اجرای احکام مدنی: مفهوم، مراحل و نکات حقوقی | راهنمای کامل

اجرای احکام مدنی یعنی چه

اجرای احکام مدنی یعنی اینکه بعد از کلی دوندگی و مراحل دادگاه، بالاخره حکمی که به نفع شما یا علیه شما صادر شده، به صورت عملی اجرا بشه و حق به حق دار برسه. این مرحله، ته خط پرونده های حقوقیه و بدون اون، عملاً حکمی که گرفتین ممکنه بی فایده باشه. پس تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا گام به گام در مورد اجرای احکام مدنی صحبت کنیم و همه پیچ وخم هاش رو برایتان روشن کنیم.

شاید براتون پیش اومده باشه که درگیر یک پرونده حقوقی شدین و بعد از کلی کش و قوس، بالاخره حکمی از دادگاه گرفتین. خب، تبریک می گم! اما آیا کار تمومه؟ آیا خود به خود حقتون رو می گیرید یا بدهکار، بدهیش رو میده؟ نه، واقعیت اینه که تازه بخشی از مسیر رو طی کردین. مرحله ای که بعد از صدور حکم قطعی دادگاه شروع میشه و باعث میشه اون حکم از روی کاغذ به واقعیت تبدیل بشه، «اجرای احکام مدنی» هست. اینجاست که پای یک فرآیند رسمی با پشتوانه قانون به وسط میاد تا مطمئن بشیم عدالت واقعاً اجرا میشه.

اجرای احکام مدنی یعنی چی؟ بیایید گپ بزنیم!

خیلی ساده بخوام بگم، اجرای احکام مدنی یعنی قدرت و توانایی دولت و دادگستری برای اینکه کاری کنه حکمی که دادگاه صادر کرده، روی زمین نمونه و اجرا بشه. فرض کنید شما از کسی طلب دارین، یا ملکی رو بهتون برنمی گردونه، یا یه قراردادی رو زیر پا گذاشته. بعد از اینکه شما رفتین دادگاه و دادگاه به حرف هاتون گوش داد و حق رو به شما داد، حالا نوبت به اجرای اون حکم میرسه. این اجرا، هم می تونه به معنی گرفتن پول باشه، هم برگردوندن یک مال، یا انجام دادن یک کار مشخص.

فکر نکنید همین که حکم صادر شد، دیگه کار تمومه. نه! اینجا تازه نقش «واحد اجرای احکام مدنی» پررنگ میشه. این واحد وظیفه داره بر اساس قانون و با کمک مامورین اجرا، دستورات دادگاه رو عملی کنه. مثلاً اگه کسی باید پول بده و نمیده، میان اموالش رو توقیف می کنن. یا اگه باید ملکی رو تحویل بده و نمیده، با حکم دادگاه ملک رو ازش می گیرن و به صاحب اصلی برمی گردونن. این یعنی دقیقاً همان چیزی که در قانون اجرای احکام مدنی مصوب سال ۱۳۵۶ هم اومده و راه و چاه این ماجرا رو نشون می ده.

محکوم له و محکوم علیه: دو شخصیت اصلی صحنه

تو این داستان اجرای حکم، دو تا شخصیت اصلی داریم که بد نیست باهاشون آشنا بشین:

  • محکوم له: این همون کسیه که پرونده رو برده دادگاه و دادگاه هم حق رو به اون داده. یعنی حکم به نفعش صادر شده و الان داره دنبال اجرایی کردنش میره تا به اصطلاح حقش رو بگیره.
  • محکوم علیه: این بنده خدا هم همون طرفیه که حکم علیهش صادر شده. یعنی باید کاری رو انجام بده، پولی رو بپردازه یا مالی رو تحویل بده.

تفاوت اجرای احکام مدنی و کیفری: از چوب و تبر تا قلم و کاغذ

شاید این سوال براتون پیش بیاد که آیا اجرای احکام مدنی با کیفری فرقی داره؟ خب آره، فرقشون از زمین تا آسمونه! تو پرونده های کیفری، پای جرم و جنایت و مجازات وسطه؛ مثل زندان، شلاق، اعدام و از این حرفا. اونجا اجرای حکم به عهده واحد اجرای احکام کیفریه و هدفش هم اینه که مجازاتی که دادگاه تعیین کرده، اعمال بشه. اما تو اجرای احکام مدنی، صحبت از حقوق مالی، قراردادها، اختلافات خانوادگی و این جور مسائل هست. یعنی هدف اینه که حقوق مالی یا غیرمالی افراد احقاق بشه، نه مجازات. مثلاً اگه کسی بدهکار باشه، زندان رفتنش به خاطر نداشتن پول نیست، بلکه به خاطر نپرداختن بدهی با وجود توانایی یا فرار از دین هست که با هم فرق دارن.

از کجا شروع میشه؟ از دادخواست تا اجرای حکم

وقتی پای یک دعوای حقوقی به میون میاد، داستان از یه جایی شروع میشه که شما بهش میگید «دادخواست». یعنی شاکی (خواهان) میره دادگاه و تقاضا می کنه که به مشکلش رسیدگی کنن. دادگاه هم شروع می کنه به بررسی، از هر دو طرف حرف میزنه و بعد از کلی تحقیق و مطالعه، یک رای صادر می کنه.

گاهی اوقات این رای ممکنه قابل تجدیدنظر یا فرجام خواهی باشه، یعنی طرفین فرصت دارن که بهش اعتراض کنن. اما وقتی دیگه هیچ راهی برای اعتراض نمونده باشه یا مهلت های قانونی تموم شده باشه، اون رای میشه «قطعی». اینجا دقیقا همون نقطه شروع برای اجرای احکام مدنی هست. حالا محکوم له میتونه نفس راحتی بکشه، چون رای رو داره و میتونه از دادگاه بخواد که اون رو اجرا کنه.

در هر ساختمون دادگستری، یک واحدی به اسم «اجرای احکام مدنی» وجود داره. کارشون هم اینه که این احکام قطعی رو بگیرن و مراحل اجرایی رو شروع کنن. این واحد، مثل یک موتورخانه عمل می کنه که دستورات رو دریافت می کنه و اون ها رو به حرکت درمیاره.

اجراییه چیه و چطور صادر میشه؟ رمزگشایی از سند اصلی

تصور کنید حکم دادگاه مثل یه نقشه گنج میمونه. تا وقتی نقشه رو نداری و به مسئول گنج (یعنی واحد اجرا) نشون ندی، نمیتونی به گنج (یعنی حقت) برسی. «اجراییه» دقیقاً همون نقشه است، یک سند رسمی که دستور مستقیم دادگاه برای اجرای حکم رو صونده و به مسئولین اجرا ابلاغ می کنه.

اهمیت اجراییه: چرا بدون اون کاری از پیش نمیره؟

خیلی مهمه که این رو بدونید: «هیچ حکمی بدون اجراییه، اجرا نمیشه، مگر در موارد خاص و استثنائی که قانون گفته.» پس اگه حکم به نفع شما صادر شده و قطعی هم شده، اول باید برید سراغ درخواست صدور اجراییه. اگه این کار رو نکنید، حکم شما فقط یه کاغذ باطله میمونه و هیچکس برای گرفتن حقتون دست به کار نمیشه.

شرایط صدور اجراییه: چه چیزهایی باید جور باشه؟

برای اینکه دادگاه دستور صدور اجراییه رو بده، باید یک سری شرایط وجود داشته باشه که حسابی مهمه:

  • قطعی بودن حکم: این از مهمترین شرایط برای اجرای احکام مدنی هست. یعنی دیگه هیچ راهی برای اعتراض به اون حکم باقی نمونده باشه، چه با تجدیدنظر، چه با فرجام خواهی. حکمی که قطعی نیست، مثل یه ماشین بدون بنزین میمونه، حرکت نمی کنه.
  • درخواست کتبی محکوم له: محکوم له (کسی که حکم به نفعش صادر شده) باید خودش رسماً و کتبی درخواست کنه که اجراییه صادر بشه. اینجور نیست که دادگاه خودش خودکار دست به کار بشه. باید بری و بگی «آقا، من حقمو میخوام!»
  • ابلاغ درست و حسابی حکم: محکوم علیه (کسی که حکم علیهش صادر شده) باید از حکم باخبر شده باشه. یعنی حکم باید به طور قانونی و درست و حسابی بهش ابلاغ شده باشه تا بدونه چه وظیفه ای داره.
  • موضوع حکم باید روشن باشه: حکمی که مبهم باشه و دقیقاً نگفته باشه که چی باید اجرا بشه، قابل اجرا نیست. مثلاً باید دقیقاً بگه چقدر پول باید پرداخت بشه یا چه ملکی باید تحویل داده بشه.
  • موارد خاص و استثناها: تو بعضی موارد خیلی استثنائی، مثل دستور موقت یا قرارهای تأمین خواسته، ممکنه نیازی به صدور اجراییه نباشه و خود دادگاه دستور اجرا رو بده. اما این ها استثنا هستند و اصل بر صدور اجراییه است.

گام به گام: پرونده چطور به اجرای احکام میرسه؟

خب، حالا که فهمیدیم اجراییه چیست و چه شرایطی داره، بیایید ببینیم این پرونده چطور به دست و پای واحد اجرای احکام میرسه. این هم خودش یک مسیر مشخص داره:

  1. درخواست صدور اجراییه توسط محکوم له: قدم اول با برنده پرونده است. باید درخواستش رو به دادگاهی که حکم رو صادر کرده، بده.
  2. دستور دادگاه: مدیر دفتر دادگاه بعد از بررسی و اینکه مطمئن شد همه شرایطی که گفتیم وجود داره، دستور صدور اجراییه رو صادر می کنه.
  3. تنظیم و ابلاغ اجراییه: حالا یک برگه رسمی به نام «اجراییه» تنظیم میشه و این برگه به دست محکوم علیه میرسه. بهش اطلاع داده میشه که ۱۰ روز فرصت داره تا حکم رو اجرا کنه.
  4. ارجاع پرونده به شعبه اجرای احکام: اگر محکوم علیه تو اون ۱۰ روز کاری نکرد، یا اگر موضوع نیاز به اقدام قضایی داره، برگه اجراییه و یک کپی از کل پرونده فرستاده میشه به شعبه اجرای احکام مدنی. حالا دیگه توپ تو زمین واحد اجراست!

پرونده به شعبه اجرای مدنی واصل شد یعنی چی؟ پیامکی که ذهن ها رو مشغول می کنه!

یکی از پیامک های پرتکرار که ممکنه برای افراد درگیر پرونده های حقوقی بیاد، همین جمله است: پرونده به شعبه اجرای مدنی واصل شد. وقتی این پیام رو می بینید، یعنی پرونده شما از مرحله دادگاه صادرکننده حکم، به مرحله اجرای حکم رسیده و حالا یک شعبه مشخص در واحد اجرای احکام، مسئول پیگیری و اجرای اون شده.

معمولاً بعد از دریافت این پیامک، نوبت به شماست که دست به کار بشید. چند تا کار مهم هست که باید انجام بدین:

  • مراجعه به شعبه مربوطه: باید به واحد اجرای احکام دادگستری برید و بپرسید پرونده شما به کدوم شعبه ارجاع شده و مامور اجرای اون پرونده (که بهش «دادورز» میگن) کیه.
  • پیگیری از طریق سامانه ثنا: بهترین راه برای اطلاع از جزئیات پرونده و اینکه تو چه مرحله ای قرار داره، اینه که به سامانه ثنا (سامانه عدل ایران) مراجعه کنید و با وارد کردن مشخصات پرونده، وضعیتش رو پیگیری کنید. اینجوری لازم نیست برای هر چیز کوچیکی به دادگاه سر بزنید.
  • معرفی پرونده به دادورز: بعد از اینکه شعبه و دادورز پرونده مشخص شد، باید به دادورز مراجعه کنید و پرونده رو بهش معرفی کنید تا کارها رو شروع کنه.

بعد از اجراییه چه اتفاقی میفته؟ روش های اجرای حکم مدنی

خب، پرونده به شعبه اجرا واصل شد و دادورز هم آماده باش. حالا نوبت به اجرای احکام مدنی میرسه. این مرحله می تونه چند جور اتفاق بیفته:

مهلت ده روزه: فرصت محکوم علیه برای همکاری

وقتی اجراییه به محکوم علیه ابلاغ میشه، قانون بهش یه فرصت ۱۰ روزه میده. تو این ۱۰ روز، محکوم علیه میتونه خودش داوطلبانه حکم رو اجرا کنه تا دیگه کار به دخالت دادگستری و توقیف اموال نرسه. تو این مهلت میتونه یکی از این کارها رو انجام بده:

  • پرداخت کامل محکوم به: یعنی پولی که دادگاه گفته بده، کامل پرداخت کنه.
  • معرفی اموال کافی: اگه پول نقد نداره، می تونه اموالی رو معرفی کنه که ارزشش به اندازه بدهی باشه.
  • توافق با محکوم له: شاید بتونه با محکوم له توافق کنه که بدهی رو چطور و در چه بازه زمانی پرداخت کنه.
  • ارائه دادخواست اعسار: اگه واقعاً پول نداره و توانایی پرداخت نداره، میتونه دادخواست اعسار بده و از دادگاه بخواد که شرایط پرداختش رو قسط بندی کنه یا کلاً ازش قبول کنه که توان پرداخت نداره.

اجرای اجباری: وقتی محکوم علیه همکاری نمی کنه!

اگه محکوم علیه تو اون ۱۰ روز هیچ کاری نکرد، یا اعسارش رد شد، یا اصلاً توان پرداخت نداشت و مالی هم معرفی نکرد، اینجا دیگه پای اجرای اجباری به وسط میاد. یعنی دادگستری وارد عمل میشه و با استفاده از قدرت قانون، حکم رو اجرا می کنه. این هم خودش روش های مختلفی داره:

توقیف اموال: از شناسایی تا مزایده

یکی از رایج ترین راه ها، توقیف اموال محکوم علیه هست. یعنی چی؟ یعنی هر مالی که داره و جزو مستثنیات دین نباشه (که جلوتر توضیح میدم)، شناسایی میشه و توقیفش می کنن. این اموال میتونه:

  • پولی باشه که تو بانک داره: با استعلام از بانک ها حساب هاش مسدود میشه.
  • ملک یا خونه باشه: از اداره ثبت استعلام میگیرن و اگه ملکی به نامش باشه، توقیف میشه.
  • ماشین یا وسیله نقلیه باشه: از راهور استعلام میگیرن و ماشینش رو توقیف می کنن.
  • حتی اسباب و اثاثیه منزل یا لوازم محل کارش: البته به شرطی که جزو مستثنیات دین نباشن.

بعد از توقیف، کارشناس دادگستری میاد و اموال رو کارشناسی و قیمت گذاری می کنه. بعد این اموال به مزایده گذاشته میشه و از پول فروش اون ها، بدهی محکوم له پرداخت میشه.

توقیف حقوق و مزایای استخدامی: سهمی از درآمد

اگه محکوم علیه کارمند دولتی یا خصوصی باشه، میشه حقوق یا مزایای اون رو توقیف کرد. البته نه همه ش رو! قانون گفته برای کارمندهای دولتی و بازنشسته ها، یک چهارم حقوق و برای کارمندهای بخش خصوصی، یک سوم حقوق قابل توقیفه. این پول مستقیماً از حقوقش کم میشه و به محکوم له پرداخت میشه تا بدهیش صاف بشه.

حکم جلب: آخرین راهکار برای بدهکاران

این یکی از ترسناک ترین مراحل برای بدهکاران هست. اگه محکوم علیه نه مالی برای توقیف داشته باشه، نه حقوقی، و ثابت هم نشه که واقعاً معسر هست و توانایی پرداخت نداره، محکوم له میتونه از دادگاه تقاضای حکم جلب کنه. این حکم بر اساس ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی صادر میشه. یعنی پلیس میاد و محکوم علیه رو بازداشت می کنه تا بدهیش رو پرداخت کنه یا تکلیفش مشخص بشه. البته این موضوع شرایط خاص خودش رو داره و هر بدهکاری رو نمیشه جلب کرد.

حکم جلب در اجرای احکام مدنی، ابزار فشاری است برای وادار کردن محکوم علیه به پرداخت بدهی، اما فقط در صورتی صادر می شود که توانایی مالی او اثبات شده باشد یا از معرفی اموال خودداری کند و اعسارش هم ثابت نشده باشد.

اجرای تعهدات غیرمالی: وقتی پای مال در میان نیست

همه احکام مربوط به پول نیست. گاهی حکم دادگاه میتونه این باشه که یک نفر باید کاری رو انجام بده یا از کاری خودداری کنه. مثلاً اگه حکم خلع ید گرفته باشین، یعنی کسی غیرقانونی ملک شما رو اشغال کرده و دادگاه حکم داده که ملک رو تخلیه کنه. تو این موارد، مامورین اجرا میان و حکم رو به صورت فیزیکی اجرا می کنن. یا اگر کسی باید یک کار مشخصی رو انجام بده و نمیده، گاهی میشه اون کار رو به هزینه خودش به شخص دیگه ای سپرد.

مستثنیات دین: اموالی که خط قرمز دارن!

قانونگذار هم آدمه و می دونه که نباید یک بدهکار رو بی خانمان یا بی چیز کرد. برای همین، یک سری اموال رو «مستثنیات دین» اعلام کرده. یعنی این اموال، حتی اگه کسی بدهکار باشه، قابل توقیف و فروش نیستن تا حداقل زندگی خودش و خانواده اش تامین بشه. این شامل چیزهایی میشه که برای زنده موندن و یک زندگی حداقلی لازمه. مهمترین این مستثنیات عبارتند از:

  • خونه ای برای زندگی: منزل مسکونی که متناسب با شأن و موقعیت خانوادگی محکوم علیه باشه، قابل توقیف نیست. نمی تونن طرف رو بی خانمان کنن.
  • لوازم ضروری خونه: وسایل اولیه و ضروری زندگی مثل یخچال، تلویزیون، گاز، فرش و از این دست، قابل توقیف نیستن.
  • آذوقه و خورد و خوراک: مقداری آذوقه و مواد غذایی که برای تامین نیازهای روزمره خودش و خانواده اش لازمه، توقیف نمیشه.
  • ابزار کار و کاسبی: اگه محکوم علیه با ابزاری کار می کنه و نون درمیاره، اون ابزارها توقیف نمیشن تا بتونه کار کنه و امرار معاش کنه.
  • پول های خیلی کم: مبالغ نقدی که برای پرداخت هزینه های ضروری زندگی در طول ماه لازمه، توقیف نمیشه.

نقش قاضی اجرای احکام و دادورز: دو ستون اصلی اجرا

در فرآیند اجرای احکام مدنی، دو تا مقام مهم داریم که هر کدوم وظایف خاص خودشون رو دارن:

قاضی اجرای احکام: ناظر و حل کننده مشکلات

قاضی اجرای احکام رو میشه به عنوان مغز متفکر و ناظر اصلی این واحد دونست. وظایفش بیشتر جنبه نظارتی و حل اختلافات رو داره. مثلاً:

  • به اعتراضاتی که ممکنه نسبت به عملیات اجرایی پیش بیاد، رسیدگی می کنه.
  • در مورد مواردی مثل اعطای مرخصی به محکومین مالی (در صورت جلب و بازداشت)، تصمیم میگیره.
  • هر جا که تو روند اجرا ابهامی پیش بیاد، با تفسیر قانون راه رو روشن می کنه.

دادورز (مامور اجرا): بازوی اجرایی دادگاه

دادورز، همون بازوی اجرایی و کسیه که مستقیماً وارد عمل میشه. از ابلاغ اجراییه گرفته تا شناسایی و توقیف اموال، ارزیابی اونا، و حتی برگزاری مزایده، همه و همه به عهده دادورز هست. اون در واقع کارمند دادگستریه که دستورات قاضی اجرا رو مو به مو انجام میده و گزارش کار رو هم به قاضی میده. دادورز باید حسابی مراقب باشه که عملیات رو طبق قانون انجام بده و به حق و حقوق هیچکدوم از طرفین دعوا آسیبی نرسه.

هزینه های اجرای حکم: نیم عشر دولتی چیست؟

اجرای حکم هم مثل هر کار دیگه ای، هزینه های خودش رو داره. یکی از مهمترین این هزینه ها، «حق الاجرا» یا «نیم عشر دولتی» هست. این پول در واقع هزینه خدماتیه که دادگستری برای اجرای حکم به شما میده.

  • نحوه محاسبه:
    • برای دعاوی مالی، معمولاً ۵ درصد (نیم عشر) از کل مبلغی که محکوم علیه باید پرداخت کنه، به عنوان حق الاجرا گرفته میشه.
    • برای دعاوی غیرمالی، مبلغ ثابت و مشخصی در نظر گرفته میشه.
  • مسئولیت پرداخت: این هزینه، روی دوش محکوم علیه (یعنی کسی که حکم علیهش صادر شده) هست. پس علاوه بر بدهی اصلی، باید این ۵ درصد رو هم بپردازه.

چند تا نکته مهم و هشدار حقوقی که باید بدونی!

حالا که با کلیات اجرای احکام مدنی آشنا شدیم، اجازه بدین چند تا نکته مهم و کاربردی رو هم بهتون بگم که شاید خیلی به دردتون بخوره:

معاملات فرار از دین: دردسرهای قانونی

تصور کنید کسی بدهکاره و برای اینکه مجبور به پرداخت نشه، میاد و تمام اموالش رو به اسم زن، بچه یا دوستش می کنه تا وقتی شما میری سراغ اجرا، دستتون به جایی بند نباشه. به این کار میگن «فرار از دین». قانون به شدت با این کار برخورد می کنه و اگه ثابت بشه که این معاملات صوری و برای فرار از دین بوده، باطل میشن و علاوه بر این، کسی که این کار رو کرده و حتی کسی که باهاش تبانی کرده، مجازات هم میشن. پس فکر این جور کلاهبرداری ها رو نکنید که عواقب بدی داره.

اعتراض به عملیات اجرایی: حق شما برای اعتراض

گاهی ممکنه تو روند اجرای حکم، مامور اجرا (دادورز) اشتباهی کنه یا کاری انجام بده که به نظرتون غیرقانونیه. نگران نباشید! شما حق اعتراض به عملیات اجرایی رو دارید. میتونید اعتراضتون رو به قاضی اجرای احکام اعلام کنید و اون هم بررسی می کنه و اگه حرفتون درست باشه، دستور اصلاح میده. البته برای این کار هم مهلت مشخصی وجود داره که باید تو اون مهلت اقدام کنید.

مشاوره حقوقی: راهنمایی متخصص برای مسیر درست

فرآیند اجرای احکام مدنی، با اینکه سعی کردیم اینجا ساده و روان توضیحش بدیم، اما تو عمل پر از پیچیدگی ها و جزئیاته. گاهی اوقات یک اشتباه کوچک میتونه منجر به از دست رفتن حق شما بشه یا مسیر پرونده رو حسابی طولانی کنه. برای همین، اگه درگیر چنین پرونده ای هستید، همیشه توصیه می کنیم که با یک وکیل یا مشاور حقوقی متخصص مشورت کنید. اون ها میتونن بهترین راهنمایی ها رو بهتون بدن و مطمئن بشن که حقتون رو تمام و کمال میگیرید.

فرق تأمین خواسته و دستور موقت با اجرای حکم

گاهی ممکنه اسم «تأمین خواسته» یا «دستور موقت» به گوشتون خورده باشه و فکر کنید که اینها همون اجرای حکم هستن. اما نه! اینها با هم فرق دارن. تأمین خواسته و دستور موقت، اقدامات پیشگیرانه هستن که قبل از صدور حکم یا حتی قبل از قطعی شدن حکم، انجام میشن تا شما مطمئن بشید اگه حکمی به نفع شما صادر شد، محکوم علیه فرصت فرار از دین یا از بین بردن اموالش رو نداشته باشه. مثلاً میتونه شامل توقیف موقت یک ملک یا حساب بانکی باشه. اما اجرای احکام مدنی، مرحله بعد از قطعی شدن حکم نهایی هست که هدفش، عملی کردن اون حکم قطعیه.


جمع بندی: پایانی برای یک پرونده، شروعی برای عدالت

دیدیم که اجرای احکام مدنی چقدر مهمه و بدون اون، تمام زحماتی که برای گرفتن یک حکم تو دادگاه کشیدین، ممکنه به نتیجه نرسه. این مرحله، در واقع نقطه اوج یک پرونده حقوقیه که عدالت رو از روی کاغذ به واقعیت تبدیل می کنه. از درخواست اجراییه و شرایط پیچیده اون گرفته تا انواع روش های اجرا مثل توقیف اموال و حتی حکم جلب، همه و همه بخش هایی از این فرآیند مهم هستن.

امیدواریم با خوندن این مقاله، یک درک کامل و روشن از اجرای احکام مدنی پیدا کرده باشید و اگه خدای نکرده گذر شما هم به این مرحله افتاد، سردرگم نمونید و بدونید چطور باید حقتون رو پیگیری کنید. یادتون باشه، آگاهی از قوانین، بهترین ابزاره برای دفاع از حقوقتون یا احقاق اون ها.

دکمه بازگشت به بالا