۱۰ سکانس سریال آفیس که مایکل اسکات در آن‌ها بالغ‌ترین شخصیت بود

[ad_1]

مایکل اسکات اغلب به عنوان یک فرد نابالغ دیده می شود ، اما گاهی اوقات به دلیل رفتار بزرگسالانه اش توسط بینندگان شگفت زده می شود. اگر شنونده این سریال هستید ، باید خاطرات زیادی با شخصیت مایکل اسکات داشته باشید و کلمات او را به خوبی می دانید.

نسخه آمریکایی آفیس به یکی از محبوب ترین سریال های کمدی آن روز تبدیل شد و این موفقیت نتیجه موفقیت استیو کرل به عنوان مایکل اسکات ، مدیر منطقه ای دانتر مایفلین در اسکرانتون بود. او می تواند شرم آورترین ، خنده دار ترین و عجیب ترین لحظات سریال را رقم بزند ، توانایی تصمیم گیری های بد و انجام کارهای توهین آمیز را داشته باشد.

اگرچه مایکل اسکات بی ادب و کودکانه توصیف می شد ، اما تماشاگران گاهی اوقات از نشان دادن بلوغ اخلاقی او شگفت زده می شدند و خود را بیشتر از یک شوخی و یک مونولوگ طنزآمیز نشان می داد. در اینجا برخی از این موقعیت ها آورده شده است.

10. بخشش جیم از مایکل

دفتر

در قسمت 11 ، فصل 4 ، وقتی مایکل برای آزمایش کارگران طبیعی دعوت نمی شود ، احساس سرخوردگی می کند و بنابراین به طبیعت می رود تا ثابت کند که بدون کمک دیگران می تواند زنده بماند. و مدیریت تجارت را به جیم واگذار می کند. غیبت جیم به اشتباه تصمیم گرفت تولد چندین کارمند شرکت را ترکیب کند و سرانجام منصرف شد.

پس از بازگشت مایکل و بر عهده گرفتن نقش رهبری ، جیم راحت شد. جیم اشتباهات خود را به مایکل اعتراف کرد و مایکل به او توهین و تحقیر نکرد ، بلکه جیم را راحت کرد و به او گفت که این اشتباهات از رهبر جدید انتظار می رود.

9. موقعیت پدر برای ارین

دفتر

در هشتمین قسمت از فصل هفتم سریال Office ، وقتی همه برای تماشای قسمتی از سریال Goli به خانه Gabe می روند ، بیش از هر زمان دیگری قابل مشاهده است. ناپختگی مایکل. مایکل از گیب خوشش نمی آید و تمام تلاش خود را می کند تا مهمانی اش را مختل کند. اما پس از مهمانی ، ارین از او بازجویی می کند و در این صحنه مایکل متوجه می شود که او در ذهن ارین جای پدرانه ای دارد.

مایکل با آرامش بخشیدن به فضا و دستور به عنوان پدر به او پاسخ می دهد. در این سریال رابطه آنها کاملاً تغییر می کند و به مایکل و ارین اجازه می دهد ارتباط عمیق تری پیدا کنند.

8. آخرین خداحافظی او

دفتر

در بیشتر سریال ها ، مایکل سعی می کند توجه همه را به خود جلب کند. به همین دلیل مایکل در قسمت هفتم این مجموعه با قسمت “خداحافظ مایکل” خداحافظی می کند. مایکل در مورد آخرین روز حضور خود در شرکت به دیگران خیانت می کند و آنها یک روز قبل از توجه دیگران ترک می کنند. با انجام این کار ، مایکل توانست بدون جلب توجه مردم از همه خداحافظی کند.

در این قسمت ، او ممکن است آخرین مصاحبه خود را با همه انجام داده یا به آنها هدیه داده باشد و با این کار ، بلوغ زیادی از خود نشان داده است. مایکل نیازی به مهمانی یا مهمانی بزرگ ندارد. او فقط می خواهد با هر یک از همکارانش ، حتی توبی ، که بیشتر از همه از او متنفر است ، لحظات احساسی داشته باشد.

7. او در برابر جن می ایستد

در قسمت 12 ، فصل 4 ، مایکل هنگامی که از اخراج ناعادلانه داندر میفلین شکایت می کند ، در مکان اشتباهی قرار دارد. اگر می خواهد در مورد جن شهادت دهد ، بدون مجوز مایکل ، دفتر خاطرات خود را به دادگاه تحویل می دهد. به همین دلیل مایکل به طرف دیگر می پیوندد و در این مورد از داندر میفلین حمایت می کند.

مایکل و جن عموماً رابطه ای ناسالم دارند و مایکل در مورد آن صحبت نمی کند. اما مایکل اجازه نمی داد که جن از او یا دیگران سوء استفاده کند.

6. پیک نیک شرکتی

هنگامی که مایکل با هالی دیدار کرد ، هالی به شعبه نشوا منتقل شد تا از رابطه عاشقانه در محل کار جلوگیری کند ، و در نتیجه ، ارتباط این دو ، که به یکدیگر علاقه ای نداشتند ، از راه دور قطع شد. در قسمت پنجم این شرکت ، آن دو دوباره با هم ملاقات می کنند. مایکل با هالی بازی می کرد و علیرغم این واقعیت که نباید فاش شود ، این دو از گذراندن وقت با هم لذت بردند.

اگرچه مایکل در تلاش برای برقراری ارتباط مجدد با هالی وقت خود را تلف می کرد ، اما سرانجام تصمیم خود را به تعویق انداخت و آنها معتقد بودند که سرانجام با هم کنار خواهند آمد. صبر نادر مانند مایکل به یکی از مناسب ترین تصمیمات تبدیل شده است.

5. استعفای مایکل

در قسمت پنجم “رئیس جدید” ، مایکل با معاون جدید داندر مایفلین ، چارلز ماینر مشکل داشت. چارلز ماینر مایکل را از تماس مستقیم با دیوید والیس باز داشت و برخی از مسئولیت های مایکل را انجام داد ، که باعث شد مایکل در تصمیم خود برای جایگزینی شک کند. وقتی ماینر جشن تولد 15 سالگی مایکل را در شرکت لغو کرد ، مایکل عصبانی شد.

مایکل سرانجام با دیوید والیس صحبت کرد و والیس از او عذرخواهی کرد ، اما وقتی فهمید که ماینر جایگزین نمی شود ، استعفا داد. در حالی که شرکت نیاز به صرفه جویی در هزینه دارد و نیازی به برگزاری جشن ندارد ، مایکل شایسته است به خاطر تعهد خود به داندر میفلین و مهارت های مقابله ای اش مورد احترام قرار گیرد.

4. مایکل از پم و رایان دفاع می کند

پس از استخدام مایکل و راه اندازی کسب و کار خود ، وی رایان و پم را استخدام کرد. پس از تلاش اولیه برای تاسیس یک شرکت ، این شرکت توانست مشتریان داندر مفلین را پذیرفته و داندر مفلین را مجبور کند تا در نهایت شرکت را بخرد. این شرکت در ورشکستگی است.

مایکل در اقدامی هوشمندانه از گزینه عدم امنیت شغلی خود برای مذاکره با والیس استفاده کرد و او را مجبور کرد 60 هزار دلار به شرکت پرداخت کند و او را به موقعیت سابق خود در داندر مایفیلد بازگرداند. مایکل همچنین والیس را تحت فشار قرار داد تا رایان را توانبخشی کرده و به پم در بخش فروش کار بدهد.

3. نمایشگاه هنر پم

در فصل 3 مدرسه وزارت ، مایکل اسکات دعوت می شود تا در مدرسه تجارت رایان سخنرانی کند. گفتار خوب پیش نمی رود و همه معتقدند ، از جمله رایان ، مدل تجاری او کار نمی کند. در همین حال ، پم از همکارانش دعوت می کند تا برای یک نمایشگاه هنری به دیدار او بروند. اسکار آنجا تنها است و پم مخفیانه انتقادات تند خود را از آثار خود می شنود.

در حالی که پم هنوز مهارت های هنری خود را زیر سوال می برد ، مایکل می آید و از نقاشی دفتر داندر میفلین متعجب می شود. در حالی که یک تجربه بد در مدرسه کسب و کار ممکن است او را ناامید کرده باشد ، مایکل از بلوغ احساسی برخوردار بود تا از کار پم لذت ببرد و به او اعتماد به نفس لازم را بدهد.

به تفریح

در قسمت “قتل مردم” از فصل 6 ، همه نگران مشکلات مالی داندر مایفلین هستند که آینده شرکت را مبهم می کند. در حالی که مایکل در معمای قتل عمیق می شود ، جیم در مورد نحوه مدیریت بازی با او بحث می کند.

اگرچه برای مایکل تصمیمی ناپخته به نظر می رسید ، اما او به جیم توضیح داد که چون کارکنان اطلاعات را کنترل نمی کنند ، بهتر است آنها را اشتباه بگیرند. در پایان ، جیم به همین نتیجه می رسد و از مهارت های مدیریت مایکل لذت می برد.

1. او هالی را به عنوان شغل خود ترجیح می دهد

پس از گذشته ای طولانی ، دشوار و عاشقانه ، مایکل و هالی به عنوان “فروش گاراژ” تعیین شدند. برخلاف تصورات قوی مایکل در مورد ازدواج ، سرانجام او به شکلی عاشقانه و عاشقانه از هالی خواستگاری کرد.

البته مایکل اسکات می داند که ازدواج با هالی به معنای مهاجرت به کلرادو است ، زیرا هالی باید بتواند از والدین پیر خود مراقبت کند. مایکل بارها با همکارانش مانند خانواده اش رفتار می کرد زیرا روابط معنی دار زیادی در خارج از محل کار نداشت. اما آخرین باری که با این سریال روبرو شد ، در از دست دادن شغل مورد علاقه اش ، در رفتار خود جدیت زیادی نشان داد تا مهمترین رابطه زندگی خود را جستجو کند.

منبع: Screenrant

[ad_2]

دکمه بازگشت به بالا