آیا جرم توهین قابل گذشت است؟ (بررسی کامل قانونی)

جرم توهین قابل گذشت است

جرم توهین از جمله جرایم قابل گذشت محسوب می شود؛ به زبان ساده یعنی برای پیگیری اون نیاز به شکایت فرد متضرر هست و با رضایت شاکی، پرونده توهین در هر مرحله ای که باشه متوقف میشه. این موضوع شامل هم توهین ساده (ماده 608) و هم توهین به مقامات (ماده 609) میشه، خصوصاً بعد از قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب سال 1399 که تغییرات مهمی ایجاد کرده.

حتماً تا حالا شنیدید که میگن دهنتو ببند وگرنه شکایت می کنم!. خب، این جمله نشون میده که چقدر مردم به موضوع توهین و آبرو حساس هستن. آبروی هر کسی توی جامعه، حکم شناسنامه شه؛ یه چیز معنوی اما فوق العاده مهم. قانون گذار ما هم به این موضوع حسابی بها داده و هرجا دیدن کسی داره به آبروی بقیه لطمه میزنه، یه جرم و مجازاتی براش در نظر گرفته. تو این مقاله قراره خیلی خودمونی و ساده با هم قدم به قدم پیش بریم و ببینیم اصلاً جرم توهین یعنی چی، چه انواعی داره، و مهم تر از همه، اینکه چطور و کی میشه ازش گذشت کرد. می خوایم همه ابهامات رو برطرف کنیم و بهتون نشون بدیم که چطور با آگاهی کامل از حقوق خودتون، هم بتونید جلوی توهین رو بگیرید و هم اگه خدای نکرده دچارش شدید، راه درست رو برای پیگیری یا گذشت انتخاب کنید. پس اگه دوست دارید سر از کار این جرم پرحاشیه دربیارید، تا آخرش با ما همراه باشید.

مفهوم جرم توهین و ارکان اصلیش

بذارید اول از همه ببینیم اصلاً توهین به چی میگن. توی قانون و عرف ما، توهین یعنی هر حرف، حرکت، نوشتار یا حتی اشاره ای که باعث بشه آبروی یکی دیگه بریزه و شأن و منزلتش پایین بیاد. مثلاً اگه یکی بهتون ناسزا بگه، فحاشی کنه یا با یه حرکت زشت، قصد تحقیرتون رو داشته باشه، این میشه توهین. نکته مهم اینه که برای تحقق توهین، لازم نیست به طرف ضرر مالی وارد بشه؛ همین که قصد تحقیر وجود داشته باشه و این عمل عرفاً زشت باشه، کفایت می کنه. جرم توهین رو میشه یه جور حمله به شخصیت معنوی افراد دونست، چیزی که کمتر از آسیب جسمی نیست و گاهی حتی بیشتر هم اذیت می کنه.

تفاوت توهین با قذف: دو روی یک سکه نیستند!

شاید فکر کنید توهین همون قذف هست، اما این دو تا با هم فرق دارن و باید حسابی حواسمون باشه. قذف وقتیه که کسی به یه نفر تهمت زنا یا لواط بزنه. این جرم خیلی خاصه، سنگینه و مجازاتش هم با توهین فرق می کنه. توی قانون ما، قذف مجازات حدی داره که در موارد مشخصی اعمال میشه. پس توهین یه چیز کلی تره که هر نوع بی احترامی و تحقیر رو شامل میشه، به جز تهمت های خیلی سنگین مثل زنا و لواط که قانون براشون اسم و رسم و مجازات جداگانه گذاشته. به عبارتی، هر قذفی می تونه توهین باشه، اما هر توهینی قذف نیست.

ارکان سه گانه جرم توهین: مثل پایه های یه خونه!

مثل هر جرم دیگه ای، توهین هم سه تا رکن اصلی داره که اگه هر کدومشون نباشه، دیگه نمیشه اسمش رو جرم توهین گذاشت و پرونده اش رو پیگیری کرد. این سه رکن مثل سه پایه یه میز هستن که اگه یکیشون نباشه، میز واژگون میشه و کلاً همه چیز به هم میریزه. پس خوبه که این سه رکن رو بشناسیم تا بدونیم کی میشه گفت توهین اتفاق افتاده.

1. رکن قانونی: اونجایی که قانون مرزها رو مشخص می کنه

وقتی میگیم رکن قانونی، یعنی قانون ما رو مجبور کرده که یه کار رو جرم بدونیم یا ندونیم. اگه قانونی نباشه، هیچ کاری جرم نیست، حتی اگه عرفاً خیلی زشت باشه. برای جرم توهین، دو ماده اصلی داریم که حرف اول و آخر رو می زنن و همه چیز حول محور اوناست:

  • ماده 608 قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات): این ماده مربوط به توهین های ساده ست. یعنی اگه کسی به یه آدم عادی، بدون پست و مقام خاص، توهین کنه، میره زیر چتر این ماده. مثلاً اگه یه دوست به دوستش فحش بده یا یکی به همسایه اش ناسزا بگه. این ماده پای ثابت اکثر پرونده های توهین هست.
  • ماده 609 قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات): این یکی مربوط به توهین های مشدده یا سنگین تره. یعنی وقتی که توهین به یه سری آدم های خاص که توی پست و مقام دولتی هستن، انجام میشه. لیست این افراد هم تو خود ماده اومده: رؤسای سه قوه، معاونان رئیس جمهور، وزرا، نمایندگان مجلس، نمایندگان مجلس خبرگان، اعضای شورای نگهبان، قضات، اعضای دیوان محاسبات و کلاً کارکنان وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکت های دولتی و شهرداری ها. اما یه نکته مهم تر اینجا وجود داره: این توهین باید در حین انجام وظیفه یا به سبب آن اتفاق افتاده باشه. یعنی اگه به یه قاضی تو خیابون به خاطر مسائل شخصی توهین بشه، این دیگه توهین مشدد ماده 609 نیست، بلکه توهین ساده (ماده 608) محسوب میشه.
  • ماده 619 قانون مجازات اسلامی: این ماده هم توهین به زنان و کودکان رو تو اماکن عمومی جرم دونسته که مجازات خاص خودش رو داره و نشون دهنده حمایت ویژه قانون گذار از قشر آسیب پذیر جامعه ست.

2. رکن مادی: چیزی که با چشم دیده میشه!

رکن مادی یعنی اون عملی که اتفاق می افته و ما می تونیم ببینیمش یا بشنویمش. به عبارتی، همون رفتار فیزیکی که از توهین کننده سر میزنه. تو جرم توهین، این رکن می تونه شامل این چیزا باشه:

  • رفتار مجرمانه: میتونه یه حرف رکیک باشه، یه فحاشی، یه اشاره با دست که معنی بدی میده، یه کاریکاتور توهین آمیز یا حتی یه پیامک و ایمیل. مهم اینه که این رفتار، وهن آور باشه و قصد تحقیر داشته باشه. مثلاً آب دهان پرتاب کردن، یا درآوردن زبان به سمت کسی. حتی ممکنه این رفتار به شکل نوشتاری مثل مقاله ای توهین آمیز در یک نشریه یا پستی در فضای مجازی باشه.
  • حضوری یا علنی بودن: لزومی نداره که حتماً کسی که بهش توهین شده، اونجا باشه و توهین رو بشنوه یا ببینه. مثلاً اگه شما جلوی چند نفر به کسی که نیست توهین کنید، باز هم جرم توهین اتفاق افتاده. یا اگه توی یه جمعی به کسی توهین بشه، حتی اگه شاهد خاصی نباشه، همین که علنی بوده، کافیه. حضور بزه دیده الزامی نیست و همین که توهین به گوش یا چشم یک نفر سوم رسیده باشه، رکن مادی تکمیل شده. البته تو فضای مجازی هم همینطوره؛ یه پست توهین آمیز توی اینستاگرام یا یه پیام توی گروه واتساپ، میتونه رکن مادی توهین رو کامل کنه و نیازی به حضور فیزیکی طرفین نیست.
  • مخاطب توهین: خیلی مهمه که توهین به یک شخص حقیقی و زنده انجام بشه. یعنی اگه به یه مرده توهین بشه، فقط در صورتی جرمه که عرفاً توهین به بازماندگانش تلقی بشه و باعث وهن و ناراحتی اون ها بشه. اما یه سوءتفاهم بزرگ اینجا وجود داره که تو محتواهای دیگه هم زیاد دیده میشه و باید اصلاحش کنیم: توهین به اشخاص حقوقی مثل یه اداره، سازمان یا یک شرکت به معنای توهین مشدد ماده 609 منتفی است! ماده 609 در مورد توهین به افراد حقیقیی هست که تو اون سازمان یا اداره، پست و سمتی دارن. یعنی اگه به رئیس فلان اداره توهین بشه، این میشه توهین به یک شخص حقیقی که سمت دولتی داره، نه خود اداره به عنوان یک شخص حقوقی. این نکته خیلی کلیدیه و باید حواسمون بهش باشه تا برداشت درستی از قانون داشته باشیم.

3. رکن معنوی (سوء نیت): چیزی که تو ذهن توهین کننده میگذره

رکن معنوی هم یعنی قصد و نیت مجرم. بدون قصد و نیت، حتی اگه عملی شبیه به توهین انجام بشه، باز هم نمیشه گفت جرم توهین اتفاق افتاده. تو جرم توهین، باید دو تا قصد وجود داشته باشه:

  • سوء نیت عام: یعنی مجرم قصد انجام اون رفتار موهن رو داشته باشه. مثلاً عمداً فحش بده، نه اینکه سهواً یا از روی بی اطلاعی از معنی کلمات، از دهنش در بره. اگه توهین کننده در حالت مستی یا بیهوشی توهین کنه، چون سوء نیت عام نداره، ممکنه جرم توهین محقق نشه.
  • سوء نیت خاص: یعنی مجرم با انجام اون رفتار، قصدش این باشه که به آبرو و حیثیت طرف مقابل لطمه بزنه و تحقیرش کنه. یعنی هدفش فقط ناراحت کردن یا تحقیر طرف باشه. اگه قصدش صرفاً اطلاع رسانی یا اعتراض بدون نیت تحقیر باشه، ممکنه عنصر سوء نیت خاص کامل نشه.

توهین ساده (ماده 608) و ماهیت قابل گذشت آن: از اول هم دست مردم بود!

خب، حالا که فهمیدیم توهین چیه و چه ارکانی داره، بریم سراغ بخش جذاب و مهم ماجرا: قابل گذشت بودن یا نبودن. توهین ساده، یعنی توهین به افراد عادی و بدون پست و مقام دولتی، طبق ماده 608 قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) از قدیم تا همین الان، کاملاً قابل گذشت بوده و هست. این یعنی چی؟ یعنی همه چیز دست خود شاکیه، از شروع پرونده تا تموم شدنش.

توهین ساده چیه و مجازاتش چی بوده؟

ماده 608 قانون مجازات اسلامی میگه: توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا 74 ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.

همونطور که می بینید، قبل از اومدن قانون جدید، اگه کسی به شما فحش می داد یا توهین ساده ای می کرد، مجازاتش میتونست شلاق تا 74 ضربه یا جزای نقدی باشه. اما بعد از تصویب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399، یه اتفاق خوب افتاد. طبق بند ج ماده 1 این قانون، مجازات توهین ساده به جزای نقدی درجه شش تغییر کرد. این یعنی دیگه خبری از شلاق برای توهین ساده نیست، فقط باید جریمه نقدی پرداخت بشه.

قبل از سال 1399، مجازات توهین ساده (ماده 608) میتونست تا 74 ضربه شلاق باشه، اما با قانون جدید، فقط جزای نقدی درجه شش براش در نظر گرفته میشه.

جزای نقدی درجه شش هم طبق ماده 19 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 (و با تعدیلاتی که سال 1403 اعمال شده) یعنی از بیش از دویست میلیون ریال تا هشتصد میلیون ریال. پس همونطور که میبینید، مجازات تغییر کرده اما اصل قابل گذشت بودنش سر جای خودش باقی مونده و حتی از جنبه سالب آزادی هم خارج شده.

قابل گذشت یعنی چی؟ همه چیز دست شاکیه!

وقتی میگیم یه جرمی قابل گذشت هست، یعنی شاکی خصوصی توی اون پرونده، نقش محوری رو ایفا می کنه و عملاً سرنوشت پرونده دست خودشه:

  1. شروع پرونده منوط به شکایت شاکی: تا وقتی که خود کسی که بهش توهین شده، شکایت نکنه، دادسرا نمیتونه پرونده ای رو شروع کنه. یعنی اگه ده نفرم ببینن به شما توهین شده و گزارش بدن، اما شما خودتون بری پرونده ای باز نکنی، هیچکس کاری نمیتونه بکنه. این یعنی توهین یه جرم عمومی نیست که دادستان خودش وارد بشه، بلکه یه جرم خصوصیه.
  2. توقف پرونده با گذشت شاکی: اگه شما شکایت کردید و پرونده شروع شد، اما بعداً تصمیم گرفتید که طرف رو ببخشید و گذشت کنید، با این گذشت شما، پرونده تو هر مرحله ای که باشه (دادسرا، دادگاه بدوی، تجدیدنظر)، متوقف میشه و دیگه ادامه پیدا نمی کنه. به این میگن موقوفی تعقیب. حتی اگه حکم محکومیت هم قطعی شده باشه و هنوز اجرا نشده باشه، با گذشت شما، اجرای مجازات هم متوقف میشه. اینجوری طرف خلاص میشه و دیگه مجازات نمیشه. این موضوع نشون میده که چقدر رضایت شاکی توی این نوع جرایم مهمه.

پس، توهین ساده کاملاً یه جرم خصوصیه و همه چیزش دست شاکیه. اگه شاکی راضی باشه، دیگه قاضی یا دادستان کاری نمیتونن بکنن و پرونده مختومه میشه.

توهین مشدد (ماده 609) و تحول قابل گذشت بودن آن: یک انقلاب قانونی!

بخش مهم و هیجان انگیز قضیه اینجاست؛ توهین مشدد یا همون توهین به مقامات دولتی. تا قبل از قانون جدید، این توهین وضعیت کاملاً متفاوتی داشت و سرنوشتش دست شاکی خصوصی نبود.

توهین مشدد چیه و مصادیقش کدوماست؟

ماده 609 قانون مجازات اسلامی میگه: هرکس با توجه به سمت، به یکی از رؤسای سه قوه یا معاونان رئیس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکت های دولتی و شهرداری ها، در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید، به سه تا شش ماه حبس و یا تا (74) ضربه شلاق و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود.

همونطور که می بینید، اینجا دیگه صحبت از آدم های عادی نیست، بلکه کسانی مورد حمایت قرار میگیرن که تو پست و مقام دولتی هستن. نکته حیاتی هم اینه که توهین باید در حین انجام وظیفه یا به سبب آن اتفاق افتاده باشه. یعنی اگه به یه قاضی تو خیابون به خاطر مسائل شخصی توهین بشه، این دیگه توهین مشدد ماده 609 نیست، بلکه توهین ساده (ماده 608) محسوب میشه. دلیل تشدید مجازات اینجا، حمایت از شأن و جایگاه افراد دارای سمت دولتی در مقام خدمت به جامعه ست، نه شخص خود فرد.

وضعیت توهین مشدد پیش از قانون کاهش مجازات (قبل از 1399): جرم غیرقابل گذشت با جنبه عمومی!

تا قبل از سال 1399، توهین به مقامات دولتی کاملاً فرق می کرد. این جرم جنبه عمومی داشت و غیرقابل گذشت بود. یعنی چی؟ یعنی این جرم، علاوه بر اینکه به شخص مقام توهین میشد، به کل سیستم و حاکمیت هم بی احترامی تلقی میشد.

قبلاً حتی اگه کسی به یه مقام دولتی توهین می کرد و اون مقام هم گذشت می کرد، باز هم دادستان به عنوان نماینده جامعه، وظیفه داشت پرونده رو پیگیری کنه و متهم رو مجازات کنه. دلیلش هم این بود که توهین به مقام دولتی، فقط توهین به اون شخص نبود، بلکه بی احترامی به کل سیستم و حاکمیت تلقی میشد. به خاطر همین، حتی با گذشت شاکی خصوصی هم پرونده مختومه نمیشد و مجازات حبس (3 تا 6 ماه) یا شلاق و جزای نقدی پابرجا بود. رأی وحدت رویه شماره 12 دیوان عالی کشور هم این موضوع رو تأیید می کرد و تأکید داشت که حفظ نظم عمومی و سیستم اداری کشور اینجا در اولویت قرار داره.

تأثیر قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399 بر ماده 609: یک تحول کلیدی!

اینجا می رسیم به نقطه عطف ماجرا! با تصویب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری در سال 1399، یه تغییر خیلی بزرگ اتفاق افتاد که واقعاً میشه گفت یک انقلاب توی نظام قضایی ما بود. طبق ماده 11 این قانون، جنبه عمومی جرم توهین به مقامات (ماده 609) از بین رفت و این جرم هم قابل گذشت شد!

یعنی چی؟ یعنی دقیقاً مثل توهین ساده، حالا برای پیگیری توهین به یه مقام دولتی هم حتماً باید خود اون مقام (یا نماینده قانونیش) شکایت کنه. و اگه وسط کار گذشت کنه، پرونده متوقف میشه. این قانون، مجازات حبس توهین به مقامات رو هم نصف کرد. یعنی به جای 3 تا 6 ماه حبس، حالا حداکثر مجازات حبس، 45 روز تا 3 ماه شد. البته این مجازات حبس هم معمولاً با مجازات های جایگزین مثل جزای نقدی عوض میشه، چون حبس های زیر 3 ماه باید تبدیل به مجازات های سبک تر بشن.

پس اگه بخوایم جمع بندی کنیم: بله، جرم توهین به مقامات دولتی (ماده 609) هم، مثل توهین ساده (ماده 608)، حالا قابل گذشت شده است. این تغییر، قدرت زیادی رو به شاکی خصوصی برگردونده و نقش اون رو توی سرنوشت پرونده خیلی پررنگ تر کرده.

چالش ها و ابهامات رویه قضایی بعد از تغییر قانون: هر تغییری سختی خودشو داره!

خب، طبیعیه که یه تغییر اینقدر بزرگ، یه سری چالش ها و حرف و حدیث هایی رو هم به وجود میاره. این تغییر هرچند در راستای کاهش مجازات حبس و احترام بیشتر به آزادی بیان انجام شد، اما در عمل مشکلاتی رو ایجاد کرده که بد نیست باهاشون آشنا بشیم:

  • عدم تمایل مقامات به شکایت شخصی: خیلی از مقامات ممکنه تمایلی به شکایت شخصی نداشته باشن. یعنی میگن ما که سر کارمون هستیم و وظیفه انجام میدیم، اگه هر بار بخوایم بریم دادگستری و شکایت کنیم، دیگه کی به کار اصلیمون میرسیم؟ این باعث میشه خیلی از این توهین ها بدون پیگیری بمونه و عملاً بی کیفر باشن. این موضوع به خصوص در مورد کارکنان رده پایین تر که شاید دسترسی به وکیل هم نداشته باشن، بیشتر خودشو نشون میده.
  • ابهام در نقش دفاتر حقوقی دستگاه ها: قبل از این قانون، دفاتر حقوقی سازمان ها به نمایندگی از اون سازمان یا مقام، می تونستن شکایت کنن. اما حالا که جرم جنبه خصوصی پیدا کرده، این سوال پیش میاد که آیا بازم میتونن شکایت کنن یا حتماً باید خود شخص شکایت کنه؟ البته بیشتر حقوق دانان معتقدن که دفاتر حقوقی می تونن به نمایندگی از شخص حقیقی مقام مورد توهین، شکایت رو مطرح کنن، چون در نهایت این یک شخص حقیقیه که آسیب دیده و دستگاه دولتی می تونه از کارمندانش حمایت قضایی کنه. این موضوع نیازمند یک تفسیر قضایی مساعد و هماهنگ کننده ست تا از حقوق مقامات و کارمندان دولتی دفاع بشه.
  • ناترازی در مجازات ها: یه نکته عجیب و به نوعی ناعادلانه اینه که با نصف شدن مجازات حبس ماده 609، در بعضی موارد مجازات توهین مشدد (به مقامات) از مجازات توهین ساده (به مردم عادی) کمتر میشه! مثلاً اگه قاضی بخواد حبس بده، ممکنه مجازات توهین به یه مقام، کمتر از جزای نقدی برای توهین ساده باشه. این موضوع باعث یه جور برهم ریختگی توی نظام عدالت کیفری شده و ممکنه متهمین توهین ساده رو هم به این فکر بندازه که با این توجیه که به اشتباه فکر کرده اند طرف مقابل مقام دولتی است، مجازات کمتری برای خود بخرند!
  • امکان استفاده از عناوین مجرمانه دیگر: بعضی اوقات ممکنه برای دور زدن قابل گذشت بودن جرم توهین، سراغ عناوین مجرمانه دیگه ای مثل تمرد نسبت به مأمورین (ماده 607)، تهدید (ماده 669) یا اخلال در نظم عمومی (ماده 618) برن که هنوز جنبه عمومی دارن و دادستان میتونه بدون شکایت شخصی، اون ها رو پیگیری کنه. این کار باعث میشه هدف قانون گذار که کاهش پرونده ها بوده، محقق نشه و فقط عنوان جرم عوض بشه و همچنان دادگاه ها درگیر پرونده های مشابه باشند.

نحوه شکایت و رسیدگی به جرم توهین: قدم به قدم تا دادگاه!

حالا که فهمیدیم جرم توهین چیه و کی قابل گذشته، نوبت اینه که ببینیم چطور باید این قضیه رو پیگیری کنیم. فرقی نمیکنه توهین ساده باشه یا مشدد، چون هر دو قابل گذشت شدن، مراحلشون شبیه به هم میشه. پس اگه مورد توهین قرار گرفتید و قصد پیگیری دارید، این مراحل رو باید طی کنید:

مراحل تقدیم شکواییه: شروع ماجرا از دفاتر خدمات قضایی

  1. مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی: اولین کاری که باید بکنید، اینه که برید دفاتر خدمات الکترونیک قضایی. این دفاتر در سراسر کشور فعال هستند و کار شما رو برای تنظیم و ثبت شکایت راحت می کنن.
  2. تنظیم شکواییه: تو شکواییه باید دقیقاً بنویسید که چه کسی، کی، کجا و چطور به شما توهین کرده. هرچی جزئیات دقیق تر باشه، کار قاضی راحت تره و احتمال موفقیت پرونده بیشتر میشه. باید به زبان ساده و روان، ماجرا رو تعریف کنید.
  3. لوازم و ضمائم شکواییه: مدارک شناسایی خودتون (کارت ملی)، و مهم تر از اون، هر مدرکی که میتونه ادعای شما رو ثابت کنه، باید پیوست شکواییه باشه. این مدارک میتونه شامل:

    • شهادت شهود: اگه کسی شاهد توهین بوده و آمادگی شهادت داره، مشخصات و آدرس اون رو یادداشت کنید.
    • فایل صوتی یا تصویری: اگه توهین ضبط شده (مثلاً در یک تماس تلفنی یا یک کلیپ)، این فایل ها میتونن بهترین دلیل باشن.
    • پیامک، ایمیل، اسکرین شات: اگه توهین تو فضای مجازی (مثل واتساپ، تلگرام، اینستاگرام) یا از طریق پیامک اتفاق افتاده، اسکرین شات ها، تاریخ و ساعت دقیق و اطلاعات فرستنده (آی دی یا شماره تلفن) بسیار مهمن.
    • هر مدرک دیگه: هر مدرک یا دلیلی که فکر می کنید میتونه به اثبات توهین کمک کنه، حتماً ارائه بدید.
  4. اهمیت ذکر دقیق زمان و مکان: حتماً توی شکواییه زمان دقیق (تاریخ و ساعت) و مکان وقوع توهین رو بنویسید. این اطلاعات برای پیگیری پرونده توسط مراجع قضایی خیلی مهمن و به روشن شدن ابعاد ماجرا کمک شایانی می کنه.

نقش شاکی و وکیل پس از قابل گذشت شدن: دیگه تنها نیستید!

قبلاً اگه جرم توهین به مقامات بود، مدعی العموم هم میتونست وارد بشه. اما حالا که همه توهین ها قابل گذشت شدن، نقش شاکی خصوصی خیلی پررنگ تر شده و تصمیم گیرنده نهایی خود شاکیه.

  • لزوم شکایت توسط شاکی خصوصی: فقط کسی که بهش توهین شده (یا وکیل قانونی اش) میتونه شکایت رو مطرح کنه. دادستان دیگه به صورت خودکار نمیتونه وارد بشه، مگر اینکه پای جرم های دیگه ای مثل اخلال در نظم عمومی در میان باشه. این یعنی مسئولیت پیگیری کاملاً به عهده شخص بزه دیده (یا نماینده اش) هست.
  • امکان شکایت از طریق وکیل دادگستری: اگه حوصله رفت و آمدهای دادگستری رو ندارید، وقت کافی ندارید یا تخصص حقوقی کافی ندارید، میتونید یه وکیل دادگستری بگیرید که به نمایندگی از شما پرونده رو پیگیری کنه. وکیل همون اختیارات شما رو داره و میتونه تمام مراحل رو انجام بده.
  • معاضدت قضایی برای کارمندان دولت و افراد خاص: خبر خوب اینه که اگه کارمند دولت هستید و در حین انجام وظیفه بهتون توهین شده، دستگاه دولتی که توش کار می کنید میتونه از طریق دفتر حقوقی خودش، به عنوان معاضدت قضایی، وکیلی رو برای شما معرفی کنه. اینجوری لازم نیست خودتون هزینه وکیل رو بپردازید یا شخصاً دنبال کارها برید. این یک راهکار خوبه برای حل مشکل عدم تمایل مقامات به شکایت شخصی و تضمین حمایت از حقوق این افراد. همچنین در موارد خاصی مثل بسیجیان یا آمران به معروف و ناهیان از منکر، امکان استفاده از خدمات معاضدت قضایی وجود داره.

فرآیند دادرسی و نقش گذشت شاکی: قدرت دست شماست!

بعد از اینکه شکواییه ثبت شد، مراحل زیر اتفاق میفته:

  1. بررسی در دادسرا: پرونده اول میره دادسرا. اینجا بازپرس یا دادیار به موضوع رسیدگی می کنن و اگه دلایل کافی برای وقوع جرم پیدا کنن، ممکنه متهم رو برای بازجویی احضار کنن. در هر مرحله ای که شاکی (خود شما یا وکیل تون) گذشت کنه، دادسرا قرار موقوفی تعقیب صادر می کنه و پرونده همونجا تموم میشه.
  2. ارجاع به دادگاه: اگه دادسرا تشخیص بده که جرم اتفاق افتاده و ادله کافی هم هست و گذشتی هم در کار نیست، پرونده با صدور کیفرخواست برای دادگاه ارسال میشه. کیفرخواست یعنی دادسرا از دادگاه می خواد که متهم رو محاکمه و مجازات کنه.
  3. رسیدگی در دادگاه: دادگاه وقت رسیدگی تعیین می کنه و جلسات دادرسی شروع میشه. قاضی دلایل دو طرف رو می شنوه، شهود رو احضار می کنه (اگه باشه) و پس از بررسی همه جوانب، اگه به این نتیجه برسه که متهم واقعاً توهین کرده، حکم محکومیت صادر می کنه.
  4. تأثیر گذشت شاکی بعد از حکم: حتی اگه حکم محکومیت صادر و قطعی شده باشه، اما هنوز اجرا نشده باشه، با گذشت شما به عنوان شاکی، اجرای مجازات متوقف میشه. یعنی دیگه طرف مجازات نمیشه. این نشون میده که حتی در آخرین مراحل هم، اراده شاکی برای گذشت، نقش تعیین کننده ای داره.

همونطور که میبینید، توی جرم توهین، چه ساده چه مشدد، قدرت اصلی دست شاکیه. اگه شاکی گذشت کنه، پرونده در هر مرحله ای که باشه، متوقف میشه. این موضوع، بار مسئولیت رو برای شاکی خصوصی بیشتر کرده.

نکات حقوقی و کاربردی که باید بهشون توجه کنید: چشم باز باشیم!

یه سری نکته های ظریف و کاربردی هست که بد نیست بدونید تا در مواجهه با جرم توهین، دست و پاتون رو گم نکنید:

  • عدم وجود مهلت خاص برای شکایت: برخلاف بعضی جرایم که مهلت مشخصی برای شکایت دارن، جرم توهین مهلت خاصی نداره. یعنی شما هر زمانی که بخواهید، میتونید شکایت کنید. اما هرچی زودتر اقدام کنید، بهتره. چون جمع آوری ادله و شهود ممکنه با گذشت زمان سخت تر بشه و ممکنه فراموشی سراغ شهود بیاد یا مدارک الکترونیکی از بین برن.
  • امکان طرح همزمان دعوای افترا و نشر اکاذیب: بعضی وقتا توهین با جرم های دیگه ای مثل افترا (تهمت زدن) یا نشر اکاذیب (پخش دروغ) همراه میشه. تو این موارد، میشه همزمان برای همه این جرم ها شکایت کرد، چون ممکنه از یک عمل واحد، چند جرم محقق شده باشه.
  • اهمیت مشاوره حقوقی تخصصی: توصیه اکید اینه که حتماً با یه وکیل یا مشاور حقوقی متخصص مشورت کنید. قوانین و رویه های قضایی میتونه پیچیده و دارای جزئیات باشه و یه وکیل خوب میتونه حسابی کمکتون کنه تا بهترین راهکار رو انتخاب کنید و حق و حقوقتون پایمال نشه. حتی برای تنظیم شکواییه هم بهتره از کمک حقوقی استفاده کنید.
  • توهین در فضای مجازی و قابل گذشت بودن: توهین تو پیامک، شبکه های اجتماعی یا هر بستر آنلاین دیگه هم جرمه و کاملاً قابل پیگیریه و مثل توهین حضوری، قابل گذشت محسوب میشه. اسکرین شات ها، تاریخ و ساعت دقیق پیام ها، آی دی کاربرها و … میتونن به عنوان دلیل و مدرک قوی در دادگاه استفاده بشن. حتماً این مدارک رو به دقت حفظ کنید.

چالش های بعد از قابل گذشت شدن توهین به مقامات: جنبه های پنهان یک قانون

همونطور که گفتیم، قابل گذشت شدن جرم توهین به مقامات، با اینکه در نگاه اول شاید خوب به نظر بیاد و از حجم پرونده ها کم کنه، اما یه سری چالش ها و مشکلات رو هم با خودش آورده که نمیشه ازشون چشم پوشی کرد. این چالش ها هم برای خود سیستم قضایی دردسرساز شده، هم برای مقاماتی که مورد توهین قرار می گیرن و هم برای کلیت نظم اجتماعی.

کمرنگ شدن کارکرد ماده 609: آیا این ماده عملاً لغو شده؟

قبل از قانون جدید، ماده 609 یه جور سپر حفاظتی قوی برای مقامات دولتی بود. یعنی قانون گذار میخواست نشون بده که توهین به کسانی که برای کشور کار می کنن، یه جور بی احترامی به خود حاکمیته و به خاطر همین، جنبه عمومی داشت و دادستان هم پیگیری می کرد. این قضیه یه اثر بازدارندگی قوی داشت. مردم میدونستن که اگه به یه کارمند دولت سر کارش توهین کنن، فقط با اون کارمند طرف نیستن، بلکه دادستان هم وارد میشه و مجازاتش رو متحمل میشن.

اما حالا که جنبه عمومی حذف شده و همه چیز بستگی به شکایت شخصی مقام داره، عملاً کارکرد اصلی ماده 609 کمرنگ شده. بعضی از حقوق دانان حتی میگن با این تغییر، انگار ماده 609 دیگه لغو شده و عملاً فرقی با ماده 608 (توهین ساده) نداره. چون اگه یه کارمند دولت مورد توهین قرار بگیره و خودش نخواد شکایت کنه، پرونده ای هم تشکیل نمیشه. این موضوع باعث میشه اون حمایت قوی که قبلاً از مقامات میشد، از بین بره و چه بسا آمار توهین به این افراد بیشتر هم بشه، چرا که مجازات توهین ساده و توهین به مقامات تفاوت معناداری ندارند و آن جنبه عمومی که بازدارنده بود از بین رفته است.

ناترازی مجازات ها: توهین مشدد کمتر از توهین ساده؟!

یکی از عجیب ترین و آزاردهنده ترین چالش ها، همینه که واقعاً ذهن رو درگیر می کنه. وقتی قانون جدید اومد، مجازات حبس ماده 609 رو نصف کرد (از 3 تا 6 ماه شد 45 روز تا 3 ماه). از طرفی، مجازات ماده 608 (توهین ساده) رو فقط جزای نقدی درجه شش (بین 200 تا 800 میلیون ریال) در نظر گرفت.

حالا اگه یه نفر به یه مقام دولتی توهین کنه و دادگاه بخواد براش حبس در نظر بگیره، چون مجازات حبس ماده 609 کمتر از 3 ماه شده، معمولاً تبدیل به مجازات های جایگزین (مثل جزای نقدی) میشه. جالب اینجاست که حداکثر جزای نقدی جایگزین حبس ممکنه از 15 میلیون ریال هم تجاوز نکنه (طبق بند الف ماده 86 قانون مجازات اسلامی). در صورتی که حداقل جزای نقدی توهین ساده به افراد عادی، 200 میلیون ریاله!

این یعنی چی؟ یعنی ممکنه مجازات توهین به یه مقام دولتی، از مجازات توهین به یه آدم عادی خیلی کمتر بشه! این قضیه واقعاً منطق حقوقی رو به هم میریزه و آدم رو به فکر فرو می بره. حتی بعضی ها میگن شاید متهمین توهین ساده برای اینکه مجازاتشون کمتر بشه، ادعا کنن که به اشتباه فکر کردن طرف مقابل مقام دولتیه و به همین خاطر بهش توهین کردن تا زیر چتر ماده 609 و مجازات کمترش برن! این یعنی یه بی عدالتی آشکار در ساختار پاسخ های کیفری و نیاز به بازنگری جدی داره.

بی میلی به شکایت شخصی و بی کیفر ماندن توهین ها

یکی دیگه از عواقب مهم قابل گذشت شدن توهین به مقامات، اینه که خیلی از مقامات و کارمندان دولتی ممکنه اصلاً انگیزه ای برای شکایت شخصی نداشته باشن. چرا؟ دلایل متعددی برای این بی میلی وجود داره:

  • مشغله کاری زیاد: یه مقام دولتی یا کارمند، کلی کار و مسئولیت داره. اینکه بخواد دنبال یه پرونده توهین بره و مرتب به دادگاه و دادسرا رفت و آمد کنه، هم وقتش رو می گیره، هم انرژی اش رو. برای خیلی ها، این کار اصلاً به صرفه نیست.
  • پایان دوره مسئولیت: ممکنه توهین در زمان تصدی یه پست دولتی اتفاق افتاده باشه، اما وقتی اون فرد از سمتش کنار میره (بازنشسته میشه، پستش عوض میشه و …)، دیگه هیچ انگیزه ای برای پیگیری شکایت شخصی نداشته باشه. در حالی که این توهین به دلیل شغل و وظیفه اش اتفاق افتاده و ممکنه افکار عمومی رو هم تحت تأثیر قرار بده و نظم عمومی را جریحه دار کند.
  • عدم حمایت حقوقی مورد انتظار: قبلاً دفاتر حقوقی دستگاه ها وظیفه داشتند این موارد رو پیگیری کنن و کارمندان خیالشون راحت بود. اما حالا با خصوصی شدن جرم، این دفاتر هم ممکنه دستشون بسته باشه و نتونن به خوبی از حقوق کارمنداشون دفاع کنن، چون نیاز به رضایت شخص شاکی دارن.

همه اینها دست به دست هم میده تا بسیاری از توهین ها به مقامات، بدون پیگیری و مجازات بمونن. این یعنی بی کیفر ماندن جرم و خدشه دار شدن نظم عمومی و احترام به افرادی که دارن برای جامعه خدمت می کنن.

فروپاشی انسجام حقوقی دستگاه ها و افزایش شکایات کوچک

وقتی پای شکایت شخصی به میان میاد، اون انسجام و هماهنگی که قبلاً توی پیگیری پرونده ها از طریق دفاتر حقوقی دستگاه ها وجود داشت، از بین میره. هر کارمند باید به صورت انفرادی شکایت کنه و پیگیر کارش باشه. این موضوع نه تنها باعث سردرگمی میشه، بلکه:

  • اخلال در کار و خدمات دولتی: کارمند باید کار اصلی خودش رو ول کنه و بره دنبال پرونده توهین، که این خودش اخلال تو خدمات رسانی دولتیه. این یعنی به جای اینکه کارمند به وظایف تخصصی اش برسه، درگیر مسائل حاشیه ای میشه.
  • پرونده های جزئی و متکثر: ممکنه هر کارمند برای هر توهین کوچیکی بخواد شکایت کنه، که این باعث میشه دادگاه ها پر از پرونده های جزئی بشن و کار دستگاه قضایی هم بیشتر بشه، نه کمتر! در حالی که دفاتر حقوقی میتونستن این شکایت ها رو فیلتر، مدیریت و حتی با سازش حل و فصل کنن و فقط موارد مهم رو به دادسرا ارجاع بدن.

افزایش شکایت با عناوین پوششی و مشابه: راهکاری برای فرار از قابل گذشت بودن؟

یکی از راهکارهایی که ممکنه برای دور زدن قابل گذشت شدن جرم توهین به مقامات استفاده بشه، اینه که به جای عنوان توهین، سراغ جرم های دیگه ای برن که هنوز جنبه عمومی دارن و دادستان میتونه بدون شکایت شخصی، اون ها رو پیگیری کنه. مثلاً:

  • جرم تمرد نسبت به مأمورین (ماده 607): اگه کسی در حین انجام وظیفه، علاوه بر توهین، به مأمور دولتی حمله یا مقاومت کنه، میتونه تحت عنوان تمرد هم تحت تعقیب قرار بگیره. این جرم جنبه عمومی داره و دادستان میتونه بدون شکایت شخصی، اون رو پیگیری کنه.
  • جرم تهدید (ماده 669): اگه توهین همراه با تهدید باشه (مثلاً با الفاظ تهدیدآمیز یا حرکات وحشت آور)، باز هم میشه از طریق جرم تهدید که جنبه عمومی داره، قضیه رو پیگیری کرد.
  • اخلال در نظم عمومی (ماده 618): در مواردی که توهین باعث ایجاد هیاهو، جنجال و اخلال در نظم عمومی بشه، میشه از طریق این ماده که جنبه عمومی داره، فرد توهین کننده رو تحت تعقیب قرار داد. مثال بارز این قضیه، ماجرای توهین به استاندار آذربایجان شرقی بود که با وجود گذشت شاکی، فرد توهین کننده به دلیل اخلال در نظم عمومی تحت تعقیب قرار گرفت.

این یعنی چی؟ یعنی هدف قانون گذار از کاهش پرونده ها و مجازات حبس، ممکنه محقق نشه و فقط عنوان جرم تغییر کنه. به جای اینکه پرونده ها کم بشن، ممکنه با عناوین دیگه ای سرازیر دادگاه ها بشن و در نهایت به همان وضعیت قبل از قانون جدید برگردیم، تنها با این تفاوت که جرم با اسمی دیگر پیگیری می شود.

ایجاد ابهام در اعلام جرم و وظایف نمایندگان حقوقی دستگاه های دولتی

یکی از بزرگترین چالش های اجرایی که این تغییر قانونی ایجاد کرده، همین موضوعه که آیا دفاتر حقوقی دستگاه ها هنوز هم میتونن شکایت رو مطرح کنن یا نه، و اصلاً جایگاه قانونی اون ها کجاست.

جایگاه قانونی نماینده حقوقی: آیا دستشون بازه؟

طبق قانون، وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی میتونن از وکلای دادگستری یا کارمندان رسمی خودشون (با شرایط خاصی مثل داشتن لیسانس حقوق و سابقه کاری) به عنوان نماینده حقوقی برای طرح دعاوی یا دفاع استفاده کنن. این نمایندگان حقوقی همون اختیارات وکلا رو دارن و هدف قانون گذار از این کار، تسهیل امور حقوقی دستگاه های دولتی بوده.

قبل از قانون جدید، وقتی یه دفتر حقوقی شکایت توهین به یه مقام رو مطرح می کرد، این شکایت به عنوان اعلام جرم عمومی تلقی میشد و دادستان هم پیگیری می کرد. اما حالا که جرم جنبه خصوصی پیدا کرده، بعضی از قضات فکر می کنن دیگه دفاتر حقوقی نمیتونن شکایت کنن و باید خود شخص مقام شکایت کنه. این برداشت، حداقل از نظر بسیاری از حقوق دانان، اشتباهه.

در واقعیت، جرم توهین همیشه نسبت به شخص حقیقی اتفاق می افته، نه یه سازمان یا اداره. پس وقتی یه دفتر حقوقی شکایت میکنه، در واقع به نمایندگی از اون شخص حقیقی (کارمند یا مقام دولتی) شکایت رو مطرح کرده. بنابراین، با توجه به قوانین مربوط به نمایندگی حقوقی (ماده 32 قانون آیین دادرسی مدنی) و معاضدت قضایی، دفاتر حقوقی همچنان میتونن به نمایندگی از کارمندی که مورد توهین قرار گرفته، شکایت رو مطرح کنن. فقط فرقش اینه که حالا این شکایت خصوصی محسوب میشه و نیاز به رضایت همون کارمند داره و تصمیم نهایی برای گذشت با خود شاکیه. این یک راه حلیه برای اینکه پرونده ها بی صاحب نمونن و حقوق افراد تضییع نشه و نیازی به رفت و آمدهای شخصی کارمند به دادگاه نباشه.

ارتباط نمایندگی قضایی با معاضدت قضایی: حمایت های دولتی

موضوع معاضدت قضایی هم این وسط خیلی مهمه و به دفاتر حقوقی دستگاه ها کمک می کنه که حتی با خصوصی شدن جرم توهین، بتونن از کارمنداشون حمایت کنن. معاضدت قضایی یعنی کمک حقوقی به کسانی که خودشون نمیتونن هزینه وکیل رو بپردازن یا نیاز به حمایت قانونی دارن.

  • قانون حمایت حقوقی از بسیج (مصوب 1371): طبق این قانون، کارشناسان حقوقی دفاتر بسیج میتونن بدون داشتن پروانه وکالت، از طرف بسیجیان (و بعدها شامل آمران به معروف و ناهیان از منکر هم شد) به عنوان وکیل توی دادگاه ها حاضر بشن.
  • قانون حمایت قضایی از کارکنان دولت و پرسنل نیروهای مسلح (مصوب 1376): این قانون به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی اجازه میده که از کارکنان خودشون در پرونده های ناشی از انجام وظایفشون، حمایت قضایی کنن و وکیل یا کارشناس حقوقی معرفی کنن. ماده 88 قانون مدیریت خدمات کشوری هم تأکید می کنه که دستگاه های اجرایی مکلف به این حمایت قضایی هستند. این یعنی حتی اگه توهین به یک کارمند عادی دولتی هم اتفاق بیفته، سازمانش میتونه ازش حمایت کنه.

پس، حتی با قابل گذشت شدن جرم توهین به مقامات، این امکان برای کارمندان دولت وجود داره که از طریق دفاتر حقوقی دستگاهشون، از حمایت قضایی برخوردار بشن و وکیلی براشون معرفی بشه. این وکیل به نمایندگی از اون کارمند، شکایت رو پیگیری می کنه و در نهایت هم تصمیم گذشت یا عدم گذشت با خود کارمنده. این راه حلیه برای اینکه پرونده ها بی صاحب نمونن و حقوق افراد تضییع نشه.

ویژگی توهین ساده (ماده 608) توهین مشدد (ماده 609) پیش از 1399 توهین مشدد (ماده 609) پس از 1399
جنبه عمومی نداشت (همیشه خصوصی) داشت (غیرقابل گذشت) ندارد (قابل گذشت)
شروع تعقیب منوط به شکایت شاکی با شکایت یا گزارش دادستان منوط به شکایت شاکی
تأثیر گذشت شاکی موجب توقف دادرسی در هر مرحله موجب توقف دادرسی نمی شد موجب توقف دادرسی در هر مرحله
مجازات حبس ندارد (جزای نقدی درجه شش) 3 تا 6 ماه حبس 45 روز تا 3 ماه حبس (اکنون معمولاً جایگزین)
تأکید قانون حمایت از آبروی افراد عادی حمایت از شأن حاکمیت و مقامات حمایت از آبروی افراد دارای سمت (خصوصی)

همونطور که توی جدول بالا میبینید، تغییرات ماده 609 واقعاً چشمگیر بوده و این جرم رو کاملاً خصوصی کرده. این تغییرات، در عین حال که آزادی های فردی رو بیشتر کرده، چالش های جدیدی رو هم پیش روی نظام قضایی و اداری کشور گذاشته که نیازمند توجه و راهکارهای مناسب تری هستن.

نتیجه گیری: جرم توهین، حالا بیشتر از همیشه دست خودتونه!

در نهایت، میشه گفت که جرم توهین قابل گذشت است؛ این یک واقعیت حقوقی مهم و کلیدی در نظام قضایی امروزه ماست. فرقی نمیکنه طرف مقابلتون یک آدم عادی باشه یا یک مقام دولتی؛ از وقتی که قانون کاهش مجازات حبس تعزیری در سال 1399 اجرایی شد، جرم توهین به هر دو شکلش (ساده و مشدد)، کاملاً خصوصی شده و جنبه عمومی خودش رو از دست داده. یعنی اگر کسی به شما توهین کرد، چه فحاشی ساده بود و چه توهین به یک کارمند دولت در حین انجام وظیفه اش، این شما هستید که باید برای پیگیریش پیش قدم بشید و شکایت کنید.

این تغییر، با اینکه شاید در ظاهر یه مقدار پیچیدگی های جدید به وجود آورده، اما یه فرصت خوبه برای اینکه خود افراد، مسئولیت آبرو و حیثیتشون رو به عهده بگیرن. اگه کسی بهتون توهین کرده، حالا با قدرت بیشتری میتونید تصمیم بگیرید که ببخشید یا تا آخرش پیگیری کنید. همونطور که دیدیم، حتی اگه پرونده تا آخر هم بره و حکم هم صادر بشه، باز هم گذشت شما میتونه جلوی اجرای مجازات رو بگیره و پرونده رو مختومه کنه. این یعنی اختیار شما به عنوان شاکی، حرف آخر رو میزنه.

اما یادمون باشه که این تغییرات، یه سری چالش ها رو هم با خودش آورده؛ مثل بی میلی بعضی از مقامات به شکایت شخصی، ناترازی مجازات ها که ممکنه مجازات توهین مشدد رو از توهین ساده کمتر نشون بده، و سردرگمی در نقش دفاتر حقوقی دستگاه های دولتی. به خاطر همین، شناخت دقیق این قوانین و راه و چاه پیگیری پرونده ها، خیلی مهمه. توصیه اکید اینه که هیچ وقت بدون مشورت با یک وکیل متخصص در زمینه جرایم توهین، توی این مسیر قدم نذارید. یک وکیل خوب میتونه مثل یه راهنما، شما رو از پیچ و خم های قانونی عبور بده، بهتون کمک کنه ادله لازم رو جمع آوری کنید و حق و حقوقتون پایمال نشه. امیدواریم که با بالا رفتن آگاهی مردم، احترام متقابل هم تو جامعه بیشتر بشه و کمتر شاهد چنین جرایمی باشیم.

دکمه بازگشت به بالا