked for was at stake.
(همه چیزهایی که برایش تلاش کرده بودند، در خطر بود.) -
Many businesses play for high stakes in the competitive market.
(بسیاری از کسب وکارها در بازار رقابتی با مبالغ بالا ریسک می کنند.)
جملات با اصطلاحات رایج
حالا بیاین چندتا از اصطلاحات دیگه رو تو جمله ببینیم:
-
Winning the lottery is a huge long-shot bet, but someone has to win.
(بردن لاتاری یک شرط با شانس خیلی پایینه، اما بالاخره یکی باید ببره.) -
Taking the bus is usually your best bet if you want to avoid traffic.
(اگه می خوای از ترافیک دوری کنی، معمولاً بهترین گزینه اینه که اتوبوس سوار بشی.) -
It’s a safe bet that the weather will be nice tomorrow, according to the forecast.
(با توجه به پیش بینی هوا، تقریباً قطعیه که فردا هوا خوب باشه.) -
To hedge her bets, she applied to several different universities.
(برای اینکه ریسک رو کم کنه، او به چندین دانشگاه مختلف درخواست داد.) -
The bookmaker adjusted the odds after the early goals.
(بنگاه دار پس از گل های اولیه، ضرایب را تغییر داد.) -
His friends worried he had a serious gambling problem.
(دوستانش نگران بودند که او مشکل جدی قمار دارد.)
نتیجه گیری: تسلط بر زبان شرط بندی – گامی به سوی مکالمه ای روان تر
دیدید که دنیای «شرط بندی به انگلیسی» چقدر پر از جزئیات و ظرایف زبانیه؟ فقط یه کلمه نیست که به جاش استفاده کنیم؛ هر کدوم از کلمات Bet، Gamble، Wager و Stake، بار معنایی و کاربرد خاص خودشون رو دارن. یاد گرفتن این تفاوت ها فقط یه مهارت لغوی نیست، بلکه به شما کمک می کنه تا فرهنگ و نگرش های مختلفی رو که پشت این کلمات هستن، بهتر درک کنین.
اینکه بدونین کی از Bet استفاده کنین برای یه پیش بینی دوستانه یا ورزشی، کی Gamble رو به کار ببرین برای یه ریسک بزرگ یا اشاره به قمار، کی Wager رو انتخاب کنین برای یه لحن رسمی تر و کی Stake رو برای اشاره به خودِ مبلغ، نشون میده که چقدر به زبان انگلیسی مسلط هستین. این دقت و ظرافت تو انتخاب کلمات، باعث میشه مکالمات و نوشتار شما طبیعی تر، دقیق تر و تأثیرگذارتر باشه.
مثل هر مهارت دیگه ای تو زبان، تسلط بر این کلمات و اصطلاحات هم با تمرین به دست میاد. سعی کنین تو متون مختلف انگلیسی، فیلم ها و اخبار، به دنبال این کلمات باشین و ببینین چطور استفاده میشن. حتی خودتون سعی کنین تو جملات مختلف ازشون استفاده کنین. هر چقدر بیشتر از آموخته هاتون استفاده کنین، این کلمات بیشتر تو ذهنتون جا میفتن و به بخشی از دایره لغات فعال شما تبدیل میشن. امیدواریم این راهنما بهتون کمک کرده باشه تا با اعتماد به نفس بیشتری در مورد شرط بندی به انگلیسی صحبت کنین و بنویسین.