هنر و سینما

تحلیل فیلم یک روز شیشه ای


اخطار: این نوشته «اسپویلر»ناک است! اگر از اسپویلر می‌ترسید، ابتدا فیلم را ببینید و بعد سر وقت، این نوشته را بخوانید.

هفته پیش، لینک داغی از دلیشس من را به صفحه‌ای راهنمایی کرد که فیلم‌های خوب دهه گذشته را معرفی می‌کرد، چند تایی از این فیلم‌های توصیه شده را که نداشتم، تهیه کردم، فیلم «زندگی دیگران» که اسمش پیش از این هم به گوشم خورده بود، یکی از این فیلم‌ها بود.

بعد از یک کشیک سخت، در شرایطی که در حال فیلم دیدن نبودم، فیلم را گذاشتم، اما فیلم آنقدر خوب بود که حتی پلک نزدم، ۱۳۷ دقیقه لذت بردم و تازه مدام در حین و پس از دیدن فیلم از خودم می‌پرسیدم که چرا این فیلم را تا به حال ندیده بودم.

سلاخی می‌گریست، به قناری کوچکی دل باخته بود!

آلمانی‌ها اگر بخواهند، خوب فیلم می‌سازند، مخصوصا اگر پای نقد گذشته تاریخی‌شان در میان باشد، اینجاست که شاهکارهایی در نقد چرایی پیروی جمعی خود از هیتلر می‌سازند یا سال‌های وحشتناک جدایی دو آلمان را یادآوری می‌کنند.

تردمیل
خرید دستگاه لیزر الکساندرایت
رزرو هتل
خرید ساک پارچه ای
خرید سرور مجازی

مایه اعجاب است که «فلورین هنکل فون دونرسمارک»، در اولین تجربه کارگردانی خود فیلمی، با بودجه ناچیز دو میلیون دلار ساخته است و آنقدر فیلم را خوب ساخته و پرداخته که در رده‌بندی ذهنی من -و لابد خیلی‌های دیگر- جزو بیست فیلم برتری قرار گرفته که در عمرم دیده‌ام.

چهره درخشان فیلم بازیگر فوت شده‌ای به نام «اولریش موئه» است، او در این خوب بازی می‌کند چرا که تا داستان فیلم، تا حدی داستان زندگی شخصی خود اوست!

اولریش موئه بعد از جنگ جهانی دوم در آلمان شرقی به دنیا آمد، بعد از اتمام تحصیلات به عنوان یک کارگر ساختمانی و مرزبان دیوار برلین مشغول به کار شد. در دهه هفتاد و هشتاد او به تئاتر و سینما روی آورد و به علاوه در زمره مخالفان نظام کمونیستی آلمان شرقی هم درآمد.

در زندگی دیگران، موئه، نقش یک بازجو و مأمور شنود اشتازی -پلیس امنیت آلمان شرقی- به نام «ویسلر» را بازی می‌کند، او مأور می‌شود که فعالیت‌های نمایشنامه‌نویسی به نام «گئورک درایمن» را زیر نظر بگیرد، در خانه‌اش وسایل شنود بگذارد تا با پیدا کردن مدرکی علیه او، اسباب محدود کردن فعالیت‌های این هنرمند را فراهم کند.

اما در طی انجام مأموریت، تعصباتی که در ذهن این مأمور نشست کرده بودند با شنود و دیدن «زندگی دیگران» رفته رفته رنگ می‌بازند، او عاشق نهانی دوست دختر این هنرمند -ماریا کاستا- می‌شود، مفتون «برشت» می‌شود و تا آنجا پیش می‌رود که هنگامی که پیانونوازی درایمن در غم دوست از دست‌رفته‌اش، به خلسه می‌رود و اشک می‌ریزد.

فیلم ، راوی فضای پلیسی و جو ۱۹۸۴ گونه آلمان شرقی است، جایی که هر فردی که کار و فعالیتش ارزش داشته باشد باید زیر نظر قرار بگیرد و شنود شود، حتی از سوی همسرش. همچنان که در فیلم آشکار می‌شود که ماریا، علیه داریمن برای اشتازی فعالیت می‌کند! موئه، البته شخصا با چینن چیزی آشنا بود، چرا که در زندگی واقعی خود، از سوی اشتازی تحت نظر قرار گرفته بود و همسر دومش، فعالیت‌های او را به اطلاع اشتازی می‌رساند.

ویسلر، این مأمور کارکشته و متعصب ابتدای فیلم- رفته رفته آنچنان دگردیسی پیدا می‌کند که در انتهای فیلم، مدرک جرم علیه درایمن را پنهان می‌کند و او را از بالا می‌رهاند.

چند سال، بعد از فروپاشی دیوار برلین، در حالی که ویسلر یک نامه‌رسان دون پایه شده است، درایمن با دسترسی به اسناد اشتازی، درمی‌یابد که کسی که او را از دام اشتاری رهانیده، ویسلر بوده است، اینجاست که کتابی با عنوان «سوناتی برای انسان‌های شریف» می‌نویسد و آن را با این مأمور تقدیم می‌کند.

زندگی دیگران بعد از نمایش با نقدهای ستایش‌آمیز منتقدان مواجه شد، جوایز بسیاری را از آن خود کرد که اسکار بهترین فیلم خارجی سال ۲۰۰۶، معتبرترین آنهاست.

فیلم، پلشتی سیستمی را به تصویر می‌کشد که می‌خواهد با هر وسیله ممکن به زندگی خصوصی مردم راه پیدا کند و به بهانه «مردم»، از آنها علیه خودشان جاسوس درست کند، این سیستم صلاح‌اندیش در عین حال، خود آلوده به ناپاکی‌هایی است که فراموشی‌اش، عمری دست کم به اندازه دو سه نسل را طلب می‌کند.

فیلم زندگی دیگران

بازی اولریش موئه از هر حیث در این فیلم عالی است، او میمیک صورت و بازی با چشم، عالی دارد. البته بازی سباستین کوخ در نقش داریمتن و مارتینا گدک در نقش ماریا هم بسیار خوب است.

در عین حال موسیقی فیلم هم جالب توجه است، گابریل یارد، کسی که موسیقی فیلم بیمار انگلیسی را نوشته، این بار هم به خوبی کارش را انجام داده و موسیقی متناسب با جو خفقان‌آور آلمان شرقی و مناسب با داستان فیلم نوشته است.


نقد دوم فیلم زنـدگی دیـگران

«زنـدگی دیـگران» آن از فـیلم‌هایی است که برای معرفی‌اش خیلی ساده می‌گویند: «حتما باید آن را ببینید». این فیلم برهه‌ای رشـک‌انگیز از زنده‌گی را در یکی از حداقل فضاهای مطلوب تصیر می‌کند: آلمان شرقی کمونیستی تحت‌نظر پلیـس مخفی (Stasi). در واقع، آن‌چه در ایـن زنـدگی باارزش است (عشق و خلاقیت هنری) رفته رفته به واسطه رژیم تباه می‌شود. همه‌چیز بسته به میل کسی است که فهمیده چهگونه این زنده‌گی باارزش از مقابل همه پیش‌داوری‌های اولیه‌اش قرار دارد، و از آن محافظت مـی‌کند.

کارگردان جوان فیلم زنـدگی دیـگران در اواسط سال‌های ۱۹۸۰ در برلین شرقی، به صحنه می‌آید و شما را به آن زمان می‌برد.

“فلوریان هنکل فن دونرسمارک”در ۱۹۸۹ وقتی دیوار برلین فروریخت احتمالا شانزده ساله بود. سقوط کمونیسم و اتحاد دوبـاره آلمـان مهم‌ترین وقایع پنجاه سال اخیر را در اروپا به دنبال داشت. این رویداد مهم روی فلوریان جوان باید چه تأثیر شگفتی گذاشته باشد؟

روشن است که تماشای زندگی دیگران» باید مدت‌ها پرسش‌هایی از این قبیل را در ذهنش بـرانگیخته بـاشد. زندگی مثل آن طرف دیگر چه چیزی باید باشد؟ مردم چه‌طور کنار آمدند؟ چطور ماندند و ارتباط برقرار کردند؟ چه‌طور میل آزادی را در خودشان سرکوب کردند؟

فیلم زندگی دیگران دوباره زندگی مشترک نـمایشنامه‌نویسی سـوسیالیست،”گئورگ درایمن”(سباستیان کخ)، «تنها نویسنده ضد مخالف رژیم» و معشوق بازیگرش، کریستا ماریا زیلاند (مارتینا گدک) است. آن‌ها دیگرانند و این زندگی آن‌هاست. پس‌زمینه‌ای که از زندگی آن‌ها در جمهوری دموکراتیک آلمان (DDR) دیـده مـی‌شود بـی‌همتاست.

هوپتمان گرد ویسلر (اولریش مـوهه)، مـامور پلیـس مخفی، از سوی وزیر فرهنگ دستور دارد که در مورد زندگی آن‌ها جاسوسی کند. این عامل حکومت فاسد و کثیف کریستا ماریا را به خاطر وجـودش دوسـت دارد و امـیدوار است که خود را از شر رقیب عشقی که زنـدگی نـمایشنامه‌نویس را زیر نظر پلیس مخفی قرار داده خلاص کند.

عملکرد «لازلو»،  ویسلر را وارد زندگی زناشویی گئورک و کریستا ماریا می‌کند، و نشان می‌دهد که مـقامات آلمـان شـرقی چگونه شنود می‌کردند. همکار ویسلر که شب‌ها ایستگاه شنود را بـه راه می‌اندازد، می‌گوید: «ترجیح می‌دهم جاسوسی هنرمندها را بکنم…» این، در واقع، نشان می‌دهد که عوالم هنرمندها مطلقا هوس‌انگیزتر از افسران پلیـس مـخفی اسـت که اغلب مورد نفرت و بیمناک بودند.

ویسلر قبل از این‌که بفهمد عـاشق مـی‌شود. نه‌تنها به واسطه جذابیت مارتینا گدک، بلکه به واسطه لازلو و زندگی فرهنگی زوجی که با دوستان و امـور هـنری‌شان روزگـار می‌گذرانند. اما آن‌چه بیشتر مایه حسرت می‌شود، به جای دلسردی‌اش از فساد احـمق‌های رژیـم، ایـمان شاعرانه “درایمن”به سوسیالیسم است. برای اینکه این نظام بتواند اثر بگذارد نوشتن او بـیشتر امـیدبخش اسـت تا سرکوفته. وقتی دنیا در برابرشان فرومی‌ریزد، بازیگر دوست داشتنی هم فرومی‌ریزد، همان که مـوهد تـحت‌تأثیرش قرار گرفته و از او حمایت می‌کند. بازی این فرد بسیار تأثیرگذار است، فقط با تـغییرات جـزئی صـورت، احساساتش را درباره این زوج در حد مجاب کردن بیان می‌کند.

و همین است که فیلم را تأثیرگذار مـی‌کند. هـمین کانون تراژدی است که می‌تواند شخصیت‌های تک‌بعدی را رنج دهد و در مقابل، آن‌ها را کاملا بـپرورد. گـریه مـی‌کنند اما می‌خندند، یأس و اشتیاق را احساس می‌کنند، باهم و کنار هم‌اند اما مفلوک و تنها، اندوه می‌خورند و عـصیان مـی‌کنند، می‌میرند و زندگی می‌کنند. پایان‌بندی خوش هالیوودی در کار نیست، اما فیلم با احـساسی از ایـمان بـه انسانیت پایان می‌گیرد و حتی می‌توان گفت پیروز می‌شود. سرانجام غل و زنجیرها می‌شکنند.


جواب فعالیت های درس اول تفکر و سواد رسانه ای دهم ؛ در این نوشته از بخش آموزش و پرورش ماگرتا با پاسخ و جواب سوالات فعالیت گفت و گوی کلاسی صفحه 3 ، فعالیت گروهی صفحه 4 ، گفت و گوی کلاسی صفحه 7 و 8 ، تحلیل عکس و مکث و فعالیت در خانه صفحه 9 درس 1 اول مسابقه رسانه ها با زمان کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم متوسطه دوم کلیه رشته ها آشنا می شوید. در ادامه با ما همراه باشید.

از عکس صفحه قبل، چه نکاتی در مورد آن زمان دریافت می کنید؟

پاسخ: مربوط به مجوز یک دستگاه رادیویی برای کارخانه است که نشان دهنده کمبود اینگونه وسایل در آن زمان است.

تفریح و سبک زندگی یک نوجوان هم ‌سن و سال شما در آن زمان، چه تفاوت هایی با شرایط کنونی دارد؟

پاسخ: از آنجایی که بسیاری از لوازم ارتباطی و رسانه ای امروزی مانند تلفن هوشمند و تلویزیون در آن زمان وجود نداشته است. بیشتر تفریحات به بازی های بومی محلی برمی گردد و قطعا به دور از سبک زندگی ماشینی است.

رادیو از جمله رسانه های نو و محبوب آن روزگار، بوده است. پس از دیدن فیلم «رسانه چیست؟» بگویید امروزه شما کدام رسانه ها را بیشتر دوست دارید و از آن استفاده می کنید؟

پاسخ: رسانه های امروزی بسیار متنوع است و معمولا تلویزیون از پرطرفدار ترین آنها است. من بیشتر دوست دارم از تلویزیون و رسانه های مجازی استفاده کنم.

فکر می کنید، بیست سال دیگر، افراد همسن شما، درباره زندگی امروز شما، چه چیزهایی خواهند گفت؟ هشتاد سال دیگر چطور؟

پاسخ: سرعت پیشرفت تکنولوژی از گذشته بسیار بیشتر شده است و پیش بینی آینده دور سخت است. با این حال می توان گفت که در آینده نزدیک تلفن های هوشمند به رسانه اصلی بین مردم تبدیل شوند.

به نظر شما با توجه به اوضاع کنونی فناوری، آینده دنیا چگونه خواهد بود؟ پیشرفته ترین رسانهای که بشر در آینده خواهد ساخت چه می تواند باشد؟ یک نمونه از تغییرات در پایین صفحه ارائه شده است. شما نیز پیش بینی های خود را بنویسید.

پاسخ: کوچکتر، سریعتر و ارزان تر خواهد بود. در آینده می توان امیدوار بود که کلیه وسایل امروزی خود را کاربردی تر ببینیم. مثلا کامپیوترهای سریعتر و کوچکتر، اتوموبیل های خودران و …

فیلم «آینده تلفن همراه» و بخشی از فیلم «یک روز شیشه ای» را، که از برنامه فناورانه سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است، ببینید و پاسخ آنها را با پاسخ های خودتان مقایسه کنید.

نقش و جایگاه شما در این آینده چیست؟

پاسخ: قطعا جوانان و نوجوانان امروز آینده را خواهند ساخت. بنابراین ما خودمان هستیم که هر کدام می توانیم به نحوی بسته به رشته تحصیلی و توانمندی هایمان در ساخت این آینده سهیم باشیم.

آیا همه این پیشرفت های فناورانه و دنیای رسانه ای می تواند جایگزین «ارتباطات رودررو» شود؟ چه می تواند جایگزین «ارتباطات رودررو» شود؟ چه ویژگی هایی در «ارتباطات انسانی» هست که در «ارتباطات رسانه ای» نیست؟

پاسخ: خیر، در ارتباطات رو در رو از همه حواس انسان استفاده می شود و توانایی های اجتماعی فرد نیز بیش از پیش تقویت می شود، اما در روش های دیگر از تعداد محدودی از حواس استفاده شده. همچنین فضای مجازی نمی تواند محل چندان مناسبی برای بهبود روابط اجتماعی باشد.

در آینده ای که ویژگی های آن توصیف شد، جایگاه انسان نسبت به فناوری و اشیا چیست و کدام یک از آنها دیگری را به خدمت خواهند گرفت؟ آیا جایگاه و سطح تفکر در انسان افزایش پیدا خواهد کرد؟ چرا؟

پاسخ: گاها شاهد برخی فیلم های علمی تخیلی هستیم که آینده را در تسخیر هوش مصنوعی متصور هستند. اما اگر هدف اصلی این فناوری ها را بهتر متوجه باشیم، می بینیم که آنها برای کمک به زندگی و تقکر بهتر ما ساخته شده اند و در راستای پیشرفت ما بکار گرفته خواهند شد.

شیخ بهایی، محمد بن زکریای رازی و بسیاری از بزرگان دیگر، یافته های خود را زمانی ارائه کردند که تعداد بسیار محدودی از فناوری ها و رسانه ها وجود داشت. آیا می توان ادعا کرد که سطح دانش و تفکر این افراد نسبت به آیندگان کمتر بوده است؟ چرا؟

پاسخ: وجود فناری های بیشتر به معنای تفکر بیشتر نیست و اینگونه افراد با آزمایش و خطاهای فراوان و سختی های زیاد به موفقیت رسیدند. شاید اگر امروز حضور داشتند با کمک فناوری های نو زودتر به اهداف خود می رسیدند.

رسانه ها انواع متنوعی دارند. در جدول زیر، برخی خصوصیات رسانه ها با هم مقایسه شده است. شما چه نکاتی می توانید به آن اضافه کنید؟ یادتان باشد که سواد رسانه ای می خواهد از یک مصرف کننده منفعل، ساده و خام، یک مخاطب فعال، خالق، هوشمند، جستوجوگر و گزینش گر بسازد که هم تولید مناسب و هم مصرف متناسب داشته باشد.

تحلیل و بررسی تصویر عکس و مکث صفحه 9 تفکر و سواد رسانه ای : در این تصویر در دو زمان متفاوت بازی های کودکان را باهم مقایسه کردهاست. شما چه بازی هایی می کردید الان چه بچه چه بازی هایی می کنند. درگذشته بازی ها فیزیکی و چهره به چهره بود، اما اکنون بازی و سرگرمی با موبایل و اینترنت باعث کم تحرکی شده و افراد در فضای مجازی باهم مسابقه می گذارند. در گذشته افراد فعال بوده و امروزه منفعل شده اند. در گذشته افراد با هم بازی می کردند و شاد بودند ولی بچه های امروز سرشان در گوشی است و گوشه نشین هستند.

دنیای آینده رسانهای، چه مزایا و معایبی خواهد داشت؟ برای پیش بینی پاسخ این پرسش، می توانید از جدول مزایا و معایب آموزش مجازی کمک بگیرید.

توجه: شما دانش آموزان عزیز پایه دهم متوسطه دوم می توانید برای دسترسی بهتر و سریعتر به جواب های درس تفکر و سواد رسانه ای ، در انتهای جواب صفحه یا فعالیت مورد نظر خود، عبارت « ماگرتا » را نیز به همراه آن در گوگل جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله پاسخ و جواب فعالیت های درس 1 اول مسابقه رسانه ها با زمان کتاب تفکر و سواد رسانه ای دهم ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد و توانسته باشید تا از آن استفاده و بهره برده باشید.

مجله خبری ای بی سی مگ

ای بی سی مگ یک وب سایت خبری و علمی در حوزه فیلم و سینما، تکنولوژی و لوازم خانگی با جدیدترین اخبارهای این حوزه می باشد. خوشحالیم بتوانیم مطالب مفیدی را برای شما ارائه دهیم.
دکمه بازگشت به بالا