سریال وایکینگ‌ها؛ ۱۰ نکته که به طرز عجیبی از لحاظ تاریخی دقیق هستند

[ad_1]

مجموعه موفق وایکینگ ها یک ادیسه عمیق و جذاب است که بر اساس فرهنگ و رویدادهای اسکاندیناوی در قرن نهم اروپا ساخته شده است. خالق وایکینگ ها ، مایکل هرست ، خلاقیت های رایگان زیادی در طول مجموعه داشت و او آنها را ایجاد کرد و از بسیاری جهات این مجموعه به دلیل ریشه های تاریخی مشابه 300 فیلم است. به عنوان مثال ، بسیاری از رویدادها بر اساس افسانه ها ساخته شده اند ، اعداد با هم ترکیب شده ، مطابق برنامه های مختلف ارائه شده اند ، و عناصر و جزئیات فرهنگی کمتر روشن است.

در عین حال ، هرست و همکارانش مهارت های منحصر به فردی دارند و از سوی دیگر ، آنها جزئیاتی را مطالعه کرده اند که رنگ و درخشش را به روایت افزوده ، درام ایجاد کرده و عمق دنیای سریال ها را افزایش داده است. همانطور که بعداً خواهیم دید ، بسیاری از این جزئیات (حداقل تا حدی) بازتاب تاریخ یا فرهنگ واقعی وایکینگ ها هستند.

10. قبرستان وایکینگ ها

وایکینگ ها

هیچ شواهد باستان شناسی وجود ندارد که نشان دهد وایکینگ های مرده با کشتی در حال سوختن به دریا فرستاده شده اند (همانطور که در سریال نشان داده شده است) ، اما طبق منابع مختلف ، جنبه ای از این دفن وجود دارد که به نظر می رسد درست است. هم از نظر تاریخی و هم از این مجموعه ، وایکینگ ها به دنبال ملاقات با اجداد خود و دیگر رزمندگان قدرتمند در اتاق Valhalla و پس از مرگ آنها بودند. رزمندگان باید ملزومات زندگی بعد از مرگ مانند اسلحه و زره خود را به همراه می آوردند.

کشتی های جنگی وایکینگ ، مانند سایر تجهیزات ، برای رسیدن سالم به سالن بزرگ مورد نیاز بودند. بیشتر این کشتی ها به همراه تمام محموله هایشان در حین دفن یا قبل از آن دفن شدند. بعضی اوقات ، آنها حتی قربانی های انسانی می کردند تا به عنوان خدمتکار و برده برای خدمت به اربابان مرده خود در والهالا فرستاده شوند. این مشکل در همان مجموعه ذکر شده است. در مراسم تشییع جنازه ارل هارالدسون ، دخترش پیشنهاد کرد که خود را قربانی کند و با قایقی از ارل به والهالا برود.

9. بدون کلاه شاخدار

وایکینگ ها

این کلاه یک عنصر عالی است که در وایکینگ ها وجود ندارد و یکی از معتبرترین و مشهورترین شخصیت های تاریخی این مجموعه است. بسیاری از مردم تصویر عمومی وایکینگ ها را که توسط فیلم هایی مانند اریک فاتح در سال 1961 و وایکینگ ها در سال 1958 (با بازی کریگ داگلاس) ساخته شده به خاطر می آورند و فکر می کنند که کلاه ایمنی بر سر گذاشته اند. این رزمندگان.

اما ، وب سایت Origins می گوید ، این کلاه ها فقط یک افسانه هستند. در اکثر نبردهای اصلی که در این مجموعه در طول یک دوره شش ماهه ارائه شده است ، مردم چنین کلاهی ندارند ، زیرا متعادل تر و متعادل تر هستند. در این مجموعه عناصر زیادی برای فکر کردن وجود دارد ، اما این کلاه های محبوب با دقت کنار گذاشته شده است.

8. عینک با پر

وایکینگ ها

تماشاگران ماهر ممکن است در مقاطع مختلف سریال متوجه افرادی شده باشند که از شیشه هایی با شاخ های جالب استفاده کرده اند. این صفحات منحصر به فرد ، برخلاف کلاه های شاخدار ، نمایانگر واقعی فرهنگ وایکینگ ها هستند.

افسانه ها می گویند که این لیوان ها به دلیل کیفیت بالا همیشه مورد استفاده قرار می گرفتند و همین جذابیت باعث شد تا وایکینگ ها در مدت زمان کوتاهی آب بیشتری مصرف کنند. البته ، این احتمالاً به دلیل نبوغ وایکینگ ها و استفاده از همه چیز آنها بوده است. علاوه بر این ، آنها از آهو ، بز ، گاو یا شاخ سنگ به عنوان بسته بندی محافظ لیوان آبجو استفاده کردند تا این نوشیدنی ها توسط خاک یا باکتری آلوده نشوند.

7. عقاب خونین

به گفته ویلیام دلونگ ، وحشیانه ترین ابزار مجازات و انتقام که بارها در سریال وایکینگ ها نشان داده شده است بخشی از دین واقعی است. عقاب خونین نوعی شکنجه است که در آن قسمت های خاصی از پشت بدن بریده شده و در جای دیگری قرار می گیرد و در نهایت کمر فرد شبیه یک عقاب است. در طول این مجموعه ، این روند تا حدی در قسمت های شکنجه و مرگ یارل بورگ و کینگ ایل نشان داده می شود.

مجازاتهای مرگبار و ظالمانه عقاب خونخوار بر وایکینگها و اغلب به ناحقان تحمیل شد. شواهد بیشتری در قالب گزارش های مکتوب که می تواند به عنوان مقاله جداگانه مورد استفاده قرار گیرد ، جستجو می شود. برخی از مقالات این گزارش های قبلی نشان می دهد که این افراد مستحق چنین مجازاتی هستند.

6. سلاح های متعدد

طبق اکثر روایت ها (و البته آنچه بسیاری از سریال ها نشان نمی دهند) ، وایکینگ ها همیشه سلاح در لباس خود داشتند و آماده نبرد ، خشونت و خونریزی بودند. با این حال ، طبق منابع ، یکی از بارزترین جزئیات این سری ، سلاح های بزرگ و کوچکی است که وایکینگ ها در نبردهای مختلف استفاده می کردند.

در بیشتر موارد ، جنگجویان وایکینگ شمشیرهای بزرگ و براق حمل نمی کنند بلکه زبان یا تبرهای کوچکتر را حمل می کنند. شمشیر بزرگتر و جذاب تر برای ثروتمندان است. سلاح انتخاب شده Flockey بسیار دقیق است ، زیرا چاقوی شکاری کوچک او با سلاح مورد استفاده اکثر جنگنده ها در هر زمان و محیط مطابقت دارد.

5. منجاماسو

همانطور که در وب سایت های مختلف گزارش شده است ، تنها خط چشم مورد استفاده افراد مختلف در این مجموعه ، خط چشم واقعی است. این خط چشم ، معروف به سرمه ، یک پودر تیره است که حاوی بادام سوخته ، سرب ، مس اکسید شده و سایر مواد است. شخصیت های مختلف در طول مجموعه ، مانند لاگرتا و فلوکی ، از آرایش عجیب و غریب استفاده می کنند.

گفته می شود که این آرایش برای مردان و زنان طراحی شده است تا توجه افراد غیر مرد یا زن را به خود جلب کرده و جلب کند. اگر بخواهیم عمیق تر به آن بپردازیم ، این نوع خط چشم به انحراف یا جذب نور قوی کمک می کند و به طور کلی از بینایی محافظت می کند ، که با توجه به کمبود هزاران عینک در سال های پیش حرکت خوبی است.

4. اکستنشن مو

اغلب در افسانه ها و داستانهای رایج ، مدل موهای سنتی به طور طولانی ، نامنظم و تنبل استفاده می شود ، اما در وایکینگ ها ، چندین شخصیت دارای مدل موهای منحصر به فرد هستند که در نوع خود جالب هستند. بر اساس منابع مختلف ، وایکینگ ها اغلب سر خود را می تراشند تا راحتتر کلاه خود را بر سر بگذارند.

علاوه بر این ، بسیاری از آنها موهای خود را بسیار بلند نگه می دارند و آنها را می کشند یا با ریشه آنها را می بافند. مجموعه وایکینگ ها دارای شخصیت های متفاوتی اعم از زن و مرد است که از عناصر به دو صورت استفاده می کنند. در قسمت اول این مجموعه ، Regnar از ترکیب دو مدل استفاده می کند و قسمتی از سر خود را تراشیده و بقیه موهای خود را می پوشد. زنان مختلف مانند لاگرتا و توروی نیز موهای خود را در قسمت های مختلف سریال بافتند.

3. پسران رگنار

به نظر می رسد که پدر آنها (رگنار) ترکیبی از افسانه و داستان سرایی حداقل دو نفر است ، اما شواهد تاریخی در مورد پسر رگنار وجود دارد که نشان می دهد شخصیت آنها بسیار واقعی است. مورخان اغلب معتقدند که فرزندان رگنار ، بیورن ، هایتزارک ، اوبا ، سیگورد و ایوار قدرتمند بودند. بیورن پسر بزرگتری است و همچنین گفته می شود ایوار دارای بیماری جسمی خاصی بوده است که در این مجموعه نام مستعار (بدون استخوان) از آن گرفته شده است. علاوه بر این ، آنها ارتش هیتی را برای حمله و تسخیر سرزمین های مختلف رهبری کردند و در طول سالها قدرت و قدرت خود را ثابت کردند.

به جنگ لیندیسفارن

وایکینگ ها وقت خود را صرف امور مختلف نمی کردند. رگنار و دوستانش در اوایل فصل 1 به ساحل نورتومبرلند حمله کردند و صومعه را غارت کردند. بر اساس گزارش های مختلف ، حمله لیندیسفرن در واقع رخ داده است. بیش از هزار سال بعد ، جزئیات این جنبش مشخص نیست ، اما این نبرد یکی از مدعیان اصلی در آغاز عصر وایکینگ ها در انگلستان بود که به وضوح در این سریال نشان داده شده است.

علاوه بر این ، گفته می شود حداقل سه راهب از لیندیسفارن ربوده شده اند که یکی از آنها به وایکینگ ها پیوسته بود. این بازیگر ، جورج بلاگدن ، در مصاحبه ای گفت که یکی از راهبان تحت تأثیر شخصیت او ، اتلستن بود. این شخصیت در حمله اسیر شد و سپس به وایکینگ ها پیوست.

1. رگنار از سنگ آفتاب برای پیاده روی استفاده می کند

ملوانان همیشه آموزش دیده اند ، اما طبیعت بسیار خشن است و عناصر غیر منتظره مانند طوفان یا ابرهای سیاه می توانند مانع پیشرفت کشتی شوند. از ابتدای سری وایکینگ ها ، Regnar از یک شیء کریستالی (معروف به سنگ خورشید) برای هدایت کشتی استفاده می کند. این شی می تواند نور خورشید را مسدود کرده و مانند قطب نما اول ، مکان مورد نظر را دقیق مشخص کند. طراحی این شیء باورنکردنی و جذاب به نظر می رسد ، اما در واقع مشاهدات و مطالعات باستان شناسان و دانشمندان نشان می دهد که این شیء بیشتر در تاریخ ریشه دارد تا در اسطوره.

منبع: screenrant

[ad_2]

دکمه بازگشت به بالا