نقش جهان

گردشگری و مهاجرت

میدان نقش جهان

میانِ رنگ ها و تاریخ در دل میدان نقش جهان همیشه فکر می کنم که دنیا پر از گنج های پنهانه. گنج هایی که فقط باید با دل باز و چشمان کنجکاو به دنبالشون گشت. گنج هایی مثل میدان نقش جهان. تصور کنید یه روز گرم تابستونی قدم می زنید تو یه میدانی که پر از رنگ و لعابه پر از آدم های شاد و پر از صدای زندگی. یه حس آرامش عجیب و غریب همزمان با هیجان یه کشف تازه وجودتون رو پر می کنه. این حسیه که من وقتی اولین بار وارد میدان نقش جهان شدم تجربه کردم. یه قدم به عقب در زمان میانِ همه اون صف های طولانی بازارهای شلوغ و صدای اذان که از بالای مسجد جامع بلند می شد یه حسی از یه دنیای دیگه به من دست داد. انگار زمان به عقب برگشته و من وسط اصفهانِ چند صد سال پیش قدم می زنم. یه لحظه تصور کنید یه تاجر قالیِ خوش پوشِ با کلاهِ پهنِ نمدی وسط میدان به دنبال مشتری می گرده. صدای آهنگر از سمت بازار عتیق به گوش می رسه و بچه های با یه کاسه کوچیک در دست از کنارم رد می شن. همین حسِ عبور از زمان …